بنتونیت را بیشتر بشناسیم

بنتونیت چیست؟

بنتونیت ماده ای است معدنی از دسته رس ها یا شبه رس ها و از کانی های متورم شونده تشکیل شده است، که عموما حاوی مونتموریلونیت و به مقدار کم بیدلیت هستند. به همین دلیل، منظور از بنتونیت، رسی است که ۸۵-۹۰ درصد کانی مونتموریلونیت داشته باشد (کریم پور، ١٣٧٨).

نام مونتموریلونیت نیز از نام محلی در جنوب فرانسه به نام مونتموریلون گرفته شده که دارای منابع بسیار زیادی بنتونیت است.

تاریخچه بنتونیت:

واژه بنتونیت Bentonite را نخستین بار در سال ۱۸۹۸ دانشمندی به نام نایت Knight به کار برده است. این واژه از اصطلاح محلی شیل های بنتون واقع در ایالات وایومینگ امریکا گرفته شده است.  استفاده از بنتونیت به زمان های ما قبل تاریخ بر می گردد. این کانی ها دارای اثرات شفا بخش در برخی بیماری های گوارشی و زخم ها بوده است. همچنین قابلیت جذب فلزات سنگین، باکتری ها و مواد ضد تغذیه را دارا می باشد.
ایرانیان از قدیم بنتونیت را با عناوین خاک رنگبر، گل سرشو، خاک شیره و رس صابونی می شناختند و با بعضی خواص آن از جمله، شستشوی لباس و به عنوان ماده تمیز کننده آشنا بودند. ابن سینا نیز از این ماده معدنی به عنوان ماده ای زودشکن یاد کرده که در آب به خوبی حل می شود. در گذشته در بعضی نقاط ایران از این ماده، استفاده خوراکی می کردند که این امر هنوز هم در بعضی از روستاها به صورت خیلی نادر مرسوم است. از دیدگاه پزشکی این افراد به جهت کمبود کلسیم عادت به گل خواری دارند. در فرهنگ غرب آن را به نام های رس صابونی و تیلوریت و بالاخره بنتونیت می شناسند.  نام مونتموریلونیت نیز از نام محلی در جنوب فرانسه به نام مونتموریلون گرفته شده که دارای منابع بسیار زیادی بنتونیت است (کریم پور، ١٣٧٨).

بنتونیت چیست؟

بنتونیت یک فیلوسیلیکات آلومینیوم دار با فرمول(Na,Ca)0.33 (Al,Mg)۲Si۴O۱۰(OH)۲.n(H۲O) که عمدتاً از مونت موریلونیت یا کانیهای گروه اسمکتیت تشکیل شده است.

بنتونیت عمدتاً بر دو نوع است:

  • بنتونیت های متورم Swelling bentonite یا بنتونیت های سدیم دار
  • بنتونیت های غیرمتورم Non-swelling bentonite یا بنتونیت های کلسیم دار

بنتونیت در یک نگاه:

مشخصات بنتونیت:

بنتونیت ها بر اثر هوازدگی و دگرسانی خاکسترهای آتش فشانی و اغلب در حضور آب تشکیل می شوند و سنگ منشأ آنها اکثراً بازیک است. تجزیه خاکستر آتش فشانی عمدتاً در محیط شور و باتلاقی انجام می شود و هر چه از آتش فشان دور شویم، ضخامت بنتونیت کاهش می یابد.

مشخصات شیمیایی بنتونیت

بنتونیت در خانواده سیلیکات های صفحه ای و گروه اسمکتیت بوده و از نظر ساختمانی دارای ساختمان سه لایه ای هستند که یک لایه آلومینیوم اکتائدری (هشت وجهی) بین دو لایه سیلیس تترائدر(چهار وجهی) قرار می گیرد. صفحات چهاروجهی از SiO4 تشکیل شده است و هر چهاروجهی آن توسط ۳ اتم اکسیژن با چهار وجهی های مجاور خود پیوند می یابد. بنتونیت حاوی هیدروکسیل (OH) اند که در مرکز حلقه شش تایی قرار می گیرند. صفحات چهار وجهی توسط صفحات هشت وجهی به یکدیگر متصل می شوند. صفحات هشت وجهی از کاتیون های دو و سه ظرفیتی تشکیل شده اند. نحوه قرار گرفتن صفحات چهار وجهی و هشت وجهی به حالت T-O-T است. فاصله بنیادی در این گروه ۱۴ آنگستروم است ولی بعلت توانایی جذب مولکول های آب توسط اسمکتیت این فاصله می‌تواند از ۶/۹ تا ۴/۲۱ آنگستروم تغییر کند.

بنتونیت از ورقه‌های آلومینا و سیلیکات با پیوند سست تشکیل شده که می‌تواند در محیط آبی به ذرات با ابعاد ۰۰۳/۰ میکرومتر ضخامت و ۱/۰ میکرومتر طول جدا شود. خاصیت جدا شدن آسان و بار الکتریکی منفی سبب انتشار وسیع آن در آب می‌شود. بنتونیت حاوی کاتیون‌های قابل مبادله Ca^۲+, Na^+یا Mg^۲+ داشته و از هر کانی دیگر به ‌جز زئولیت ظرفیت تبادل یونی بیشتری دارد. این خاصیت بر ویژگی‌های تجاری آن تأثیر گذاشته و تقسیم‌بندی آن بر همین اساس صورت می‌گیرد. سدیم بنتونیت با قابلیت تورم بسیار بالا و کلسیم بنتونیت با ظرفیت تورم پایین، یک فرق اساسی دیگر بین این دو نوع کانی است که نوع سدیم‌دار تا دمای ۴۰۰ درجه ‌سانتیگراد پایدار است. نوع کلسیم با کربنات سدیم واکنش داده شده تا خاصیت تورم آن افزایش پیدا کند.

مشخصات فیزیکی:

بنتونیت یک فیلوسیلیکات آلومینیوم دار با فرمول (Na,Ca)0.33 (Al,Mg)۲Si۴O10(OH)۲.nH۲O) که اساساً از مونت موریلونیت یا کانی های گروه اسمکتیت تشکیل شده است. کانی‌های گروه اسمکتیت شامل سریهای دی اکتاهدرال و تری اکتاهدرال است.

  • کانیهای سری دی اکتاهدرال عبارتند از: مونتموریونیت، بیدلیت و نانترونیت.
  • انواع تری اکتاهدرال شامل کانیهای هکتوریت و ساپونیت است.

بنتونیت های متورم یا بنتونیت های سدیم دار می توانند چندین برابر حجم معمولی خود آب جذب کند و منبسط شود، به طوری که حالت ژله ای، پلاستیکی و چسبندگی به خود بگیرد. این نوع بنتونیت معمولاً در سیالات حفاری و دوغاب (گل آب) دیواره ها استفاده می شود. از خواص مهم کانی های خانواده اسمکتیت، جانشینی یونی، خاصیت شکل پذیری، انبساط و انقباض یونی آن ها را می توان نام برد. خواص کانی های خانواده اسمکتیت به ترکیب شیمیایی و ساختمان آنها بستگی دارد. در کانی بنتونیت سدیم دار میزان جذب یونی، شکل پذیری، انبساط و انقباض از نوع کلسیم دار آن بیشتر است. ابعاد شبکه بنتونیت سدیم و کلسیم دار از ۶/۹ آنگستروم در حالت معمولی به ۲۰ آنگستروم در صورتی که رطوبت محیط صد درصد باشد، افزایش خواهد یافت. بر اثر هوازدگی در آب و هوای خشک اسمکتیت تشکیل می شود. در محیط های رسوبی رودخانه ای و دریاچه ای غالباً کائولینیت پایدار است، در صورتی که در محیط های دریایی کائولینیت و اسمکتیت گاهی به ایلیت تبدیل می شوند. اسمکتیت از تریاس تا عهد حاضر یافت می شود و با افزایش عمق ابتدا به رس های بین لایه ای و سپس می تواند به ایلیت تبدیل شود. بنتونیت ها بر اثر هوازدگی و دگرسانی خاکسترهای آتش فشانی و اغلب در حضور آب تشکیل می شوند و سنگ منشأ آنها اکثراً بازیک است. تجزیه خاکستر آتش فشانی عمدتاً در محیط شور و باتلاقی انجام می شود و هر چه از آتش فشان دور شویم، ضخامت بنتونیت کاهش می یابد.

بنتونیت عمدتاً بر دو نوع است:

  • بنتونیت های متورم Swelling bentonite یا بنتونیت های سدیم دار
  • بنتونیت های غیرمتورم Non-swelling bentonite یا بنتونیت های کلسیم دار

خواص کانیهای خانواده اسمکتیت به ترکیب شیمیایی و ساختمان آنها بستگی دارد. در کانی بنتونیت سدیم دار میزان جذب یونی، شکل پذیری، انبساط و انقباض از نوع کلسیم دار آن بیشتر است. ابعاد شبکه بنتونیت سدیم و کلسیم دار از ۶/۹ آنگستروم در حالت معمولی به ۲۰ آنگستروم در صورتی که رطوبت محیط صد درصد باشد، افزایش خواهد یافت.

انواع بنتونیت ها از دیدگاه صنعتی:

  • بنتونیت های سدیم دار
  • بنتونیت های جانشینی توسط سدیم
  • بنتونیت های کلسیم دار
  • بنتونیت های ارگانوفیل
  • بنتونیت های فعال شده توسط اسید

همانطور که اشاره گردید، بنتونیت دارای دست کم بیش از ۸۵درصد مونت موریلونیت از خانواده رس ها می باشد. و رس ها حاصل تخریب مکانیکی و شیمیایی سنگ ها هستند. رس های درجا مانده (Residual) آنهایی هستند که در همان محل تشکیل بر جای مانده اند و رس های رسوبی آنهائی هستند که پس از تشکیل حمل شده و در محل دیگری بصورت کانسار نهشته شده اند. اکثلر مونت موریونیت ها از نوع رس های درجا مانده می باشند و از آلتراسیون سنگهای بازیک یا سایر سیلیکاتها (با پتاسیم کم) تحت شرایط قلیائی و با حضور کلسیم و منیزیم تشکیل شده اند ولی بیشتر زمین شناسان بر این باورند که بیشتر مونت موریونیت ها از آلتراسیون خاکستر آتشفشانی یا توف ها تشکیل شده اند.

زمین شناسانی به نامهای Wherry, Hewett در سال ۱۹۱۷ چنین بیان داشتند که اغلب بنتونیت های لایه ای از مواد آتشفشانی تشکیل شده است. در سال ۱۹۶۵Earley , Slaughter نیز این امر را تایید کردند. Shannon,Ross در سال ۱۹۶۹ این بحث را براساس حضور کانیهای غیر رسی گوشه دار در بنتونیت و مشابهت آنها با دانه های گردلایه ای رسوبی و حضور بافت شیشه ای در خیلی از بنتونیت ها قابل قبول دانستند بنتونیت های مختلف از انواع گوناگون سنگ های آتشفشانی تشکیل شده اند و بیشتر مواد همراه آنها به طور معمول از نظر ترکییبی از آندزیت تا ریولیت متغیر می باشند عقاید مختلف درباره عمل و زمان دگرسانی خاکسترهای آتشفشانی وجود دارد بسیاری از مولفین اعلام کرده اند که دگرسانی خاکستر باید از زمان تماس با آب شروع شده باشد ولی این که آلتراسیون چه زمانی کامل شده است. برخی عقیده دارند که پاره ای از انواع بنتونیت ها در دریاچه های قلیائی بلافاصله پس از تمرکز تشکیل شده اند، ولی انواع دیگر با آرامش زیاد در نتیجه دگرسانی بوسیله آبهای معدنی تشکیل شده اند، بنتونیت هائی که در اثر دگرسانی گرمابی تشکیل می شوند. معمولاً به صورت رگه های غیر منظم رخ می نمایند و با سنگ میزبان در میان طبقات دگرسان شده در هم می آمیزند به نظر می آید که از دگرسانی خاکستر آتشفشانی یا توف در دریاچه های محدود قلیائی تشکیل گردد(Anon 1958 ). گرچه محققین درباره تئوری تشکیل دگرسانی بنتونیت تردید دارند ولی به نظر می رسد بعضی کانسارای بنتونیتی عمدتاً به صورت کانیهای اسمکتیت تشکیل شده باشند که از نظر فرسایش و هوازدگی سنگهای آتشفشانی یا سایر سنگهای آذرین حاصل آمده، پس از حمل و جدایش ناخالصی، متمرکز گشته و به صورت کانسار در آمده اند.

انواع کانسارهای بنتونیت

بنتونیت ها و خاک ها ی طبیعی فعال اصولاً به صورت کانسارهای لایه ای شکل رخ می دهند که در عمق نسبتاً کمی قرار دارند و از نظر ضخامت چندان قابل ملاحظه نیستند ولی از نظر سطح، گسترش زیادی پیدا کرده اند به طور خلاصه تشکیل بنتونیت به صورت زیر توجیه شده است:

۱- حاصل فرسایش هوازدگی سنگهای آتشفشانی و یا سایر سنگهای آذرین

۲- حمل شدن به یک محیط رسوبی و نهشته شدن در آن جا

۳-  بر جای مانده در محل فرسایش

۴- حاصل فعالیت های گرمابی

  • منشأ ذخایر بنتونیت رسوبی

مهمترین ذخایر بنتونیت دنیا از نوع رسوبی هستند. خاکستر آتشفشانهای اسیدی- حد واسط هنگامی که در محیطهای دریاچه ای قلیایی بر جای گذاشته می شوند، ضمن واکنش با آب می توانند اسمکتیت و دیگر کانیها را تشکیل دهند.

عمده بنتونیتهای رسوبی متعلق به دوران سوم زمین شناسی هستند. اسمکتیت با افزایش دما و فشار با ایلیت تبدیل می شود. سنگهای رسوبی حاوی بنتونیت در شرایط افزایش عمق(افزایش دما) ابتدا اسمکتیت به اسمکتیت – ایلیت تبدیل می شود. در عمق حدود ۳۷۰۰ متر حدود ۸۰ درصد اسمکتیت را ایلیت تشکیل می دهد. عدم گزارش بنتونیت از پالئوزوئیک می تواند به علت تبدیل آن به ایلیت باشد. کانی های فلدسپار تحت تأثیر محلول های گرمابی با کاهش PH آلتره می شوند. نوع کانی هایی که از آلتراسیون فلدسپار پتاسیم حاصل می شوند به PH و دما بستگی دارد. در شرایط PH اسیدی و در دمای کمتر از ۲۸۰ درجه سانتی گراد کائولینیت و در دمای بیش از ۲۸۰ درجه سانتی گراد و محیط اسیدی پیروفیلیت تشکیل می شود. تشکیل سریسیت و یا ایلیت در محدوده PH بین پایداری فلدسپار پتاسیم و کائولینیت – پیروفیلیت است. سایر کانی ها نظیر آلبیت و میکاها در شرایط PH اسیدی می توانند به کائولینیت آلتره شوند.

ذخایر کائولینیت گرمابی چنانچه به دلیل فرسایش در سطح زمین رخنمون یابند، کانی های سولفیدی در سطح اکسیده شده و با کاهش PH آب های سطحی مجدداً کائولینیت هوازده همراه با نوع گرمابی می تواند تشکیل شود.

ذخایر بنتونیت گرمابی:

ذخایر گرمابی کوچک بوده و در شرایط خاص ترکیب محلول گرمابی تشکیل می شوند. خصوصیات محلول برای تشکیل بنتونیت و گروه اسمکتیت عبارتند از:

۱-سیلیس باید بیش از حد اشباع از کوارتز باشد.

۲- دمای محلول بالا باشد.

سنگ مادر مناسب برای این نوع ذخایر، توفهای داسیتی، تراکیتی و ریولیتی غنی از پتاسیم و کلسیم هستند. این نوع ذخایر در ژاپن، ایتالیا، یونان گزارش شده اند.

کاربرد انواع بنتونیت:

  • بنتونیت های فعال طبیعی و بنتونیت های فعال شده توسط اسید:
  • این نوع بنتونیت ها در صنایع غذایی، صنایع شیمیایی، تهیه گوگرد، صنعت نفت، کاغذ سازی، صنعت قند وشکر و نوشابه، کنترل آتش سوزی، تمیزکننده وجود دارند.
  • بنتونیت های فعال طبیعی و بنتونیت های جانشینی سدیم:
  • این نوع بنتونیت ها در صنایع شیمیایی، کاغذ سازی، صنعت قند و شکر و نوشابه، تمیزکننده، موادمعدنی، سرامیک، کشاورزی، حفاری و ریخته گری وجود دارند.

بنتونیت ها درصنعت نفت(حفاری چاه های نفت و گاز)، ارت ساختمان، صنایع عمرانی، کشاورزی، صنایع غذایی(صنعت روغن ، قند وشکر و نوشابه) صنایع شیمیایی، ریخته گری، گندله سازی، بستر حیوانات، تهیه گوگرد، کاغذ سازی، کنترل آتش سوزی، تمیزکننده و … بکار می روند.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در ریخته گری

بنتونیت در تهیه قالب های ریخته گری، بنتونیت به دلیل چسبندگی، دانه های ماسه را به هم متصل می نماید و خاصیت پلاستیکی آن موجب می شود تا زیر فشار آن را متراکم نموده و شکل مناسب قالب را تهیه نمود.

بنتونیت به دلیل خواص کلوئیدی و چسبندگی دارای کاربردهای بسیاری در ریخته گری به عنوان چسب ماسه میباشد. در این صنعت از نوع بنتونیت سدیمی استفاده میشود که معادن آن در ایران بسیار کم و دارای ناخالصی زیادی می باشند که کاربرد در ریخته گری را دچار مشکل می کند. خوشبختانه شرکت معدن کاوان مفتخر است با تکیه بر دانش و تجربیات سالیان، بهترین نوع بنتونیت در این خصوص را به مشتریان خود با بهترین کیفیت ارائه نماید.

بنتونیت» به عنوان یکی از مواد تشکیل دهنده قالب های ریخته گری می باشد که با افزودن آن به ماسه، چسبندگی و استحکام لازم برای قالب فراهم می شود. منابع بنتونیت در ایران فراوان بوده ولی به علت عدم تامین خواص مورد نظر این ماده از خارج کشور وارد می شود. با انجام مطالعات و بررسی هایی در این زمینه سعی در بهبود خواص مورد نظر در صنایع ریخته گری گردید و نمونه هایی با خواص مورد نظر در صنایع ریخته گری گردید و نمونه هایی با خواص مناسب برای قالب گیری با مخلوط ماسه تهیه گردید.
استاندارد بهینه بنتونیت ریخته گری از لحاظ جامعه ریخته گران فولاد آمریکا؛ ۹۲% مونتموریلونیت، ۳% کوارتز، ۵% فلدسپار، ۱۲-۶% رطوبت، PH 8/3، کمتر از ۷۰/۰ % CaO، حدروانی ۸۰۰-۶۰۰، مفاومت تراکمی خشک ۶۵۶Kpa، ظرفیت متیلن‌بلو ۱۰۰Meg/100y، دامنه تغییرات اندازه دانه ۹۵-۶۹%، ۷۵mm با ۹۵-۹۰% می باشد.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در پلیتی کردن کانه آهن

بنتونیت ها مخلوطی از نوع کلسیک و سدیک با نسبت های اختلاط متفاوت است.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در گندوله آهن

از خاصیت چسبانندگی بنتونیت برای گلوله کردن سنگ آهن کنسانتره استفاده می شود برای این منظور بنتونیت را به صورت مرطوب با کنسانتره سنگ آهن مخلوط کرده و از روی یک صفحه مدور گردان عبور می دهند .در اثر نیروی گریز از مرکز و غلطیدن مخلوط دانه های گردنخودی شکلی از آن حاصل می شود .این دانه های نخودی شکل که گندله نامیده می شوند  در کوره پخته شده و مقاوم می شوند ،تا در موقع ذوب خرد نگردند بنتونیتی  که بدین منظور به کار می رود از نوع چسبنده بوده  و بایستی مقاومت کافی د رحال تر و خشک داشته  باشند .برای آزمایش مقاومت د رحالت تر و خشک آنها را بر روی  یک صفحه گردان پرتاب کرده و درصد خرد شدن و میزان مقامت آنها را تعیین می نمایند.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در ماسه‌های گداز فلز

۴-۶% بنتونیت برای به‌ هم چسباندن دانه‌های ماسه‌سبز قالب‌ریزی و چرخه ریخته‌گری فلزات مورد استفاده قرار می‌گیرد. در فرمول‌بندی قالب‌ریزی پیشرفته خاک‌ زغال، سلولز، غله، نشانه قیر یا دیگر منابع کربن به آن اضافه می‌گردد. این مواد برای جلوگیری از تخریب بعد از برداشت قالب الگو ضروری است. سدیم بنتونیت و کلسیم بنتونیت هردو می‌توانند استفاده شوند ولی نوع سدیم در دمای بالا پایدارتر است.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در حفاری چاه

در حفاری نفت و گاز از بنتونیت های سدیم دار استفاده می شود. با آزاد شدن بنتونیت در آب، پوسته‌های نسبتاً بزرگ سدیم بنتونیت به ذرات کلوئیدی تبدیل شده و انرژی الکتریکی ذخیره شده در شبکه بلوری را آزاد می‌کنند و در حدود ۱۵ تا ۳۰ برابر حجم اولیه متورم می‌شوند. از این خاصیت در حفاری برای پراکنده سازی مواد سنگین‌کننده و قطع حفاری استفاده می‌شود، بدین صورت بنتونیت پوششی را روی دیواره چاه ایجاد کرده و از مهاجرت نفت و گاز ممانعت می‌کند و دیواره را پایدار و مته را نیز چرب می‌کند. همچنین بنتونیت، مواد آلی و غیر آلی را از مخلوط آب جذب کرده و ویسکوزیته آن در برداشت و بالا آوردن نخاله‌های حفاری کمک می کند. هکتوریت نیز خواص مشابهی دارد. بنتونیت۲-۵ % وزنی گل‌های حفاری آبی را تشکیل می‌دهد, هر چند در انواع دیگر گل حفاری مانند انواع روغنی یا مصنوعی نیز روز بروز کاربرد بیشتری پیدا می‌کند، در بعضی موارد آن ۲-۱ % را به خود اختصاص داده و یا کاملاً با ‌پلیمرها جایگزین می‌شود.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در ارت ساختمان

بنتونیت ارتینگ

بنتونیت ارت معدن کاوان مطابق تمامی استانداردهای روز بوده وبا رعایت تمامی اصول کیفیت وایمنی، توانسته با کمترین هزینه پایین تر جایگزین مناسب وبهینه ای برای مخلوط سنتی زغال ونمک درسیستم ارتینگ باشد .

بنتونیت سدیم ویژه ارتینگ دارای اندازه ذرات بسیار ریز ( کمتراز ۴۰ میکرون ) وسطح تماس بسیار بالا  بوده وقابلیت جذب آب  ۵ تا ۸ برابر وزن اولیه خود وافزایش حجم تا ۱۳ برابر حجم خشک خود را دارد . هم چنین این ماده وقتی به ۶ برابر حجم اولیه خود می رسد بصورت لزج وغلیظ درآمده ونه تنها شکل خود را نگه می دارد بلکه درصورت تماس با هر سطحی به آن می چسبد ودرنتیجه می تواند هم مشکل تراکم خاک وهم چسبندگی واتصال لازم را حل کند. با توجه به خواص فوق وقیمت مناسب و مشکلات کمتر بنتونیت درمقایسه با مخلوط زغال ونمک، به عنوان یک الکترولیت مناسب معرفی می گردد.

بررسی استفاده از زغال و نمک و بنتونیت در ارتینگ

  • به دلیل خاصیت خورندگی بسیار بالای نمک ، پس از مدت کوتاهی الکترودها واتصالات مربوطه به طور کامل از بین رفته وبایستی با صرف هزینه های اضافی،اقدام به تعویض الکترودها نمود درصورتی که بنتونیت باعث حفاظت ازصفحه مسی می گردد.
  • شسته شدن نمک بر اثر بارندگی های سالیانه و افزایش مقاومت مجدد زمین بر اثر عبور لایه های زیرین زمین و همچنین تاثیر نامطلوب زغال و نمک بر سفره های آب زیرزمینی
  • بنتونیت فاقد مواد شیمیایی خطرناک بوده وبا محیط زیست کاملاً سازگارمی باشد .
  • مناسب بودن بنتونیت در زمین های خشک و کویری، بدلیل خاصیت جذب آب بالای بنتونیت، و نگهداشت طولانی رطوبت درخود
  • قیمت اقتصادی و مناسب و برتری کیفیت کار بنتونیت به نسبت زغال و نمک
  • بالا بودن خاصیت تبادل یونی بنتونیت
  • قابلیت استفاده از بنتونیت در انواع روش های اجرایی سیستم زمین
  • طولانی شدن عمر مفید میله ارت به دلیل عدم اکسید و خورده شدن میله و صفحه ی ارت
  • حمل ونقل آسانتر وتمیزتر نسبت به زغال ونمک.
  • استفاده از بنتونیت درزمین های سنگی وسنگ لاخی توصیه جدی می شود.

درصورت رعایت دستور العمل ذیل بنتونیت معدن کاوان مقاومت نهایی را تا زیر۲  اهم کاهش می دهد.

دستور العمل استفاده از بنتونیت درچاه ارت :

الف ) استفاده ازبنتونیت اکتیو درکانالهای سطحی :

  1. کانالی به عرض ۳۰ تا ۴۰ سانتی متر وعمق ۷۵ سانتی متر وبه طول مورد نظر حفرنمایید . درمناطق سردسیری جهت ممانعت از یخ زدگی، کانال عمیق تری حفرگردد.
  2. کف کانال را با دوغاب سفت بنتونیت (۳۵ درصد بنتونیت و۶۵ درصد آب ) تا ارتفاع حدود ۱۰ سانتی متر پرنمایید .
  3. روی سیم را تا ارتفاع ۱۵ سانتی متر با دوغاب سفت بنتونیت پوشانده وسپس بقیه کانال را با خاک سرند شده پروفشرده نمایید .

ب) استفاده ازبنتونیت درچاه های عمودی با نصب صفحه مسی :

  1. چاهی به عمق حدودا ۶ متر (بسته به جنس زمین) و قطر ۶۰ تا ۹۰ سانتی متر حفر نمایید .
  2. صفحه مسی را بصورت عمودی قرارداده وسیم ارت را حداقل دردونقطه به آن متصل نمایید.
  3. دوغاب سفت بنتونیت (۳۵ درصد بنتونیت و۶۵ درصد آب ) را تا ارتفاع ۳۵ سانتی متری بالای صفحه مسی درچاه تخلیه کنید .
  4. برای پرکردن مابقی چاه ، بنتونیت وخاک سرند شده را به نسبت ۳۰ درصد بنتونیت و۷۰ درصد خاک سرند شده مخلوط کرده وچاه را پرنمایید ودر چند نوبت مخلوط تخلیه شده را فشرده نمایید.
  5. برای پرکردن چاه ارت بصورت فوق ۳۰۰ تا ۴۰۰کیلوگرم بنتونیت مورد نیاز است که ۲۵۰- ۲۰۰ کیلوگرم برای دوغاب سفت و۱۵۰- ۱۰۰ کیلوگرم جهت پرکردن مابقی چاه استفاده می شود.

کاهش مقاومت حاصل از تجهیزات چاه ارت با بنتونیت اکتیو به تدریج از یک تا ۱۵ روز ( گاهاً ۳۰روز ) حاصل می شود لذا ازپیمانکاران محترم درخواست می گردد جهت جلوگیری از تأخیر درتحویل پروژه ، اجرای چاه ارت را دراولویت قراردهند .

استفاده ازنمک و ذغال دراین روش ممنوع می باشد .

برای تهیه دوغاب بنتونیت بایستی حتماً پودر بنتونیت را به تناوب درآب ریخته وحل نماییم تا دوغاب بوجود آمده یک دست ویکنواخت گردد ودرصورت انجام عکس این عمل دردرست کردن دوغاب با مشکل مواجه خواهیم شد .

  • استفاده از بنتونیت معدن کاوان در تصفیه و رنگبری

در صنعت تهیه روغن دانه های گیاهی و پتروشیمی از بنتونیت کلسیم دار به دلیل قابلیت مناسب جانشینی کاتیونی و خاصیت رنگبری استفاده می شود.

از بنتونیت بطور وسیع در رنگ زدایی روغن ها استفاده می شود و منظور از این امر تصیفه سازی و حذف بعضی مواد از روغن است که البته وجود این مواد در محصول نهایی روغن مطلوب نیست.

رنگ زدایی در مورد همه انواع  روغن های حیوانی، نباتی و معدنی انجام می شود .روغن هایی از قبیل تخم کتان، سویا، نارگیل و غیره نیز توسط بنتونیت رنگ زدایی و خالص می شوند تا درخت صابون، رنگ ها و محصولات خوراکی بکار روند ضد عفونی کردن، ئیدروژن زدایی، خنثی سازی و رنگ زدایی روغن نیز توسط انجام می شود.

برای تصفیه روغن، مقدار ۰.۵ تا ۳۰ درصد وزنی آن از خاک استفاده می شود ولی به هنگام فیلتره کردن آن اگر این خاک به اندازه کافی فعال نشده باشد ممکن است مقداری از روغن را در خود نگه دارد. خاک هایی که بدین منظور به کار می روند یا  به صورت طبیعی فعال اند(خاک طبیعی فعال) و یا پس از فعال سازی شیمیایی و یا فیزیکی بصورت فعال در می آیند. برای این منظور سه نوع خاک فعال کاربرد دارد:

  1. خاکهای طبیعی فعال
  2. خاکهای فعال شده بنتونیتی
  3. بوکسیت فعال شده

رس های طبیعی فعال در طبیعت به همان صورت که در صنعت به کار می روند وجود دارند و احتیاج به فعال کردن اسیدی ندارند. پلاستیسیته  این خاک ها زیاد نیست، آب فراوانی دارند و ساختمان آنها ورقی شکل است و با از دست دادن آب به زبان می چسبند که یکی از مشخصه های بارز آنها است.

بنتونیت های فعال شده نیز از خاک های بنتونیتی که توانایی فعال شدن با اسید معدنی را دارند به روش مخصوص تهیه می گردند و قدرت رنگ بری آنها چندین برابر رس های طبیعی فعال است. این خاکها به خصوص برای ساختن کاغذهای کاربن بدون کربن به کار می روند.

بوکسیت های فعال شده نیز از حرارت دادن ماده معدنی بوکسیت بدست می آید و فقط برای تصفیه روغن های نفتی و به صورت دانه ای به کار می روند.

برای رنگ زدایی روغن های حیوانی، نباتی، نفتی، چربی ها و موم ها از دو روش رد کردن از صافی و تمامی استفاده می شود.

در روش رد کردن از صافی روغن از وسط لایه رسی دانه ای شکل به اندازه های ۱۰ تا ۶۰ مش عبور داده می شود ولی در روش تماسی روغن مستقیما” با رس نرم ۲۰۰ مش مخلوط شده و سپس از فیلتر عبور داده می شود روغن های نفتی را با هر دو روش ولی روغن های حیوانی و نباتی را تنها با روش تماسی عمل می کنند. اصولا” برای این امر از بنتونیت کلسیم استفاده می شود ولی بنتونیت های سدیم و مونت موریونیت های اسیدی نیز در این کار مصرف دارند. از آتاپولژیت نیز برای عمل آوردن روغن های معدنی استفاده می شود.

بیشتر گلیسرین هایی که از نباتات یا حیوانات به دست می آیند باید قبل از مصرف بی رنگ شوند برای این منظور از رس های رنگ بر طی دو روش تصفیه فیزیکی با بخار و شیمیایی استفاده می شود. در تصفیه فیزیکی ناخالصی های روغن را با تبخیر کردن آن قبل از سفید  کردن جدا می کنند و سپس با اسید سولفوریک یا اسید سیتریک و ۰.۵ تا ۲ درصد خاک بی رنگ کننده فعال آنرا بی رنگ می نمایند. این عمل به ندرت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه و در ۹۰ درجه سانتی گراد در خلع انجام می شود.

از این روش بیشتر برای بی رنگ کردن روغن نخل استفاده می شود ولی گاه روغن ذرت، سویا، شلغم روغنی، چربی تخم ها و چربی های حیوانی را بدین روش بی رنگ می کنند. در روش شیمیایی نمک ها و صمغ را بوسیله اسید جدا می کنند، و یا این که روغن را که توسط قلیا خنثی شده است جهت جدا کردن هر نوع  اسید چرب آزاد با آب می شویند و سپس خاک فعال شده به آن اضافه کرده و به مدت  ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در ۹۰ درجه سانتی گراد و تحت خلع (برای روغن نخل در ۱۴۰ درجه سانتی گراد) نگه می دارند. کیفیت خاک فعال شده مربوط به رنگی است که انتظار دارند روغن رنگ مزبور را به خود بگیرد و معمولا” مقدار این خاک ۰.۲۵ تا ۲ درصد است.

به روغن های بزرک و سویا که مصارف فنی دارند، مشابه  روغن های خوراکی خاک افزوده و ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در ۸۰ تا ۱۱۰ درجه سانتی گراد حرارت می دهند.

برای تهیه صابون های سفید کننده معمولا” لازم است که روغن ها و چربی های مورد استفاده را قبل از تبدیل به صابون سفید کنند و بدین منظور روغن و چربی ها را با ۲ تا ۴ درصد خاک سفید کننده به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در ۹۰ تا ۱۲۰ درجه سانتی گراد حرارت داده وسپس  فیلتره می کنند.

بیشترین مصرف این خاک برای سفید کردن در روغن های نباتی و پس از آن روغن نخل است که سالانه حدود ۱۰ میلیون تن روغن نخل تولید می شود. تولید کنندگان عمده روغن نباتی کشورهای آرژانتین، برزیل، کانادا، چین، هند، اندونزی، ایتالیا، مالزی، نیجریه، فیلیپین، آمریکا و روسیه است. وزارت کشاورزی امریکا(USDA) تولید دانه های روغنی دنیا را ۲۰۲ میلیون تن در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ اعلام کرده است.

در گذشته روغن های خام در کشورهای مصرف کننده (کشورهای صنعتی) رنگ زدایی و تصفیه می شدند و روغن خام از کشورهای تولید کننده به همان صورت خام خریداری شده و به صورت غله به کشورهای صنعتی حمل می شد ولی در حال حاضر کشورهای تولید کننده  خود اقدام به تصفیه روغن می کنند  تا ارزش افزوده را از آن خود بنمایند.

این موضوع بخصوص در مورد مالزی که بزرگترین تولید کننده روغن نخل دنیا است صددرصد صدق می کند. روغن نخل بزرگ از دانه های روغنی اقتصادی و مفید دنیا است.

یک هکتار نخل روغنی دارای ارزش سالیانه بین ۴ تا ۵ تن روغن خوراکی از آن استفاده می شود، گرچه مصارف شیمیایی آن نیز در حال افزایش است. تولید روغن نخل کشورهای آسیایی(اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور، تایلند) حدود ۶ میلیون تن روغن خام نخل بوده که ۷۰ درصد تولید روغن دنیا را تشکیل می دهد. روغن هسته خرما نیز در آسیا بیشتر از سایر نقاط دنیا است. در سال ۱۹۸۷ مقدار روغن شلغم ۲.۲ میلیون تن و روغن خرما ۷۰۰ تن بوده است.

تحقیقات زیادی در حال انجام است تا روغن نخل را بتوانند به صورت یک غذای ویژه با ارزش درآورده  و به کشورهای توسعه یافته صادر نمایند تا از افت قیمت آن جلوگیری شود.

در طول عمل فیلتره کردن ۲۰ تا ۳۰ درصد روغن نخل از بین می رود. هرچه روغن های نباتی افزایش مصرف داشته باشند تقاضا برای خاک بی رنگ کننده نیز افزایش می یابد و هرچه کشورهای تولید کننده روغن خود اقدام به رنگ زدایی و تصفیه روغن بنمایند، الگوی عرضه و تقاضای دنیا برای بنتونیت بیشتر به هم خواهد خورد چنان که مصرف خاک بی رنگ  کننده در کشورهای مهم صنعتی پایین آمده و در کشورهای تولیدکننده روغن بالا خواهد رفت. در روغن های اصلی معدنی هم مونت موریونیت و هم آتاپولژیت برای فیلتره کردن روغن بکار می روند. انواع روغن های اصلی معدنی که بدینوسیله تصفیه می شوند عبارتند از نفت، روغن سوخت، روغن های روان ساز(روغن موتورها)، واکس ها و گریس ها.

روغن های معدنی روانساز(Lubricator) را برای تصفیه  باید تا ۳۰۰ درجه در خلع حرارت داد. ناگفته نماند که جدا کردن کامل اجزاء موجود روغن هایی که در توربین ها و عایق های الکتریکی به کار می رود توسط اسید سولفوریک قوی و سپس تصفیه آن با خاک انجام می گیرد.

خاک های فعال شده سفید کننده جهت احیاء روانسازها اهمیت دارد ولی این امر به سادگی تصفیه سایر روغن ها در ۸۰ تا ۱۱۰ درجه سانتی گراد نیست. در این مورد روغن ها را با اسید سولفوریک می آمیزند تا ناخالصی های آنها با اسید ترکیب شده و به صورت رسوب از روغن جدا گردد. سپس بنتونیت فعال شده را به روغن اضافه نموده و ۲۰۰ تا ۳۰۰ درجه حرارت داده و از داخل آن بخار رد می کنند و سپس خاک مصرف شده را توسط فیلتر جدا می کنند. مقدار خاک مورد نیاز برای این عمل ۳ تا ۵ درصد وزن روغن است.

مراحل فعال سازی بنتونیت

خاک بنتونیت معدن پس از انجام آزمایشات لازم و تولید آزمایشگاهی طی ۱۰ مرحله به شرح زیر فعال می گردد

۱- انتخاب معدن

۲-کانه آرایی  و تخلیص ماده معدنی

۳- همگن کردن خاک

۴- تنظیم فرمول

۵- فعال سازی با بخار آب و اسید

۶- حذف اسید اضافی و نمک ها ، از طریق شستشو و …

۷- آبگیری محصول

۸- خشک کردن

۹- تنظیم نهایی رطوبت و دانه بندی

۱۰- بسته بندی

ویژگیهای کاربردی خاک رنگبر

خاک رنگبر موجب کاهش رنگ قرمز ، کاهش کلروفیل ، شکستن پراکسید و کاهش محصولات اکسیداسیون مانند

آلدئیدها ، ستن ها ، هیدرو کربورها و افزایش مقاومت اکسیداتیو روغن ، جذب صابون و فسفاتید و نیز جذب فلزات

سنگین در روغن می شود . میزان تاثیر خاک برای هر یک از عوامل فوق بستگی به نوع خاک ، مقدار فعال شدن آن ،

مشخصات فیزیکی آن و هم چنین شرایط مصرف دارد.

مشخصات خاک رنگبر

با توجه به ویژگیهای کا ربردی و همچنین عوامل موثر بر آن که در بالا اشاره شد ، مشخصات خاک رنگبر به صورت

زیر تقسیم بندی می گردد :

  • خواص نوع کلسیک با نوع سدیک متفاوت است و چندان آب پذیر نیست و زیاد متورم نمی شود . این نوع

است ( H+ ) بنتونیت به مقدار خیلی زیادتری نسبت به نوع سدیک دارای خاصیت تعویض پذیری کاتیون های خود با

و لذا در تهیه بنتونیت فعال از نوع کلسیک استفاده می شود.

فعال کردن و تغییرات ساختمانی مونت موریلونیت

فعال کردن خاک رنگبر (مونت موریلونیت) به معنی افزایش توان و قدرت خاک در جدا سازی ترکیبات نامطلوب

H موجود در روغن است . عمل فعال کردن با جانشینی یون +

به جای کاتیون های

AI

Fe

Mg۲+

میانی هشت وجه ی صورت می گیرد . یون های خارج شده از ساختار هشت وجهی به نوبه خود جانشین کاتیون بین

ورقه ها شده و این کاتیون ها از محل خود خارج می شود . در اثر این فعل و انفعالات اولا در لایه میانی حفره هایی

بوجود می آید ، ثانیاً اتصالات

به جای OH

O در ارتباط با Si قرار می گیرد.

انجام این فعل و انفعالات دارای دامنه محدودی بوده و به عوامل فعال کردن از جمله نوع خاک بستگی دارد . در اثر

فعال کردن ، سطح مخصوص ، سطح جذب ، تخلخل و … افزایش یافته و بلورها کوچکتر و … می شود . مجموعه این

تغییرات موجب بروز خواص فوق العاده ای در این کانی می شود.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در جذب فضولات گاوی

در گاوداری ها از بنتونیت سدیم دار به دلیل قابلیت جذب بالای آن برای جذب ادرار و دیگر فضولات استفاده می شود. در امریکا ۲۱ % بنتونیت در این بخش به مصرف می رسد.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در بستر حیوانات

بسترهای پوشالی و یا متشکل از تراشه‌های چوب پس از مدتی در اثر رطوبت و فضولات حیوان به شکل کاملاً خیس و گاهاً لجنی در می‌آید و دیگر محیط مناسبی برای استراحت. حیوان نخواهد بود. در ضمن با رشد باکتری ها، قارچ ها و انگل‌هایی مانند کوکسیدوز و تولید گازهایی مانند آمونیاک و سولفید هیدروژن و … و مواد بد بو موجب فشار برسیستم تنفس حیوان و ایجاد بیماری و زیان مالی می‌گردد و باید چنین بستری به سرعت عوض شود. لذا افزودن موادی به بستر برای کاهش سرعت وقوع این حالت و کاهش اثرات بد آن می‌تواند بسیار راه‌گشا باشد.

بنتونیت زمین کاو با جذب و کاهش رطوبت بستر از بروز بیماری‌های انگلی و قارچی، تنفسی و بیماری‌های متابولیکی مربوطه می کاهد و با افزایش کارایی بستر مانع وارد آمدن خسارت شده و بهره‌وری را افزایش می دهد.

استفاده از بنتونیت معدن کاوان در خوراک دام و طیور

بنتونیت‌های سدیم و کلسیم، در بیشتر موارد برای تولید خوراک‌های حیوانی به کار می‌روند. بنتونیت سدیم دارای ظرفیت بافری می‌باشد که نقش مهمی در تغذیه نشخوارکنندگان ایفا می‌کند. بطور کلی بنتونیت دارای اثرات بسیاری در تغذیه دام از قبیل بهبود دهنده شرایط تخمیر در شکمبه، جذب پروتئین محیط، بهبود تولید و بازده غذایی، بهبود متابولیسم نیتروژن در شکمبه و کاهش عوامل بیماری‌زا در روده و جاذب آفلاتوکسین مواد خوراکی می باشد.

با بررسی اثر بنتونیت سدیم و بی‌کربنات سدیم بر عملکرد پروار و خصوصیات مدفوع گوساله‌های نر هلشتاین گزارش کردند که افزودن چهار درصد بنتونیت سدیم اثر معنی‌داری در بهبود میزان افزایش وزن، میزان خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و نمره مدفوع در مقایسه با گروه شاهد و گروه دریافت کننده بی‌کربنات سدیم داشت.

یکی از راه‌های بهبود بازده غذایی دام‌های کشور بخصوص گوساله‌های پرواری، استفاده بیشتر از مواد متراکم در جیره دام‌ها می‌باشد. در صورتی که بتوان با استفاده از مواد قابل دسترس، عوارض سوء ناشی از مصرف زیاد مواد متراکم در جیره گوساله‌های پرواری را به حداقل رساند، شرایط تخمیر در شکمبه و بازده خوراک بهبود پیدا می‌کند. از این مواد می‌توان به مواد افزودنی معدنی مانند بنتونیت و زئولیت به دلیل داشتن خصوصیات بافری و قدرت  تبادل کاتیونی اشاره کرد.

گزارش کردند که استفاده از دو درصد بنتونیت فرآوری شده و نشده یا کولینوپتیولیت تأثیری بر غلظت نیتروژن آمونیاکی حاصل از سطوح مختلف پروتئین قابل تجزیه در شکمبه در شرایط آزمایشگاهی نداشت اما چهار درصد آن به طور مؤثری غلظت نیتروژن آمونیاکی را خصوصاً در ساعات اولیه پس از انکوباسیون کاهش داد و این اثر با بالارفتن میزان تجزیه پذیری پروتئین بیشتر شد. به این ترتیب استفاده از چهار درصد بنتونیت فرآوری شده یا کولینوپتیولیت را برای جلوگیری از مسمومیت آمونیاکی در نشخوارکنندگان توصیه کردند.

بنتونیت از طریق مداخله در حرکت پروتوزوآهای مژک دار، فعالیت آن‌ها را کاهش می‌دهد. بنتونیت به دلیل داشتن سطح گسترده و وجود بار الکتریکی در این سطح، نرخ دستگیری باکتری‌ها را توسط پروتوزوآها کاهش می‌دهد و بنابراین جمعیت باکتریایی و قارچی را در مایع شکمبه افزایش می‌دهد.

بر اساس تحقیقات انجام شده، بنتونیت با جذب اسیدهای آمینه آزاد، آن‌ها را از معرض تخمیر شکمبه‌ای دور نموده و به این طریق سبب می‌شود که بهتر در دسترس دام قرار گیرند. علاوه بر این بنتونیت قادر به محافظت پروتئین جیره، از تاثیر آنزیم‌های تجزیه کننده پروتئین است. همچنین با اضافه کردن ٣ و۶ درصد بنتونیت به کنسانتره، فعالیت تخمیری شکمبه بهبود پیدا کرد.

در آزمایشی جایگزینی پروتئین کنجاله سویا همراه با بنتونیت سدیم، به جای آرد ماهی در جیره نشان داد که اضافه کردن بنتونیت سبب بهبود معنی‌دار در افزایش وزن روزانه و خوراک مصرفی می‌شود.

بنتونیت سدیم توانایی بالایی برای جذب آفلاتوکسین‌ها دارد و برای سم‌زدایی خوراک آلوده به قارچ در برخی مناطق استفاده می‌شود. در تغذیه دام، بنتونیت‌ به عنوان محافظت‌کننده دستگاه گوارش عمل می‌کند و با باند کردن آفلاتوکسین‌های موجود در دستگاه گوارش، جذب آن‌ها را در اندام‌ها کاهش می‌دهد .

در آزمایش هوف و همکاران(۱۹۹۲) کاهش در سطح پروتئین سرم و آلبومین هنگام آلودگی به آفلاتوکسین مشاهده شد. این اثر به طور معنی‌داری با افزودن ۵ درصد آلومینوسیلیکات هیدراته به جیره کاهش یافت. اثرات حفاظتی ایجاد شده توسط آلومینوسیلیکات هیدراته به سبب تشکیل پیوند قوی بین آلومینوسیلیکات‌ها و آفلاتوکسین B۱  باشد و در نتیجه قابلیت دسترسی آفلاتوکسین B۱  در حضور آلومینوم سیلیکات کاهش می‌یابد .

روزا و همکاران(۲۰۰۱) گزارش کردند که افزودن ۳/۰ درصد بنتونیت سدیم به جیره، اثرات منفی ۵ میلی گرم آفلاتوکسین B۱ را به ازاء هر کیلوگرم جیره کاهش داد. تشکیل کمپلکس پایدار بین بنتونیت و آفلاتوکسین B۱  قادر به جلوگیری از جذب آفلاتوکسین B۱ در روده بود.

خادم و همکاران(۲۰۰۷) عملکرد بره‌ها را وقتی ۲ یا ۴ درصد بنتونیت سدیم دریافت کردند، مورد بررسی قرار داده و بهبود مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک را گزارش کردند.

کرمانشاهی و همکاران(۲۰۰۹) گزارش کردند که بنتونیت سدیم فعالیت آنزیم‌های AST و ALT در سرم خون جوجه‌های گوشتی تغذیه شده با خوراک آلوده به آفلاتوکسین  B۱را به حالت طبیعی برگرداند و نشان دادند که ۵/۰ تا ۱ درصد بنتونیت سدیم در جیره جوجه‌های گوشتی برای مبارزه با اثرات سمی آفلاتوکسین  B۱ مفید بود.

تراکوا و همکاران (۲۰۰۴) بیان کردند که ساختار سه لایه‌ای بنتونیت سدیم به آن توانایی جذب داخلی یون‌ها را می‌دهد. بنتونیت‌ها توانایی جذب فلزات سنگین و باکتری‌هاکاتسوماتا و همکاران(۲۰۰۳)؛ هاسن و همکاران(۲۰۰۳) و عوامل سمی و ضد تغذیه‌ای پالسیفر و همکاران(۱۹۹۴) را دارند.

گفته شده است که افزودن بنتونیت سدیم به جیره نشخوارکنندگان، ویتامین آ و کاروتن (پیش ساز ویتامین آ و عامل زرد شدن رنگ چربی) را از شکمبه جذب می‌کند. بنابراین توجه به دریافت مقدار کافی از این ویتامین توسط حیوان ضروری است لوگ یروگ(۱۹۹۳). در حالی که پیمپوکدی و همکاران (۲۰۰۴) بیان کردند که افزودن ۵/۰ درصد آلومینوسیلیکات کلسیم‌دار به جوجه مرغان تخم‌گذار، سطح ذخایر رتینول  را در کبد کاهش نداد و این نشان می‌دهد که جذب ویتامین آ تحت تأثیر قرار نگرفته است.

دشنگ و همکاران(۲۰۰۵) در یک مطالعه سه هفته‌ای روی مواد معدنی موجود در استخوان جوجه‌های گوشتی، با افزودن ۵/۰ درصد مونتموریلونیت، کاهشی در سطح کلسیم، فسفر، مس، آهن و روی در استخوان مشاهده نکردند اما گزارش کردند که سطح فلوئور و منگنز به طور معنی‌داری کاهش یافته است و تأمین آن‌ها در مواردی که ترکیبات آلومینوسیلیکات در جیره به کار می‌روند، ضروری است.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در مواد شوینده

در تهیه مواد شوینده از بنتونیت سدیم و یا کلسیم دار به دو دلیل استفاده می شود :

۱- جلوگیری از راسب شدن مواد

  • ۲- خاصیت نرمی آن.
  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در داروسازی

بنتونیت در صنایع داروسازی به نام صابون کانی یا صابون رسی معروف است. این ماده به صورت طبیعی، به حالت سیلیکات آبدار آلومینیوم Al۲O۳.۴SiO۲.H۲O است که عمدتاً از مونت موریلونیت تشکیل شده است و ممکن است عناصر کلسیم، منیزیم و آهن نیز در ترکیب آن وجود داشته باشد. پودر دارویی بنتونیت بسیار دانه ریز، بی بو و به رنگ سفید مایل به خاکستری با حالتی زرد یا صورتی است. بنتونیت در آب غیر محلول است و با جذب مقدار کمی از آب متورم می شود و سوسپانسیون ۲ % آن در آب، PH قلیایی (۵/۹ تا ۵/۱۰) تولید می کند. بنتونیت با جذب آب به صورت ژل در می آید که غلظت آن به مقدار بنتونیت وارد شده در آب بستگی دارد. از خاصیت جذبی این ماده به عنوان تثبیت کننده و تصفیه کننده استفاده می شود. نام دارویی این ماده لوسیون کالامین(Calamin-Lotoin) یا بنتونیت ماگما می باشد.

کاربرد بنتونیت معدن کاوان در کشاورزی

بنتونیت باعث صرفه‌جوئی در مصرف آب شده و در مناطق خشک و کم‌آب میزان آبیاری را کاهش می‌دهد (به دلیل ظرفیت جذب و نگهداری بالای آب توسط آن). بنتونیت به دلیل قابلیت تبادل کاتیونی فوق‌العاده (CEC) باعث صرفه‌جوئی در مصرف کودهای شیمیایی شده و بازدهی کود را بالا می‌برد. بنتونیت از آلودگی آب های زیرزمینی و سطحی که در اثر استفاده از کودهای شیمیایی به وجود می‌آید، کاسته و به بهداشت محیط کمک می‌کند. بنتونیت موجب افزایش تولید در واحد سطح گردیده و در نتیجه سود بیشتری را متوجه کشاورزان می‌نماید. بنتونیت نه تنها خود در از بین بردن پاره‌ای از آفتهای نباتی موثر است بلکه به عنوان کریر (CARRIER) سموم بکار می‌رود.

بنتونیت با محبوس کردن مواد ازته و آزاد‌سازی تدریجی آن به هنگام نیاز، از سوزش ریشه گیاه جلوگیری می‌کند. از بنتونیت در انبار کردن غلات برای جذب رطوبت و از بین بردن آفات انباری در سیلوها به ویژه در مناطق مرطوب، به منظور جلوگیری از کپک زدن استفاده می‌شود. بنتونیت با جذب عناصر فلزی سنگین و مواد رادیواکتیو از ورود این مواد به گیاه و در نتیجه وارد شدن به چرخه غذایی انسان جلوگیری می‌نماید. بنتونیت بهره‌وری کودهای حیوانی را افزایش داده و از بوی نامطلوب آن می‌‌کاهد.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در پزشکی

یکی از متداول ترین رس های درمان دهنده به دلیل ویژگی های تورم، جذب و تبادل یونی بنتونیت است.

هزاران سال است که رس در پزشکی کاربرد زیادی دارد. انسانها رس های درمانی نظیر ایلیت، بنتونیت و مونتموریونیت را به عنوان یک درمانگر طبیعی استفاده میکردند. امروزه از این مواد در آب درمانی، استحمام درمانی، طبیعت درمانی و طب جایگزین استفاده میشوند.

ویژگی های بارز یک رس درمان دهنده منوط به خصوصیات مواد جذب شده ثانویه است به طوری که تعادل PH (خنثی) خود را دقیق حفظ کند. که خود این مساله برای سیستم بدنی پستانداران ضروری است و رس را با ساختار ملکولی متراکم تر بر جا بگذارد که در صورت هیدراته شدن، میدان الکترومغناطیس با بار منفی تولید کند.

کانی های رسی درمان دهنده توانایی عجیبی در تشخیص و  بیرون کشیدن سم از بدن دارند . رس ها در بدن بر اساس ۳ واکنش گرما زا، خنثی و گرما گیر عمل میکنند.

معیار مهم دیگر در رس درمانی، کیفیت آبی است که مورد استفاده قرار میگیرد. آب مقطر برای استفاده مفید است زیرا با خصوصیات  جذبی رس تداخل پیدا نمی کند اگر چه مخلوط رس با آب مقطر محصولی تولید میکند که روی پوست خیلی خشن است. برای کاربردهای معمولی آب چشمه نیز توصیه میشود.

خواص درمانی بنتونیت معدن کاوان

نتایج کاربرد بنتونیت در تولید دارو نشان می دهد بنتونیت،

. از نظر درمانی مقرون به صرفه است.

.عوارض جانبی ندارد.

. نتایج سریع حاصل میشود.

. استفاده ازاین نوع رس در درمان در صورت فرآوری مناسب باعث کاهش درد، سوزش و حساسیت می شود.

بنتونیت در مصارف خارجی به صورت خمیر، کمپرس، ماسک و حمام رس استفاده میشود. در مصارف داخلی هم فقط از بنتونیت استفاده میشود. استفاده از رس درمان دهنده فاقد مواد آلاینده برای بدن مفید است. به طور سنتی فقط مصرف مقدار کمی از رس هیدراتی کافی است تا نتایج مطلوب زیر حاصل شود:

۱.ضد عفونی کردن جهاز هاضمه بدن (عمل جذب رس مواد آلاینده را از بدن بیرون میکشد)

۲.برطرف کننده مسمومیت های باکتری، آلی و غیر آلی

  1. حذف انگل های درونی

۴.تقویت سیستم ایمنی بدن

۵.تثبیت اکسیژن آزاد خون

۶.کم کردن رادیکال های آزاد

۷.ضد عفونی کردن کبد

۸.درمان معده درد و مسمومیت غذایی ناشی از باکتری ها

۹.افزایش تعداد سلول های T مانند

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان مهندسی عمران

علاوه بر خواص قبلی، سدیم بنتونیت دارای پلاستیسیته و چرب‌کنندگی خوب، مقاومت برشی بالا، نفوذناپذیری و تراکم‌پذیری و تحکیم‌پذیری پایین است. به عنوان مثال ملات با ۵-۳ % سدیم بنتونیت برای پایدار‌سازی دیواره‌ها بکار می‌رود، همچنین برای جمع‌آوری فلزات سنگین از آب‌های زائد و پرکردن فضاهای خالی استفاده می‌شود (پوشش مخازن ذخیره فاضلاب، باتلاق‌های آب‌های صنعتی، جاسازی زباله‌های اتمی در زیرزمین, احداث سدها، کانال، مخازن،شمعکوبیها و ترانشه‌ها و…).

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در محیط زیست

پساب های صنعتی و کشاورزی مهمترین عامل آلوده کننده آب های سطحی و زیرزمینی هستند. به منظور کنترل این پساب ها، محیط های نگهداری و انتقال را با استفاده از بنتونیت های سدیم دار باید ایزوله نمود.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در ریخته گری

۹۲% مونتموریلونیت، ۳% کوارتز، ۵% فلدسپار، ۱۲-۶% رطوبت، PH 8/3، کمتر از ۷۰/۰ % CaO، حدروانی ۸۰۰-۶۰۰، مفاومت تراکمی خشک ۶۵۶Kpa، ظرفیت متیلن‌بلو ۱۰۰Meg/100y، دامنه تغییرات اندازه دانه ۹۵-۶۹%، ۷۵mm با ۹۵-۹۰% استاندارد معمول جامعه ریخته‌گران فولاد آمریکا.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در پلیتی کردن کانه آهن

از دهه ۱۹۵۰ به ‌منظور پلیتی کردن، بنتونیت برابر کانه منیتیت و هماتیت ریزدانه اضافه می‌گردد. حدود ۸-۶ کیلوگرم سدیم بنتونیت به ۱ تن کانه آهن خشک اضافه می‌گردد. استانداردی وجود ندارد، ولی حالت مناسب ۹۰-۷۰ %، ۴۴ میکرومتر با ۱۰% رطوبت

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان عنوان جاذب رطوبت

به علت خاصیت جذب رطوبت در غذای حیوانات، حشره‌کش‌ها، دفع زباله و پایدارسازی خاک بکار می‌رود.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در جذب یون‌ها

خاصیت جذب یون‌ها و مولکول‌ها توسط بنتونیت بسیار بالا است. نوع کلسیم‌دار سریعتر آب جذب می‌کند ولی نوع سدیم‌دار ظرفیت بیشتری دارد, نوع کلسیم دار با اسید آلی واکنش داده شده تا ناخالصی‌هایی مانند کلسیت را حل کند, یون های دوظرفیتی مانند کلسیم را با هیدروژن جایگزین کند و فلزاتی مانند آهن II و III، آلومینیم و منیزیم را شسته باعث افزایش سطح مخصوص و تخلخل و تغییر شبکه بلورین شود. از آن برای تصفیه، رنگ‌زدایی، آبگیری و گندزدایی روغن‌های حیوانی و گیاهی و یا خنثی‌سازی بکار می‌رود. بنتونیت ناخالصی‌ها و باکتری‌های لخته‌شده را جذب و با حذف نمک‌های منیزیم و کلسیم سبب نرم‌شدن آب می‌شود.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در پرکننده

بعضی از انواع کلسیم بنتونیت سفید رنگ بوده و در پایدارسازی امولسیون‌ها و به عنوان ماده ژله‌ساز، چسبنده و نرم‌کننده استفاده می‌شود.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان بعنوان بهبود دهنده مایعات
  • سدیم بنتونیت برای تغییر خواص ترکیبات آلی مایع مانند ویسکوزیته، سوسپانسیون و … به آنها افزوده می‌شود. کاغذ چاپ بدون کربن، گل حفاری، گریس، رنگ، جوهر چاپ، تصفیه نفت، روغن، حلال و کاتالیزورهای Si/Al را می‌توان از مخلوط کردن رس‌هایی مانند بنتونیت با اسید و کلسیم‌دار کردن آن بدست آورد که از آن برای حذف عناصر قلیایی، قلیایی خاکی، آهن، Al و Mg استفاده می‌شود.
  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان دانه‌های جاذب رطوبت

نیازمند مخلوط یکنواخت از کانی‌های سیلیکاتی که تمیز، یکنواخت، بدون کلوخه و مواد خارجی باشند، درصد مونتموریلونیت ۹۰-۸۰% با اندازه مش ۵۰-۲۰.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در بازیافت

احیاء ماسه‌های قالب‌ریزی در ریخته‌گری بدلیل افزایش تصاعدی قیمت خرید و دفع آنها، روز به ‌روز در حال گسترش است. با این حال بنتونیت تازه نیز به آن اضافه می‌شود، چراکه نوع بازیافتی بدلیل اینکه تا دمای ۶۰۰ درجه سانتیگراد گرم شده است، آب ترکیبی خود را از دست داده و پیوستگی آن از بین رفته است. در فرآیند Clarification بعد از فیلتر کردن، بنتونیت بازیافت شده، تکلیس شده و مورد استفاده مجدد قرار می‌گیرد. امکان بازیافت ازگل حفاری تا حدی وجود دارد، با این وجود هزینه جداسازی مواد تشکیل دهنده گل به‌اندازه هزینه هرکدام می‌شود.

  • کاربرد بنتونیت مدن کاوان به عنوان حمل کننده

آتاپولگیت، بنتونیت، دیاتومیت، کائولن، پیت، پومیس، پیروفیلیت، سپیولیت، تالک، ورمیکولیت، زئولیت.

  • کاربرد بنتونیت معدن کاوان در گل حفاری

از مهمترین کاربردهای بنتونیت میتوان به سرد و لغزان کردن مته و ساق حفاری، تمیز کردن ته چاه و مته، انتقال خرده ها به سطح زمین، کنترل هرزروی و غیره اشاره کرد که تمامی این اعمال توسط خواصی همچون لغزانندگی، گرانروی، وزن، مقاومت ﮊلی و توانایی در دیواره سازی ( Filtrate control ) ایجاد شده که این سنگ در سیال حفاری بوجود می آورد. بر اساس نوع کاتیون (Cation) موجود در بنتونیت سدیم دار (بنتونیت تیپ وایومینگ) بدلیل ظرفیت بالای جذب آب، تورم پذیری زیاد و خاصیت ژلی بالا، مناسب ترین نوع بنتونیت در گل های پایه آبی بشمار می روند.

پلی‌مرهای مختلف مانند پلی‌اکریلایدهای تا حدی آبدار شده، آتاپولگیت، سپیولیت ازین دسته می باشند.

استانداردها

استانداردAPI  انستیتو نفت آمریکا و (OCMA) در اروپا فهرست خواص لازم برای گل حفاری را بیان کرده که مهمترین آنها عبارتند از: در هر بشکه گل حفاری با ویسکوزیته تقریبی ۱۵ سانتی‌پواز، از یک تن رس استفاده می‌شود. در آزمایش دانه‌بندی، کمتر از ۵/۲% باید روی مش ۲۰۰ باقی بماند.

روش های فراوری بنتونیت

بعد از استخراج، ابتدا بنتونیت را مخلوط می‌کنند تا آب و مواد فرار آن از ۵۰-۳۰% به ۸-۷% کاهش یابد. بعد آن را با آسیاب میله‌ای یا چکشی خرد کرده، گاهی آن را در خشک‌کن چرخان نیز می‌ریزند. در بیشتر موارد، بنتونیت با دانه‌بندی۹۰% ذرات ۷۵ میکرومتر، داد و ستد می‌شود، ولی انجام عملیات بیشتر بر روی آن نیز امکان‌پذیر است. بهبودسازی بنتونیت با اسیدهای غیرآلی، سبب حل مواد ناخالص شده و حاصل آن از هم بازشدن ورقه‌ها، افزایش قطر منافذ باز و افزایش سطح مونتموریلونیت است، درجه این تغییرات به مونتموریلونیت، نوع اسید و دما و مدت زمان تماس بستگی دارد. رس‌های مورد استفاده برای خوراک جانوران با خنثی سازی محل‌های تبادل یونی در ورقه‌های رس فراهم می‌شود که معمولاً خنثی‌سازی با سدیم انجام می‌شود.

معمولا در ذخیره بنتونیت علاوه بر کانی اصلی مونت موریلنیت کانی های رسی و غیر رسی بعنوان ناخالصی می توانند وجود داشته باشند. در برخی از صنایع مانند صنایع دارویی، غذایی، تولید نانو کامپوزیت ها و کاتالیست ها نیاز به مونت موریلنیت با خلوص بالا هست، بنابراین جداسازی مونت موریلنیت از کانی های همراه ضروری است. بعلت ریز دانه بودن بلورهای مونت موریلنیت نسبت به ناخالصیهای همراه می­توان آنها را بر اساس اندازه دانه جدا کرد. در این تحقیق ابتدا یک نمونه بنتونیت سدیمی و کلسیمی از معدن بنتونیت خیر آباد (کرمان) تهیه و توسط آزمایشات لازم شناسایی شده است. سپس توسط یک روش دستگاهی جدید بر اساس اندازه ذرات، مونت موریلنیت از کانی های همراه آن جدا گردیده است. جداسازی در نمونه سدیمی به خوبی صورت گرفته ولی نمونه کلسیمی جداسازی خوبی حتی با استفاده از کالگون هم نداشته است. طبق نتایج محققان دانشگاه شهید باهنر کرمان، بررسی جداسازی مونت موریلنیت نشان میدهد که خلوص آن در نمونه سدیمی ۹۵% و در نمونه کلسیمی سدیمی شده ۹۴% میباشد، در صورتیکه خلوص مونت موریلنیت در نمونه های سدیمی و کلسیمی بنتونیت تنها حدود ۶۵% بوده است.

روش های عمده استخراج بنتونیت

معمولاً به‌صورت روباز با بولدوزر و اسکراپر برداشت شده، توسط لودر بار زده می‌شود. ضخامت روباره متغیر است. بندرت به ‌صورت زیرزمینی استخراج می‌شود.

ذخایر و پتانسیل های بنتونیت در جهان

میزان ذخیره اقتصادی بنتونیت جهان ۱۴۱۰ میلیون تن گزارش شده است.

آمریکا ایالات متحده آمریکا بزرگترین ذخائر بنتونیت و خاک طبیعی فعال را در اختیار دارد و بزرگترین تولید کننده و مصرف کننده بنتونیت نیز می باشد. بنتونیت و خاک طبیعی فعال در ایالتهای تگزاس، آلاباما، اکلاهماو لوئزیانا در حال بهره برداری می باشند در جنوب کارولینا هم کانسارهایی وجود دارند. در این کشور منظور از بنتونیت اسمکتیت، مونت موریونیت سدیم و مونت موریونیت کلسیم می باشد و خاک طبیعی فعال نیز به رس های هومیتی از نوع آتاپولژیت و سپیولیت گفته می شود. نوعی مونت موریونیت لیتیوم منیزیم نیز در آمریکا با عنوان هکتوریت استخراج می شود. مهمترین ذخائر بنتونیت سدیم آمریکا و شاید هم بزرگترین ذخیره دنیا در اسزند معروف به موروری شیل (Morwry Shale) دوره کرتاسه در وایومینگ وداکوتای جنوبی قرار دارد. کانسارهای بنتونیتی تکزاس در روی کمر بند ی در ناحیه کوستال پلین (Plain Coastal) و درسازندهایی قرار دارد که سن آنها از اواخر کرتاسه تا میوسن می باشد.

بنتونیت از نواحی مینرال اسپرینگ و لینکلن پاریش استخراج می شود قبلاً از قسمت غرب لوئیزیانا یا نانیز به نام ورنون پاریش بنتونیت بهره برداری می شد کانسارهای ورنون پاریش در سازند فلمینگ (Fleming) میوسن قرار دارند. بیشتر بنتونیت های تولیدی در ناحیه می سی سی پی نزدیک آبردین (Aberdeen) ایالت مونرئو قرار دارند که چندین کارخانه بدین جهت در آن جا دایر شده است.

از حوالی اسمیت و رودخانه پیرل(Pearl) نیز بنتونیت استخراج می شود که کانسارهای ناحیه اسمیت مربوط به دوره اولیگوسن و کانسارهای رودخانه پیرل مربوط به دوره میوسن می باشد. کانسارهای استخراجی مونرئو در تشکیلات اوتا و (Eutaw) مربوط به اواخر کرتاسه می باشند کانسارهایی هم که نزدیک سندی ریج (Sandy ridge) بهره برداری می شوند در سازند ریپلی (Ripley) کرتاسه بالا هستند.

کانسارهای خاک طبیعی فعال به طور عمده در ایالت های جنوبی و در ناحیه صحرای میژ آتا لگوس (Meigs – Attapulgus) و ایالت هی جورجیا و فلویدا می باشد سن کانسارهای مربوط به صحرای میژ مربو به میوسن است. در شمال این صحرا کانسارها به طور عمده دارای مونت موریونیت دیاتومیتی با مقدار کمی ناخالصی از سایر کانیها هستند. در قسمت جنوبی صحرا نیز بعضی از کانسارها دارای ناخالص ترین پالیگورسکیت (آتاپولژیت) است که تاکنون در جهان یافت شده است.

خاک های طبیعی فعال استخراجی پنیسنسولای مرکزی فلوریدا در سازند هاوتورن (Haw Thorn) قرار دارند که دارای مقدار زیادی مونت موریونیت است.

کانسارهای پورترز کریک کلاس (Porters Creekclaus) مربوط به پالئوسن است که از جنوب مرکزی آلاباما تا شمال شرق می سی سی پی، قسمت های غربی تنسی و کنتکی و قسمت جنوبی ایلی نویز و جنوب شرقی میوری ادامه می یابند. ماده معدنی آنها مخلوطی از مونت موریونیت و سایر کانیها ی رسی است که دارای مقدار نسبتاً زیادی ناخالصی از نوع کریستوبالیت می باشند. خاک های طبیعی فعال استخراجی در تگزاس بیشتر از لایه های بنتونیتی استخراج می شوند و نواحی استخراجی عبارتند از صحراهای کاییسی میدوست (Kaycee Midwest) و گری یبولوول (Greybullovell) که در شیل موری قار دارند و بعضی رگه ها نیز در تشکیلات جوانتر از شیل موری در صحراهای مزبور استخراج می شوند. بنتونیت هائی که به منظور استفاده از خاصیت چسبانندگی آنها بهره برداری می شوند در واناندا، چینوک مالای گلاسکو و مونتانا از رگه های شیلی بیر پاو (Bearpaw) که جوانتر از شیل موری هستند استخراج می شوند. هکتوریت به طور عمده از ندیک هکتورکالیف استخراج می وشد که به صورت لایه های ستونی مومی شکل نرم با ضخامت ۶ تا ۸ فوت قرار دارد و همراه با ماسه سنگ و رگه های رسی دوره ترشیری در یک محیط قلیائی به صورت کانسار در آمده اند لایه های زیر هکتوریت از تراورتن تشکیل شده اند که از طریق چشمه های آب گرم بوجود آمده اند روی لایه هکتوریت را نیز ازالت های کواترنر پوشانده است. یک کانسار بزرگ هکتوریت در دره آمرگوزا (Amergosa) در کالیفرنیا کشف شده که در حال بهره بردارى است علاوه بر آن در ۱۶ مایلى شمال آمبوى کلالیف (Amboyclif) نیز هکتوریت وجود دارد در تمام ایالت هاى غربى آمریکا نیز کنسارهاى بنتونیت و خاک طبیعى فعال وجود دارد. که به طور کلى بهره بردارى از آنها به صورت گسترده و در سطح بنتونیت وایومینگ و ایالت هاى جنوبى انجام نمى شود و بیشتر آنها از نوع پست هستند وتا محل مصرف فاصله زیادى دارند در نزدیکى چمبرز وآریز بنتونیت استخراج مى شود که یک نوع کم تورم بوده و به عنوان رنگ زدائى استفاده مى شود ضمناً براى ساختن خشک کن نیز مصرف دارد. بنتونیت استخراجى از جنوب آیداهو بیشتر براى تهیه غذاى حیوانات و گلوله کردن آن استفاده مى شود کانسارهاى اورگان مرکزى نیز در مصارف آتش نشانى براى مقابله با آتش سوزى جنگل ها کاربرد دارند. نوعى بنتونیت در نوادا استخراج مى شود که در دارو سازى و تهیه لوازم بهداشتى و زیبایى به کار مى رود بنتونیت استخراجى از ناحیه اشمیدوس (Ashsseadous) که بیشتر از نوع ساپونیت است براى جلوگیرى از نفوذ آب و سایر منظورهاى دیگر به کار مى رود. بنتونیت کم تورم نیز از کانسارهایى در بلک هیلز جنوبى و یالهاى کوههاى بیگ هورن استخراج مى شود که براى مصارف ریخته گرى مورد استفاده قرار مى گیرد بیشتر خاکهاى طبیعى فعال در ایالتهاى غربى در حومه کرن کلیف قرار دارند.

ذخیره بنتونیت ایالات متحده حدود ۱ میلیون تن برآورد شده که با توجه به کانیهاى مشابه بیشتر از این رقم است. بیشتر این ذخایر براى گندله سازى مناسب بوده و براى حفارى و غیره نیز به کار مى روند ذخائر مناسب براى گل حفارى تقریباًدر آمریکا محدودند. ذخائر خاکهاى طبیعى فعال آمریکا نیز ۲ میلیارد تن و شاید هم بیشتر باشد و اگر مواد معدنى کم عیار را نیز منظور نمائیم مى توان هر عدد دیگرى را به جاى ۲ میلیارد تن بتوان قرار دارد.

الجزیره بنتونیت های کشور الجزیره از نوع کلسیم بوده و از کانسارهایی در نواحی مگنیا و موستافنام (Mostaphnom) در شرق آن استخراج می شود. تولید این کشور در سالهای اخیر بین ۲۵۰۰۰ تا ۳۸۰۰۰ تن به صورت فعال شده می باشد قسمتی از این خاکها در کارخانه مگنیا و قسمت دیگر در کارخانه اوجا (Oudja) فعال می گردد بنتونیت ناحیه مگنیا در داخل دو توده ریولیتی دگرسان شده قرار دارد و به صورت رگه های رسوبی در میوسن پایینی تشکیل شده و بیشتر از نوع مونت موریونیت خالص بوده ولی بعضی دیگر از کانسارها حمل شده به جای دیگر است که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد کائولن دارند. در شرق الجزیره نیز کانسارهای بنتونیت در نواحی مونرویل (Monerville) و درق المیزان (Draq el Mizane) قرار دارند.

آرژانتین کانسارهای بنتونیتی در چندین ایالت آرژانتین وجود دارند که شامل ریوچیکو (Riochinco) در چوبات (Chubat)، ال آلاموی لاس هگوراس (ElAemoylas Hegueras) در مندوزا (Mendoza)، ال کاتالان (El Catalan) در نویکن (Neuquen)، دل لاگو کانینوی راب (Del Lago Caninoy ROB) در ریونگرو(Rio Negro) و لا امیلیای کریستینا (La Emiliay Cristina) در سانجوان (Sanjuan ) می باشد. خاک طبیعی فعال نیز هر ساله از کانسارهای آنها در ایالتهای لاریوجا (La Rioja) و ریونگرو بهره برداری می شود.

استرالیا

همه تولید بنتونیت ایالت نیو ساوت والس استرالیا از کانسار مانانگو مینرال فیلد (Manango Mineral Field ) تولید می شود که دارای ۹ لایه جدا از هم بنتونیت کلسیم است. همه لایه ها دارای ظرفیت تعویض کاتیونی معدن خشک شده و پس از تبدیل به بنتونیت سدیم به سیدنی ارسال می گردند.

کل محصول تولیدی این معدن ۱۲۰۰۰ تن بنتونیت سدیم استرالیا بهنام معدن گورول میندی (gurulmindi) است که در ۳۵۰ کیلومتری غرب بریسبان واقع شده و ذخایر آن به ۵/۵ میلیون تن می رسد. محصول آن در سال در اواسط سالهای ۱۹۸۰ بوده است. خاک طبیعی فعال از سال ۱۹۷۹ در این کشور بهره برداری می شود و معدن آن در ناحیه ای به نام دوبو(Dubbo) در نیو ساوت والس قرار دارد.
کانسار آتاپولژیت در کنار دریاچه ای به نام نرامین (Nerramyne) در باختر استرالیا وجود دارد و ذخیره آن حدود ۱۰ میلیون تن ذکر شده است. ضمناً معادن ایپس ویچ (Ipswich) در کوینزلند (Queensland)، لیک (Lake) در ماراهاگی Marahagee)) و معدن وودانیلینگ (Woodanilling ) در جنوب باختر استرالیا وجود دارد.

بولیوی

کانسار بنتونیت در این کشور در آلی پلانو (Alliplano) نزدیک ریومولاتوس (Rio Mulatos ) وجود دارد که از آن بهره برداری می شود.

برزیل

کانسارهای بنتونیت در ایالت های پارایبا (Paraiba)، سائوپولو و باهیو وجود دارد.

بلغارستان

اطلاعات چندانی از کانسارهای بنتونیت این کشور در دست نیست ولی ذخائر آنرا ده ها میلیون تن تخمین زده شده اند. ضخامت بعضی از معادن بنتونیت این کشور که به صورت لایه های رویهم تشکیل شده است ۳۰ تا ۴۰ متر ذکر کرده اند. این معادن از نظر اقتصادی خیلی مهم بوده و از دگرسان شدن خاکسترهای آتشفشانی تشکیل شده اند و در خیلی از صنایع مصرف می شوند.

کانادا

بنتونیت های کانادا بیشتر مربوط به دوره های کرتاسه و ترشیری می باشند و اغلب در باختر این کشور قرار دارند. نواحی عمده معدنی عبارتند از: از اونوی و روز الند در آلبرتا و پمبینا (Pembina) و همچنین ورمیلیون (Vermillion) در مانیتوبا (Manitoba) بعلاوه در نزدیکی پرینکتو بی سی (Princton B.C) نیز کانسارهای بنتونیت وجود دارد هم چنین کانسارهائی در نزدیکی آون لی ساسک (Avonleasask) در کنار رودخانه مگنزی نزدیک اینوویک (Inuvik) و کانسارهایی در آلاباما در تشکیلات ادمونتون (Edmonton) گزارش شده است که بالاترین واحد زمین شناسی آن ناحیه مربوط به کرتاسه است و در ناحیه ای حدود ۶۳۰۰ هکتار این کانسارها با بنتونیت نوع سدیم دیده می شود ذخائر آنها حدود ۶ میلیون تن محاسبه شده است. کانسار دره رودخانه بتل (Battle) در ۱۴ کیلومتری روزالند دارای لایه های پهن و گسترده با ضخامتی بین ۸ تا ۱۰ فوت است و سالیانه حدود ۳۶۰۰۰۰ تن بنتونیت از آن استخراج می شود ضخامت لایه های معدن اونووی نیز ۲تا ۵/۲ فوت بوده و زیر پوششی به ضخامت ۷ فوت از سطح زمین قرار گرفته اند. کانسارهای استخراجی در ناحیه پمبینا در سازند ورمیلیون ریور (Vermillion River) (مربوط به کرتاسه) دارای شیل سیاه و در ناحیه ۳۰ کیلومتری مانی توبا قرار دارد و سالیانه حدود ۲۰۰۰۰ تن بنتونیت از آنها استخراج می شود. قسمتی از این بنتونیت در کارخانه ای در مورد مان (Morden Man) عمل شده و به مصرف تهیه ماسه ریخته گری بعنوان ناقل حشره کش ها، گندله سازی، ممانعت از آتش سوزی، غذای دام و کودها به کار می روند. قسمت دیگر ماده معدنی در کارخانه ای به نام وینی پگ (Vinni peg) با اسید سولفوریک عمل آمده و تبدیل به بنتونیت فعال می گردد که برای بی رنگ کردن روغنهای روان ساز معدنی، موم ها تصفیه روغن ها نباتی و حیوانی به کار می رود. بنتونیت آلبرتا از نوع تورم پذیر بوده و برای مصرف در تهیه گل حفاری، ماسه ریخته گری، ممانعت از آتش سوزی، غذای حیوانات اهلی و کودها به کار می رود.

بنتونیت نزدیک پرنیکتو مربوط به دوره ترشیری است که با لایه های لینیت همراه است و چندین نوع بنتونیت از نظر کیفی در آن جا تولید می شود. ذخائر بنتونیت کانادا چندین میلیون تن حدس می زنند و این اکمر با توجه به گسترش کانسارهای ان و همچنین مشابهت کلی این نواحی و رسوبات مربوط به کرتاسه و ترشیری در ایالات متحده و پتانسیل مربوط برای بنتونیت حدس زده می شود.

چین

بیش از ۳۰۰ کانسار بنتونیت در ۱۷ ایالت چین گزارش شده است که در بعضی از آنها سابقه چندین سال بهره برداری دارند و بیشتر از نوع بنتونیت کلسیم بوده و مقداری نیز از نوع بنتونیت سدیم می باشند. رقم یک میلیارد تن برای ذخائر آن ذکرمی گردد و کیفیت بنتونیت ها اکثراً خوب توجیه شده و شبیه بنتونیت های وایومینگ آمریکا گزارش شده است. بعضی از معادن بنتونیت چین به صورت زیر زمینی استخراج می شوند که بزرگترین آنها به نام لینان (Linan) و ایالت زجیانگ (Zhejiang) می باشند که از ۱۹۶۳ در حال بهره برداری است. بزرگترین کانسار کشف شده در ۱۹۸۵ در نزدیک چانگ چان (Changchan) در مرکز ایالت جیلین (Jilin) با ذخیره ۶۳ میلیون تن می باشد که در زیر لایه های ذغال و در ۳ کیلومتر مربع با متوسط ضخامت ۱۰۰ متر قرار گرفته است. بزرگترین ناحیه تولید بنتونیت چین در ایالتهای هیشان (Heishan) و لیائونینگ (Liaoning) می باشد. در گوانگ کسی (Guongxi) یک کانسار با گسترش ۱۰ مایل مربع با بیش از ۱۰۰ میلیون تن ماده معدنی قابل استخراج گزارش شده است.

یک معدن بنتونیت از نوع سدیم نیز به نام تا ویلاژ (Natavillage) نزدیک پافوس (Paphos) وجود دارد که در حال بهره برداری است یک معدن بنتونیت نیز در ۱۰ مایلی شرق لیماسول (Limassol) با بیش از ۲۰ میلیون تن از نوع کلسیم بهره برداری می شود.

چک و اسلواکی

معادن بنتونیت این کشور در قسمت شمال باختر، مرکز و بخشهای خاوری وجود دارد عمدتاً از نوع کلسیم و منیزیم بوده و از توفهای دیوریتی تشکیل شده اند که بیشتر از ۷۰ درصد آنها را مونت موریونیت تشکیل می دهد و ناخالصی های غیر رسی آن را به طور عمده کریستوبالیت تشکیل می دهد. کل ذخائر این کشور را ده ها میلیون تن ذکر نموده اند.

سه کانسار در باختر بوهمیا (Bohemeia) با ۶۳ میلیون تن کشف شده است. یک کانسار بزرگ در سال ۱۹۷۲ در نزدیک کرمنیکا در اسلواکیای وسطی کشف شده و به نام معدن بنتونیت یلسوی پوتوک (yelsovy Potok ) نامیده می شود این کانسار در حوضه معروف به زیار (Ziar) قرار دارد که یک حوضه رسوبی – آتشفشانی است. انواع کانیهای صنعتی در آن به صورت کانسار درآمده اند و کانیهای خیلی مهم آن عبارتند از: کوارتزیت، بنتونیت، پرلیت و زئولیت.

این کانسار با دیگر کانسارهای چک و اسلواکی از نظر منشا متفاوت است و به صورت درجا از دگرسانی توف ریولیتی، توفیت و توف برشی حاصل شده است و به سه صورت مشخص وجود دارد.

الف: افق بالائی مرکب از بنتونیت صورتی، قرمز، زرد و خاکستری به صورت لایه های باریک متغیر و رس بنتونیتی خاکستری مایل به قهوه ای و صورتی روشن می باشد. بغیر از رس بقیه سنگ از ذرات باریک شیشه ای آتشفشانی، کوارتز و توف تجزیه نشده به مقدار ۱۵ تا ۲۵ درصد تشکیل شده است و از نظر کیفی این قسمت از کانسار بهترین نوع آن می باشد.

ب: افق میانی کانسار از بنتونیت با لایه های درهم رس بنتونیتی ساخته شده است تعداد لایه های رس پلاستیک در عمق کاهش پیدار می کند و ذرات کلاستیک محتوی آن بین ۳۰ تا ۳۵ درصد است.

ج: افق زیرین از ریولیت تبدیل شده به رس بنتونیتی ساخته شده که از نظر کیفی خیلی مناسب نیست. ذرات کلاستیک محتوی این افقف بین ۴۰ تا ۵۰ درصد در تغییر است و بنتونیتی شدن به تدریج در عمق از میان می رود.

ذرات کلاستیک این افق از ترکیبات کوارتز ماگمائی، فلدسپات دگرسان شده وتریدیمیت- بیوتیت زیر تشکیل شده اند. موقع استخراج هر پله بنتونیت استخراجی به طور جداگانه در یکی از چهار دپوی مربوط به گروه های بالا انبار می شود و ضمن بارگیری مخلوط نموده و هر قسمت را تا حدودی به صورت محصول یکنواخت در می آورند.

مصر

کانسارهائی از بنتونیت در شمال باختری وجود دارد که مقادیر آنها کم می باشد در سال ۱۹۸۴ در صحرای خاوری مواد رسی کشف شده که مقداری بنتونیت نیز در میان آنها وجود دارد.

فرانسه

چندین کانسار بنتونیت با عیارهای مختلف وجود دارد که به طور عمده در قسمت مرکزی فرانسه قرار دارند. در ناحیه لیموژ، واکلوس (Vaucluse) و پیرینه کانسارهای بنتونیت و خاک طبیعی فعال وجود دارد که بیشتر آنها مخلوطی از اسمکتیت و پالیگورسکیت می باشند. در باختر پاریس نیز وجود کانسارهای رسی بنتونیت دار توسط B.R.G.M فرانسه گزارش شده است. مرکز تحقیقات متروپولیتن نیز کانسارهای آتاپولژیت را در حدود ۳۰ کیلومتری شمال نانت کشف نموده که برای تهیه دانه های جاذب مناسب می باشد.

آلمان غربی

بزرگترین بسترهای بنتونیت دار در آلمان در ناحیه باواریا در مین بورگ (Minburg) موسبرگ (Moosberg) و لندشات (Landshut) می باشند. کانسارهای دیگری نیز در صحرای تان هاوسن (THannhausen)، سوابیا (Swabia) و جنوب لندشات (Landshut) در باواریای پایین قرار دارد. در وستروالد و شلسویگ هولشتاین نیز مونت موریونیت رسی وجود داردمنابع کوچکی نیز در درون (Rhon) نزدیک اونتر سوپسروت (Untersupsroth) و همچنین فیختبورگ (Fichteburge) وجود دارند که از اهمیت اقتصادی برخوردار نیستند.

مجارستان

کانسارهای بنتونیت در نواحی مختلف مجارستان توزیع شده است. معادن آن با نامهای اگر (Eger) و ماد (Mad) در حال حاضر بهره برداری می شوند. در ناحیه کوه توجاج (Tojaj Mount) در شمال شرق مجارستان ۱۲ معدن رسی وجود دارد که بیشتر کلسیم و سدیم نوع بنتونیت از آنها استخراج می شود.

هند

کانسارهای خاک فعال طبیعی در این کشور زیاد بوده و در چندین ایالت قرار دارند و مهمترین آنها در آندراپراش، گوجارت، مادیا پراش، راجستان، کارناتاکا و تامیل نادو هستند. کل ذخایر خاک طبیعی فعال ۱۵۳ میلیون تن گزارش شده که ۴۱ میلیون تن آن مربوط به معدن بهاواناگار و ۱۰۱ میلیون تن آن مربوط به صحرای بارمر راجستان می باشد. خاک فعال استخراجی از ناحیه کوچ درگوجارت که بیشتر از نوع پالیگورسکیت می باشد بدلیل تورم پذیری زیاد یکی از مهمترین و بهترین مواد معدنی دنیا محسوب می گردد و ۸۵ درصد بنتونیت هند را تامین می نماید.

سدیم بنتونیت از ۸ معدن در ماندری تالک (Mandri talaka) استخراج می شود که هر یک از معادن ۶۰۰۰۰۰ تا یک میلیون تن ذخیره دارند. ذخیره خاک طبیعی فعال ماندری حدود ۱ میلیون تن ذکر شده است

ایتالیا

جزو کشورهای اصلی تولید کننده بنتونیت اروپا می باشد کانسارهای در حال بهره برداری این کشور در جزیره پونزا و در سواحل غربی ساردینی نزدیک کالاآکو (Caladell Acque) قرار دارند چها تا پنج معدن بنتونیت کلسیم در ساردینی توسط یک شرکت بهره برداری می شود. از معدن گیبا (Giba) در صحرای کاگلیاری (Cagliari) در ساردینی نیز بنتونیت استخراج می گردد. در شمال غرب جزیره ساردینی اس آلیدرو (SAliderru) کانساری وجود دارد که بیش از ۹۰ درصد ماده معدنی مونت موریونیت سفید رنگ می باشد و ذخیره آن به یک میلیون تن می رسد معادن ماگلیو دیسوپرا (Maglio disopra)، رکوارو(Recoaro) و سیگیووانی (Sigiovanni) در حال بهره برداری می باشند. کانسارهای پونزا در سنگهای آتشفشانی توسط آلتراسیون گرمابی توفهای ریولیتی تشکیل شده اند و ضخامت متوسط آنها حدود ۱۰ متر و ذخیره آنها نیز ۹/۲ میلیون تن محاسبه شده است. بنتونیت این کانسارها از انواع مختلف بوده که یکی از آنها بنتونیت سفید کلوئیدالی است. این بنتونیت ارزش زیادی در بازار داشته و برای مصارف ویژه به کار می رود. کانسارهای پدراوفوگو (Pcdradefogu) نزدیک الگرو (Algaro) عیار خوبی داشته و برای تهیه گل های حفاری و گندله سازی، مهندسی سیویل و صاف کردن شراب و غیره مصرف می شود کانسارهای در حال کار در نزدیک نورالائو (Nurallao) در رسوبات دریایی میوسن قار دارند و زیر آهکهای ژوراسیک و جریانهای تراکیتی واقع شده اند.

ژاپن

کانسارهای بنتونیت و خاک اسیدی مونت موریونیت در ژاپن وجود دارند. بنتونیت ها بیشتر از نوع مونت موریونیت سدیم می باشند. در هوکایدو و هونشو توف سبز دوره میوسن آلتره شده و تشکیل کانسار بنتونیت را داده است. در هیگاشیکام باراگون (Higashikam baragun) و نی گاتا (Nigata) کانسارهای بزرگی بوسیله هوازدگی گرمابی ریولیت و توفهای ریولیتی تشکیل شده اند کانسار تیکوکا (Teikoka) یکی از چند کانسار مهم این ناحیه است که عمدتاً از مونت موریونیت سدیم تشکیل یافته است. معادن دیگری نیز به نام های یوزی گون (Usuigun)، گانما (Ganma)، ناحیه تسوروکاشی (Tsuruokashi) و کیلاکان بارگون، میتسوئی، اواورو (Ooru)، اواودات (OOdate)، شیباتا ناکاجو در نقاط مختلف ژاپن بهره برداری می شوند. کره جنوبی

یک معدن بنتونیت در شمال ایالت کیونگ سانگ وجود دارد که محصول تولیدی آن در کارخانه ای در سئول عمل می شود و برای رنگ زدائی روغنهای نباتی و معدن به کار می رود.

مکزیک

در این کشور معادن بنتونیت کلسیم به نامهای تلاکس کالا (Tlaxcala) و مورلاس (Morelos) در هیدرالگو (Hidalgo) و بنتونیت سدیم در دورانگو (Durango) وجود دارد. از معدن کونکین (Cuencane) سالیانه حدود ۱۴۰۰۰۰ تن بنتونیت بهره برداری می شود.

مراکش

کانسارهای نسبتاً زیادی در ناحیه کمپ برتوکس (Camp Berteaux) و هم چنین نزدیک توریرت (Taourirt) در شرق مراکش وجود دارد که از حمل شدن مواد شیشه ای در خاکسترهای آتشفشانی و قرار گرفتن در محیط دریایی در دوره میوسن تشکیل شده اند. معادن این ناحیه که به صورت روباز بهره برداری می شوند به نامهای آزوزات (Azzouzat) و هایدون (Haidoun) می باشند.

معدن بنتونیت دیگری که کانی آن مونت موریونیت منیزیم است در حال بهره برداری است و محصولی به نام قازول (Ghassoul) از آن تهیه می شود که برای مصارف زیادی از جمله به عنوان جاذب به کار می رود. این محصولات مونت موریونیت مومی شکل قهوه ای تا سیاه رنگ است که ۲۶ تا ۲۸ درصد MgO دارد و بصورت پنج رگه مختلف با ضخامت های ۱۵ الی ۸۰ سانتی متری می باشد. این معدن در دره مولایا (Moulaya) در ناحیه تام دافلت قرار دارد.

موزامبیک

یک معدن بنتونیت در ناحیه (Luginda) نزدیک ایمپاپمتو وجود دارد که ذخیره آن را ۴۵/۲ میلیون تن تخمین زده اند. معدن دیگری نیز در لورنس مارکوس وجود دارد که دارای بنتونیت با کیفیت خوبی است و در سالهای اخیر مورد بهره برداری قرار گرفته است.

نیوزیلند

در این کشور کانسارهایی وجود دارد و معدنکاری از سال ۱۹۴۰ جهت استخراج بنتونیت در آن کشور شروع شده است. کانسارهای هارپرهیس از دگر سانی مواد آتشفشانی در یک محیط دریایی تشکیل شده اند و وابسته به ائوسن زیرین می باشند. البته در این ناحیه معادن مربوط به دوره میوسن و یا شاید اواخر کرتاسه وجود دارند. بنتونیت کانسارهای فوق الذکر از نوع تورم پذیر بوده و دارای آهن زیادی است. به علاوه یش از ۱۰ درصد کائولینیت دارند معدن بنتونیت دیگری در کولگیت کانتر بری وجچود دارد که در حال بهره برداری است. از معدن واقع در کنار خلیج هاوکس (Howkes) در پورانگاهو (Pouangahau) نیز سالیانه ۸۰۰۰ تن بنتونیت استخراج می شود.

پاکستان

معدن بنتونیت در کشمیر آزاد در ناحیه بهیمبر (Bhimber) در حال بهره برداری است که به پلیوسن میانی تعلق دارد در این ایالت معدن دیگری به نام شاه راشیا (Shah -RA-rashia) وجود دارد که از آن بنتونیت استخراج می شود خاک طبیعی فعال نیز در ایالات سند و پنجاب وجود دارد معدن دژخان (Dgkhan) با ذخیره بیست میلیون تن در پنجاب قرار دارد.

پرو

بنتونیت و خاک طبیعی فعال در این کشور در ایالت های پیکو، کانت (Canete) و پاتیا (Patia) و دره کنترامیرانت (Conlramirrante) و در پیوره ویچال (PiureVichazal) وجود دارد که سالیانه حدود ۶۰۰۰ تن از این معدن برای مصارف مختلف بنتونیت استخراج می شود.

فیلیپین

کانسارهای بنتونیت به نام های پالایان (Palayan)، نووا (Nueva) و اسیجا (Ecija) با ذخیره ۴۶۰۰۰۰ تن در فیلیپین وجود دارند. بعلاوه دو معدن دیگر نیز که سالیانه حدود ۲۰۰۰ تن از آنها استخراج می شود به نام های لاگونا (Laguna) و باتانگاس(Batangas) می باشند در سال ۱۹۸۸ اعلام شده است که یک معدن در ایالت ریزال کشف گردیده است.

لهستان

دتر جنوب لهستان کانسارهاییی وجود دارد که دردوره ائوسن و میوسن تشکیل شده اند و برای مصارف مختلف از جمله رنگبری به کار می رود.

رومانی

بنتونیت در ناحیه آلباایولیا اوکانامورس (Alba -UILIA -ocana mures) وجاهای دیگری وجود دارد و یکی از کشورهای بزرگ تولید کننده بنتونیت است.

سنگال

کانسارهای نسبتاً بزرگی از نوع پالیگورسکیت (آتاپولژیت) در خاک طبیعی فعال در این کشور وجود دارد که در ناحیه پوت (POUT) ود جاهای دیگر قرار دارند و بیشتر رگه ها در رسوبات دریایی ائوسن پایین قرار گرفته اند و از نظر تولید آتاپولژیت سومین کشور دنیا پس از آمریکا و انگلیس می باشد. معدن واقع در لام لام تیس (Lamlamthies) سالیانه حدود ۳۰۰۰۰۰۰ تن آتاپولژیت تولید می نماید.

آفریقای جنوبی

در ایالت های ترانسوال؛ اورنج فری شمالی (ORANGE Free) و کیپ، کانسار های بنتونیت و خاک طبیعی فعال وجود دارد. در هایلدبرگ ایالت کیپ، معدنی با ۷۵۰۰۰۰ تن ذخیره ودر ناحیه کوپیس در ایالت اورنج فری شمالی و معدن دیگری در زولولنند در حال بهره برداری می باشد که ماده معدنی آن پرلیت، بنتونیت و زئولیت می باشد. معدن دیگری در صحرای بوکسبرگ (Boksburg) ترانسوال در حال اکتشاف بود که احتمالاً به بهره برداری رسیده است و ماده معدنی آن پالگورسکیت (آتاپولژیت) می باشد. ولی بیشتر معادن دیگر دارای کانی اسمکتیت می باشند.

اسپانیا

در اسپانیا بنتونیت و خاک طبیعی فعال در چندین ناحیه وجود دارد که بیشتر کانسارهای در حال بهره برداری آن کشور در ناحیه کابودوگاتا در ایالت آلمریا قرار دارند که از دگرسانی گرمایی ریولیت ها و سنگهای آذرین آندزیتی پدید آمده اند. سه معدن بنتونیت کلسیم در نواحی کامپواما (Campoama) و یانکوس (Yancos) در مادرید و نیجار (Nijar) در آلمریا قرار دارند. از معدن تولزا (Tolsa) سپیولیت و از معدن میماس (Mimas) بنتونیت و خاک طبیعی فعال تولید می شود یک معدن خاک طبیعی فعال نیز در لبریجا سویل (Lebrijusoville) قرار دارد که سالیانه حدود ۲۰۰۰۰۰۰ تن سپیولیت از آن تولید می شود.

ترکیه

در ترکیه کانسارهای بنتونیت زیادی وجود دارد که تعداد ی از آنها در حال بهره برداری است. محصول تولیدی عبارتست از بنتونیت سفید، سدیم و سایر محصولات بنتونیت سفید بیشتر در کناره دریای سیاه در اونی، کوتاهیا، باسورن و بالیق سیر قرار دارد و کل ذخایر آنها چندین میلیون تن برآورد شده است. بنتونیت های اونی و کوتا هیا از نوع بنتونیت کلسیم می باشند.

بنتونیت های مهم سدیم در ترکیه در تخت رزدائی و کانکیری کورسونلو قرار دارند که کل ذخایر آنها را ۱۰ میلیون تن بر آورد کرده اند معادن رزدایی، فاتسا و کانگیری علاوه بر بنتونیت سدیم، بنتونیت کلسیم نیز تولید می کنند مهمترین ذخایر سپیولیت و ساپونیت را نیز در میهالی جیک، اسکی شهیر سیوری حصار و کونیایوماگ گزارش کرده اند در معدن اسکی شهیر نیز آتاپولژیت وجود دارد.

در آناتولیای مرکزی بنتونیت سفید مورد بهره برداری قرار گرفته است که به دلیل وجود ۱۰ درصد کریستوبالیت، قابل مصرف در شوینده ها نمی باشد. از معدن ایزنیک در غرب آناتولی بنتونیت کلسیم استخراج می شود.

انگلستان

سابقه استخراج خاک طبیعی فعال در این کشور خیلی زیاد بوده و به ۲۰۰۰ سال قبل می رسد که توسط رومن ها بهره برداری می شده است. کانسارهای بنتونیت کلسیم و خاک طبیعی فعال موجود در این کشور از دوره های ژوراسیک و کرتاسه پایین در نواحی زیر گزارش شده اند:

ردهیل در ساری، وبرن (Woburn) در بدفورد شایر، میداستون در کنت، بولکنیگ در آکسفورد شایر، فرن هام در آکسفورد شایر، کومبهای در سامرست. ذخائر ردهیل از سال ۱۹۶۳ در حال بهره برداری بوده و سالیانه ۱۶۰ تا ۱۶۵ هزار تن خاک طبیعی فعال از آنها استخراج می شود.

از کانسار وبرن نیز بنتونیت کلسیم استخراج می شود کانسارهای واقع در سوری بدفورد شایر در سازندگرین سند پایین (ماسه های سبز) مربوط به سریهای کرتاسه پایین قرار دارند و به صورت رس های سخت آبی و سبز بوده قرار گرفته اند، ضخامت رس های استخراجی از ۵ تا ۸ فوت است و به صورت روباز استخراج می شوند ولی کانسارهای ناحیه کومبهای به صورت زیر زمینی استخراج می گردند. این کانسارها که دارای خاک طبیعی فعال می باشند در سریهای االیتی بزرگ دوره ژوراسیک میانی قرار دارند و عموماً ۶ تا ۷ فوت ضخامت دارند.

یوگسلاوی

در بسیاری از نواحی یوگسلاوی بنتونیت کلسیم وجود دارد نوع سدیم آن نیز در بعضی نواحی دیده می شود بهترین نوع بنتونیت در کانسارهای گینووی (Ginovei) در ۸۱ کیلومتری شمال شرق اسکوپی قرار دارد که به صورت رگه هایی در محیط دریائی در اواخر دوره میوسن تشکیل شده و از حمل توف های داسیتی التره و انباشته شدن مواد معدنی در آن محیط حاصل گشته است ۸۵ درصد این کانسار را اسمکتیت تشکیل می دهد که ۲/۱ درصد کوارتز و ۵/۰ درصد کریستوبالیت همراه آن می باشد ذخائر این کانسار ها ۴/۱ میلیون تن برآورد شده است. کارخانه نسبتاً مدرنی در کریواپالانکا (Krivapalanka) به نام بنوماک دایر شده و محصول استخراجی کانسارهای گینووی را به این کارخانه جهت فعال سازی حمل می کند.

روسیه

کشور روسیه از نظر ذخائر بنتونیت غنی بوده و کانسارهای عمده آن در قسمت غرب ولگا و مرکز اوکراین، ناحیه ترنس قفقاز، قزاقستان و آسیای مرکزی قرار دارند در شرق و غرب سیبری، کریمیا و شمال قفقاز نیز معادن کم اهمیت بنتونیت وجود دارد. در چرکاسی چندین کانسار بزرگ بنتونیت مربوط به دوره میوسن پائین قرار دارد که در مرکز چرکاسی کیف واقع شده اند. این کانسار ها شامل ۵ لایه بوده و حداکثر ۵/۱ تا ۸ متر ضخامت دارند. گرچه بیشتر این بنتونیت ها دارای مونت موریونیت زیاد و کمی ناخالصی از کانیهای دیگر می باشند ولی یکی از لایه های با ۲ ممتر ضخامت فقط پالیگورسکیت (آتاپولژیت) است که در اثر کاوشهای زمین شناسی در ۱۹۴۵ کشف گردیده است و اولین کانسار خاک طبیعی مکشوفه در این کشور می باشد. بنتونیتهای واقع در ترنس قفقاز آذربایجان مربوط به دوره کرتاسه می باشد. البته بنتونیت های واقع در ترنس قفقاز آذربایجان مربوط به دوره کرتاسه می باشد. البته بنتونیت های مربوط به دوره های جدیدتر نیز وجود دارند که با توف و سنگهای آهکی رسوبی بصورت لایه ای مختلف درهم دیده می شوند و به نظر می رسد که در اثر تجزیه و دگرسانی خاکسترهای آتشفشانی در یک محیط دریائی بوجود آمده اند البته بعضی از کانسارها نیز احتمالاً از دگرسانی سایر سنگها توسط محلولهای گرمابی حاصل شده اد.

کانسارهای بنتونیت واقع در قزاقستان عمدتاً در سنگهای ترشیری پایین قرار دارند و به نظر می رسد که از دگرسانی هیدرومیکا و کانیهای وابسته در یک محیط قلیائی بدون حضور اکسیژن تشکیل شده اند و کانی میکا از یک محیط خشک بدانجا حمل شده است.

بنتونیت در ایران:

در ایران مطالعات وسیعی توسط آقای دکتر خاکزاد بر روی ذخایر بنتونیت صورت گرفته و انواع آنها با توجه به ترکیب کانی شناسی تشخیص داده شده اند. امروزه ذخائرمتعددی از این کانی در ایران در حال بهره برداری است که بیشترین مصرف آنها استفاده در تهیه گل های حفاری می باشد ولی امید است که پژوهندگان راههای کاربردی جهت مصارف دارویی از این کانی را نیز بیابند تا از منابع موجود در ایران استفاده مفیدتری به عمل آید.

.

در منطقه جنوب خراسان به لحاظ حجم عظیمی از فعالیتهای آتشفشانی اسیدی تا حد واسط در دوران سوم زمین شناسی شرایط مناسبی برای تشکیل بنتونیت فراهم گشته است . هدف از این پژوهش بررسی شرایط تشکیل ، ترکیب کانی شناسی و شیمیایی و مصارف صنعتی بنتونیتهای معادن برون ( فردوسی ) ، حسامیه و چاه طالب ( سرایان ) می باشد . بر اساس مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی بعمل آمده مشخص گردید که در معدن بنتونیت برون ماده معدنی در مرز سنگهای آتشفشانی ریولیتی تا داشیتی قرار گرفته است . معدن بنتونیت حسامیه توسط کنگلومرای نئوژن پوشیده شده است . معدن چاه طالب نیز درون سنگهای آذرآواری قرار دارد . بررسیهای ژئوشیمیایی و کانی شناسی نشان می دهد که بنتونیت برون از نوع سدیم – کلسیم دار و بنتونیت حسامیه و چاه طالب از نوع سدیم دار می باشند . نتایج آزمایشات صنعتی نشان می دهد که این بنتونیتها در واحدهای ریخته گری قابل استفاده نیست و باید برای دیگر مصارف مثل رنگبری و یا گل حفاری مورد آزمایش قرار گیرند .

میزان و روند تولید بنتونیت در جهان:

در جدول  میزان تولید بنتونیت در جهان در سال های ۲۰۰۰-۲۰۱۰ بر اساس داده های سازمان زمین شناسی بریتانیا (BGS) نمایش داده شده است. کشورهای جهان در این شکل از لحاظ تولید بنتونیت به ۴ بخش تقسیم شده اند که در آن بزرگترین تولیدکنندگان بنتونیت شامل کشورهای آمریکا، چین و یونان در گروه کشورهای تراز اول، کشورهای اسپانیا، آلمان، ترکیه، مکزیک، ژاپن، هند، روسیه، ایتالیا، برزیل، ایران، چک، آرژانتین، سنگال، بلغارستان، قبرس، استرالیا، کره جنوبی، مراکش، آفریقای جنوبی و اسلواکی در گروه کشورهای تراز دوم، کشورهای گواتمالا، اکراین، پاکستان، پرو، الجزایر، ازبکستان، آذربایجان، انگلستان، رومانی، مقدونیه، مجارستان، دانمارک، بوسنی و هرزه گوین، کرواسی، مصر و ویتنام در گروه کشورهای تراز سوم، کشورهای کلمبیا، کوزو، زلاندنو، اندونزی، فرانسه، گرجستان، نیکاراگوئه، تایلند، فیلیپین، موزامبیک، کانادا، مالاوی، لهستان، عراق، میانمار، ارمنستان، شیلی، کوبا، اروگوئه و اسلوونی در گروه کشورهای تراز چهارم قرار می گیرند.

میزان تولید بنتونیت در ایران:

بر اساس داده های سازمان زمین شناسی بریتانیا (BGS)، تولید بنتونیت در ایران از ۱۹۱۵۵۲تن در سال ۲۰۰۰ به ۳۹۰۰۰۰ تن در سال ۲۰۱۰ رسیده است. بیشترین میزان افزایش تولید در سال ۲۰۱۰ و کمترین میزان مربوط به سال ۲۰۰۲ بوده است

میزان بنتونیت مصرفی در امریکا شامل ۲۶ درصد ریخته گری، ۲۳ درصد گندوله آهن، ۲۱ درصد جمع آوری فضولات گاو، ۲۰ درصد حفاری، ۸ درصد محیط زیست و ۲ درصد مواد غذایی، داروسازی و … است.
خاصیت رنگ بری و میزان جذب آب بنتونیت به نوع کانی یا کانی های گروه اسمکتیت بستگی دارد. میزان تورم و خاصیت رنگ بری بیشتر بنتونیت ها در حال طبیعی در پایه مطلوب نیست، بنابراین لازم است که تغییراتی ایجاد شود تا خواص آن افزایش یابد.

دادوستد جهانی:

تولیدکنندگان اصلی بنتونیت، آمریکا، شوروی سابق و تا حدی یونان هستند . آمریکا صادرکننده اصلی به کانادا، مکزیک و آمریکای جنوبی، ژاپن و اروپا است . همچنین یونان و ترکیه مقادیر قابل توجهی بنتونیت را روانه بازار می کنند.

زئولیت را بیشتر بشناسیم

خلاصه:

زئولیت ماده ای معدنی است که که عمدتاً از آلومینوسیلیکات تشکیل شده. این ماده از دسته کانیهای رسی هستند که همچون سایر کانیهای رسی از پایه هیدروسیلیکاتهای آلومینیوم همراه با برخـی کاتیونها و اکسیدهای فلـزات قلیایی و قلیایی خاکی تشکیـل شده اند . این کمپلکس کریستالی سیلیـکاته زنجیره های گسترده و پیوسـته ایی را بوجود میاورند که با توجـه به نحـوه اتصال و قـرارگیری آنها در کنار یکدیگـر شبـکه ایی از فضـاهای خالی و حفـره های قفســه مانندی را تشـکیل میدهند که قطر آنها بین ۱۰-۳ انگستـرم میرسد . وجود پرشمار این قفســه های کوچـک خالی به همراه حضور برخــی کاتیونـهای فلزی قلیــایی و قلـیایی خاکی با اتصـال ضـعیف ویژگی های منحـصر بفرد جــذب ، تعـویض کاتیونی ، غربال مولــکولی و خـواص کاتالیـستی را بوجـود میـاورد که نه تنـها زئولیت ها را از دیگر انواع رسها متمایز می سازد بلکه بدلیل تنوع کاربردی این خصـیصه در صنایع ، دانشمندان را به کشف و دسته بندی انواع زئولیتـهای طبیعی ترغیـب نموده و ســاخت انواع مصنوعی آن را نیز موجب شـده است . بطوریکه در حال حاضــر بیش از ۴۰ نوع کـانی زئولیــت طبیعی کشف و بیش از یکصد و پنجاه نوع زئولیت مصنوعی ساخته شده است که هر یک کاربردهای اختصاصی خود را دارد . خواص منحصر بفـرد ذکر شده این کانی ، همراه با مقاومت بالای مکانیکی و شیمیایی ، امکان یک بازه وسیعی از کاربردهای پرشمار در صنایع کشاورزی ،‌ پرورش دام و طیـور و آبزیان ، پتروشیـمی ، پالایشـگاهها ، محـیط زیست ، تصفـیه آب ،‌ تصـفیه فاضـلاب ،‌ تصفیه هـوا ، بوگیــر ، کاغـذ سـازی ، از بین بردن قارچها و انگلها ، جداسازی و تخـلیص گازها (تولید گاز اکسیژن ) ، داروسازی ، صنایع اتمی و … را فراهم نموده است

زئولیت چیست: (Zeolite  ) یک ماده معدنی است

با فرمول شیمیـایی  عمومی

= M فلـزات قلـیایی و قلیـایی خاکی ،

=n ظرفیت

۱۰-۲=X

و۷-۲=Y ) ) می باشد.

واژه زئولیت در اصل در سال ۱۷۵۶ توسط کانی شناس سوئدی اکسل فردریک کرونستد ابداع شد. نام زئولیت از ترکیب دو واژه یونانی (ζέω (zéo، به معنی «جوش» و (λίθος (lithos، به معنای «سنگ» تشکیل شده است.

از بین زئولیت‌های طبیعی فقط ۹ نوع به مقدار زیاد در طبیعت یافت می‌شوند. خواص فیزیکی و شیمیایی زئولیت‌های طبیعی متفاوت بوده و در بین نمونه‌های مختلف یک نوع خاص از زئولیت نیز، تفاوت‌هایی در خواص فیزیکی (اندازه منفذ، اندازه بلور، ظرفیت تبادل یونی و ظرفیت جذبی) و ترکیب شیمیایی وجود دارد. موارد استفاده زئولیت‌های مصنوعی و طبیعی از خواص فیزیکی و شیمیایی آن‌ها منشأ می‌گیرد که خود آن هم به نوبه خود تابعی از ساختمان بلوری و ترکیب شیمیایی زئولیت‌ها است. تعدادی از زئولیت‌های طبیعی عبارتند از

– Analcime – Chabazite – Clinoptilolite – Erionite – Faujasite – Ferrierite – Laumontite – Mordenite – Pillipsite – Heulandite .

زمین شناسی زئولیت:

زئولیت‌ها به دو نوع رسوبی و آتشفشانی تقسیم‌بندی می‌گردند. در زئولیت‌های رسوبی نسبت سیلیسیم به آلومینیوم بزرگتر از زئولیت‌های آتشفشانی است. زئولیت‌های موجود در ایران از نوع رسوبی هستند، در حالی‌که اکثر گونه‌های طبیعی زئولیت‌های موجود در جهان از نوع آتشفشانی هستند.

خواص زئولیت‌ها

به‌طور کلی تراکم زئولیت‌های طبیعی در دامنه ۹/۱ تا ۲/۲ میلی‌گرم در متر مکعب است. با وجود این تراکم زئولیت‌هایی که مقادیر زیادی باریم و استرانسیم دارند، ممکن است در حدود ۵/۲ تا ۸/۲ میلی‌گرم در متر مکعب باشند. اکثر مواد زئولیتی بی‌رنگ یا سفید هستند. با این حال بعضی از آن‌ها که حاوی مقادیر جزئی یا کم آهن هستند، به رنگ زرد کم رنگ یا قهوه‌ای مایل به قرمز دیده می‌شوند. زئولیت‌ها در حالت تعلیق باعث به وجود آوردن pHهای ۵/۹ تا ۵/۱۰ شده و در نتیجه تجزیه کامل یا نسبی موجب ایجاد pHهای بالاتری نیز می‌گردند. اگر چه اغلب زئولیت‌های حاوی Si کم یا متوسط (نسبت Si به Al به ترتیب برابر ۵/۱ به ۱ و ۲ به ۵/۱) در محلول‌های اسیدی با pH پایین‌تر از ۳ متلاشی می‌شوند، بعضی گونه‌های حاوی Si زیاد مثل کلینوپتیلولیت و موردنیت در pH حدود ۲ نیز پایدار هستند و برای دوره‌های کوتاه‌تر حتی در pH پایین‌تر از ۲ نیز پایدار می‌باشند. به‌طور کلی نوع رسوبی یک گونه زئولیت خاص، در مقابل اسید پایدارتر از نوع آتشفشانی آن است. زیرا معمولاً حاوی Si بیش‌تری می‌باشند.

به طور کلی زئولیت ها با خواص زیر مشخص می گردند.

درجه بالای آب‌دار (هیدراته) شدن. – در زمان بی آب (دهیدراته) شدن، تراکم پایین و فضاهای خالی بالایی دارند. – ساختمان بلوری اغلب زئولیت‌ها موقع بی آب شدن، پایدار می‌ماند. – بلور دهیدراته دارای کانال‌های یکنواختی از نظر مولکولی و اندازه می‌باشد. – خواص فیزیکی متنوعی از قبیل هدایت الکتریکی – ضریب گازها و بخارها – خواص کاتالیتیکی – جذب و شبکه یونی. – دارای خاصیت تبادل کاتیونی هستند:

کاتیون‌های قابل تبادل یک زئولیت، کاتیون‌هایی هستند که به‌طور سستی با چهار چوب چهار وجهی پیوند شده و حفظ می‌گردند و به آسانی می‌توانند توسط شستن زئولیت با محلولی قوی از کاتیونی دیگر برداشته شده و مبادله گردند. در هر حال، زئولیت‌های بلوری از جمله موثرترین و شناخته شده‌ترین مبادله کننده‌های کاتیونی بوده و ظرفیت آن‌ها به‌طور معمول ۴–۳ میلی اکی والان در گرم است. ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) یک زئولیت اساساً تابعی از درجه جایگزینی Al3+ و Fe3+ به جای Si4+ در چند وجهی‌های چهار چوب آن زئولیت است و هرچه درجه جایگزینی بیش‌تر باشد، کاتیون‌های قلیایی و قلیایی خاکی بیش‌تری لازم است تا از نظر الکتریکی خنثی شود؛ و هرچه نسبت سیلیسیم به آلومینیوم بیش‌تر باشد، ظرفیت تبادل کاتیونی پایین‌تر خواهد بود و بالعکس.

در عمل رفتار تبادل یونی یک زئولیت به عوامل دیگری نیز بستگی دارد که عوامل زیر از آن جمله هستند: – ناصاف بودن چهار چوب (شکل و ابعاد کانال‌ها) – اندازه و شکل یون‌ها (قدرت قطبی بودن) – تراکم بار الکتریکی در کانال‌ها و حفره‌ها – ظرفیت بار منفی بودن و تراکم آن – ترکیب و غلظت الکترولیت در محلول خارجی

تعداد کانال‌ها و ترتیب قرار گرفتن آن‌ها، خاصیت جابجایی کاتیونی در یک زئولیت خاص را تعیین می‌کند. کاتیون‌ها از دورن زئولیت‌های دارای سیستم کانالی سه بعدی سریعتر از زئولیت‌های دارای سیستم کانالی یک یا دو بعدی انتقال می‌یابند. قرار گرفتن یا نگرفتن کاتیون خاص در درون چهار چوب قفس مانند زئولیت‌ها به اندازه یون و ابعاد کانال‌های زئولیت بستگی دارد. برای مثال، قطر مؤثر کانال آنالیسم حدود ۲۸/۰ نانومتر است و تقریباً به‌طور کامل Na+ را با Rb+ (با شعاع یونی ۱۴۹/۰ نانومتر) مبادله می‌کند، ولی به‌طور کلی با یون سزیم (با شعاع یونی ۱۶۵/۰ نانومتر) مبادله نمی‌کند. چون اندازه یون سزیم برای عبور از میان کانال‌های ساختمانی آن خیلی بزرگ است. بر خلاف اغلب مبادله کننده‌های یونی غیر بلوری، از قبیل رزین‌های آلی و ژن‌های غیر آلی آلومینوسیلیکات (که به اشتباه در تجارت زئولیت نامیده می‌شوند)، زئولیت‌های بلوری خاصیت انتخاب کنندگی بالایی برای یون‌های رقابت کننده نشان می‌دهند. مولکول‌های آب احاطه کننده کاتیون‌ها با میدان عمل قوی، از دسترسی نزدیک آن‌ها به میدان بار در چهار چوب زئولیت جلوگیری کرده، بنابراین زئولیت خاصیت انتخاب کنندگی کم‌تری برای این یون‌ها نشان می‌دهد. برعکس، کاتیون‌ها با میدان عمل ضعیف به‌طور انتخابی توسط اغلب زئولیت‌ها از محلول برداشته شده و به‌طور محکم‌تری نگهداری می‌گردند و زئولیت به‌طور انتخابی این کاتیون را با کاتیون‌های دیگر مبادله می‌کند. زئولیت‌های دارای نسبت سیلیسیم به آلومینیوم بالا (برای مثال ۳ تا ۵) که در آن‌ها میدان بار کمی در چهار چوب وجود دارد، خاصیت انتخابی قابل توجهی به کاتیون‌های تک ظرفیتی در مقایسه با دو ظرفیتی نشان می‌دهند. درحالی‌که زئولیت‌های با نسبت پایین‌تر سیلیسیم به آلومینیوم و دارای میدان بار بیش‌تر و به هم نزدیک تر، خاصیت انتخابی بسیار بالایی برای کاتیون‌های دو ظرفیتی در مقایسه با یک ظرفیتی دارند. به‌طور کلی زئولیت‌ها به هیچ میزانی قدرت تبادل آنیونی ندارند.

زئولیت‌های طبیعی کلینوپتیلولیت به دلیل تعداد Al کم (نسبت Si به Al حدود ۵/۴ تا ۵) در ساختمان خود دارای ظرفیت تبادل یونی حدود ۳/۲ میلی اکی والان در گرم می‌باشد و ترتیب انتخاب کنندگی آن برای جابجایی کاتیون‌های مختلف به صورت زیر است Cs> Rb> NH4> Ba> Sr> Ca> Fe> Al> Mg> Li

از خاصیت انتخاب کنندگی کلینوپتیلولیت برای Cs+ و NH4+ در توسعه فرایندهایی برای حذف Cs رادیواکتیو از فاضلاب‌های تسلیهات هسته‌ای و حذف NH4+از فاضلاب شهری استفاده شده است. آب بدبوی پارک ساعی تهران با دو بار تصفیه کردن از طریق یک ستون ده سانتی‌متری کلینوپتیلولیت تولیدی از معدن‌های داخلی حدود ۹۵ درصد از NH4+ موجود در آب حذف گردیده. خاصیت انتخاب کنندگی کاتیونی زئولیت‌های طبیعی دیگر مثل شابازیت، فیلیپسیت، موردنیت و اریونیت نیز مشابه کلینوپتیلولیت می‌باشد. از طرف دیگر زئولیت مصنوعی A با نسبت مساوی Si به Al، خاصیت انتخاب کاتیونی بسیار متفاوتی با زئولیت‌های طبیعی دارد و انتخاب کنندگی آن برای کاتیون‌های تک ظرفیتی و دو ظرفیتی به صورت زیر است. Ag> Tl> K> NH4> Rb> Li> Cs> Zn> Sr> Ba> Ca> Ni> Cd> Hg> Mg ظرفیت تبادل کاتیونی معیاری برای تعیین تعداد بارهای موجود در واحد وزن یا حجم زئولیت برای تبادل قابل دسترس است.

ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی زئولیت‌ها:

زئولیت‌ها معمولاً دارای چگالی بین ۲ تا ۳/۲ گرم بر سانتی‌متر مکعب هستند. اما زئولیت‌های غنی از باریم، استثناء بوده و چگالی آن‌ها ممکن است بین ۵/۲ تا ۸/۲ گرم بر سانتی‌متر مکعب باشد. عموماً ساختمان زئولیت‌ها باز است و در نتیجه سطح ویژه ای شبیه به کانی‌های سیلیکاتی ۱:۲ قابل انبساط از خود نشان می‌دهند. جذب آب در هر واحد سلولی زئولیت نسبتاً زیاد است. البته میزان جذب آب بستگی به نوع زئولیت و هم‌چنین نوع کاتیون‌های موجود در کانال‌های آن دارد. به‌طور کلی عرض کانال‌ها، اندازه کاتیون‌ها و انرژی هیدراتاسیون، تعیین کننده میزان آب جذب شده به وسیله این کانی‌ها هستند. ظرفیت تبادل کاتیونی زئولیت‌ها از ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلی اکی والان در ۱۰۰ گرم آن گزارش شده است. به‌طور کلی عرض کانال‌ها، انتشار یونی یا مولکولی، مقدار آب و هیدراته شدن، از عوامل مهم و تعیین کننده میزان ظرفیت تبادل کاتیونی آن‌ها است. زئولیت‌ها می‌توانند مانند غربال عمل کنند. به عنوان مثال آنالیست می‌تواند سدیم را آزادانه با Ti, Ag, NH4، K و Rb مبادله کند، ولی میزان تبادل Rb با Cs در آن بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. جذب انتخابی یون‌های فلزات سنگین Ag و Ti در همه زئولیت‌ها بسیار متداول کلینوپتیلولایت برای جدا کردن و غیر متحرک کردن یون‌های رادیواکتیو از فاضلاب‌ها به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد.

طبقه‌بندی زئولیت‌ها:

چند نوع طبقه‌بندی برای زئولیت‌ها انجام گرفته است. یک طبقه بندی قدیمی بر اساس شکل بلور است. در این طبقه‌بندی زئولیت‌ها به بلورهای رشته‌ای، ستونی و مختلط تقسیم‌بندی می‌شوند. یک نوع طبقه بندی دیگر بر اساس منشأ شکل گیری آن‌ها است؛ که از این نظر زئولیت‌ها به دو نوع رسوبی و آتشفشانی تقسیم‌بندی می‌گردند. در زئولیت‌های رسوبی نسبت سیلیسیم به آلومینیوم بزرگتر از زئولیت‌های آتشفشانی است. زئولیت‌های موجود در ایران از نوع رسوبی هستند، در حالی‌که اکثر گونه‌های طبیعی زئولیت‌های موجود در جهان از نوع آتشفشانی هستند. نوع سوم تقسیم بندی بر اساس خواص اسیدی یا بازی زئولیت‌ها بنا شده است. در این تقسیم‌بندی زئولیت‌هایی که نسبت آلومینیوم به سیلیسیم (Al به Si) در آن‌ها در دامنه ۸/۰ به بالا باشند، جزء زئولیت‌های اسیدی و زئولیت‌هایی که در آن‌ها این نسبت بین ۵/۰ تا ۶/۰ و کم‌تر باشد، جزء زئولیت‌های قلیایی طبقه‌بندی می‌شوند.

انتخاب و تشخیص بهترین نوع زئولیت (Clino)

با توجه به اینکه ذخـائر معدنی اقتصادی کلینوپتیلولیت از سـنگ های رسـوبی حاوی آن بدست می آید و بدیهی است هر یک از این ذخائر دارای ژنز و کیفـیتهای متفـاوت و ناخالصی های مختـص خـود اسـت لذا انتخاب و تشخیص زئولیت مـورد نیاز به طریق آنالیزی و ظاهــری بدقـت مناسـب باید صورت پذیرد . چنانچه قبلاً ذکر شد کلینوپتیلولیت کانی هیدرو آلومینیوسیلیکاته با کاتیونهای سدیم و پتاسیم است . که خلوص آن می تواند در حدود متوسط ۸۰% باشد و البته بهتر است این میزان  از ۶۰%  کمتر نباشد . ناخالصی های همراه زئولیت (کلینوپتیلولیت ) در ایران غالباً شامل گچ CaSO4 ، آهک CaCO3 ، خاک رس ( کائولن ،‌ مونت موریونیت یا بنتونیت ) ، موردنیـت ، سولفات سـدیم ، نمک ، فلدسـپار و همچـنین سیلیس آزاد به صورت کوارتز یا کریستوبالیت و … که باید مورد توجه قرار گیرند.

کلینوپتیلولیت به رنگ سفید ، زرد ، سبز و ….. میباشد . بهترین انواع آن در سـمنان و شرق سمنانپراکنده اند از آنجائیکه به شـدت آب را جذب می کنند لذا دانه های آن به رطوبت حساسند و براحتی به زبان می چسبند و بر اثر قرار گرفتن در معرض آب و رطــوبت از آنها بوی گِل که نشـاندهنده وجـود رس اسـت سـاطـع نمی شود . زئولیـت سـبـک و دارای شکست صدفی و سطح آن صاف و بدون خاکه است . مقاومت مکانیکی زئولیت با توجه به سخـتی ۵/۵ ـ ۵ در اشل مــوس نسبتاً زیاد اســت و به آسانی در بین انگشتان یا با فشار خــرد نمی شود.

میــزان SiO2  حـدود ۶۵% و LOI حدود ۱۲-۱۰%ومجـموع Na2O ، K2O و CaO بین ۹-۶% از مهـمترین عوامل آنالیز آن هستند .

ظرفیت تبادل یونی C.E.C : از مهمترین ویژگیهای ارزشمند Clino است که باید این مقدار حدود ۲.۵۴meq/g   باشد .

کاربردهای زئولیت:

به طور کلی کاربرد تجاری عمده زئولیت در صنایع یه عنوان جاذب سطحی است.

از کاربردهای زئولیت می‌توان موارد زیر را به اختصار بیان نمود:

کشاورزی

  • به عنوان ماده جاذب رطوبت در زراعت
  • افزایش دهنده تبادلات کاتیونی و حاصلخیزی
  • کنترل بو
  • مواد افزودنی خوراک دام
  • گلخانه
  • پرورش گل
  • سبزیجات
  • درخت و درختچه Transplanting
  • اصلاح خاک چمن
  • محوطه سازی
  • احداث جنگل (سازمان جنگلها، مزارع درخت)
  • کاربرد در سیستم‌های آبکشت
  • تصفیه آمونیاک استخر ماهی و آبزیان

محصولات خانگی

  • بوگیردر منازل
  • کنترل بو و رطوبت حیوانات خانگی (بستر حیواناتی مثل سگ وگربه)

محصولات صنعتی

  • جاذب نفت ومشتقات آن
  • جداسازی گاز

کاربرد در رآکتور و رادیواکتیو

  • سایت بازسازی
  • رآکتورها
  • کاربرد در مدیریت زباله‌های اتمی

کاربرد در محیط زیست

تصفیه آب و فاضلاب

  • تصفیه آب
  • حذف فلزات سنگین
  • استخرهای شنا
  • حذف آمونیاک موجود در لجن
  • زئولیت معدن کاوان و نقش آن در پرورش دام و طیور- مزایای مصرف زئولیت معدن کاوان در بستر دام و طیور

به طور کلی پاشیدن زئولیت بطور مستقیم برروی فضولات و کف بستر، محیط را خشـک تر و سـالم تر نگه میدارد . در فارمهای کشــورهای صنعـتی قـرار دادن کیسـه های زئولیت بطـور مـعلق در فواصل مـعین بوی نامـطبوع سالنها را تا ۹۰% کاهش میدهد . یادآور میگردد دامهای امریکایی سالیانه بیش از ۱۵ میلیارد لیتر ادرار دفع مـی کنند که بواسطه زئولیتها جذب و جابجا می شوند بدیهی است این زئولیتها سرشار از اوره خواهند بود که به نوبه خود کودهای طبیعی خوبی را در کشاورزی بدست میدهند .

بستر دام: در بعضی گاوداری ها، گردآمدن مواد دفع شده جامد و مایع شرایطی ناخوشایند را به دنبال خواهد داشت، آنچنان که گاوها تا مچ پا در این مواد فرو روند.اضافه شدن آب باران در چنین محیطی وضعیت را بدتر می کند. با استفاده از زئولیت می توان این معضل را برطرف نمود. . در صورتی که بر روی کف محل زندگی گاوها، مقداری زئولیت پاشیده شود، آب باران و هر گونه آب و همچنین بو و آمونیوم محیط را جذب خواهد کرد و شرایطی مناسب برای پرورش گاوها فراهم خواهد شد. در صورت نیاز باید این کار هر روز انجام گیرد.

بستر طیور: در محیطهای سردسیر، برای محافظت مرغ ها از سرمای محیط، بطور معمول محیط مرغداری ها را بسته نگه می دارند. وقتی این محیط ها بسته باشد، آمونیوم آزاد شده از فضولات مرغ ها، از مرز مجاز فراتر می رود. چنانچه مقدار آمونیوم به ۳۰ پی پی ام برسد، مرگ جوجه ها آغاز می شود.از آنجایی که زئولیت، آمونیوم را به خود جذب می کند لذا مقدار آمونیوم محیط را کاهش می دهد و از مرگ جوجه ها جلوگیری می کند. با استفاده از کلینوپتیلولیت میزان سولفیدهیدروژن وآمونیاک فضولات را به شدت کاهش داده اند. پس از هر بار تمیز کردن مرغداری ها از فضولات، لازم است مقداری زئولیت بر روی کف محیط زندگی آنها پاشیده شود، تا آمونیم محیط را جذب کند.

  • زئولیت معدن کاوان و نقش آن در پرورش آبزیان- مزایای مصرف زئولیت معدن کاوان در آبزیان:

– زئولیت ها را می توان به عنوان خوراک ماهی ها مورد استفاده قرار داد.مصرف زئولیت بمیزان ٣-٢ درصد خوراک آبزیان ,هضم و جذب غذا را بهتر نموده , سبب رشد بیشتر و جلوگیری از مسمومیت های ناشی از سموم قارچی بویژه آفلاتوکسین می شود .

-زئولیت با جذب آمونیوم که غلظت بیش ازحد در آب برای انواع مختلف آبزیان خطرناک و کشنده می باشد , باعث بهبود کیفیت آب و همچنین غنی شدن رسوبات بستر استخر بعنوان کود می شود .

-با اختلاط زئولیت در آب استخرها ,ظرفیت اکسیژنی محیط سریعا افزایش یافته در نتیجه بهداشت محیط و سلامتی و شادابی ماهی ها و میگوها برقرار می گردد .

– زئولیت تامپونی است که با تعدیل PH آب استخر از نوسانات PH  جلوگیری می نماید .

– به دلیل تثبیت کیفیت آب و افزایش فسفر قابل دسترس , زئولیت باعث افزایش فتوسنتز و تراکم فیتوپلانکتون ها که خود بخشی از منابع غذای آبزیان هستند , می گردد .

– زئولیت با فراهم آوردن شرایط مطلوب محیطی , پرورش دهنده را قادر می سازد تا تعداد بیشتری ماهی و میگو پرورش دهد .

– زئولیت با جذب سطحی برخی باکتری های بیماریزا در آب باعث کاهش اثرات ناخوشایند آنها می شود .

– زئولیت اثر جذبی بسیار بالایی برای گازهای خطرناک نظیرNH3,H2S,CO2 داشته و یون های مسموم آمونیم را از محیط زندگی آبزیان خارج می سازد. ضمنا با افزایش اکسیژن محلول در آب , محیط رشد مطلوبتری برای آبزیان فراهم نموده و بوی نامطبوع آب را کاهش می دهد .

– زئولیت با جذب فلزات سنگین موجود در آب اثرات نامطلوب این عناصر را که مانع رشد و نمو آبزیان و ایجاد مسمومیت احتمالی می باشد برطرف می سازد .

–  زئولیت با جذب مازاد فسفر موجود در آب و آزاد نمودن تدریجی آن موجب افزایش بازده کودهی فسفره و در نتیجه باروری هر چه بهتر استخرهای پرورش می شود .

– زئولیت پوست اندازی میگوها را سرعت بخشیده از بروز برخی بیماریها جلوگیری نموده باعث رشد و تکثیر آنها می شود.

– زئولیت می تواند در تصفیه آب حوضچه های پرورش ماهیان سرد آبی و کاهش آلودگی پساب آنها به عنوان فیلتر نقش موثری ایفا نماید .

– در صورت استفاده از زئولیت در تانکرهای حمل ونقل , امکان انتقال بیشتر و تلفات کمتر ماهی و میگو میسر خواهد شد .

– زئولیت فتوسنتز استخرها و میزان فیتوپلانکتون ها را افزایش می دهد .

– زئولیت به عنوان فیلتر باعث بهبود کیفیت آب و پرورش ماهیان سرد آبی می شود .

– بر این موردنیت های طبیعی می توانند اکسیژن مورد نیاز ماهی ها را فراهم نمایند.

  • زئولیت معدن کاوان و و اثرات آن در پرورش دام-مزایای مصرف زئولیت معدن کاوان درخوراک گوساله ها:

جلوگیری از تلفات ،  ازدیاد اشتها و رشد بهتر گوساله ها(مقدار مصرف زئولیت برای هر یک کیلوگرم وزن گوساله ۵/۱-۱گرم است که باید در شیر یا آغوز مصرفی گوساله ها مخلوط گردد .برای مثال چنانچه وزن گوساله نوزاد ۴٠ کیلوگرم باشد ۲۵تا ۳۰  گر م زئولیت در یک روز داخل شیر یا آغوز نموده و پس از بهم زدن به گوساله ها خورانده شود . به عبارت دیگر میزان مصرف در هر لیتر شیر ١۵-١٢ گرم می باشد .به تدریج که گوساله بزرگ می شود مقدار مصرف زئولیت به همان نسبت بیشتر و زمانی هم که شروع به خوراک علوفه می نماید حداقل ٣ درصد وزن علوفه ای که خورانده می شود از زئولیت دایم که در کیسه های ۵٠ کیلویی عرضه می شود استفاده گردد .)

جلوگیری  از  اغلب مسمومیتها(قارچی – میکروبی و فلزی ) .

هضم بهتر خوراک , اشتهای بیشتر در نتیجه افزایش وزن گوساله های پرواری تا ١٠ درصد

جلوگیری از آلودگی های احتمالی در نتیجه جذب رطوبت بستر در گوساله های پرواری

ازدیاد مقاومت دام در مقابل پاره ای از بیماریها به خصوص بیماری های روده ای و کاهش چشمگیر درصد تلفات و عوارض (AFLATOXIN) در گوساله های پرواری

جلوگیری از مسمومیت قارچی به خصوص جنبی آن در گوساله های پرواری

جذب گازهای سمی نظیر آمونیاک و هیدروژن سولفوره در گوساله های پرواری

  • زئولیت معدن کاوان و و اثرات آن در پرورش دام- مزایای مصرف زئولیت معدن کاوان درخوراک گاوهای شیری :

١. افزایش شیر و چربی و در نتیجه سود بیشتر

  1. ۲. توازن اوره مصرفی در جیره غذایی و تبدیل آن به پروتئین قابل جذب

٣. جلوگیری از اسهال و در نتیجه به حداقل رسیدن تلفات گوساله ها

۴. کاهش اسیدوز در گاوهای شیرده و فعال تر نمودن میکروبهای شکمبه

۵. افزایش ضریب جذب بعلت تاخیر تدریجی در عمل گوارش

۶. پالایش محیط با جذب گازهای سمی و از بین بردن بوی فضولات و رطوبت بستر

٧. جذب عناصر فلزی سنگین(Heavy Metal) موجود در آب آشامیدنی و مواد غذایی و جلوگیری از ایجاد (Metal Binding Protiones)

  • زئولیت معدن کاوان و و اثرات آن در پرورش دام- کاربرد زئولیت معدن کاوان در گوسفند داری:
  • بهبود عملکرد بره های نر پرواری با افزایش قابلیت هضم پروتئین خام ,چربی خام و دیواره سلولی
  • افزایش وزن نهائی ,افزایش وزن روزانه ، بهبود ضریب تبدیل خورا کو پروتئین قابل متابولیسم
  • افزایش درصد پروتئین خام و کاهش چربی خام لاشه و در نتیجه تامین نیاز پروتئینی جمیعت جوان کشورمان
  • افزایش توازن کاتیون – آنیون با داشتن کاتیونهای مربوطه
  • سنتز پروتئین میکروبی شده با فراهم ساختن عناصر مورد نیاز (DCAB) جیره میکروارگانیسم ای شکمبه و تبدیل حیوان به منبع پروتئین ارزان و با کیفیت بالا
  • می توان زئولیت را به مقدار ۴% ماده خشک جیره بدون اثرات جانبی به جیره بره های پرواری اضافه نمود .
  • جلویگری از اسهال بره ها و گوسفندان، متعادل نمودن فلور میکروبی روده ها و کاهش تلفات به ویژه در بره ها , جذب بهتر کلسیم و جلوگیری از خاک خوری گوسفندان ، ازدیاد مقاومت دام در مقابل پاره ای از بیماری ها به خصوص بیماری های روده ای و کاهش تلفات

زئولیت معدن کاوان و و اثرات آن در پرورش طیور- کاربرد زئولیت معدن کاوان در انواع طیور:

۱-       کاهش میزان تولید گازهای زیان آوری نظیر سولفید هیدروژن و آمونیاک

۲-       کنترل رطوبت بستر در سالن های پرورش طیور  و در نتیجه,افزایش تولید تخم مرغ و سلامتی پرندگان

۳-       به حداقل رساندن میزان تولید گاز آمونیاک با مخلوط نمودن زئولیت پودر شده با کود طیور

۴-       کاهش اثرات سمیت افلاتوکسین در طیور

۵-       بهبود نقائص استخوانی با اضافه کردن زئولیت به جیره غذایی جوجه های گوشتی

۶-       افزایش معنی داری در تعداد و وزن تخم مرغ ها و همچنین بهبود کیفیت پوسته تخم مرغ و محتویات درونی آن  با اضافه کردن آن به جیره غذایی مرغ تخم گذار

۷-       افزایش وزن بدن ,بهبود بازده غذایی و کاهش درصد تلفات با افزودن زئولیت های طبیعی به جیره غذایی جوجه های گوشتی

۸-       جایگزینی در خوراک روزانه در مرغ مادر و تخمگذار به جای ذرت و کنجاله و کاهش وابستگی به خارج

۹-       کاهش رطوبت مدفوع و بستر در مرغ مادر و تخمگذار در نتیجه اختلال در سیکل زندگی کوکسیدیا

۱۰-     جلوگیری از مسمومیت قارچی (اسپرژیلوز ) در مرغ مادر و تخمگذار

۱۱-     تنظیم جذب کلسیم و فسفر در مرغ مادر و تخمگذار  و در نتیجه استحکام بیشتر پوسته تخم مرغ

۱۲-     ایجاد سلامتی بیشتر در مرغ مادر و انتقال آن به جوجه در نتیجه سود بیشتر برای مرغدار

زئولیت معدن کاوان و و اثرات آن در پرورش طیور- کاربرد زئولیت معدن کاوان در انواع طیور:

  • کاهش میزان تولید گازهای زیان آوری نظیر سولفید هیدروژن و آمونیاک
  • کنترل رطوبت بستر در سالن های پرورش طیور و در نتیجه,افزایش تولید تخم مرغ و سلامتی پرندگان
  • به حداقل رساندن میزان تولید گاز آمونیاک با مخلوط نمودن زئولیت پودر شده با کود طیور
  • کاهش اثرات سمیت افلاتوکسین در طیور
  • بهبود نقائص استخوانی با اضافه کردن زئولیت به جیره غذایی جوجه های گوشتی
  • افزایش معنی داری در تعداد و وزن تخم مرغ ها و همچنین بهبود کیفیت پوسته تخم مرغ و محتویات درونی آن با اضافه کردن آن به جیره غذایی مرغ تخم گذار
  • افزایش وزن بدن ,بهبود بازده غذایی و کاهش درصد تلفات با افزودن زئولیت های طبیعی به جیره غذایی جوجه های گوشتی
  • جایگزینی در خوراک روزانه در مرغ مادر و تخمگذار به جای ذرت و کنجاله و کاهش وابستگی به خارج
  • کاهش رطوبت مدفوع و بستر در مرغ مادر و تخمگذار در نتیجه اختلال در سیکل زندگی کوکسیدیا
  • جلوگیری از مسمومیت قارچی (اسپرژیلوز ) در مرغ مادر و تخمگذار
  • تنظیم جذب کلسیم و فسفر در مرغ مادر و تخمگذار  و در نتیجه استحکام بیشتر پوسته تخم مرغ
  • ایجاد سلامتی بیشتر در مرغ مادر و انتقال آن به جوجه در نتیجه سود بیشتر برای مرغدار

زئولیت معدن کاوان – کاربرد زئولیت معدن کاوان جهت تصفیه آب آکواریوم:

زئولیت می تواند در جذب آمونیاک و سایر ترکیبات نیتروژنی موجود در آب تاثیر فراوان بگذارد. باید به این نکته توجه نمود که بعلت میل ترکیبی زئولیت با کلسیم متاسفانه این مواد در آب های سخت خاصیت خود را به سرعت از دست خواند داد .البته باید توجه داشت که این خاصیت (جذب کلسیم )و همچنین حذف  ترکیبات نیتروژن دا ر کمک شایانی به عدم رشد جلبک ها در آکواریوم خواهند کرد.از دیگر خواص زئولیت ها می توان به کمک به تثبیت  ph آب آکواریوم و جذب فلزات سنگین و فنول ها اشاره نمود.دانه بندی درشت آن برای مصرف در تانک ماهیان مناسب است.

هر کیلو گرم زئولیت طبیعی توانایی جذب ۳.۵ گرم آمونیاک را دارا می باشد.پس می توان گفت که دوز مناسب زئولیت طبیعی در یک آکواریوم حدود ۱ کیلوگرم برای یک متر مکعب آب می باشد. بهتراست هر ۳ یا ۴ ماه زئولیت آکواریوم را تعویض نمایید در غیر اینصورت شما به جای یک زئولیت فعال تنها خاک نگهداری می کنید . برای بازیابی و احیاء فعالیت زئولیت میتوان آنرا در محلول یک درصد کلرید سدیم(نمک معمولی) فرو ببرید. البته خشک کردن آن را نیز پیشنهاد میدهند که به اثر بخشی روش اول نیست .

اگر چه از زئولیت میتوان برای خنثی کردن میزان بالای آمونیاک در آکواریوم آب شیرین استفاده کرد ولی باید به این نکته توجه داشت که زئولیت نمیتواند نیتریت را از آب جدا کند .اگر در سیستمهایی که جدیدا راه اندازی شده اند و سیکل ازت در آنها شکل نگرفته است ، آب مرتبا عوض نشود؛ شاهد مسومیت با نیتریت خواهیم بود (تنبلی ماهیان و بی حالی و بی اشتهایی و نهایتا مرگ). هر چند که مقدار آمونیاک جزئی باشد.
در آکواریوم آب شور باید به این نکته توجه داشت که زئولیت نمیتواند آمونیاک را از آب جدا کند.

زئولیت معدن کاوان جهت تصفیه آب- کاهش سختی آب

یکی از روش های کاستن درجه سختی آب، عوض کردن یون ها است که در آن آب سخت را از صافی های سربسته تحت فشار می گذرانند. در این صافی ها، ذرات رزین از سیلیکات آلومینیم آبدار یعنی زئولیت به صورت طبیعی خود و یا به صورت مصنوعی تشکیل می شوند.بسته به درجه سختی آبی که تصفیه می شود، زئولیت ها پس از مدتی خاصیت خود را از دست می دهند. در این صورت بایستی برای ادامه کار با جریان آب نمک غلیظ، سیلیکات کلسیم و منیزیم بدست آمده در صافی را دوباره به زئولیت کارآمد و احیاء شده تبدیل کرد.

زئولیت معدن کاوان جهت تصفیه آب – تصفیه فاضلاب ها

در روش های پیشرفته،  برای تصفیه فاضلاب های شهری و صنعتی که دربردارنده عواملی زیان بخش مانند یون های فسفات و آمونیم می باشند، از کلینوپتیلولیت  استفاده می شود.

این ماده به عنوان یک حاصلخیز کننده با کیفیت بالا بکار گرفته می شود. میزان حذف و جذب NH4+ بالاتر از ۸۰ درصد و میزان آن در خروجی سیستم کمتر از ppm 15 و برابر با استاندارد جهانی برای فاضلاب ها است .

زئولیت معدن کاوان جهت تصفیه آب – تصفیه آب های آلوده حاصل از فعالیت های کشاورزی

افزون بر آلودگی آب های صنعتی بخشی زیاد از آب ها با نیتروژن حاصل از تراوش فضولات حیوانات علفخوار و جویبارهای آلوده ناشی از فرآیند تغذیه گیاهان، آلوده می شود

سالانه چندین میلیون فضولات حیوانی تولید می شود که تجزیه آنها مشکلی بزرگ به شمار می آید. این معضل در مکان های نزدیک به مراکز شهری، بسیار حاد است که باید از دیدگاه آلودگی آب و هوا تحت کنترل درآیند. کلینوپتیلولیت در این موارد نقشی سودمند و دوگانه را بازی می کند. این زئولیت نه تنها بخش بزرگ نیتروژن آمونیاکی را از آب های آلوده بیرون می کشد بلکه هاله های آمونیاکی را که حاصل تجزیه فضولات حیوانی هستند و تا کیلومتر ها از محل اولیه خود دور شده اند، کاهش می دهد.

زئولیت معدن کاوان جهت تصفیه آب – استخراج آمونیاک از فاضلاب ها

کلینوپتیلولیت زئولیتی است که برای جداسازی یون های آمونیم از فاضلاب بکار می رود. همچنین این زئولیت در بیرون کشیدن نیتروژن آمونیاک از فاضلاب های کشاورزی نیز مناسب است. اگر چه NH4+ برای ماهی ها و دیگر آبزیان مسمومیت زا است اما در رشد سریع الگ ها در دریاچه ها و جویبارها سودمند است. بیرون کشیدن نیتروژن از آمونیاک بوسیله کلینوپیتلولیت اهمیت بسیار دارد.

در این روش به جای رها ساختن آمونیاک به اتمسفر، در هنگام اجرای مراحل گوناگون اسید سولفوریک به دستگاه اضافه می شود و سولفات آمونیم بدست آمده به صورت یک کود مصرف می شود. فایده دیگر تبادل یونی کلینوپتیلولیت این است که این زئولیت می تواند مقادیری اندکی از فلزات سنگین موجود در فاضلاب ها را نیز در خود ذخیره نماید

زئولیت zeolite معدن کاوان  جهت رفع بوی بد بستر

امروزه کاربرد زئولیتها بعنوان ماده پوشاننده بستر دام وطیور بعنوان جایگزین قطعی کلیه مواد دیگر مثل پوشالهای طبیعی ، مصنوعی و غیره بطور روزافزون رو به گسترش است. پاشیدن زئولیت بطور مستقیم برروی فضولات و کف بستر، محیط را خشک تر و سالم تر نگه میدارد.

از مزایای زئولیت در بستر حیوانات می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • جذب کامل گاز های سمی آمونیاکی ، سولفوره و غیره و حذف کامل بوی نامطبوع محیط
  • جذب کامل رطوبت بستر
  • از بین بردن اثرات مضر فضولات
  • جلوگیری و از بین بردن قارچها ، کپکها و باکتریهای مضر
  • عدم سفت شدن و چسبیدن مواد به کف بستر در پایان دوره و در نتیجه جمع آوری آسان مواد از بستر
  • عدم نیاز به هوادهی زیاد و کاهش استفاده از فن های بزرگ و متعدد بدلیل کنترل کامل گازهای سمی و باکتریهای مضر با استفاده از زئولیت در بستر
  • قابلیت استفاده در چند دوره بدون نیاز به تعویض مکرر بدلیل ظرفیت جذب و نگهداری زیاد
  • کاربری زئولیت استفاده و جمع آوری شده در پایان دوره بعنوان یک کود زئولیتی غنی از مواد مفید برای خاک( این کود دارای ویژگی منحصربفرد آهسته رهش بوده و کاهنده مضرات ناشی از وجود بیش از حد ازت در کود مرغی بعنوان عامل صدمه به ریشه گیاه می باشد).

زئولیت zeolite معدن کاوان و کاهش آلودگی آب های زیرزمینی

آبشویی مواد مغذی کودی و سموم موجود در زهاب اراضی کشاورزی، از عوامل مهم تغییر کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی است. در تولید محصولات کشاورزی، قسمت اعظم نیتروژن مورد نیاز گیاهان از طریق کودها تامین می شود. بررسی ها نشان داده است که درصدی از کودهای نیتروژنه از دسترس ریشه گیاهان خارج شده و به آبهای زیرزمینی یا رودخانه ها می پیوندد. برای کاهش آبشویی اوره از خاک از زئولیت کلینوپتیلولایت استفاده میگردد. زئولیت، علاوه بر کاهش ورود اوره به آبهای زیرزمینی، قادر است سرعت انتقال آلودگی را نیز کاهش دهد. دانه بندی زئولیت می تواند بر کاهش آبشویی مواد آلاینده تاثیر معنی داری داشته باشد به طوری که ذرات ریزتر قدرت بیشتری در جذب و نگهداری اوره دارند.

زئولیت zeolite معدن کاوان جهت کاهش آهن موجود در آب ها       

توجه به مشکلاتی که آهن موجود در آب زیر زمینی در تاسیسات خانگی، تجاری، صنعتی و در تصفیه خانه ها ایجاد می کند، و به دلیل اینکه بخش عظیمی از آب مصرفی جامعه از منابع آب زیر زمینی تامین می شود حذف آهن در جاییکه غلظت آن بیش از حد مجاز باشد ضرورت دارد.

روش استفاده از مبادله کننده های یونی از جمله روشهای تصفیه محسوب می گردد که برای حذف آهن استفاده می شود . زئولیت طبیعی از نوع کلینوپتیلولیت می تواند به عنوان مبادله کننده یونی جهت حذف آهن از منابع آب به دو روش سیستم پیوسته و نا پیوسته استفاده گردد. در سیستم ناپیوسته زئولیت می تواند در مدت زمان ماند ۲ ساعت ۹۱/۲۵ در صد از آهن و در سیستم پیوسته در مدت زمان تماس۱۰ دقیقه بیش از ۹۶ درصد حذف آهن را داشته باشند. ظرفیت تبادل یونی برای زئولیت برابر meq/kg 3.2 می باشد.

زئولیت zeolite معدن کاوان جهت کاهش آمونیاک در استخر پرورش ماهی

آمونیاک ماده ای مضر برای ماهی در استخرهای پرورش ماهی می باشد. با استفاده از زئولیت می توان در مدت کوتاهی  امونیاک آب را به حداقل رساند. زئولیت را می توان با توجه به نوع مدار(مدار باز یا بسته) درون فیلتر و یا کف استخر استفاده نمود. ماندگاری زئولیت ها بستگی به میزان آلودگی آب به آمونیاک دارد. زئولیت را می توان درون آب نمک غلیظ مجددا احیا نمود

شرکت معدن کاوان تولید کننده زئولیت با بهترین کیفیت جهت تصفیه آب می باشد.

زئولیت zeolite معدن کاوان جهت مصارف کشاورزی

زئولیت دارای مواد اولیه مانند پتاسیم، کلسیم، سدیم، آلومنیوم، منیزیم، سیلسیوم، فسفر، گوگرد، مس، آهن، منگنز، و… که به عنوان بهترن مکمل غذایی دامی و کودهای کشاورزی محسوب شده و در بهره برداری و تولید بیشتر محصولات کشاورزی و دامی نقش مهمی ایفا می نماید.

۱- خاصیت ضد عفونی کنندگی و پاکسازی به منظور جلوگیری از عوارض قارچی خاک، گیاه و محصول ( به خصوص آفلاتوکسین) و. به کمک به حفظ سلامتی ریشه و ساقه.

۲-قابلیت فراوان در جذب و ذخیره سازی آب به منظور ذخیره سازی آب مصرفی برای گیاه و تزریق از زئولیت به خاک در هنگام لزوم و همچنین جلوگیری از هرز روی مواد مغذی کودها

۳- صرفه جویی در مصرف آب.

۴- در بر داشتن عناصر مفید مورد نیاز رشد جانداران به منظور غنی سازی خاک زراعی تحت کاشت و ازدیاد، افزایش و درشت تر شدن محصول باغات و مزارع ( علی الخصوص محصولات غده ای مانند سیب زمینی و…) و نیز بهبود رشد گیاهان و درختان و همچنین زودرس شدن میوه آنها

یه طور کلی می توان گفت زئولیت در افزایش عملکرد محصولات کشاورزی و بهره‌وری خاک همچنین صرفه‌جوئی در مصرف کود شیمیائی، آب و استفاده بهینه از کودهای حیوانی بسیار موثر می‌باشد. خواصی که باعث می شود زئولیت ها در کشاورزی مورد استفاده قرار بگیرند به شرح زیر می باشد:

  • خاصیت تبادل کاتیونی فوق‌العاده (CEC)
  • خاصیت جذب و نگهداری آب برای مدت طولانی
  • جذب عناصر فلزی سنگین
  • فیلتر یا غربال مولکولی

زئولیت کشاورزی معدن کاوان- حاصلخیز کننده خاک و بهبود توزیع حاصلخیز کننده ها

از زئولیت ها پس از انجام تبادل یونی با کاتیون های مغذی و اساسی مورد نیاز گیاهان مانند پتاسیم و آمونیم می توان به عنوان حاصلخیز کننده های یونی در خاک استفاده نمود. یون های مغذی موجود به تدریج از درون فاز زئولیت رها می شوند و در دسترس گیاهان قرار می گیرند. فزون بر یون های مغذی اصلی،K  و NH4 از این راه می توان یون های مورد نیاز گیاهان نظیر آهن، مس، منگنز و روی را نیز در دسترس گیاهان گذاشت. بکار گیری زئولیت های ناخالص به جهت کاهش هزینه و قیمت امکان پذیر است. توانایی جذب آب توسط زئولیت جالب و مهیج است. زئولیت ها تا ۷۰ درصد وزنی خودشان آب جذب می کنند و بدون اینکه وضعیت خاک بهم بخورد یا مرطوب شود، رطوبت خاک را حفظ می کنند. برای کشت و پرورش گیاهان ۲۵ % زئولیت به خاک کشاورزی اضافه می شود. بدین منظورتقریباً ۵/۱ سانتیمتر زئولیت بر روی خاک پاشیده می شود و با شن کش یا کج بیل و یا هر وسیله دیگری آن را با خاک مخلوط می کنند. در تجاربی دیگر مشخص شده است که افزودن ۱۰ درصد زئولیت به خاک کشاورزی، به حاصلخیزی خاک، تهویه و جذب آب در خاک منجر می شود. این امر سبزی پایدار، سلامتی و استحکام گیاهان را به دنبال خواهد داشت. هزینه ای که برای اضافه کردن زئولیت به خاک صرف می شود با افزایش محصول گیاهان جبران خواهد شد.

زئولیت کشاورزی معدن کاوان- تهویه و اصلاح خاک

زئولیت ها برای بهبود ویژگی های فیزیکی خاک ها و اصلاح خاک های آلوده استفاده می شوند. مخلوط ماسه و کلینوپتیلولیت، به تهویه هوای خاک، در دسترس قراردادن آب و تراوش آن به درون خاک کمک می کند. اندازه ذرات زئولیت در این حالت ۱/۰ تا ۱ میلیمتر باید باشد.

زئولیت کشاورزی معدن کاوان-اختلاط با کود  / تهیه کودهای گیاهی

زئولیت ها  می توانند به عنوان رقیق کننده به کودها اضافه شده و در بهبود شرایط فیزیکی و نگهداری رطوبت خاک مؤثر واقع شوند. زئولیت ها از راه واکنش های تبادل یونی و یا از شیوه های ترکیبی واکنش های تبادل یونی و واکنش های انحلال کانی ها، مواد حاصلخیز کننده را به کندی و به تدریج در دسترس گیاهان می گذارند .از راه تبادل کلینوپتیلولیت اشباع از پتاسیم، می توان پتاسیم و به کمک کلینوپتیلولیت اشباع ازNH4، نیتروژن را در دسترس گیاهان گذاشت. همچنین مخلوط کلینوپتیلولیت اشباع از NH4 با سنگ فسفاته (آپاتیت) به طور همزمان و به صورت تدریجی N و P را آزاد می سازد و به خاک اضافه می کند

چنانچه کودهای شیمیایی یا مواد حاصلخیز کننده به نسبت ۵۰ با زئولیت مخلوط شده و به وسیله کودپاش در زمین های کشاورزی پراکنده شوند، به بهبود تهویه هوای خاک و حاصلخیزی خاک کمکی شایان توجه می شود زیرا زئولیت ها مواد حاصلخیزکننده حل شده در آب را در ساختار غربالی خود جای می دهند و از بیرون رفتن آن از خاک جلوگیری می کنند و مجدداً به تدریج در دسترس خاک می گذارند.

کمپوست، کود بدست آمده از تجزیه و تخریب برگ ها و سایر اندام های گیاهی گیاهان، روزنامه ها و سایر مواد باطله است. چنانچه این نوع کودها به وسیله آب شسته شوند مواد غذایی حاصل از تجزیه و تخریب اجزاء متشکله آنها از بین می رود ولی در صورتیکه ۱۰ درصد زئولیت به آن اضافه شود، مواد شسته شده را به خود جذب می کند و از خروج آنها جلوگیری می کند و سپس در هنگام اضافه شدن این کودها به خاک، مواد غذایی مورد نیاز در دسترس گیاهان قرار می گیرند. این امر به حاصلخیزی خاک و برداشت محصول بیشتر خواهد انجامید.

زئولیت کشاورزی معدن کاوان- جذب فلزات سنگین  موجود  در خاک        

خواص ویژه تبادل یونی زئولیت ها نه تنها باعث انتقال یون ها به خاک می شود، بلکه می تواند در نگهداری یون ها در خاک و اضافه کردن آنها به زنجیره غذایی کمک کند و به طور مؤثری باعث کاهش انتقال فلزات سنگین مانند Cu, Cd , Zn , Pb از خاک به گیاه می شود زیرا گرد آمدن این فلزات ممکن است باعث کاهش رشد گیاه ، مسمومیت آن و پی آمد آن مسمومیت حیوان و انسان شود. به همین دلیل افزودن کلینوپتیلولیت به خاک باعث کاهش مسمومیت و رشد بیشتر گیاهان می شود.

زئولیت کشاورزی معدن کاوان- اصلاح خاک  

برای کاهش ph و شوری خاک و عدم خروج اوره، نیتریت و نیترات موجود در خاک و جلوگیری از آبشویه مواد می توان از زئولیت استفاده نمود. برای این کار باید برای هر هکتار ۲۰ تن (هر ۱مترمربع ۲ کیلوگرم) زئولیت ریزدانه تهیه گردد. این زئولیت بر روی خاک ریخته می شود و در نهایت زمین باید شخم زده شود.

این کار می تواند در تولید محصولاتی مانند گندم، جو ، ذرت ،سایر غلات و همچنین درختکاری بسیار مفید باشد.

زئولیت کشاورزی معدن کاوان- جهت تولید کود

زئولیت ترکیبی سحر آمیز است که به عنوان کاتالیست، جاذب و مبادله‌کننده یونی در صنایع مختلف اعم از نفت، گاز، پتروشیمی ،صنایع شوینده ،بهداشت محیط زیست، کشاورزی ، دامپروری ، داروسازی و غیره کاربرد دارد.

کودهایی بر پایه زئولیت که نخستین بار در جهان توسط آمریکا به عنوان کود هوشمند مطرح شد ، جایگزین مناسبی برای کودهای حیوانی و شیمیایی تشخیص داده شده اند. به کودهایی که با زئولیت ساخته می‌شوند به اصطلاح کودهای آهسته رهش گفته می‌شود. این کودها مواد مغذی را به آهستگی و با توجه به نیاز گیاه آزاد می کنند حتی این قدرت را دارند که تشخیص دهند یک گیاه در زمان مشخص به چه نوع مواد مغذی نیاز دارد و با توجه به نیاز گیاه ماده مغذی مورد نظر را آزاد می‌کند از این رو به آن کود هوشمند گفته می‌شود.

استفاده از صفت هوشمند برای کود زئولیت از آنجا ناشی می‌شود که این کود قادر است تشخیص دهد که یک گیاه در چه زمانی به چه نوع مواد مغذی نیاز دارد و در زمان معین آن ماده را برای استفاده گیاه آزاد می‌کند. برای مثال اگر گیاه در زمان مشخصی به پتاسیم نیاز داشته باشد کود هوشمند این ماده را در همان زمان برای مصرف گیاه آزاد می‌کند.

معمولا مشکل کشاورزان در زمین‌های رسی عدم نفوذ آب و در زمین‌های شنی عدم ماندگاری آب است و زئولیت باعث برطرف کردن این دو مشکل می‌شود. استفاده از زئولیت‌ها به صورت ذرات بسیار ریز در زمین‌های شنی و زئولیت به صورت ذرات درشت تر در زمین‌های رسی به ترتیب باعث ماندگاری بیشتر و نفوذ بهتر آب می‌شود ، به عبارت دیگر استفاده از زئولیت کیفیت خاک را از نظر رطوبت بهبود می‌بخشد.

بین هشت تا ‪ ۲۵درصد ترکیب انواع مختلف زئولیت‌ها را آب تشکیل می‌دهد از این رو حفظ رطوبت آب و کاهش فواصل آبدهی از خصوصیات بارز و باارزش این کانی به اصطلاح سحرآمیز است.

مزایای زئولیت در کود:

  • کوتاه شدن زمان تخمیر کودهای دامی به میزان ۴ تا ۵ برابر.
  • پاستوریزاسیون کودهای آلی، کمپوست ودامی و نیز از بین بردن عناصر سمی و قارچی موجود در آنها بخصوص افلاتوکسین
  • تصفیه و پاکسازی کودهای حیوانی از آلودگی های میکروبی، قارچی و… به خصوص افلاتوکسین.
  • از بین بردن انگلها و تخم علفهای هرز در کودهای طبیعی.
  • از بین بردن بوی نامطبوع کودهای طبیعی تازه.
  • جذب سریع اوره کودهای طبیعی و تبدیل آن به نیتروژن قابل جذب.

دولومیت را بیشتر بشناسیم

کانی دولومیت فرمول شیمیایی CaMg (CO۳) ۲  که جز کانیهای دسته کربنات به شمار می‌رود، یک کربنات رو مبوئدرال متعلق به سیستم بلوری تری‌گونال یا هگزاگونال است و در سه جهت رخ کامل دارد.

اکثر دولومیتها به رنگهای خاکستری مایل به کرم و سفید مایل به خاکستری یافت می‌شوند ولی برخی در رنگهای دیگری نیز مثل سفید، زرد، سبز و سیاه هم دیده شده‌اند. وزن مخصوص این ماده حدود ۶/۲ گرم بر سانتیمتر مکعب و دارای جلای شیشه‌ای یا مرواریدی می‌باشد. سختی آن ۴ـ۵/۳ است.

عناصر تشکیل دهنده دولومیت عمدتاً اکسید منیزیم (MgO)و آهک (CaO) می باشد ولیکن ممکن است عناصر دیگری چون اکسید های آهن ، سدیم و پتاسیم نیز در ساختمان آنها یافت شود .این کانی حاوی

% (CaO) 4/30 و ۹۲/۲۱ % (MgO)  و% (CO۲) ۷ /۴۷ می باشد .

زمین شناسی دولومیت:

دولومیت به صورت لایه های عظیم با ضخامت های چند ده فوتی یافت می شود . دولومیتها حدود ۱۵ % پوسته زمین را می سازندو به مقدار زیاد در تمام نقاط دنیا یافت شده و به عنوان یکی از اجزاء رایج سکانسهای رسوبی شناخته می شوند . سنگ های حاوی دولومیت را با همان نام دولومیت یا سنگ آهک دولومیتی می شناسند . این ماده در کانسارهای جانشینی در رگه‌ها، در سنگهای رسوبی و سنگهای دگرگونی زیاد یافت می شود.

جانشینی دولومیت: جانشینی کانیهای کربنات کلسیم توسط دولومیت و ته نشست سیمان دولومیتی ممکن است بلافاصله بعد از اینکه رسوبات ته نشین شدند، یعنی همزمان با رسوبگذاری و در طی دیاژنز اولیه (قبلا دولومیت شدن سین ژنتیک نامیده می شد)، یا مدتی طولانی بعد از رسوبگذاری (معمولا بعد از سیمانی شدن ، و در طی دفن) انجام می‌گیرد (دولومیتی شدن اپی ژنتیک).

دولومیت اولیه: خیلی اوقات واژه اولیه Primary برای دولومیتی بکار می‌رود که بر ته نشست مستقیم از آب دریا یا دریاچه دلالت دارد. در حقیقت اکثر دولومیت‌ها توسط جانشینی در کانیهای کربناته‌ای که قبلا تشکیل شده‌اند، به وجود می‌آیند، هر چند سیمانهای دولومیتی نیز فراوان است.

بافت‌های دولومیت:

-اگزونوتوپیک Xenotopic : در این بافت دولومیت دارای بلورهای بدون شکل با مرزهای بلوری منحنی تا دندانه‌ای و نامنظم است.

-اییوتوپیک Idiotopic : در این بافت دولومیت دارای بلورهای شکل‌دار لوزوجهی می‌باشد.

پراکندگی دولومیت‌ها در ادوار زمین شناسی:

پراکندگی دولومیت‌ها در ادوار زمین شناسی یکسان نیست و اغلب گفته شده است که با بازگشت زمان به عقب فراوانی دولومیت ها افزایش می‌یابد. به نظر می‌رسد، دولومیت‌ها در پرکامبرین فراوان تر از سنگهای آهکی باشند و این موضوع منجر به این پیشنهاد شده است که آب دریا ترکیب متفاوتی داشته است، بطوری که دولومیت می‌توانسته است مستقیما ته نشین شود یا می‌توانسته خیلی به سادگی جانشین CaCO3 شود. عقاید دیگر این است که محیط ها دولومیتی شدن Dolomitization در سرتاسر جغرافیایی قدیم و آب و هوای قدیم مختلف متداول تر بوده است یا اینکه به راحتی در اثر گذشت زمان ، سنگهای آهکی زمان زیادی داشته‌اند تا دولومیتی شوند.

دولومیت بی‌تناسب یا زین اسبی:

نوعی دولومیت ، که ممکن است جانشینی یا به صورت یک سیمان باشد، دولومیت بی‌تناسب Barague یا زین اسبی Saddle است. همچنین تحت عنوان اسپار مرواریدی Peal Spar شناخته می‌شود. بطور کلی بلورها بزرگند (چند میلیمتر) و سطوح بلوری منحنی شکل و واضح دارند. در مقطع نازک ، آنها رخ منحنی و خاموشی موجی دارند. معمولا حاوی اینکلوزیون‌ها بوده که بیشتر آنها از آهن می‌باشند. دولومیت بی‌تناسب معمولا با کانی سازی سولفیدی، فعالیت هیدروترمالی و همچنین هیدروکربن‌ها همراه است، خیلی اوقات این دولومیت به عنوان دولومیتی شدن تیپیک دفنی بررسی می‌شود و اختصاصات تغییر شکل شبکه به تغییرات غلظت یونهای Ca جذب شده بر روی سطوح بلوری در حال رشد نسبت داده می‌شود.

تقسیم بندی سنگهای کربناته بر اساس مقدار دولومیت:

سنگ آهک : سنگی است که حاوی ۰ تا ۱۰ درصد دولومیت باشد.

-سنگ آهک دولومیتی : سنگی است که حاوی ۱۰ تا ۵۰ درصد دولومیت باشد.

-دولومیت کلسیتی : سنگی است که حاوی ۵۰ تا ۹۰ درصد دولومیت باشد.

-دولومیت  Dolostone) : سنگی است که حاوی ۹۰ تا ۱۰۰ درصد دولومیت باشد.

تولید جهانی دولومیت :

تولید کنندگان عمده دولومیت نسوز عبارت از: انگلستان ، آلمان ، بلژیک ، فرانسه ، ایتالیا ، اسپانیا، یونان ، مکزیک، آمریکا ، استرالیا، آفریقای جنوبی و ژاپن نیز به مقدار محدود دولومیت نسوز تولید می کنند . به طوری که آمریکا در سال حدود یک میلیون تن و کانادا ۳۵۰ هزار تن تولید می کنند.

بلژیک با صادر کردن ۵/۱ میلیون دولومیت از اصلی ترین صادر کنندگان این ماده معدنی است .

ذخایر دولومیت در ایران :

ایران دارای ذخایر متعدد دولومیت است که تقریباً در اغلب استان وجود دارد. به طوریکه قبلاً نیز اشاره شده آ این ذخایر عمدتاً در سازندهای قدیمی مربوط به دوره کامبرین و تریاس قرار گرفته اند .

جداول زیر خلاصه ذخایر دولومیت ایران را نشان می دهد.

کاربردهای دولومیت:

دولومیت به طور کلی به شرح زیر کاربرد دارد

  1. دولومیت معدن کاوان در ساختمان سازی:

در ساختمان سازی به عنوان سنگ ساختمانی در پی ها و یا در بعضی موارد که کریستالیزه شده جهت سنگهای تزئینی و نما مورد مصرف قرار گیرد. البته این کاربرد حداقل استفاده این ماده معدنی است زیرا کاربردهای دیگر آن مهمتر بوده و دارای ارزش افزوده بیشتری دارد. در ایران معاده دولومیت کرمانشاه و کردستان به دلیل و نداشتن تکنولوژی یا صنعت مربوطه در منطقه ، بیشتر در ساختمان سازی مورد استفاده قرار می گیرد.

  1. دولومیت معدن کاوان در صنایع کاشی و سرامیک و شیشه: در صنعت شیشه ، دولومیت به عنوان کمک ذوب مورد استفاده قرار می گیرد. دولومیتی که در این صنعت استفاده می شود بایستی میزان درصد اکسیدهای رنگین مثل آهن و تیتان و منگنز و غیره حداقل باشد. حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد دولومیت معمولاً در ساخت بدنه کاشی ، دولومیت اضافه می کنند . در ایران بیشترین کاربرد دولومیت در صنایع شیشه سازی و کاشی سازی بوده است .
  • دولومیت معدن کاوان در صنایع نسوز و فولاد سازی :

دولومیت نسوز یا دولوما (Doloma) که در اثر پخته شدن یا تکلیس دولومیت بدست می آید که طی آن ابتدا دولومیت را نزدیک ۱۰۰۰ درجه سانتی گراد حرارت می دهند و مخلوطی از اکسید کلسیم و اکسید منیزیم بدست می آید. از آنجائیکه دولوما میل ترکیبی شدیدی با آب دارد و در اثر تکلیس دارای تخلخل بالایی دارد، محصول تکلیس شده را زینتره می کنند . دمای لازم برای زینتره کردن بستگی به میزان خلوص دولومیت دارد، چنانچه درجه خلوص دولومیت پایین باش به آن اکسید آهن اضافه می کنند در اثر اضافه کردن اکسید آهن میزان هیدراته شدن آن کاهش می یابد البته در این صورت مقاومت آن در برابر سرباره نیز کمتر می شود .

بدین ترتیب در اثر تکلیس و زینتره کردن دولومیت ، ماده اولیه آجرهای نسوز دولومیتی بدست می آید . به طور کلی دو نوع آجر نسوز دولومیتی در شرایط فعلی شناخته می شود . یکی آجر نسوز دولومیتی با باند سرامیکی ، که این نوع آجر دارای استحکام و مقاومت فشاری خوبی را در برابر شوک حرارتی حاصل در کوره ها حرارتی نشان می دهند . دیگری آجر نسوز دولومیتی با باند قطرانی و قیر که مهمترین مشخصه آنها مقاومت در برابر سرباره های فولاد سازی است . البته دولومیتی که در صنایع فولاد سازی استفاده می شود بایستی دارای ترکیب شیمیایی مشخصی داشته باشد. استاندارد شیمیایی دولومیت قابل مصرف در کنورتورهای فولاد سازی ذوب آهن به شرح زیر می باشد.

البته آجرهای نسوز دولومیت به دلیل مقاومت بیشتر ، از آجرهای نسوز شاموتی که قبلاً مورد استفاده قرار می گرفتند در ذوب آهن ایران جایگزین آنها شده بطوریکه یا پاتیل های پوششی آجرهای نسوز دولومیتی حدود ۴۸ تا ۶۰ بار ذوب می گیرند در صورتیکه با پوشش آجرهای شاموتی حداکثر ۸ ذوب گرفته می شود . ولی با جایگزینی آجرهای نسوز منیزیتی در صنایع آهن و فولاد به دلیل ارجحیت بیشتر آنها و مقاومت در برابر شوک حرارتی ، غیره و نیز هزینه زیاد نگهداری و بسته بندی آجرهای دولومیتی به دلیل هیدراته شدن سریع آنها ، مصرف کلی این آجرها در دنیا رو به کاهش است .

جدول استاندارد آنالیز شیمیایی دولومیت مورد مصرف در کنوتورهای فولاد سازی در برخی و کشورهای جهان

  • کاربرد دولومیت معدن کاوان در جهت استحصال منیزیت از آب دریا: یکی دیگر از کاربردهای دولومیت در استحصال منیزیت آب دریا می باشد. در این پروسس ، به آب دریای تغلظ شده که توسط زلال سازها ، زلال شده است دولومیت کلسینه وارد کرده و با کنترل PH مناسب ، ترکیب هیدروکسید منیزیم Mg(OH)2 تشکیل و به صورت لخته های ژلاتینی ته نشین می گردد. سپس محلول بدست آمده را وارد تغلیظ کننده ها (Thickener) گردیده و بعد توسط سیستم فیلتراسیون به صورت خمیر در می آید.

محصول فیلتراسیون را در کوره ای با دمای ۱۴۰۰ درجه سانتی گراد حرارت داده و اکسید منیزیم بدست می آید.

ضمناً می توان هیدروکسید منیزیم را تنها خشک نموده و مستقیماً به بازار مصرف ارسال نمود.
در شکل زیر شماتیک پروسه استحصال منیزیم از آب دریا و دولومیت که توسط کمپانی DOW انجام می پذیرد را نشان می دهد.

دیاتومیت را بیشتر بشناسیم

دیاتومیت ها، سنگ های رسوبی متشکل از ذرات ریز و بی شکل سیلیسی می باشند که در اثر مکانیزم تجمع پوسته یا اسکلت های فسیل شده جلبک ها و گیاهان و جانوران میکروسکوپی و تک سلولی به نام دیاتومه تشکیل شده است، اطلاق می شود

از نظر واژه شناسی، الفاظ دیاتومیت یا خاکهای دیاتومیتی و کیزلور همگی کاربرد داشته و شناخته شده هستند. مولر نیز نوعی خاک دیاتومیتی است که دارای رسهای پلاستیک می باشد. واژه تریپولی اغلب مترادف دیاتومیت به کار می رود ولی در واقع تریپولی نوعی رسوبات سیلیکاتی بسیار ریز دانه است که به عنوان ساینده کاربرد دارد و منشا و بقایای گیاهی را ندارد. در مناطقی در لیبی و الجزایر (در نزدیکی بندر تریپولی) به اشتباه به دیاتومیت تریپولی گفته می شود. همچنین به ندرت واژه میرشام نیز برای توصیف دیاتومیت استفاده شده که در حقیقت میر شام نوعی رس است که منشا فسیلی دارد.

مشخصات دیاتومیت:

دیاتومیت خالص خرد شونده و از نظر خصوصیات ظاهری، شبیه به گچ است. دیاتومیت اغلب به همراه شیل، سیلت، سنگ آهک و سایر رس ها می باشد. معمولاً به رنگ سفید تا خاکستری دیده می شود. اندازه ذرات دیاتومیت از ۵ تا ۱۰۰۰ میکرومتر تغییر می کند، ولی اندازه غالب بین ۵۰ تا ۱۰۰ میکرومتر است. دیاتومیت ممکن است علاوه بر ناخالصی ها دارای ۱۵ تا ۶۵ درصد آب به صورت آزاد، در ساختمان خود باشد.

زمین شناسی دیاتومیت:

از نقطه نظر زمین شناسی اقتصادی، واژه دیاتومیت به رسوبانی از تجمع اسکلت سیلیسی دیاتومه ها اطلاق می شود که ضخامت کافی جهت استفاده داشته باشند و بیشتر در کمربندهای افیولیتی رخنمون دارند. واژه های دیگری که به تجمع بقایای دیاتومه های دارای ناخالصی بیشتر هستند اطلاق می شود عبارتند از: دیاتومیت رس دار، رس دیاتومیت دار و یا خاک دیاتومیتی.

از نظر زمین شناسی و یا تجاری، واژه دیاتومیت به تجمع رسوبات تجمعی تقریباً خالص از اسکلت موجودات ریزی به نام دیاتومه اطلاق می شود. دیاتومه ها موجودات تک سلولی بسیار ریزی هستند که متعلق به خانواده جلبک های دریائی باسیلاریوفیس (طلائی قهوه ای) هستند. سلولهای زنده دیاتومه ها با پوشش نازک و ژل مانندی که اغلب رنگی قهوه ای دارد، پوشیده شده اند. تمرکز بسیار زیاد دیاتومه ها در آبهای ساحلی به عنوان یک آلاینده آب عمل می کند و در بعضی موارد باعث تولید اسید دامیک می شود که اسیدی سمی است و بر سیستم عصبی جانوران اثر سوء داشته و می تواند باعث مرگ آنها نیز بشود. رسوبات دیاتومیتی معمولاً ریزدانه بوده و عمدتاً از سیلیس بی شکل اپالی تشکیل شده است. همراه سیلیس معمولاً مقدار کمی مواد آلی، رس و ندرتاً رسوبات آتشفشانی نیز وجود دارد.

استانداردها:

دیاتومیت معمولی دارای ۸۵-۹۴% سیلیس، ۱-۷% Al2O3، ۰.۴-۵/۲% Fe2O3، ۰.۱-۵/۰% TiO2¬، ۰۳/۰-۲/۰% P2O5، ۳/۰-۳% CaO، ۰.۳-۱% MgO، ۲/۰-۵/۰% Na2O و ۳/۰-۹/۰% K2O به همراه نمکهای آلی، نمکهای محلول (۱/۰-۲/۰%) و کانیهای مختلف است.

در فیلترها:

به طور کلی درجه‌های طبیعی سرعت جریان کمتر ولی قدرت فیلتراسیون بیشتری دارند. با توجه به کاربری باید حالت بهینه‌ای از سرعت جریان و میزان قدرت فیلتراسیون در نظر گرفته شود. در ساخت استخر شنا، دیاتومیت بکار رفته می‌بایست سفید بوده (به دلیل زیبایی) و بعد از خشک شدن تشکیل ژله ندهد. ظرفیت جذب آب تا چهار برابر وزن خود را داشته باشد و کمتر از ۰۰۵/۰% آهن و کبالت داشته باشد.

به عنوان پرکننده:

اندازه ذرات بین ۱-۵۰ میکرومتر.

انجام آزمایش‌های استاندارد کیفیت محصول دیاتومیت تجاری را از نظر مرغوبیت و توانایی عملیاتی اندازه گیری می‌نماید. این آزمایش‌ها علاوه بر ایجاد اطمینان از کارایی یک محصول برای کاربردی خاص، تائیدی بر مرغوبیت آن از نظر تجاری است و اندازه‌گیری بعضی از خصوصیات ویژه دیاتومیت مشکل بوده و نیاز به روشهای خاص دارد. برخی از خواص نظیر رنگ، اشکال حفرات و ساختمان داخلی اسکلت دیاتومه‌ها. پرشدگی حفرات و غیره را می‌توان به کمک میکروسکوپ تعیین کرد.

در کاربردهای فیلتراسیون، کیفیت دیاتومیت مصرفی بعنوان کمک فیلتر بر حسب شفافیت سیال تحت فیلتراسیون و سرعت نسبی جریان تعیین می‌گردد. از آنجایی که دیاتومیت بر اساس وزن خریداری شده ولی بر اساس حجم مورد استفاده قرار می‌گیرد، چگالی کیک فیلتر در حالت اشباع نیز باید اندازه گیری شود. عواملی نظیر ابعاد ذره و تخلخل محدوده دانه‌بندی که بر کیفیت فیلتر کردن تاثیر زیادی دارند باید مستقیما اندازه‌گیری شوند. میزان PH و اندازه گیری مقدار مواد محلول در محصول که می‌توانند بر کیفیت تاثیر داشته باشند نیز از مواردی هستند که با آزمایشهای استاندارد تعیین می‌گردند.

در مواردی که مواد غذایی و آرایشی فیلتر می‌شوند. میزان مجاز عناصر مختلف توسط روش غذایی کودکس در مورد مواد خوراکی تعیین می‌گردد. قوانین بهداشتی در بسیاری از کشورها بر عاری بودن محصولات بهداشتی از هر گونه سیلیس متبلور بشدت تاکید دارند. آزمایشهای اندازه‌گیری میزان براقیت به روش TAPPI )Technical Association of Pulp and Paper Industry) و یا جنرال الکتریک انجام می‌شود.این آزمایش میزان درخشندگی و سفید بودن محصول را نسبت به اکسید منیزیم و سولفید باریم اندازه گیری می‌کنند. این خاصیت دیاتومیت در صنایع پر کننده دارای اهمیت بیشتری است.

دیاتومیت مصرفی بعنوان پرکننده علاوه بر درخشندگی و رنگ از نظر ابعاد ذره و چگالی نیز باید آزمایش شود. درکاربردهای خاصی نظیر صنعت رنگ،‌میزان زبری به روش هگمان و همچنین درصد جذب آب و روغن نمونه دیاتومیت مصرفی باید اندازه گیری شود. میزان سایندگی در صنایع کاغذ با استفاده از روش والی آیرن اندازه گیری می‌شود.

تقریباً تمامی کابردهای دیاتومیت نیاز به روش خاص خود جهت اندازه گیری یک یا چند خاصیت را داشته تا مشخص شود که آیا نمونه مورد آزمایش در محدوده قابل قبول قرار می‌گیرد. این ارزیابی از طریق آزمایش مستقیم روی نمونه مورد مصرف یا از طریق مقایسه با موادی که در آن کاربرد خاص قبلاً مورد استفاده قرار گرفته‌اند انجام می‌شود.

موارد مصرف

افزودن خاکهای دیاتومیتی مولر به سیمان باعث افزایش مقاومت آن نسبت به آب دریا می شود. خاکهای مولر در تولید سیمانهای مخصوص که در ساخت سکوهای نفتی دریایی کاربرد دارند، استفاده می شود. میزان مصرف مولر در تولید سیمان قابل توجه نبوده و این بازار سالیانه فقط در حدود ۵۰۰۰ تن مواد دیاتومیتی مصرف می کند. دیاتومیت همچنین ممکن است بعنوان یک جذب کننده به سیمان افزوده شود تا آب اضافی موجود در مخلوط را جذب کند. این عمل باعث افزایش مقاومت سیمان شده و در عین حال سطح بیرونی صافتری را ایجاد می کند.

افزودن خاکهای دیاتومیتی مولر به سیمان باعث افزایش مقاومت آن نسبت به آب دریا می‌شود. خاکهای مولر در تولید سیمانهای مخصوص که در ساخت سکوهای نفتی دریایی کاربرد دارند، استفاده می‌شود. میزان مصرف مولر در تولید سیمان قابل توجه نبوده و این بازار سالیانه فقط در حدود ۵۰۰۰ تن مواد دیاتومیتی مصرف می‌کند. دیاتومیت همچنین ممکن است بعنوان یک جذب کننده به سیمان افزوده شود تا آب اضافی موجود در مخلوط را جذب کند. این عمل باعث افزایش مقاومت سیمان شده و در عین حال سطح بیرونی صافتری را ایجاد می‌کند.

بعضی دیگر از کاربردهای فرعی دیاتومیت بعنوان یک پر کننده عبارتند از:

  • به عنوان یک پرکننده در تولید آب میوه به منظور گرفتن سریعتر و افزایش مقدار آب میوه.
  • به عنوان پرکننده در انواع خاصی از مواد پر کننده در دندان سازی.
  • در ساخت کبریت بعنوان کنترل کننده شعله. دیاتومیت باعث جذب مواد آتش زا در ساختارخود شده و از ایجاد شعله اضافی و کنترل نشده جلوگیری می‌کند مقدار مصرف در حدود ۳ الی ۶ درصد وزنی ترکیب است.
  • به صورت مخلوط با آب در پرکردن سیلندرهای گاز استن.
  • پرکننده‌های دیاتومیتی در ساخت آسفالت به منظور افزایش ویسکوزیته، بالا بردن نقطه ذوب و افزایش مقاومت مکانیکی و مقاومت در برابر هوازدگی کاربرد دارند.
  • دیاتومیت معدن کاوان در عایق های صوتی:

بطور کلی مواد عایقهای حرارتی عایق های خوبی در مقابل صوت نیز هستند. مواد متخلخل نظیر دیاتومیت عایق های موثری در برابر صوت هستند و باعث جذب امواج صوتی در فضای خالی موجود می شوند. نحوه ساخت و فرایند تولید عایق های صوتی معمولاً مهمتر از نوع مواد بکار رفته است.

میزان مصرف دیاتومیت در ساخت عایق های حرارتی و صوتی در کشور آمریکا در حدود ۴ درصد کل تقاضا و برابر ۲۴ هزار تن در سال ۱۹۹۳ بوده است.

این میزان مصرف در سال ۱۹۹۹ به ۲ درصد کل تقاضا کاهش یافته و به حدود ۱۵ هزار تن رسیده است. پیش بینی می شود که کل دیاتومیت مصرفی در جهان برای این کاربرد خاص در حدود ۲۰۰ الی ۲۵۰ هزار تن در سال باشد.

بزرگترین بازار مصرف اروپای غربی می باشد که عمدتاً مواد اولیه برای ساخت عایق ها را از کشور دانمارک وارد می کند. بیش از نیمی از تولید خاکهای دیاتومیتی دانمارک در صنایع تولید عایق ها و نسوزهای دیاتومیتی مصرف می شود.

بیشترین کاربرد دیاتومیت به عنوان فیلتر برای جداسازی جامدات معلق در مایع می باشد. در واقع بیش از ۵۰ درصد از دیاتومیت را به کار می برند. کاربرد دیاتومیت در این بخش اغلب به عنوان صافی در صنایع مختلف فیلتراسیون از جمله کارخانه های قند، فیلتر کردن داروها، نوشیدنی الکلی، مایع شکر خام، آنتی بیوتیک ها، آبهای شهری، آب استخرها، آبمیوه، سوخت هواپیمای جت و … می باشد.

مصارف عمده دیاتومیت در صنایع فیلتراسیون، پرکننده، عایق و جذب کننده ساینده ها و کاتالیستها است که این کاربردها در حدود ۹۰ درصد کل تقاضا را شامل می شود. استفاده از دیاتومیت در ساخت فیلترها بیش از ۶۰ درصد کل تولید جهانی را در سال ۱۹۹۹ شامل شده است که قسمت عمده این کاربرد از دیاتومیت های مرغوب و فرآوری شده تامین شده است.استفاده از مواد معدنی بعنوان پرکننده، روان کننده، منعطف کننده و رنگدانه در طیف وسیعی از محصولات نظیر رنگها، پلاستیک،کاغذ و لاستیک از دیرباز رایج بوده است. کاربرد اصلی دیاتومیت در ساخت مواد و مصالح نسوز در مواردی است که حرارت بین ۶۵۰ تا ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد باشد. آجرهای نسوز دیاتومیتی در ساخت کوره هائی کاربرد دارد که در معرض تغییرات شدید حرارتی نیستند. در کاربردهای صنعتی از دیاتومیت در جمع آوری مواد نفتی و یا سایر مایعات پخش شده در جاهائی نظیر تعمیرگاهها، کارخانه های رنگ سازی و مواردی که پخش مایعات ممکن است باعث آتش سوزی بشود، استفاده می شود. در کاربردهای خانگی از دیاتومیت برای ساخت جاذب فضولات حیوانات خانگی و یا بوگیر استفاده می شود. کاربردهای دیگری نیز برای دیاتومیت وجود دارد که بعضی از آنها نظیر ساخت حشره کش ها، تصفیه آب و صنایع شیمیایی هنوز در مراحل اولیه خود هستند و امکان رشد در اینگونه کاربردها دور از انتظار نیست. کاربرد فیلترهای دیاتومیتی یکپارچه در بیوتکنولوژی به ویژه در تولید سلولهای نظیر اینترفرون که توسط مهندسی ژنتیک تولید می‌شوند رشد داشته است. در اینگونه فیلترها دیاتومیت با سلولز ترکیب می‌شود تا یک فیلتر یکپارچه (بدون پوشش اولیه دیاتومیتی) را بدهد. یک نمونه تیپیک این فیلترها در حدود ۲ کیلوگرم دیاتومیت مصرف می‌کند. یک کارخانه تصفیه که از این فیلترها استفاده می‌کند در سال حدوداً ۳ تن دیاتومیت مصرف می‌کند. روند آتی مصرف دیاتومیت در صنایع فیلتر با توجه به اینکه بیش از نیمی از دیاتومیت‌ تولیدی در صنایع فیلتر و وابسته به آن مصرف شده است، آینده مصرف دیاتومیت به شدت به تحولات آتی در این صنایع بستگی دارد. جایگزینی روشهای دیگر فیلتراسیون نظیر فیلترهای ممبران در آینده خطری است که بازار مصرف دیاتومیت را در این زمینه تهدید می‌کند. این جایگزینی با توجه به قوانین جدید در مورد دور ریزی باطله‌ها و شدت عمل بیشتر دولتها و توجه آنها به مسائل حفظ محیط زیست ممکن است در آینده سرعت بیشتری بگیرد. ولی از نقطه نظر اقتصادی هنوز فیلترهای دیاتومیتی بهترین گزینه هستند. فیلترهای ممبران- جایگزینی برای فیلترهای دیاتومیتی مشکلاتی که در مورد دور ریختن دیاتومیت پس از مصرف وجود دارد و همچنین حجم قابل توجهی از دیاتومیت که در اکثر کاربردهای فیلتراسیون لازم است باعث شده که تحقیقات در زمینه جایگزینی روش دیگری که مشکلات فیلترهای دیاتومیتی را نداشته باشد صورت بگیرد. سیستم‌های ممبران یکی از روشهایی است که در آینده امکان جایگزین کردن آن با فیلترهای دیاتومیتی وجود دارد. استفاده از این روش هنوز گرانقیمت است. از سوی دیگر فیلترهای متکی بر استفاده از دیاتومیت قبلاً در بسیاری از کارخانه‌ها نصب شده‌اند و کارفرمایان خیلی مایل به سرمایه‌گذاری جدید نیستند. مقایسه اقتصادی مورد این روش مخصوصاً در صنایع تولید نوشیدنی ملموس تر است. محصولات این کارخانه‌ها قیمت خیلی زیادی ندارند و نیز در مقیاس نسبتاً زیاد تولید می‌شوند.

  • دیاتومیت معدن کاوان به عنوان پرکننده:

خواصی مانند درخشندگی دیاتومیت تا ۹۰%، ضریب شکست۴۲/۱ تا ۴۹/۱، چگالی کم، خنثی بودن و نسوزی متوسط (دامنه حرارتی نرم شدن ۱۴۰۰-&#-3920; C 1600)، ضریب جذب بالا و… باعث شده تا از آن به عنوان پرکننده در صنایع رنگ سازی، لاستیک سازی، کاغذ سازی، پلاستیک سازی، دندانپزشکی، مواد شیمیایی و دارویی استفاده کنند. همچنین به عنوان عامل ضد انسداد، ورقه‌های مجاور را از یکدیگر جدا نگه داشته، مانع از جوش سرد می‌شود (فیلم‌های پلی اتیلن). در رنگ ذرات ریز و بی شکل دیاتومیت، سطح زبری را ایجاد کرده و سبب افزایش چسبندگی و طول عمر می‌شود. در تولید کاغذ‌های مخصوص، دیاتومیت تشکیل ورقه‌ کاغذ را تسهیل می‌کند. ماده معدنی دیاتومیت در بسیاری از محصولات به عنوان پر کننده، روان کننده یا منبسط کننده و یا رنگدانه کاربرد دارند.صنایع عمده‌ای که از مواد معدنی برای خواص ذکر شده استفاده می‌نمایند عبارتند از:صنایع رنگ، کاغذ، پلاستیک و لاستیک. نقش یک پرکننده ممکن است نقشی فعال باشد بدین معنی که وجود آن در ترکیب محصول، خاصیت ویژه‌ای به محصول می‌دهد که برای آن کاربرد خاص ضروری است با این وجود مواردی نیز وجود دارد که ماده پر کننده نقشی غیر فعال دارد و فقط به منظور افزایش حجم و کاهش هزینه‌ها به ترکیب افزوده می‌شوند. خواص ویژه دیاتومیت باعث شده است که این ماده معدنی بعنوان یک پرکننده فعال در طیف نسبتاً وسیعی از صنایع کاربرد داشته باشد. به دلیل خاصیت ویژه ساختار داخلی ذرات دیاتومیت از آن می‌توان بعنوان یک افزودنی که خاصیت پخش پذیری رنگ را افزایش می‌دهد استفاده کرد. همچنین این ساختار ویژه، دیاتومیت را بعنوان یک افزودنی ضد انعقاد، برای تولید ورقه‌های شفاف پلی اتیلنی مناسب کرده است. دیاتومیت به دلیل خاصیت جذب کنندگی زیاد بعنوان حمل کننده مواد سمی در حشره کش‌ها کاربرد دارد. وجود سیلیس زیاد در ترکیب دیاتومیت (تا ۹۴ درصد) از آن ماده‌ای خنثی در برابر اکثر ترکیبات شیمیایی و عایق حرارتی نسبتاً خوبی ساخته است.

بنابراین دومین مصرف عمده دیاتومیت ها به عنوان پرکننده در صنایع ساخت رنگ، کاغذسازی و ساینده است. کاربرد دیاتومیت به عنوان پرکننده رنگ ها، جهت کنترل شفافیت و درخشش رنگ می باشد. وجود تخلخل در دیاتومیت ها باعث شده تا از آن به عنوان عایق گرما و صدا استفاده گردد. پودر دیاتومیت به علت سطح آزاد زیاد و حجم توده ای کم می تواند بیش از ۲ برابر وزن خود آب جذب کند به خاطر این خاصیت از دیاتومیت به عنوان جذب کننده آب در قالی شویی، حمل کننده های ضد آفت و همچنین در حمل و نقل مواد خطرناک مانند اسید سولفوریک و اسید فسفریک استفاده می شود. به علت شباهت دیاتومیت به سیلیکات های اپال این ماده دارای سختی مناسبی جهت ایجاد سایش ملایم بر روی سطوح فلزی می باشد. دیاتومیت در برخی موارد به عنوان منبعی برای تولید سیلیس به کار می رود. از دیگر کاربردهای دیاتومیت می توان به ترکیبات سرچوب کبریت، ترکیبات الکترودهای جوشکاری، باتری سازی پایدار کننده مواد منفجره، ماده افزودنی به گل حفاری، به عنوان حمل کننده افشاننده مایعات، حشره کش ها و باروری دانه ها، به عنوان ساینده متوسط در دندانسازی، ماده ضد قالب گیری، کپسولهای نیترات آمونیوم، پایدار کننده (ظروف استیلن)، جذب کننده، تصفیه فاضلاب، غذای حیوانات خانگی، ظروف کاتالیزورها، نیکل، وانادیوم، اسید فسفریک، به عنوان منبع سیلیس در چینی سازی و نسوزها، عایق کننده های صوتی و حرارتی اشاره نمود.

  • دیاتومیت معدن کاوان در صنعت رنگ

مهمترین کاربرد دیاتومیت بعنوان یک پرکننده در تولید رنگ است که در حدود ۳۰ درصد تقاضا برای دیاتومیت را بعنوان پرکننده شامل می‌شود. این مقدار در سال ۱۹۹۳ در حدود ۱۰۰ هزار تن در سال بوده است. با این وجود دیاتومیت در مقایسه با سایر مواد معدنی پر کننده نظیر تالک، کربنات کلسیم، کائولن و باریت از اهمیت کمتری برخوردار است. بازار مصرف دیاتومیت در رنگ سازی رو به کاهش است و علت اصلی آن اجتناب سازندگان از خطرات بالقوه سیلیکاتهای بلورین است. به نظر می‌رسد. که قیمت نسبتاً بالای دیاتومیت نسبت به سایر پرکننده‌ها عامل مهم دیگری برای کاهش تقاضا باشد. پرکننده‌ها به منظور افزایش حجم رنگ و کاهش نیاز به افزودن حجم رنگدانه‌ها که اغلب گران قیمت هستند مصرف می‌شوند. با این وجود یک پرکننده مناسب خواصی نظیر افزایش شفافیت، عدم پوسته پوسته شدن و پخش پذیری آسان را نیز می‌تواند به رنگ بدهد. دیاتومیت عمدتاً بخاطر خاصیت پخش پذیری و صاف کردن سطح بیرونی رنگ کاربرد دارد. این خاصیت دیاتومیت در مقایسه با سایر مواد معدنی منحصر بفرد است و از تمامی آنها موثرتر عمل می‌کند. دیاتومیت همچنین بافت رنگ را به گونه‌ای تغییر می‌دهد که باعث کاهش انعکاس نور شده و حالت آینه‌ای شدن را از سطح رنگ می‌زداید. دیاتومیت نسبت به سایر مواد معدنی پر کننده از درجه انعکاس کمتری برخوردار است. از آنجائیکه تولید کنندگان رنگ مواد اولیه را بر حسب وزن خریداری می‌کنند ولی محصول نهایی را بر حسب حجم به فروش می‌رسانند، وزن مخصوص کم دیاتومیت و افزایش قابل توجهی که به حجم محصول می‌دهد دیگر خاصیت مثبت دیاتومیت در صنایع رنگ است.فواید دیگر استفاده از دیاتومیت در رنگ عبارتند از: خاصیت مات کنندگی (کاهش خاصیت براقی)، سهولت خیس کنندگی، سهولت زدودن لکه و افزایش مقاومت رنگ در مقابل خراشیدگی. دانه بندی و شکل ذرات دیاتومیت باعث افزایش قدرت چسبندگی رنگ شده و زمان آزاد شدن حلالها را نیز کاهش می‌دهد. اشکال نامنظم دیاتومهای تشکیل دهنده دیاتومیت خاصیت ویژه‌ای از نظر انعکاس نور به رنگ می‌دهد که مخصوصاً برای رنگهای ترافیک و انعکاس بهتر آنها در شب مناسب است. مهمترین کاربرد دیاتومیت در رنگسازی، ساخت رنگهای امولسیونی است. انتخاب نوع مناسب دیاتومیت برای افزایش کارآئی آن و خاصیت ویژه‌ای که از آن انتظار می‌رود از اهمیت بالایی برخوردار است. یک‌دست بودن رنگ و یکنواختی براقیت و شفافیت آن مبنایی برای انتخاب نوع مناسب دیاتومیت است. برای رنگهای مورد استفاده برای پوشش دیوارهای داخلی ساختمان، نوع کلسینه شده گدازه‌ای (Hegma2) مناسب ترین است. برای رنگهای نیمه شفاف لعابی نوع دیاتومیت کلسینه شده گدازه‌ای بسیار ریز دانه (Hegma4) مناسب تر است. چهار عامل عمده که بر شفافیت و براق بودن رنگ تاثیر می‌گذارد عبارتند از: شکل ذرات، خاصیت جذب حلال رنگ (روغن)، ساختمان داخلی ذرات و ابعاد ذرات. ساختمان ویژه دیاتومیت باعث جذب روغن رنگ در داخل خود ذرات و همچنین در فضای خالی بین ذرات می‌شود. وقتی که ساختار داخلی دیاتوم‌ها در اثر سایش و مالش شکسته می‌شود خاصیت جذب روغن ذرات نیز تغییر کرده و تابعی از سطح بیرونی آنها می‌شود.

در پاره‌ای از موارد استفاده از دیاتومیت همراه با سایر پر کننده‌ها باعث افزایش کارآیی آن می‌شود. در ساخت رنگ‌های لعابی نیمه شفاف ترکیب تالک و دیاتومیت انعطاف بیشتری به رنگ داده و میزان مصرف رنگدانه را نیز کاهش می‌دهد. در رنگهای لعابی معمولی افزایش ۱۰ پوند دیاتومیت از نوع کلسینه گدازه ای ریز دانه در هر ۳۰۰ لیتر رنگ باعث کاهش شفافیت از ۳۰ به ۱۵ می‌شود.

  • استفاده از دیاتومیت معدن کاوان در ساخت پلاستیک

استفاده از دیاتومیت بعنوان یک پرکننده ضد انعقاد در ورقه‌های شفاف (فیلم) پلی اتیلن دومین کاربرد مهم آن بعد از پرکننده رنگ است. نقش ماده ضد انعقاد (یا چسبندگی) کاهش چسبندگی یا جمع شدگی فیلم پلی اتیلن به سطح تماس در زمان تشکیل فیلم است. افزودن ۰۵/۰ تا ۵/۰ درصد دیاتومیت به ترکیب پلی اتیلن از شکنندگی آن جلوگیری کرده و خاصیت ضد انعقاد آنرا افزایش می‌دهد. مقادیر کم دیاتومیت همچنین در تعدادی از کاربردهای خاص نظیر ترموپلاستیک‌ها استفاده می‌شود. مجموع مصرف پلی اتیلن در اروپای غربی، آمریکای شمالی و ژاپن در سال ۱۹۹۳ در حدود ۱۱ میلیون تن بوده است. فروش فیلم‌های پلی اتیلن در اوایل دهه ۹۰ میلادی رشدی معادل ۵ درصد را در سال نشان داده است. ظرفیت تولید جهانی پلی اتیلن‌های سبک در سال ۱۹۹۴ برابر ۴۸ میلیون تن با رشد سالیانه ۳ الی ۵ درصد برآورد شده است. استفاده از دیاتومیت در پلی اتیلن‌ها عمدتاً در آمریکا متمرکز شده است. در اروپا انواع دیگر سیلیکاتها استفاده شده‌اند که دلیلی اصلی آن عدم عرضه دیاتومیت با عیار مناسب و به اندازه کافی است. بازار مصرف دیاتومیت در فیلم‌های پلی اتیلنی در اروپای غربی و شرف دور پتانسیل رشد داشته و آینده آن امیدوار کننده است. با توجه به میزان مصرف دیاتومیت در تولید فیلم‌های پلی اتیلنی که بطور متوسط ۱/۰ درصد است، مصرف آن در آمریکا با در نظر گرفتن تولید سالیانه اینگونه فیلمها در حدود ۴۵-۴۰ هزار تن در سال برآورد می‌شود. با توجه به رشد سالیانه ۷-۵ درصدی، در اوایل قرن بیست و یکم پیش بینی می‌شود که کل مصرف جهانی دیاتومیت در این کاربرد خالص بالغ بر۱۰۰ هزار تن در سال باشد.

  • مصرف دیاتومیت معدن کاوان در صنایع کاغذ سازی

صنایع تولید کاغذ یک کاربرد فرعی برای دیاتومیت بعنوان پر کننده است. دیاتومیت در کاغذهای مخصوص و بعنوان ماده ای ضد جمع شدگی و کنترل کننده چروک شدگی کاغذ مورد استفاده قرار می‌گیرد. بعنوان یک پر کننده، دیاتومیت خاصیت ماتی به کاغذ می‌دهد و باعث جذب بهتر رنگدانه‌های بکار رفته در ساخت کاغذ می‌شود. در تولید مقوا، بخصوص نوع پوشش دار آن، اصطکاک در مرحله ساخت به کمک دیاتومیت کاهش داده می‌شود و جذب آب براحتی صورت می‌گیرد. دیاتومیت همچنین باعث می‌شود که کاغذ یکدست تر و یکنواخت تر به نظر برسد.

از دیرباز استفاده از دیاتومیت در صنایع تولید کاغذ به منظور کنترل قیر کاغذ بوده است. قیر کاغذ نوعی رزین است که در چوب وجود دارد و در فرآیند تولید پالپ کاملاً حذف نمی‌شود. در مرحله تولید کاغذ، ذرات ریز قیر بهم چسبیده و مشکلاتی برای کاغذ و محصول نهایی بوجود می‌آورد. قیر را می‌توان به وسیله افزودن محلولهای شیمیایی رسوب دهنده و یا بوسیله جذب توسط مواد معدنی از پالپ جدا کرد. دیاتومیت دارای خواص لازم برای کنترل قیر است ولی تالک در این مورد بهتر عمل کرده و در عین حال ارزانتر است. بنابراین تقریباً در همه جای دنیا تالک در کاغذ سازی بطور وسیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد.یکی دیگر از کاربردهای دیاتومیت در بازیافت کاغذهای باطله است. کاغذهای باطله دارای آلودگی‌های نظیر مرکب و چسب هستند که باید در مرحله مرکب زدائی جدا شوند تا کاغذ دوباره قابل استفاده بشوند. دیاتومیت با خاصیت جذب بالای خود در این کاربرد خاص بهتر از تالک عمل می‌کند. پیش بینی می‌شود که این کاربرد دیاتومیت با توجه به افزایش تمایل کشورها به بازیافت کاغذهای باطله در آینده زمینه رشد زیادی را داشته باشد.مواد معدنی اصلی که بعنوان پرکننده در صنعت کاغذسازی استفاده می‌شوند عبارتند از: کائولن و کربنات کلسیم مصرف سالیانه مواد معدنی در کاغذ سازی در آمریکایی شمالی و اروپای غربی بالغ بر ۱۴ میلیون تن است. برآورد می‌شود که مصرف دیاتومیت در کاغذ سازی در آمریکای شمالی در حدود ۱۰ هزار تن در سال باشد و این مقدار در اروپای غربی برابر ۲۵۰۰ تن و در بقیه کشورها برابر ۱۰۰۰ تن در سال باشد. به نظر می‌رسد که تقاضا در آمریکای شمالی به سمت استفاده از دیاتومیت در جذب مرکب کاغذهای باطله سوق داده شود

  • استفاده از دیاتومیت معدن کاوان در تولید لاستیک

دیاتومیت بعنوان یک پرکننده و کمک پروسسور در انواع لاستیک‌ها به ویژه انواع ارزان قیمت که مقدار قابل توجهی روغن در ترکیب آنها موجود دارد کاربرد دارد. افزودن دیاتومیت باعث جذب روغن شده و مخلوط سریعتر آماده می‌شود. مقدار معمول در حدود ۱۰ الی ۲۰ درصد وزنی است. افزودن دیاتومیت به لاستیک باعث حفظ نرمی و انعطاف لاستیک شده و مقاومت کششی و سایشی آن را نیز افزایش می‌دهد. دیاتومیت همچنین در ساخت فوم های لاستیکی کاربرد دارد.

  • استفاده از دیاتومیت معدن کاوان درجذب کننده :

کاربردهای دیاتومیت بعنوان یک جذب کننده را می‌توان به دو دسته صنعتی و خانگی تقسیم کرد. در کاربردهای صنعتی از دیاتومیت در جمع آوری مواد نفتی و یا سمی و سایر مایعات ریخته شده در محلهایی نظیر تعمیر گاهها، کارگاهها و یا کارخانه‌های رنگسازی و کلیه مکانهایی که پخش شدن مواد نفتی امکان آتش سوزی را افزایش می‌دهد، استفاده می‌شود. در کاربردهای خانگی دیاتومیت در ساخت جاذب فضولات حیوانات خانگی نظیر گربه و سگ مورد استفاده قرار گرفته است. موادی که در ساخت این وسایل بکار می‌روند باید قدرت جذب بالایی داشته و ضمن جذب فضولات بو و امکان رشد باکتری را نیز کاهش دهند. بازار تولید جاذب فضولات حیوانات خانگی توسط مواد معدنی دیگر گرفته شده و بیش از ۹۰ درصد تولید کنندگان اروپایی از مواد ارزانتری نظیر خاکهای فولر (نوعی سنگین)، سیپولیت، سدیم و بنتونیت استفاده می‌کنند.

بازار مصرف برای مواد معدنی مورد استفاده در ساخت این گونه جاذب‌ها رو به رشد بوده و فقط در اروپای غربی در حدود یک میلیون تن مواد معدنی مختلف مصرف شده است. مصرف این مواد معدنی در حدود ۲۰۰ کیلوگرم در سال به ازای هر حیوان خانگی است. با این وجود بازار مصرف دیاتومیت در مقایسه با سایر جذب کننده‌ها نظیر بنتونیت و دیگر انواع رسها بسیار اندک است و در حدود ۳۰ هزار تن در سال برآورد می‌شود

  • استفاده از دیاتومیت معدن کاوان درمصارف دارویی :

دیاتومیت در صنایع دارویی به عنوان دی اکسید سیلیسیم مورد استفاده قرار می گیرد که عمدتاً از ذرات ریز دیاتومه که به روش کلسینه کردن خالص تشکیل شده است و به رنگ سفید، خاکستری کم رنگ تا رنگ پریده دیده می شود و در پزشکی هامئوپاتی Homoepathic (نوعی دارو درمانی) مورد استفاده دارد.

پودر دیاتومیت عملاً در آب، اسید و ئیدروکسیدهای قلیایی، غیر محلول است. این ماده بدون آن که به صورت ژل در آید ۴ برابر وزن خود آب جذب می کند.

از این ماده برای تهیه ژل سیلیسی و سیلیس آب دار کلوئیدی استفاده می شود. از دی اکسید سیلیسیم به علت خاصیت جذب آب به عنوان خشک کننده، ضد گلوله شدن و بهم چسبیدن در صنایع دارویی استفاده می شود.

  • استفاده از دیاتومیت معدن کاوان دردیاتومیت در ساخت عایق‌ها:
  • عایق‌های حرارتی

ساختمان‌ به شدت متخلخل دیاتومیت از آن ماده‌ای عایق در مقابل حرارت ساخته است. خاکهای دیاتومیتی مولر که در کشور دانمارک یافت می‌شود برای این کاربرد خاص بسیار مناسب هستند. آن خاکها در حدود ۳۰ درصد رس در ترکیب خود دارند که بعنوان متصل کننده عمل می‌کند. مولر در ساخت آجرها و مصالح نسوز بدون نیاز به افزودن رس و یا سایر چسبنده‌ها کاربرد وسیع دارد. کاربردهای اصلی عایق‌های ساخته شده از مولر در صنایع نسوزی است که حرارت بین ۶۵۰ تا ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد است. مولر بعنوان پر کننده در محفظه‌ بین دو جداره داخلی و بیرونی کوره استفاده می‌شود. مولر به همراه آزبست و بنتونیت در ساخت آجرها و لوله‌های نسوز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

آجرهای نسوز ساخته شده از دیاتومیت در کوره‌های مورد استفاده قرار می‌گیرند که تغییرات حرارت شدید نیست. اینگونه آجرها نباید در معرض مستقیم آتش قرار گیرند ولی به دلیل مقاومت فشاری بالای آنها مناسب برای استفاده در کف کوره هستند.

برای ساخت سیمان های عایق و نسوز، دیاتومیت کلسینه شده را به مخلوط پرتلند و یا کلسیم- آلومینا به نسبت ۴:۱ می‌افزایند. این سیمانها در ساخت در، کف و یا دیواره کوره‌ها کاربرد دارند.

  • عایق‌های صوتی

بطور کلی مواد عایقهای حرارتی عایق‌های خوبی در مقابل صوت نیز هستند. مواد متخلخل نظیر دیاتومیت عایق‌های موثری در برابر صوت هستند و باعث جذب امواج صوتی در فضای خالی موجود می‌شوند. نحوه ساخت و فرایند تولید عایق‌های صوتی معمولاً مهمتر از نوع مواد بکار رفته است.

میزان مصرف دیاتومیت در ساخت عایق‌های حرارتی و صوتی در کشور آمریکا در حدود ۴ درصد کل تقاضا و برابر ۲۴ هزار تن در سال ۱۹۹۳ بوده است.

این میزان مصرف در سال ۱۹۹۹ به ۲ درصد کل تقاضا کاهش یافته و به حدود ۱۵ هزار تن رسیده است. پیش بینی می‌شود که کل دیاتومیت مصرفی در جهان برای این کاربرد خاص در حدود ۲۰۰ الی ۲۵۰ هزار تن در سال باشد.

بزرگترین بازار مصرف اروپای غربی می‌باشد که عمدتاً مواد اولیه برای ساخت عایق‌ها را از کشور دانمارک وارد می‌کند. بیش از نیمی از تولید خاکهای دیاتومیتی دانمارک در صنایع تولید عایق‌ها و نسوزهای دیاتومیتی مصرف می‌شود.

  • دیاتومیت معدن کاوان در ساینده‌ها

دیاتومیت بعنوان یک ساینده متوسط و پولیش دهنده در بعضی از صنایع کاربرد دارد. ساختمان ترد و نازک دیاتومها تحت فشار شکننده هستند و نمی‌توان از آنها بعنوان یک ساینده قوی استفاده کرد. با این وجود در مواردی ویژه که نیاز به کنترل دقیق تر عمل پولیش کردن سطح وجود دارد. دیاتومیت پرکننده‌ها را می‌توان بعنوان پولیش دهنده نهایی در ساخت جواهرات و نظایر آنها بکار برد.

  • دیاتومیت معدن کاوان در بعنوان حمل کننده کاتالیزورها

دیاتومیت بعنوان حمل کننده کاتالیزورها در بسیاری از فرایندهای صنعتی کاربرد دارد. دیاتومیت کاتالیزور مایع را جذب کرده و مخلوط بدست آمده را می‌توان به صورت کلوخه درآورده و در فرآیند وارد کرد. حمل کننده کاتالیزورهای دیاتومیتی دارای برتری‌های زیر هستند:

  • سطح مخصوص کنترل شده
  • عدم میل به ترکیب شیمیایی• تخلخل زیاد• مقاومت گرمایی تا ۸۰۰ درجه سانتیگراد
  • مقاومت مکانیکی بالا

بعضی از فرایندهای صنعتی که از دیاتومیت بعنوان حمل کننده کاتالیزورهای استفاده می‌کنند عبارتند از: عملیات استحصال هیدروژن و تولید اسید سولفوریک.

  • استفاده از دیاتومیت درکشاورزی

مواد معدنی مختلف بعنوان حمل کننده و رقیق کننده سموم کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرند. سموم کشاورزی باید براحتی قابل پخش کردن باشند و همچنین تمرکز آن در حد لازم باشد تا اثرات سو بر محصول کشاورزی نداشته باشند. به منظور سهولت در انبار کردن و حمل مواد شیمیایی سمی این مواد باید ابتدا یک حمل کننده مخلوط شوند.

ماده حمل کننده باید خاصیت جذب کنندگی بالا داشته و بتواند براحتی در مایعات پخش شود تا بتوان آن را اسپری نمود. ماده حمل کننده همچنین باید از نظر شیمیائی خنثی بوده و اثر سو بر ترکیب شیمیایی سم نداشته باشد. این مواد نباید ساینده بوده و به راحتی پودر شوند. مناسب ترین مواد معدنی برای استفاده در سموم کشاورزی و بعنوان حمل کننده عبارتند از: خاکهای فولر، تالک، کائولن، دیاتومیت، پرلیت، ژیپس و سپیولت. دیاتومیت و پرلیت از نظر خنثی بودن مناسب‌ترین مواد معدنی هستند. سازندگان سموم کشاورزی تمایل چندانی به استفاده از پرلیت به دلیل سایندگی بیشتر آن نسبت به دیاتومیت ندارند. در ساخت پودرهای شیمیایی که بعنوان سم کشاورزی کاربرد دارند ممکن است بین ۵ تا ۶۰ درصد دیاتومیت مصرف شود که مقدار رایج و متوسط در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است. برخلاف مفید بودن نقش دیاتومیت، این کاربرد بازار مهمی برای این ماده معدنی نیست و پیش بینی می‌شود که در آینده نیز رو به کاهش بگذارد. پودرهای شیمیایی فقط در مواردی که باد شدت نداشته باشد قابل استفاده هستند به همین دلیل آنها هرگز در اروپا مورد توجه قرار نگرفته‌اند و در کشورهای دیگر نیز تمایل چندانی به استفاده از آنها وجود ندارد. بیشتر سموم امروزه در آب محلول شده و سپس استفاده می‌شوند علاوه بر سموم کشاورزی، دیاتومیت در تولید کودهای شیمیایی نیز کاربرد دارد. مواد معدنی مختلفی ممکن است بعنوان رقیق کننده و پر کننده در کودهای شیمیایی مورد استفاده قرار گیرند. مواد پر کننده باید از نظر شیمیایی خنثی بوده و از سائیدگی کمی برخوردار باشند و در عین حال وزن مخصوص مناسبی نیز داشته باشند. شایع‌ترین مواد معدنی که بعنوان پر کننده و یا حمل کننده در ساخت کودهای شیمیایی کاربرد دارند عبارتند از : دیاتومیت، خاک فولر، کائولن، تالک، ژیپس، آهک، پرلیت، پیروفیلیت و سپیولیت. در میان این مواد معدنی، دیاتومیت از نظر شیمیایی خنثی ترین ماده معدنی است.

رایج ترین کاربرد دیاتومیت در کشاورزی استفاده از آن در ساخت کودهای نیترات آمونیم و اوره است. این مواد در آب محلول بوده و اگر حتی مقدار کمی آب هم وجود داشته مواد حالت چسبندگی پیدا می‌کند. دیاتومیت، پرلیت و کائولن معمولاً بعنوان افزودنی ضد چسبندگی و به میزان ۲ الی ۳ درصد وزنی به مخلوط اضافه می‌شوند. مجموع مقدار دیاتومیت مصرف شده در کشاورزی گزارش نشده است ولی به نظر می‌رسد که بیش از ۱۰ هزار تن در سال نباشد.

دیاتومیت بعنوان ماده‌ای ضد چسبندگی در تولید خوراک دام نیز کاربرد دارد. مقدار مصرف شده در این کاربرد خیلی کم است. پودر یا دانه‌های سنگ آهک معمولاً ماده معدنی رایج هستند. یک کمپانی دانمارکی، به نام دامولین سالیانه مقادیری مولر دانه‌ای جهت استفاده در خوراک دام صادر می‌کند.

  • دیاتومیت معدن کاوان به عنوان یک حشره کش

خواص دیاتومیت در نابودی حشرات سالهاست که شناخته شده است. استفاده از دیاتومیت برای این منظور خاص بدلیل معرفی و توسعه حشره کش‌های شیمیایی مؤثر نظیر متیل بروماید محدود مانده است. امروزه ثابت شده است که متیل بروماید از ترکیباتی است که اثرات مخربی بر لایه اوزن داشته‌اند. کشورهایی نظیر آمریکا و کانادا موافقت نموده‌اند که تولید آنرا بجز در موارد خواص متوقف کنند. نیاز برای یافتن یک جایگزین مؤثر در عین حال با صرفه باعث شده است تا استفاده از نوعی از خاکهای دیاتومیتی تقویت شده (EDE) مطرح باشد.

دیاتومیت برای کشتن حشرات در محلهایی نظیر انبار غلات و غیره متواند مورد استفاده قرار گیرد. مکانیسم فرایند به اینصورت است که ذرات دیاتومیت به پوشش واکسی بدن حشرات چسبیده و به تدریج مایع بدن حشره را جذب کرده تا باعث مرگ حشره بشود. استفاده از دیاتومیت در کشتن حشرات اغلب همراه با افزایش دمای محیط صورت می‌گیرد. افزایش حرارت باعث تسریع و افزایش راندمان فرایند می‌شود.

با این وجود نیاز به افزایش حرارت هزینه‌ها را افزایش داده و در مواردی نیز باعث ایجاد خسارت به تأسیسات و مواد انبار شده می‌شود.

کانادا از کشورهایی است که از متیل بروماید به مقدار زیادی در انبار کشتی‌ها و قطارهای مخصوص جابجایی محصولات کشاورزی استفاده می‌نماید. بیشتر تحقیقات به منظور یافتن روش جایگزین برای کنترل حشرات نیز در این کشور صورت گرفته است. یکی از این مطالعات که هم در مقیاس آزمایشگاهی و هم در مقیاس واقعی صورت گرفت نشان داد که استفاده از ۳ گرم بر متر مربع خاک دیاتومیتی EDE و افزایش حرارت تا ۵۰ درجه سانتیگراد به مدت ۳۰ دقیقه تمامی حشرات مورد مطالعه پس از یک هفته کشته شدند. افزایش حرارت به تنهایی (بدون استفاده از EDE) در یک آزمایش دیگر نشان داد که حدود ۲۵ درصد حشرات زنده مانده‌اند.

در آزمایش دیگری که روی انواع دیگری از حشرات صورت گرفت نشان داد که تمامی حشراتی که در تماس با EDE قرار گرفته بودند پس از ۳ الی ۲۲ ساعت کشته شدند دمای محیط در این آزمایش ۴۱ درجه سانتیگراد بود. تمامی این آزمایشات ثابت کرده است که استفاده از دیاتومیت همراه با افزایش حرارت نتوانسته به طور موفقیت آمیزی حشرات موذی را از بین ببرد. به نظر می‌‌رسد که با افزایش نگرانی عمومی نسبت به کاربرد وسیع حشره کش‌های شیمیایی و اثرات مخرب آن بر محیط زیست، امکان ایجاد کاربردهای جدید برای دیاتومیت و بازار مصرف جدید در این زمینه دور از انتظار نیست.

  • دیاتومیت معدن کاوان در فرآیندهای استحصال شیمیایی

دیاتومیت کاربردهای جدیدی به منظور جداسازی مؤثر مایع از مایع در صنایع شیمیایی، داروسازی و بیوتکنولوژی پیدا کرده است. روشهای متداول برای جدایش مایع از مایع زمان بر بوده و در مقیاس بزرگ و حجم قابل توجهی از مایع قابل اجرا هستند. با پیشرفت صنایع داروسازی و تلاش برای دستیابی به فن آوریهای جدید در ساخت داروهای ویژه و در شرایط خاص نیاز به یافتن روشهایی که بتواند جدایش مؤثری در مقیاس کوچک را فراهم کند، بیش از بیش احساس می‌شود.

هدف اصلی در جدایش مایع از مایع، تجزیه مخلوطی از دو یا چند ترکیب شیمیایی است که به صورت محلول در همدیگر ادغام شده‌اند. در روشهای معمول، ابتدا مخلوط دو مایع در محلولی حل می‌شود که منجر به تغییر pH یکی از مایعات بشود. تغییرات فاحش pH بین دو محلول باعث می‌شود که یکی از ترکیبات در حد واسط آب و محلول شیمیایی قرار گرفته و تشکیل دو لایه قابل جدایش را بدهد. در مرحله بعد با دقت باید لایه زیرین را جدا کرده (تخلیه از زیر) و بدین ترتیب دو مخلوط اولیه را از هم جدا کرد.

تکنولوژی جدید از نوعی دیاتومیت پروسه شده استفاده می‌کند که توسط شرکت IST در ولز ابداع شده است. این تفکیک بر اساس خاصیت جذب انتخابی توسط دیاتومیت بنا شده است. در این روش ابتدا دانه‌های دیاتومیت در داخل یک لوله قرار می‌گیرند که در انتهای آن سوراخی برای عبور مایع تعبیه شده است. سپس یک اسید رقیق شده به دانه‌های دیاتومیت افزوده می‌شود و بدین ترتیب سطح دانه‌ها توسط یک لایه نازک پوشش داده می‌شود که باعث می‌شود تا آنها از نظر الکتروستاتیکی جذب مایعی با بار مثبت نظیر آب بشود. در مرحله بعدی مخلوط دو ترکیب شیمیایی که بصورت مایع هستند از مسیر لوله حاوی دانه‌های دیاتومیت عبور داده می‌شوند.

البته مخلوط قبل از عبور توسط محلولهای شیمیایی اضافی به گونه‌ای آماده‌سازی شده است که یکی از مایعات دارای بار الکتروستاتیکی شده‌اند. در حین عبور مخلوط یکی از مایعات بسته به نوع بار به وجود آمده و دانه‌های دیاتومیت چسبیده و جذب آن می‌شوند و مایع دیگر از دانه‌ها عبور کرده و از انتهای لوله تخلیه می‌شود در مرحله نهایی با بیرون آوردن دانه‌های دیاتومیت مایع دیگر نیز قابل حصول است. از آنجا که در این روش یکی از مایعات به نوعی تبدیل به جامد شده است این تکنیک جدایش فازی جامد (SPE) نام گرفته است

این روش با تمام فوایدی که از نظر سهولت و کامل بودن نتیجه نهایی دارد فقط برای مقیاس کوچک اقتصادی می‌باشد. دیاتومیت استفاده شده در این روش باید خلوص بسیار بالا داشته و از نظر دانه‌بندی نیز یکنواخت باشد. این روش جدید محققین را قادر ساخته تا بتوانند محلولهایی در حد ۵ میلی متر که قبلاً با تکنیک‌های رایج قابل جدایش نبودند را نیز به طور مؤثر جدا سازی نمایند. روش SPE محدودیت‌های کمتری نسبت به روشهای متداول داشته و بر روی دامنه وسیع تری از مخلوطها قابل اجرا است این روش باعث شده تا دیاتومیت ارزش افزوده خوبی داشته باشد به طوری که یک لوله حاوی یک گرم دیاتومیت در حدود ۱ پوند فروخته می‌شود.

کاربردهای پزشکی و بیولوژیکی روش SPE فراوان هستند و پتانسیل استفاده از این روش در علوم دیگر نظیر علوم هسته‌ای نیز وجود دارد. در یک کاربرد دیگر SPE برای جدایش پروتئین از ادرار در انجام آزمایشات پزشکی مورد استفاده قرار گرفته است.

هر چند که این روش و تحقیقات مشابه هنوز در مرحله آزمایشگاهی و یا در مقیاس بسیار کوچک بصورت صنعتی اجرا می‌شوند ولی پیش بینی بازارهای مصرف در مقیاس قابل توجه در آینده دور از انتظار نیست.

کربنات کلسیم را بیشتر بشناسیم

کربنات ها:

کانی های کربناته شامل کلسیت(کربنات کلسیم با ساختار هگزاگونال)، آراگونیت(کربنات کلسیم با ساختار راست لوزی) و دولومیت(کربنات مضاعف کلسیم و منیزیم) می باشند.

در تشکیل سنگ های کربناته فرآیندهای بیولوژیکی و شیمیایی تأثیر گذار هستند. سنگ های کربناته در مناطقی که آب دارای گرمای مناسب و فاقد ذرات ریز تخریبی است، تشکیل می شوند. در یک محیط مساعد ابتدا آراگونیت تشکیل می شود(   آراگونیت منیزیم کمی دارد و به جای آن استرانسیوم می تواند جانشین شود ). بنابراین غلظت کلسیم پائین آمده و غلظت منیزیم بالا می رود و شرایط برای تشکیل کلسیت پر منیزیم و سپس کلسیت کم منیزیم فراهم می شود( کلسیت کم منیزیم دارای کمتر از ۴% مول MgCO3 و کلسیت پرمنیزیم دارای بیش از ۴% مول MgCO3 می باشد.)  و در انتها دولومیت به صورت نادر ایجاد می شود (اولیه)

از لحاظ پایداری کلسیت کم منیزیم پایدارتر از کلسیت پرمنیزیم و کلسیت پرمنیزیم پایدارتر از آراگونیت می باشد.

آراگونیت > کلسیت پرمنیزیم> کلسیت کم منیزیم> دولومیت

کربنات کلسیم چیست؟

کلسیم کربنات ماده‌ای شیمایی با فرمول CaCO۳ و با ساختار کریستالی کلسیت و آراگونیت می باشد که کلسیت به شکل هگزا گونال و آراگونیت به صورت رومبو هیدرال است. نوع خالص آن  سفید رنگ و ناخالص آن کرم رو به سفید می باشد. چگالی کربنات کلسیم g/cm³  ۸۳/۲-۷۱/۲،در دمای °۸۲۵ سانتی‌گراد تجزیه می‌شود. شکل مولکولی خطی دارد و غیر مشتعل می باشد.

نام کلسیت از کلمه لاتین کالکس (Calx) به معنی آهک سوزان گرفته شده است

کربنات کلسیم یک ماده معدنی استثنایی است ، بیش از ۴٪ از پوستهٔ زمین را شامل و در سرتاسر دنیا پیدا می‌شود. این ماده  یکی از پرکاربردترین مواد شناخته شده برای بشر است  که هم به صورت طبیعی یافت می شود و هم به صورت مصنوعی تولید شود .

کربنات کلسیم در پوسته تخم مرغ و غشای جانورانی مانند حلزون و خرچنگ نیز موجود است. جنس مروارید نیز از کلسیم کربنات است.

رابطه کربنات کلسیم و آهک:

-تبدیل کربنات به آهک: کربنات کلسیم در اثر حرارت با از دست دادن CO۲ به آهک تبدیل می‌شود .

-تبدیل آهک به کربنات:آهک به مقدار بسیار کم در آب حل می‌شود. اما در آبی که CO۲ محلول داشته باشد، بطور کامل حل شده ، ایجاد کربنات کلسیم می‌کند..

از واکنش سنگ آهک با آبهای حاوی  CO۲   درون غارها آستالاگمیت و آستالاگتیت‌های ایجاد شده است..

تولید کربنات کلسیم:

کربنات کلسیم، برای استفاده در صنعت، از معدن استخراج می‌شود. کربنات کلسیم خالص می‌تواند از سنگ مرمر تولید شود یا اینکه می‌تواند بوسیلهٔ عبور دادن دی اکسید کربن از درون محلول کلسیم هیدروکسید بوجود آید.

مرمریت سنگی با منشاء رسوبی می باشد که حاصل تراکم ناشی از فشار طبقات رویی میباشد که ممکن است دگرگرونی ضعیفی نیز درآن مشاهده شود.یکی از مشخصات این سنگها دارا بودن دانه بندی ریز یا متوسط و بافت شکری آنها می باشد . مرمریت ها جزء سنگ های رسوبی اورگونوژنیک (Organogenetic Sedimentary Rock) که خود در رده سنگ های رسوبی شیمیایی میباشند قرارگرفته اند این سنگها اکثرا” از بقایای جلبک ها (Algae) مرجان ها (Reef) یا رسوبات کلسیت از آب دریا در نتیجه اعمال شیمیائی و یا بیوشیمیائی تشکیل می شوند . معمولا” در طبقات این سنگها قطعات شکسته یا سالم فسیل دیده میشوند که طبق این تقسیم بندی ، در نوع سنگهای آهکی فسیل دار زیاد مشاهده می شوند. یا در اثر تغییر شیل ها و موجودات ریز پلانکتون (Planktonic) و یا عمل سیلیسیفیکاسیون (Silicified) تشکیل می شوند .

کانی های اصلی مرمریت ها شامل: کلسیت و دولومیت می باشند. مرمریت‌ها را بر حسب مقدار کربنات منیزیم یا کلسیم به نام‌های مرمریت کلسیتی، مرمریت منیزیتی (یا دولومیتی) می‌نامند.

کاربرد کربنات کلسیم

  • کربنات کلسیم معدنکاوان در مستربچ

مستربچ کربنات کلسیم بر پایه  LLDPE (MC75LTD)

Mc75ltd  یک رزین پلی اتیلنی بر پایه افزودنی های اصلاح کننده پلیمری است که شامل ۷۵% کلسیم کربنات پوشش داده شده (coated) و ۲۵%مخلوط رزینهای   LLDPE با بعضی از افزودنی ها می باشد.

افزودنی های اصلاح کننده پلیمری MC75LTD را می توان به راحتی با رزین های پلی الفینی ساده مانند(PP/HDPE/LLDPE/LDPE) با توجه به اشکال گرانولی آن مخلوط کرد.

  • مزیت های استفاده از کربنات کلسیم معدن کاوان در تولید آسفالت

استفاده از مواد و مصالح مختلف در بهبود خصوصیات رفتارى قیرها همواره مدنظر محققان بسیارى بوده است تا بدین ترتیب بتوانند عمر روسازیهاى آسفالتى را افزایش دهند.

حضور ذرات کربنات کلسیم سبب تکمیل دانه بندی مصالح گردیده و تأثیر قابل ملاحظه ای بر عدد مارشال نشان داده و پدیده قیرزدگی در مناطق گرمسیری را نیز حذف می نماید .

بنابراین افزودن P.C.C  به قیر می تواند به عنوان یک روش ساده و ارزان در مقایسه با روشهایی همانند استفاده از پلیمرها ، برای افزایش کارایی قیر در صنعت آسفالت به کار گرفته شود .

مقاومت در برابر خشتگی ناشی از بارگذاری های کوچک و متناوب در شرایط مختلف جوی .

بالا بردن عدد مارشال به مقدار قابل توجه و کم سابقه .

  • کربنات کلسیم Caco3 معدن کاوان و متالوژی

برای ذوب کردن کانسنگ بعضی از فلزات نظیر مس از آهک استفاده می شود. آهک علاوه بر کاهش دمای ذوب، موجب جذب و جدایش عناصر زاید از جمله فسفر، آلومینیم، سیلیس و گاز SO2 می گردد.

در فلوتاسیون مواد معدنی از آهک برای کنترل PH محلول استفاده می شود. در بیشتر روش های استخراج منیزیم از آب دریا از آهک استفاده می شود. درتهیه آلومینیم به روش بایر میزان قابل توجهی آهک مصرف می گردد .

کربنات کلسیم عامل احیا در استخراج فلزاتی چون اورانیوم، زیرکونیم، توریوم و بریلیم است.
•به عنوان اکسیژن زدا، سولفورزدا یا کربنی شدن برای انواع آلیاژهای آهنی و غیر آهنی استفاده می گردد.
•به عنوان عامل آلیاژی در تولید آلومینیوم، بریلیم، مس، سرب و آلیاژهای منیزیم استفاده می شود.

در استحصال طلا به روش سیانوراسیون نیز آهک به کار می رود.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در لوله، پروفیل‌ها و صفحات      

کربنات کلسیم را می‌توان در لوله، پروفیل‌ها و صفحات در مقادیر ۷ تا ۴۵% استفاده کرد. سفتی بهبود یافته ، امکان کاهش ضخامت لوله‌ها، صفحات و پروفیل‌ها را فراهم و در نتیجه قیمت را نیز کاهش می‌دهد. از آنجائی که مواد معدنی هدایت حرارتی بالاتری دارند، می‌توان با طول ناحیه سردکردن مشابه، اکستروژن را سریعتر انجام داد. بازده را می‌توان با اکستروژن مستقیم حتی بیشتر هم کرد، چرا که کربنات کلسیم و بسپار را می‌توان بدون نیاز به مرحله آمیزه‌کاری گران بلافاصله فرآیند نمود.

  • پودر کربنات کلسیم Caco۳ و صنعت لوله سازی

کربنات کلسیم۳ Caco در تهیه لوله های خلاء، لوله های پلی اتیلن، پلی پروپیلن، پولیکا و انواع لوله های سبز و سفید کاربرد دارد.

  • مزیت های استفاده از کربنات کلسیم معدن کاوان در صنایع لاستیک و پلاستیک
  • از این مواد جهت تولید لوله و اتصالات و لوازم پلاستیکی و همچنین لاستیک و تایر استفاده می شود. در صنعت پلاستیک و لاستیک پودر میکرونیزه کربنات کلسیم به عنوان پرکنندگی و مقاومت محصول در مقابل حرارت و استحکام استفاده می کنند. )مشخصات پودر میکرونیزه در این صنعت میزان ۳caco حداقل ۹۸ درصد، درجه رطوبت حداکثر ۱درصد،  میزان Fe۲O۳  حداکثر ۲ درصد ،  ph  ۵/۸  تا ۵/۹ درصد(.
  • مهمترین و متداولترین پر کننده ای که در صنایع لاستیک استفاده می شود کربنات کلسیم است که پایین بودن جذب روغن توسط آن، پخش سریع و قیمت مناسب آن از مهمترین دلایل آن می باشد.
  • کربنات کلسیم متداولترین ماده پرکننده پلاستیک به شمار می رود. دلیل استفاده از این ماده معدنی عبارت است از قیمت مناسب، جذب اندک روغن، سهولت پخش با وسایل معمولی، درخشندگی عالی ، نرم بودن آن، سختی کم،جلوگیری از نرمی و طویل شدگی پلاستیک ، درخشندگی خوب
  • کربنات کلسیم از کلوخه شدن پلیمرها جلوگیری نموده و خواص پراکندگی آنها را بهتر می نماید.

پودر میکرونیزه کربنات کلسیم دراین صنعت با مشخصات زیر استفاده می شود: میزان CaO حد اقل ۹۸ درصد ، میزان Fe۲O۳ حد اکثر دو درصد ، درجه رطوبت حداکثر یک درصد و مش های مصرفی بیشتر از ۲۰۰ می باشد.

  • از کربنات کلسیم در صنایع کاشی و سرامیک مخصوصاً صنعت لعاب سازی استفاده می‌شود. به دلیل تشکیل یوتکتیک، نقطه ذوب مجموعه را پایین آورده و به هنگام استفاده در لعاب، ضریب انبساط حرارتی لعاب را پایین می‌آورد.
  • استفاده از کربنات کلسیم معدن کاوان در پلی الفین ها

الف) فیلم و ورق %۲۰ – ۵

ب) کابل % ۳۵ – ۲۰

ج) لوله و پروفیل % ۴۰ – ۱۰

د) قالب گیری تزریقی % ۶۰ – ۱۰

ه) گونی های پلی پروپیلن % ۱۵ –  ۵

مزایای استفاده از کربنات کلسیم :

۱)    افزایش سختی

۲)    کاهش چسبندگی فیلم ها

۳)    افزایش راندمان

۴)    قابلیت چاپ

۵)    کاهش قیمت

  • کربنات کلسیم Caco۳ معدن کاوان در صنعت آب

برای بهبود کیفیت آب آشامیدنی، استریل کردن، کاهش سختی و کنترل PH آب و رسوب کردن ترکیبات فسفاته و نیتروژن موجود درآب، خنثی کردن اسیدیته آب  وخنثی کردن پسابهای اسیدی فاضلاب کارخانه ها از کربنات کلسیم استفاده می شود.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در صنعت شوینده ها

برای صنایع شوینده،پودر کفشوی،صابون از کربنات کلسیم با مش ۱۰۰ تا ۱۷۰ استفاده می شود .در این صنعت از پودر میکرونیزه جهت تهیه مواد سفید کننده با اندازه مخصوص و نرم استفاده میگردد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان و سازه های دریایی

جهت ساخت اسکله ها و موج شکن ها و استحصال زمین از دریا ، ازکربنات کلسیم استفاده می شود.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان و ساختمان

جهت تهیه پودر سنگ، تولید شن و ماسه برای بتن، دیوار چینی و کرسی چینی  می توان از آن استفاده نمود. کربنات کلسیم در ساخت و ساز هم برای ساختن مواد و هم به عنوان اجزاء و ذرات سیمان مهم و ضروری می باشد. هم چنین در ساخت ملات برای چینش آجرها روی هم، بلوک های بتنی، سنگ ها، پوشش سقف، ترکیب رزین و کاشی ها مورد استفاده قرار می گیرد. کربنات کلسیم، کربن دی اکسید و آهک را تجزیه می کند تا یک ماده اساسی در ساخت استیل، شیشه و کاغذ را بوجود آورد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در صنعت رنگ

در این صنعت از پودر میکرونیزه به عنوان پرکننده(فیلر) استفاده می شود. مشخصات پودر مصرفی در این صنعت بشرح ذیل می باشد:میزان cao  بیش از ۹۷ درصد میزان fe۲o۳  کمتر از ۱ درصد و درجه ریزی آن بیش از ۵۰۰ مش. بطور تقریبی مصرف پودر میکرونیزه در صنعت رنگ ایران ۲۲ درصد در نظر گرفته می شود.

  • کربنات کلسیم به عنوان دیرگداز

در صنایعی که با حرارت بالاتر از ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد سروکار دارند مانند صنایع ذوب آهن، ذوب کانسنگهای فلزی نظیر کالکوپیریت و گالن که خاصیت اسیدی دارند، صنایع سیمان، صنایع شیمیایی، صنایع سرامیک، پاتیلها، دیگهای بخار، کوره های الکتریکی، شیشه سازی، صنایع ذوب و ریخته گری و به طور کلی صنایعی که با حرارت های بالاتر از ۱۰۰۰ درجه سرو کار دارند استفاده می شود.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در کارخانه ها

در بسیاری از کارخانه ها برای گوگردزدایی از دودکش ها کاربرد زیادی دارد.

  • کربنات کلسیم در صنعت کفش پلاستیکی و زیره کفش (جیر و چرم مصنوعی)

در این صنعت بعنوان پرکننده از پودر میکرونیزه با دانه بندی حدود چند میکرون و سطح خارجی  که با یک نوع چرب کننده پوشیده شده است بکار میرود که خواص مذکور در ادامه را به محصول میدهد.

  • براق کننده سطح خارجی جسم.
  • افزایش دهنده مقاومت در مقابل بیشتر پاره شدن و کشیده شدن.
  • عدم ایجاد زردی در جسم یعنی رنگ سفید را ثابت نگه میدارد.
  • کم کننده خاصیت ارتجاعی.
  • در مقابل چربی ثابت است.

در این صنعت حد مصرف مشروط به این مسئله است که حالت ارتجاعی جنس مورد مصرف حفظ و رعایت شودو درجه پرکنندگی در کفش و بخصوص زیره کفش فاکتور مهم بحساب می آید که در آنها ۲۰درصد پرکننده مصرف میشود.

  • کربنات کلسیم در صنعت کاغذ

از نوع کربنات کلسیم رسوب داده شده بعنوان کدر کننده، صاف کننده، پرکننده و همچنین مانع پخش جوهر روی کاغذ استفاده می گردد. در صنعت کاغذ سازی به خاطر روشنایی بالا و پراکندگی نورش در تمام دنیا با ارزش است و از آن به عنوان یک پرکننده ارزان استفاده می شود تا سطح کدر کاغذ را روشن کند.

  • کربنات کلسیم در صنعت کابل و سیم

از پودر میکرونیزه برای استحکام و به عنوان پرکننده بمیزان ۲۰ درصد جهت تولید کابل و ۱۰درصد جهت تولید سیم مصرف می شود. مشخصات پودر مصرفی باید دارای خلوص cao  دارای ۹۸ درصد ، رطوبت کمتر از ۱درصد و درجه دانه بندی حدود ۳۵۰ مش باشد. البته جهت تولید کابل از ماده اولیه ای بنام امیا استفاده میگردد که حدود ۹۹درصد پودر میکرونیزه و ۱درصد اسید استئاریک تشکیل گردیده است. مصرف پودر با درجه ریزی کمتر از ۳۵۰ مش و خلوص کمتر باعث ترک خوردگی و شکنندگی این نوع محصولات خواهد شد. میزان مصرف پودر میکرونیزه در شرکت کابل سازی ایران بعنوان نمونه بشرح جدول ذیل می باشد:

میزان مصرف پودر میکرونیزه در شرکت کابل سازی

جهت تولید سیم مسی  ۹۵ کیلوگرم در هر تن

جهت تولید کابل مسی   ۱۸۵ کیلوگرم در هر تن

  • کربنات کلسیم در صنعت بهداشتی

در این صنعت از پودر میکرونیزه با خلوص ۱۰۰درصد جهت تولید خمیر دندان استفاده میگردد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در داروسازی

کربنات کلسیم خاصیت آنتی اسیدی دارد و در نواقص کلیوی و درمان استئوپروزیس به کار رفته و مکمل کلسیم است. کربنات کلسیم در بیماران مبتلا به هیپرفسفات همراه با نقص کلیوی توصیه می شود زیرا با پیوستن به فسفات مانع جذب بیشتر فسفات از طریق معده و روده می گردد.

کربنات کلسیم در داروهای هومئوپاتیHomoepathic (نوعی دارو درمانی) و در افزودنی های خوراکی هم کاربرد دارد. به علاوه با توجه به دارا بودن خاصیت جذب سطحی، در داروهای ضداسهال نیز به کار می رود.

کربنات کلسیم با اسید معده به صورت کلرید کلسیم در آمده و گاز دی اکسید کربن حاصل در برخی از بیماران ممکن است باعث نفخ معده شود.

مقداری از کلسیم در لوله گوارشی جذب می شود ولی در حدود ۸۵ % آن مجدداً به صورت نمک های کلسیم دار مانند کربنات کلسیم دفع می گردد. به طور معمول در هربار، یک گرم کربنات کلسیم به عنوان آنتی اسید خورده می شود و غالباً همراه با آنتی اسیدهای دیگر به ویژه آنتی اسیدهای منیزیم دار تجویز می شود.

از کلسیت برای تهیه کلرید کلسیم ۲CaCl، برومید کلسیم۲CaBr ، یدید کلسیم ۲CaI و اکسید کلسیم CaO استفاده می شود که هریک دارای مصارف متعددی در صنایع داروسازی است. حتی برای تهیه داروهای دامپزشکی نیز کاربرد دارد.

از کلرید کلسیم ۲CaCl دارویی تهیه می کنند که در بدن تولید اسید می کند و در مواردی که یون کلسیم در بدن کم باشد، برای تأمین سریع کمبود آن از کلرید کلسیم استفاده می شود. از ترکیبات دارویی کلرید کلسیم در درمان عوارض حساسیت هایی مانند کهیر، تنگی نفس، خارش و سایر التهابات ناشی از حساسیت استفاده می گردد.

کلرید کلسیم باعث سرعت در انعقاد خون شده و برای جلوگیری از خونریزی های شدید استفاده می شود. به علاوه این ماده در درمان بی نظمی های ضربان قلب به عنوان مکمل به داروهای مربوط به نارسایی های قلبی افزوده می شود. از کلرید کلسیم برای درمان عوارض اسهال، استفراغ و در عرق کردن مسلولین نیز استفاده می گردد.

از برومید کلسیم۲ CaBr به عنوان ضد تشنج در درمان بیماری صرع استفاده می شود. این ماده در تسکین دردهای معده نیز تأثیر دارد.

از یدید کلسیم ۲CaI برای تهیه پمادهای ضدبیماری پوستی و ورم مفاصل مزمن استفاده می شود.

اکسید کلسیم CaO مصرف بسیاری در تهیه آب آهک دارد که برای از بین بردن زگیل و دمل مورد استفاده قرار می گیرد. آب آهک در مسمومیت های ایجاد شده با اسید سولفوریک و اسید اگزالیک به عنوان ضد سم کاربرد دارد.

کربنات کلسیم به صورت پودر ترکیبی کربنات کلسیم، پودر ترکیبی کربنات منیزیم و قرص ترکیبی کربنات منیزیم است. همچنین سوسپانسیون آلومینا، منیزیا و کربنات کلسیم ؛ قرص آلومینا، منیزیا و کربنات کلسیم مورد استفاده قرار می گیرد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در صنایع خودروسازی

برای تولید انواع  لاستیک، قطعات فایبر گلاس، داشبرد، رنگ خودرو، تهیه انواع قطعات فلزی، لنت ترمز و … کاربرد فراوان دارد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان مناسب برای صنعت حفاری نفت

در حفاری چاههای نفت و در ترکیبات سیال حفاری، از پودر میکرونیزه با خلوص ۸۵درصد و با مش ۳۲۵ استفاده میگردد. شرکت زمین کاو مفتخر است آمادگی  خود را جهت تأمین کربنات کلسیم مخصوص حفاری اعلام دارد.

  • کربنات کلسیم در مرکب چاپ

کربنات  کلسیم امولسیونی می تواند در ساخت انواع مرکب چاپ استفاده شود. نوع ریز دانه آن برای این منظور کاربرد بیشتری دارد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان مناسب جهت پرکنندگی

کلسیم کربنات یکی از پرکاربردترین مواد معدنی است که در صنایع کاغذ، پلاستیک ها، رنگ ها و پوشش ها هم به عنوان پرکننده و هم پوشش رنگی(به علت رنگ سفید مخصوصش) کاربرد دارد.

بیشترین کاربرد کربنات کلسیم خاکی و کربنات کلسیم ته‌نشینی (Precipitated) در کاغذ، پلاستیک و رنگسازی است. کاغذ از شبکه سلولزی تشکیل شده که فیبرهای آن با ذرات کانی دانه‌ریز پر می‌شود، موادی پوششی برای افزایش کیفیت چاپ برروی کاغذ در کاغذسازی استفاده می‌شوند که کربنات کلسیم می‌تواند۵۰-۵% آن را تشکیل دهند.

کربنات کلسیم می‌تواند به عنوان رنگدانه و کاهنده نیاز به پلیمر عمل کند، لذا در ورقه‌ها، لوله‌ها و پنجره‌های PVC، ۵ تا ۳۵% از ترکیب را به خود اختصاص می‌دهد. در رنگسازی ۳۵-۱۰% از حجم را امولسیون‌های آبی یا حلال‌ها را می‌تواند کربنات کلسیم شامل شود تا از مقدار TiO2 مصرفی بکاهد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان مواد پاک کننده

در جلادهنده و پاک کننده فلزات از کربنات کلسیم به عنوان عامل کمکی لخته ساز استفاده می شود.

  • پودر کربنات کلسیم معدن کاوان و آتش نشانی

برای تهیه پودرهای خاموش کننده آتش کاربرد های گسترده ای دارد.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در کابل

کربنات کلسیم در کابل پلی‌اتیلنی شبکه‌ای شده مورد استفاده قرار می‌گیرد. کربنات کلسیم را می‌توان در اکستروژن کابل‌های عایق و همراه با پلی اتیلن خالص استفاده کرد. ۳۵-۲۵% کربنات کلسیم را می‌توان بدون تأثیرات قابل ملاحظه بر روی خواص مکانیکی استفاده کرد. کربنات کلسیم برای تهیه روکش انواع سیم و کابل استفاده فراوانی دارد.

  • کربنات کلسیم در قالب گیری تزریقی

آمیزه‌ها یا مستربچ‌هایی که تا ۸۸% کربنات کلسیم دارند را می‌توان به راحتی پس از رقیق کردن توسط پلی پروپیلن خالص قالب‌گیری تزریقی کرد. استفاده تا مقادیر ۵۰% را می‌توان بدون تغییر در تنظیمات دستگاه فرآیند کرد.

مزایای عمده استفاده از کربنات کلسیم عبارتند از: سفتی بیشتر، جمع شدگی کمتر، دمای تغییر شکل حرارتی تحت بار بالاتر و زمان چرخه کمتر (به لطف هدایت حرارتی بالاتر) به همراه مقاومت ضربه مناسب

پلی‌پروپیلن پرشده توسط کربنات کلسیم به تدریج کاربردهای فراوانی را در صنایع مبلمان و لوازم منزل و همچنین در بخش خودرو پیدا کرده است. این آمیزه همچنین بازارهای جدیدی را به عنوان جایگزین پلی‌استایرن و ABS و در کاربردهای بدون نیازبه مقاومت خراشیدگی پیدا می‌کند.

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در صنعت غذایی و دارویی

در این صنایع پودر میکرونیزه بعنوان پرکننده و تولید آنتی بیوتیکها، ضداسیدها، دندانپزشکی استفاده میگردد و با خلوص ۱۰۰درصد جهت تولید لوازم آرایش و بعنوان پر کننده کاربرد دارد.

کربنات  کلسیم در صنایع غذایی به عنوان خنثی کننده اسیدیته مصرف می گردد و در ساخت آدامس نیز کاربرد دارد .

  • پودر کربنات کلسیم معدن کاوان و رنگ

به علت قیمت مناسب ، خصوصیات نوری و مکانیکی در صنعت رنگ از مصرف بالائی برخوردار است . کربنات کلسیم هر چه نرمتر باشد پوشش بهتربه رنگ  می دهد .

  • برتری های استفاده از کربنات کلسیم در رزین های پلی استر غیراشباع عبارتند ازکاهش هزینه مواد اولیه و بهبود ویژگی­های مکانیکی.
  • کربنات کلسیم پیک گرمازا را کاهش می­دهد، خواص­سطحی را بهبود می بخشد، جمع شدگی (انقباض) را به حداقل می­رساند و تنش های داخلی را کم می کند.
  • از آنجایی که فرآیند پخت رزینهای پلی استر، یک فرایند شیمیایی گرمازاست، تفاوت در ضریب انبساط حرارتی شیشه، رزین پلی استر غیراشباع و کربنات کلسیم منجر به ایجاد ترک های ریز در قطعه می شود. کربنات کلسیم تنها ماده معدنی مناسب برای این منظور است.
  • پر شدن فضاهای خالی توسط ذرات پرکننده (به جای رزین) باعث جابجایی بخشی از رزین شده و نهایتا به کاهش ویسکوزیته می انجامد. این امر می تواند با ترکیب مناسبی ا زکربنات کلسیم با دانه بندی درشت و ریز تامین شود.
  • تمایل به تشکیل رسوب عموما با کاهش اندازه ذرات کربنات کلسیم کاهش می یابد.
  • افزودن پرکننده به رزین باعث تغییر ویژگی های ماده می شود. از جمله این ویژگی ها می توان مشخصات مربوط به فرآیند، ویسکوزیته، دانسیته حجمی بهینه، میزان جذب روغن (OA)، واکنش پذیری را نام برد.
  • در این صنعت از پودر میکرونیزه به عنوان پرکننده(فیلر) استفاده می شود. مشخصات پودر مصرفی در این صنعت بشرح ذیل می باشد: میزان CaO بیش از ۹۷ درصد میزان Fe2O3  کمتر از ۱ درصد و درجه ریزی آن بیش از ۵۰۰ مش. بطور تقریبی مصرف پودر میکرونیزه در صنعت رنگ ایران ۲۲ درصد در نظر گرفته می شود.
  • کربنات کلسیم۳ Caco و بتن سازی

از کربنات کلسیم برای جلوگیری از خوردگی بتن نمونه برداری شده  توسط قلیاییهای موجود در آب ، استفاده می شود .

  • کربنات کلسیم معدن کاوان در صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی

به عنوان پرکننده انواع لوازم آرایشی و بهداشتی و سفید کننده کاربرد فراوانی دارد.  تولیدکنندگان پودر بچه و خمیر دندان از مهمترین مصرف کنندگان کربنات کلسیم هستند.

آهک را بیشتر بشناسیم

اکسید کلسیم (CaO) ماده اصلی تشکیل دهندهٔ آهک است که جسمی است سفید رنگ، که از پخته شدن سنگ آهک به دست می‌آید.

نام های دیگر آهک:

اکسید کلسیم معمولا با نام آهک زنده یا آهک پخته یا آهک آبندیده یا آهک نشکفته شناخته می‌شود و همان آهک خالص است و مصارف شیمیایی گسترده‌ای دارد.(نام دیگر آهک مرده ، آهک شکفته می باشد.)

خواص آهک:

این ماده سفید رنگ و جذب کنندهٔ رطوبت و دارای خاصیت قلیایی بوده و در دمای محیط دارای ساختاری کریستالی است. بیشتر کاربرد اکسید کلسیم در تولید سیمان می باشد. ماده‌ای ارزان قیمت بوده و هر دو نوع شیمیایی و معدنی آن مصارف زیادی دارد. اکسید کلسیم به مقدار ناچیز میتواند در آب حل شود

تاریخچه آهک:

آهک از جمله موادی است که کارآیی آن از دوران باستان، توسط بشر شناخته شده است و از آن در ساخت انواع بناها و برای اتصال محکمتر قطعات سنگ یا چوب بکار گرفته می‌شد.

زمان درازی است که ایرانیان شفته آهکی (ملات دوغاب آهک و خاک)، ساروج (ملاتدوغاب آهک و خاکستر) و ملات آهک آبی را می‌شناسند و با آنها ساختمان می‌سازند. پس از جنگ جهانی دوم، در کشورهای صنعتی هم برای پایدار کردن زمین، به ویژه برای پی سازی راه و جلوگیری از روییدن گیاه و رو زدن آب در بستر، شانه‌ها و دامنه‌های راه و خیابان‌های پرواز و ایستگاه‌های هواپیما، شفتهٔ آهکی مصرف می‌شود. با شفتهٔ آهکی پی سازی و آب بندی می‌کنند.

شناخت و استفاده از آهک در ایران از سه هزار سال پیش آغاز شده است. گورهای چمباتمه‌ای که در ناحیهٔ حسنلو پیدا شده دارای سه متر ژرفا بوده که از شفتهٔ آهک پر شده‌اند. تاریخ این تمدن به سده‌های هفتم و هشتم پیش از میلاد می‌رسد. کف کاخ‌های تخت جمشید از ملاتی سرخ رنگ که در آن آهک به کار رفته بود، پوشیده شده است.

سنگ آهک بدون شک یکی از قدیمی‌ترین موادی است که از زمان‌های دور مورد استفاده واقع شده است.‌‌ آهک زنده پس از بارندگی شکفته شده و به شیر آهک تبدیل می‌گشته و شیر آهک هنگام گرفتن جسم‌های پیرامون خود را به همدیگر چسبانیده است‌. علاوه بر این، به استفاده آهک در ساروج (ملات آهک و خاکستر‌) در سازه‌های بسیار قدیمی از جمله زیگورات چغازنبیل و …می‌توان اشاره کرد.

تبدیل آهک زنده به آهک مرده (هیدراته)

هرگاه بر روی کلسیم اکسید (آهک زنده) آب ریخته شود، بر اثر واکنش با آب، گرما ایجاد می‌کند که موجب بخار شدن قسمتی از آب می‌شود. در این عمل، آهک بر اثر جذب آب، متورم شده، سپس به‌صورت گرد سفیدی در می‌آید که اصطلاحاً آهک مرده نامیده می‌شود (زیرا در تماس با آب، دیگر واکنشی از خود نشان نمی‌دهد)، این عمل را شکفته شدن آهک نیز می‌گویند. آهک یا آهک زنده یا آهک آب ندیده یا آهک نشکفته، خیلی تند با آب ترکیب می‌شود و آهک شکفته یا آهک آب دیده یا آهک کشته می‌گردد. به آهک هیدراته (Hydrated lime) ، آهک شکفته نیز می گویند. آهک زنده در برابر هوا و رطوبت ناپایدار است و از این روی نمی توان آن را مدتی دراز نگهداری کرد . آهک هیدراته را می توان مدتی طولانی انبار نمود.آهک شکفته در گرمای ۴۰۰ درجه وفشار یک بار (اتمسفر)، آب شیمیایی خود را پس می‌دهد و به آهک زنده و آب تبدیل می‌شود. آهک زنده را به روش تر، یا خشک، یا با بخار آب شکفته می‌کنند

آب آهک:

هر گاه مقداری آب به آهک مرده اضافه شود، به شیر آهک تبدیل می‌شود که اگر آن را صاف کنیم، محلول زلالی که در حقیقت محلول سیرشده کلسیم هیدروکسید در آب است، حاصل می‌شود که به آب آهک موسوم است. آب آهک کاربردهای بسیاری در صنایع شیمیایی دارد. مثلاً در تهیه سدیم هیدروکسید، آمونیاک، هیدروکسید فلزات، پرکلرین و به‌ویژه در استخراج منیزیم از آب دریا بکار می‌رود.

ویژگی‌های آهک

– آهک خالص سفید رنگ است ولی وجود ناخالصی‌ها می‌تواند تا حدودی باعث تغییر رنگ آن شوند‌، چنانچه ناخالصی‌های سنگ آهک، کربنات منیزیم باشد آن را سنگ آهک دولومیتی می‌نامند و از پختن آن آهک منیزیومی حاصل می‌شود. هر‌گاه ناخالصی سنگ آهک مواد رسی و سیلیسی باشد‌، از پختن آن بسته به مقدار ناخالصی‌، آهک نیمه آبی یا آهک آبی تولید می‌شود.

-وزن ویژه آن ۰۸/۳ تا ۳۰/۳ می‌باشد که بستگی به درجه گرمای پختن سنگ آهک دارد .

-آهک بلوری به شکل مکعب بی‌رنگ با ته رنگ زرد است.

-در گرمای بیش از ۱۰۰۰ درجه، آهک اندکی جمع می‌شود و سطح رویه اش کمی کاهش می‌یابد.

-آهک در گرمای ۲۵۸۰ تا ۲۷۵۰ درجه و فشار یک بار (اتمسفر) آب می‌شود.

-درجه سختی آن به ۳ تا ۴ می‌رسد.

-هر گاه گرد آهک را در گرمای ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ درجه نگاه دارند، دانه‌های آن به همدیگر می‌چسبند و بلور می‌گردند که کم‌کم دانه‌های بلور شده درشت می‌شوند

-نور: هنگامی که آهک در حدود ۲۴۰۰ درجه سانتیگراد حرارت ببیند نوعی درخشش از خود ایجاد می کند. این تولید نور به نور آهک شهرت دارد و تا قبل از اختراع الکتریسیته کاربرد داشته است.

مزایای استفاده از آهک

‌کاهش نفوذپذیری ملات‌ها و اندودها به آب‌، کاهش جمع شدگی ناشی از خشک شدن ملات و ثابت ماندن حجم آن پس از گرفتن و سخت شدن از محاسن افزودن آهک به ملات‌های سیمانی است‌. کاهش زمان خشک شدن مخلوط در نواحی مرطوب‌، کاهش میزان انقباض و انبساط خاک بر اثر رطوبت‌، تسریع در شکستن کلوخه‌های خاک رسی‌، افزایش مقاومت‌، کاهش نفوذ رطوبت و افزایش دوام و پایایی خاک از جمله مزایای استفاده از آهک بشمار می‌رود.

طرز تهیه شفته آهک

جهت تهیه شفته آهک، پودر آهک را با خاک مخلوط کرده و آن را مرطوب می‌کنند‌. بدین صورت که آهک و خاک را درون حوضچه‌های مخصوصی درون آب ریخته حدود ٣ شبانه روز به همان حال نگهداری می‌کنند. آهک داخل آب شکفته شده و به اصطلاح باز می‌شود. تجربه نشان داده، جهت جلوگیری از تورم بهتر است حداقل ٣ شبانه روز آهک و خاک درون آب بماند و پس از آنکه در این مدت واکنش‌های خود را مهار کرد (یک سری واکنش‌های شیمیایی در آن انجام شد‌) به مصرف مورد نیاز رسانده شود‌. این روش تهیه جهت جلوگیری از ظاهر شدن پتانسیل‌های نهفته‌، تورم‌زایی و جلوگیری از تشکیل سولفات‌ها است. لازم به یادآوری است که ساختن شفته آهک با خمیر آهک یا گرد آهک شکفته و مخلوط نمودن آن با خاک به منظور دستیابی به شفته آهکی مرغوب مجاز نیست. مصرف دوغاب آهک باعث می‌شود که دوغاب به راحتی دور دانه‌های خاک را اندود نموده، واکنش یکنواخت میان رس و دوغاب پدید آید.

کاربرد آهک

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در آسفالت: تزریق دوغاب آهک شکفته یکی از روش‌هایی است که برای اصلاح و ترمیم بزرگراه‌ها و جاد‌ه‌ها‌، در نقاطی که خاک زیر آسفالت رسی بوده و امکان نشت داشته باشد‌، استفاده می‌شود‌، با تزریق دوغاب آهک، خاک رس ناحیه مورد نظر به شفته آهکی تبدیل میشود. یکی از روش‌های تزریق دوغاب آهک این است که سطح رویه آسفالتی را سوراخ کرده و با فشار‌، آب آهک را در زیر لایه آسفالتی راه تزریق کنند‌‌. روش دیگر استفاده از سوراخ‌هایی به قطر ١۵ تا ٢٢ سانتیمتر و عمق ۵٠ تا ٧٠ سانتیمتر بر روی جاده خراب شده است.

‌گرد آهک شکفته را داخل سوراخ‌ها ریخته و به آن آب اضافه می‌کنند و آن را مخلوط می‌نمایند تا خمیر دوغاب تشکیل شود. خاک خارج شده از سوراخ را دوباره داخل آن ریخته و یک لایه قیر روی آن می‌کشند.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: ملات‌های بنایی‌، گچ بری‌ها و گچ کاری‌ها

آهک به عنوان ترکیب اصلی در ملات‌های بنایی برای قرن‌هاست که بکار می‌رود. این کاربرد مهم هم در کاربردهای امروزی هم قدیمی به چشم می‌خورد‌. ملات‌های ساخته شد ه با آهک و سیمان قابلیت کاری بالایی همراه با قدرت فشاری و نفوذپذیری اندک در مقابل آب دارند‌. آهک یک جزء اصلی در گچ بری‌های داخلی و خارجی و گچ کاری‌ها است. استحکام‌، دوام و قابلیت کاری این پرداخت‌ها را افزایش می‌دهد. همه این کاربردهای آهکی بوسیله کاربردهای ASTM و استانداردهای مربوطه حمایت می‌شوند.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: آهک آب خورده برای کاربردهای بنایی

آهک هیدراته یا آب خورده نوع S یک محصول با خلوص بالا و سفید و مرغوب است‌. ملات و یک محصول صرفاً آمریکایی با شرایط سختی بیشتر جهت کار بنایی است. ‌

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: عملکرد در کاربردهای بنایی مدرن

تحقیقات عملکرد ملات‌های آهک – سیمان را با عملکرد ملات‌های سیمان بنایی مقایسه می‌‌کند. که از سنگ آهک و سایر افزودنی‌ها بجای آهک آب زده استفاده می‌کند.‌ ملات‌های سیمان – آهک اتصال و چسبندگی و قدرت برشی بالاتری داشته و همچنین نشتی آب کمتری را نشان می‌دهد.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: عملکرد در کاربردهای بنایی تاریخی

بخش اعظم بنایی تولید شده قبل از ابتدای قرن بیستم از ملات شن – آهک استفاده می‌نمود. الاستیسیته ملات‌های محتوای آهک بالا امکان انبساط و انقباض دیوارهای بنایی تاریخی را بدون وارد آمدن خسارت بر واحدهای بنایی فراهم می‌کند.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: سایر کاربرد‌های آهک در ساختمان سازی

آماده سازی سایت – آهک می‌تواند برای خشک کردن سایت‌های مربوط بکار رود‌. آهک می‌تواند با خاکهای رس در خاک واکنش داده تا مبنایی پایدارتر را برای ساختمان سازی فراهم کرد.

بتن هوازده اتوکلا و – آهک همچنین در تولید محصولات بتنی سلولی سبک وزن‌، مانند بتن هواخورده اتوکلاوی بکار می‌رود که می‌تواند بصورت بلوک یا واحدهای بنایی عظیم یا سنگ‌های عایق شکل بگیرد. سایر محصولات بتنی – آهک هیدراته می‌تواند به مخلوط بتن در ساخت بلوک و سایر محصولات بتنی اضافه شود تا محصول متراکم‌تر و مقاوم در برابر آب تو‌لید نماید‌. با اضافه کردن پلاستیسیته بیشتر‌‌، مخلوط‌، آهک همچنین محصولات بتنی را با لبه‌های دقیق‌تر ساخته، انعکاس را بهبود داده و باعث کاهش زیان از طریق شکستگی می‌شود.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: آجر سیلیکات کلسیم

آجر سیلیکات کلسیم در ساختما‌ن سازی و بنایی استاندارد مانند آجر رسی بکار می‌رود. ماسه با آهک کلسیم بالا در حالت مرطوب مخلوط شده و سپس بصورت آجر قالبگیری شده و اتوکلاو می‌شود. آهک با سیلیس واکنش داده و سیلیکا‌ت‌های هیدر‌اته کلسیم پیچید‌ه‌ای را شکل می‌دهد که آجر را به هم متصل نموده و پایداری ابعادی بالایی را فراهم می‌کند. آهک جهت ا یجاد بلوک آهک – ماسه تو خالی و ساخت لوله نیز بکار می‌رود‌‌.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان در ساختمان سازی: مواد عایق

برخی مواد عایق‌، که بصورت یونیت‌های قالبگیری می‌شوند حاوی سیلیس و آهک هستند. آهک به عنوان عامل پیوند عمل کرده با سیلیس حاضر در مخلوط واکنش داده و سیلیکا‌ت‌های کلسیم را شکل می‌دهد. واکنش سیلیکات – آهک نیز در ساخت عایق بکار می‌رود.

  1. ‌ کاربرد آهک معدن کاوان در صنعت ساخت :تهیه سیمان‌

مهمترین عناصر تشکیل دهنده سیمان عبارتند از خاک رس و آهک زنده (Cao) به میزان ۶۰ تا ۷۰ درصد که برای تهیه آهک زنده سنگ آ‌هک را وارد کوره می‌کنند و پس از حرارت دادن به آن دی اکسید کربن از آن خارج شده و ‌ آهک زنده باقی می‌ماند.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنعت ساخت :سیمان پرتلند آهکی

این نوع سیمان شامل ۶ تا ٢٠ درصد آهک است. با توجه به نرمی زیاد این نوع سیمان و همچنین وجود آهک ویژ‌ه‌ای در سیمان‌، دارای خصوصیات و برتری‌هایی نسبت به سیمان پرتلند معمولی شده که بطور مختصر به آنها اشاره می‌شود.

-نفوذناپذیری و مقاومت اولیه بیشتر

-کاهش نسبت آب به سیمان در بتن تازه و آب انداختگی کمتر در بتن

-روانی و شکل پذیری بهتر

-دوام بیشتر در برابر تغییرات دما

-رنگ روشن‌تر و سطح صا‌ف‌تر بتن

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنعت ساخت :آجر ماسه سنگی

آجر ماسه سنگی از ترکیب ماسه سیلیسی و آهک، تحت فشار پخته می‌شود و در نتیجه ماده سخت و مقاوم هیدروسیلیکات کلسیم تولید میشود و بسته به مواد اولیه بکار رفته می‌تواند مقاومتی حدود ۵٠٠ کیلوگرم بر سانتیمترمربع را تحمل نماید.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنعت ساخت :کاربرد آجر ماسه آهکی

-پی سازی

-کف‌ها

-دیوارهای حمال

-سقف

-نماسازی

-پیاده روها

خواص و مزایای آجر ماسه آهکی

-اقتصادی بودن

-مقاومت فشاری بالا

-عایق صوتی

-ابعاد یکسان

-رنگ یکنواخت

-عدم جذب آب و پیدایش شوره روی آجرهای نما

-دوام بیشتر نسبت به آجرهای رسی

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنعت ساخت :کاربرد آهک معدن کاوان در ایتونگ

‌معمو‌لاً سنگ آهک با دانه بندی ٠ تا ٩٠ میکرون در تهیه ایتونگ کاربرد دارد‌. ایتونگ از پودر سیلیس‌، پودر آهک، سیمان و پودر آلومینیوم تولید میشود و جز مصالح ساختمانی است که از شبکه‌های بتنی مختلف تشکیل شده است و ٨٠ درصد آن را منافذ هوا و ٢٠ درصد، از مصالح سنگی و سخت تهیه شده است‌. سپس باید طوری ساخته شود که با ماشین وزن کم‌، مقاومت کافی را در برابر وزن و فشار اعمال شده دارا باشد.

خواص

-عایق حرارتی

-نصب سریع و آسان

-غیر قابل احتراق

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنعت ساخت :استفاده از شفته آهکی جایگزین خاکریزی پشت ساز‌ه‌ها

در مور د متراکم کردن خاکریزی پشت سازه‌‌های کوچک هیدرولیکی استفاده از غلطک‌های ماشینی نیاز به اضافه کردن عرض پی کنی دارد و در ضمن ممکن است باعث صدمه زدن به سازه شود‌. همینطور متراکم کردن خاک به روش دستی در لایه‌های به ضخامت ۱۰ الی ۱۵ سانتیمتر زمان زیادی را می‌طلبد و احتیاج به آزمایشاتی از قبیل تراکم‌، تست اتربرگ و … دارد. بنابراین هر دو روش از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیستند.

در این گونه موارد استفاده از شفته آهکی که قبلاً بصورت کامل شکفته شده و زیر نظر متخصص مجرب تهیه شده باشد‌، موجب تعدیل زمان اجرا و اقتصاد‌ی‌تر شدن پروژه می‌شود. باید توجه داشت در صورتی که آهک‌ به طور کامل شکفته نشده باشد باعث ایجاد حرارت و گاهی انفجار و صدمه زدن به سازه‌های بتنی می‌شود.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در کاغذ سازی:

از اکسید کلسیم در صنایع کاغذسازی برای بازیافت هیدروکسید سدیم از کربنات سدیم استفاده می شود.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در تولید گچ:

مردمان پیش از تاریخ از گچ پایه آهکی برای ساخت سرپناه استفاده می کردند که برخی از سازه های آن زمان هنوز پس از ۱۹ قرن پابرجاست.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنایع شیمیایی و قدرت:

از اکسید کلسیم برای حذف دی اکسید گوگرد از اگزوز در فرایندی معروف به گوگرد زدایی گاز دودکش استفاده می شود.

نوعی مصرف برای اهک در یکی دو دهه قبل به وجود امد که هم سرگرم کننده بود و هم خطرناک

به دلیل واکنش سریع اهک با اب اهک را در بطری های پلاستیکی نوشابه می ریختند و با مقداری اب گرم مخلوط میکردند بعد از ده دقیقه گاز حاصله از واکنش اب و اهک بطری را فشرده و منفجر میکرد (اخطار) این کار را هرگز امتحان نکنید.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در صنایع فولاد:

تا پیش از سال ۱۹۶۰ آهک به عنوان کمک ذوب در فولاد سازی و همراه با دیگر مواد و به روش کوره روباز (Open Furnance) ، استفاده می شده است. میزان آهک مصرف شده برای تهیه یک تن فولاد حدود ۱۳ کیلوگرم است. از سال ۱۹۶۰ به این سو و با رواج روش کوره های بازی اکسیژنی (BOF) Basic Oxygen Furnance ، فقط از آهک به عنوان کمک ذوب استفاده می شود و میزان آهک مصرفی به حدود ۵۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم در تن افزایش یافته است. مقدار آهک مصرفی برای صنایع فولاد از حدود ۴/۱ میلیون تن در سال ۱۹۶۱ به ۱/۸ میلیون تن در سال ۱۹۷۹ افزایش یافته است .در امریکا بر آهک زنده حدود ۱۰ تا ۳۰ درصد اکسید منیزیم زنده می افزایند. گوگرد و فسفر از عناصر مزاحم شمرده می شوند و به این دلیل است که میزان آنها در سنگ آهک باید ناچیز باشد. نقش آهک علاوه بر کاهش دمای ذوب، به عنوان جداکننده و جمع کننده عناصر زاید و از جمله گوگرد،فسفر، آلومینیوم و سیلیس و با افزایش آن به سرباره نیز اهمیت دارد.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در متالوژی:

برای ذوب کردن کانسنگ برخی از فلزات نظیر مس از آهک استفاده می کنند. آهک علاوه بر کاهش دمای ذوب موجب جذب گاز SO2 می گردد. در فلوتاسیون مواد معدنی از آهک به عنوان کنترل کننده PH محلول استفاده می شود. در بیشتر روشهای استخراج منیزیم از آب دریا، آهک نیز به کار می رود. در تهیه آلومینیوم به روش بایر، میزان قابل توجهی آهک مصرف می گردد. در استحصال طلا به روش سیانوراسیون نیز آهک را به کار می برند.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در مصارف بهداشتی -بهبود کیفیت آب آشامیدنی :

بی کربنات موجود در آب با افزودن آهک راسب شده و موجب کاهش سختی آب می گردد. برای استریل کردن آب به کمک آهک، نخست PH آب را برای مدتی از ۳ تا ۱۰ ساعت و در حدود ۵/۱۱ تثبیت می کنند. سپس با وارد کردن گاز CO2 سطح PH آب را به میزان استاندارد (۵/۷ = PH ) کاهش می دهند. بخش اعظم آهک به صورت لجن ته نشست می گردد. آهک همچنین موجب راسب شدن ترکیبات فسفاته و نیتروژن می گردد.

-کنترل PH پسابها و راسب کردن مواد زاید.

-خنثی کردن پسابهای اسیدی کارخانه ها

-کنترل آلودگی هوا، در کارخانه های ذوب فلزات و نیز به عنوان جذب کننده گازهای سمی نظیر HCl , HF , SO2 و … از آهک استفاده می کنند.

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در مصارف شیمیایی

-•در تهیه کربنات و بی کربنات سدیم به یک تن کربنات سدیم در حدود ۷۰۰ کیلوگرم آهک نیاز است.

-•تهیه کاربید کلسیم: مخلوط آهک و کک در کوره الکتریکی و دمای ۳۰۰۰ تا ۳۴۰۰ درجه سانتی گراد به کاربید کلسیم تبدیل می شود. برای تهیه یک تن کاربید کلسیم به حدود یک تن آهک احتیاج است. از کاربید کلسیم به منظور تولید گاز استیلن (C2H2) استفاده می شود. هم اینک، گاز استیلن را از گاز اتیلن تهیه می کنند و این روش از کاربید کلسیم مناسبتر است.

-•مواد شیمیایی آلی:برای تهیه ترکیبهای اتیلن و پروپیلن، گلیکولها، نمکهای آلی کلسیم دار و همچنین تصفیه و تغلیظ اسید سیتریک و گلوگز، به آهک نیاز است.

-•تهیه منیزیم از آب دریا، تهیه نمک طعام و حشره کشها و مواد رنگی

  1. کاربرد آهک معدن کاوان در کاغذ سازی:

در صنعت کاغذ سازی به منظور تهیه پالپ سولفات، استفاده دوباره از کربنات سدیم و تهیه هیپوکلریت کلسیم که خاصیت سفید کنندگی دارد از آهک استفاده می کنند.

  • کاربرد آهک معدن کاوان در داروسازی :

کربنات کلسیم در آب معمولی تقریبا نامحلول و در آبی که مقداری دی اکسید کربن داشته و یا نمک های آمونیومی آن زیاد باشد به آرامی حل می شود. در الکل تقریبا نامحلول بوده و در اسید استیک و اسید کلریدریک و اسید نیتریک می جوشد.

کربنات کلسیم خاصیت آنتی اسیدی دارد و در نواقص کلیوی و درمان استئوپروزیس به کار رفته و مکمل کلسیم است. کربنات کلسیم در بیماران مبتلا به هیپرفسفاتمی همراه با نقص کلیوی توصیه می شود زیرا با پیوستن به فسفات مانع جذب بیشتر فسفات از طریق معده و روده می گردد .

کربنات کلسیم در داروهای هومئوپاتی Homoepathic  نوعی دارو درمانی  و در افزودنی های خوراکی هم کاربرد دارد . به علاوه با توجه به دارا بودن خاصیت جذب سطحی ، در داروهای ضداسهال نیز به کار می رود .

کربنات کلسیم با اسید معده به صورت کلرید کلسیم درآمده و گاز دی اکسید کربن حاصل در برخی از بیماران ممکن است باعث نفخ معده شود. مقداری از کلسیم در لوله گوارشی جذب می شود ولی در حدود ۸۵ درصد آن مجددا بصورت نمک های کلسیم نظیر کربنات کلسیم دفع می گردد.

به طور معمول در هربار ، یک گرم کربنات کلسیم به عنوان آنتی اسید خورده می شود و غالباً همراه با آنتی اسیدهای دیگر به ویژه آنتی اسیدهای منیزیم دار تجویز می شود.

از کلسیت برای تهیه کلرید کلسیم CaCl2 ، برومید کلسیم CaBr2 ، یدید کلسیم CaI2 و اکسید کلسیم CaO استفاده می شود که هریک دارای مصارف متعددی در صنایع داروسازی حتی برای تهیه داروهای دامپزشکی نیز کاربرد دارد .

از کلرید کلسیم CaCl2 دارویی تهیه می کنند که در بدن تولید اسید می کند و در مواردی که یون کلسیم در بدن کم باشد ، برای تأمین سریع کمبود آن از کلرید کلسیم استفاده می شود . از ترکیبات دارویی کلرید کلسیم در درمان عوارض حساسیت هایی مانند کهیر ، تنگی نفس ، خارش و سایر التهابات ناشی از حساسیت استفاده می گردد .

کلرید کلسیم باعث سرعت در انعقاد خون شده و برای جلوگیری از خونریزی های شدید استفاده می شود . به علاوه این ماده در درمان بی نظمی های ضربان قلب به عنوان مکمل به داروهای مربوط به نارسایی های قلبی افزوده می شود . از کلرید کلسیم برای درمان عوارض اسهال ، استفراغ و در عرق کردن مسلولین نیز استفاده می گردد .

از برومید کلسیم CaBr2 به عنوان ضد تشنج در درمان بیماری صرع استفاده می شود . این ماده در تسکین دردهای معده نیز تأثیر دارد.

از یدید کلسیم CaI2 برای تهیه پمادهای ضدبیماری پوستی و ورم مفاصل مزمن استفاده می شود .

اکسید کلسیم CaO مصرف بسیاری در تهیه آب آهک دارد که برای از بین بردن زگیل و دمل مورد استفاده قرار می گیرد . آب آهک در مسمومیت های ایجاد شده با اسید سولفوریک و اسید اگزالیک به عنوان ضد سم کاربرد دارد.

ترکیبات کلسیم فوق الذکر در تهیه داروهای دامپزشکی نیز مصارف گسترده ای دارد.

کربنات کلسیم به صورت پودر ترکیبی کربنات کلسیم ، پودر ترکیبی کربنات منیزیم و قرص ترکیبی کربنات منیزیم است . همچنین سوسپانسیون آلومینا ، منیزیا و کربنات کلسیم ، قرص آلومینا ، منیزیا و کربنات کلسیم و قرص کربنات کلسیم از نمونه های دیگر فرآورده های دارویی کربنات کلسیم است.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان جهت تهیه قند از نی‌شکر:

در تهیه قند و شکر ، از آهک برای تصفیه و جداسازی ترکیبات فسفاته و اسیدهای آلی استفاده می شود. در کارخانه هایی که از چغندر استفاده می کنند به ازای هر تن شکر، ۲۵۰ کیلوگرم آهک و در کارخانه هایی که از نیشکر تغذیه می شوند، برای تهیه هر تن شکر ، ۲ تا ۷ کیلوگرم آهک به کار می گیرند.

  1. استفاده از آهک معدن کاوان به عنوان پرکننده

بیشترین کاربرد کربنات کلسیم خاکی و کربنات کلسیم ته‌نشینی (Precipitated) در کاغذ، پلاستیک و رنگسازی است. کاغذ از شبکه سلولزی تشکیل شده که فیبرهای آن با ذرات کانی دانه‌ریز پر می‌شود، موادی پوششی برای افزایش کیفیت چاپ برروی کاغذ در کاغذسازی استفاده می‌شوند که کربنات کلسیم می‌تواند۵۰-۵% آن را تشکیل دهند.

کربنات کلسیم می‌تواند به عنوان رنگدانه و کاهنده نیاز به پلیمر عمل کند، لذا در ورقه‌ها، لوله‌ها و پنجره‌های PVC، ۵ تا ۳۵% از ترکیب را به خود اختصاص می‌دهد. در رنگسازی ۳۵-۱۰% از حجم را امولسیون‌های آبی یا حلال‌ها را می‌تواند کربنات کلسیم شامل شود تا از مقدار TiO2 مصرفی بکاهد.

  1. آهک معدن کاوان مورد استفاده در نسوز

به عنوان ملات، روکش داخل ساختمان و در شیشه سازی به عنوان کمک ذوب از آهک بهره می گیرند. در دیرگدازهای دولومیتی آهک نیز به کار می رود. در تهیه سیمان نیز آهک، ماده اصلی و عمده را تشکیل می دهد.

  1. آهک معدن کاوان در صنعت شیشه

دو ترکیب اصلی که در ساختن شیشه اهمیت بیشتری دارند‌، عبارتند از آهک و کربنات دو سود و سیلیس و پتاس و اکسید سرب و سیلیس است.

  • آهک معدن کاوان در کشاورزی:

برای کنترل PH آب از آهک استفاده می کنند.

تثبیت بستر کانال و پایدار نمودن زمین بستر راه

جلوگیری از حمله ریشه درختان مختلف به لاینینگ کانال و تخریب آن

پر کردن درز و دوختن لایه‌های خاک‌

  1. آهک معدن کاوان در صنایع نفت:

برای خنثی کردن ترکیبات آلی سولفورها، بی اثر ساختن گاز SO2 و تهیه گریس مخصوص از آهک استفاده می شود.

  1. آهک معدن کاوان در چرم سازی

برای جدا کردن مو یا پشم از پوست حیوانات از آهک بهره می گیرند.

  1. آهک معدن کاوان در بیو دیزل:

در تولید سوخت زیستی بعنوان یک قلیا کاربرد دارد.

  • آهک معدن کاوان در صنایع پتروشیمی:

ترکیبی از آهک و فنولفتالین در منابع ذخیره آب پتروشیمی ها برای تشخیص pH آب مورد استفاده قرار می گیرد.

  1. دیگر مصارف آهک معدن کاوان:

-کربنات کلسیم عامل احیا در استخراج فلزاتی چون اورانیوم، زیرکونیم ، توریوم و بریلیم است.

-به عنوان اکسیژن زدا، سولفورزداDesulfurization یا کربنی شدن Decarburization برای انواع آلیاژهای آهنی و غیر آهنی استفاده می گردد.

-به عنوان عامل آلیاژی در تولید آلومینیوم، بریلیم ، مس، سرب و آلیاژهای منیزیم استفاده می شود.

-به عنوان عامل احیا برای بریلیم

-آب زدایی(Dehydrating) انواع روغن ها و نفت

-لوله ها و استوانه های خلاء

-کلسیم یک جزء سازنده لازم صدف ها، استخوانها، دندانها و ساختارهای گیاهی است.

کائولن و بالکلی را بیشتر بشناسیم

تاریخچه کائولن

واژه کائولن از سلسله جبال بلند کائولینگ به معنی قله مرتفع در ناحیه جیان کسی در کشور چین گرفته شده است که از خاک چینی سفید رنگ تشکیل شده است.

در اواسط دوران تانگ، قبل از میلاد مسیح، صنعتگران چینی قدم های نخستین را در تصفیه و پاک نمودن مواد اولیه جهت تولید کالاهایی برتر و عاری از نقص برداشته بودند. این تحولات ابتدا منجر به ساخت برخی ظروف سفالین با سنگ‌نما به رنگ سفید شد که در تهیه آنها از خاک کائولن استفاده می‌گردید. آمیختن فلاسپات ها با کائولن منجر به تهیه ظروف مزبور گردید. که نوع بدنه آنها از استحکام، سفیدی متمایل به زرد و شفافیت متوسطی برخوردار بوده است.

بعلت استقبال فراوان از این ظروف، عرضه آنها در بازارهای جهانی افزایش پیدا کرد. اولین کارخانجات صنعتی ظروف پرسیلن یا چینی در چینگ ـ ته ـ چن تأسیس شد که صدها سال در این زمینه فعالیت می‌کردند. یکی از کشفیات قابل توجهی که در آن زمان حاصل گردید و بعدها مورد تقلید و دوباره سازی سایر صنعتگران قرار گرفت. استفاده از کبالت بخاطر رنگ آبی حاصل از آن در ترسیم نقوش بر روی ظروف مزبور بود. کبالت قبلاً بوسیله ایرانیان بر روی ظروف سفالین مورد استفاده قرار گرفته و از طریق آنها نیز به صنعتگران چین منتقل شده بود. بطور کلی تمام مراحل ساخت، اصول اولیه و فرمول چگونگی تهیه چینی آلات همیشه نزد چینیان مخفی نگهداشته می‌شد و آن ها همواره این اسرار را بصورت گنجی پاسداری می‌کردند.

کشور ژاپن را نیز از دیر زمان می‌توان جزء یکی از اولین و بزرگترین تولید کنندگان کالاهای پرسیلن (چینی‌آلات) محسوب نمود. محصولات این کشور همیشه به تعداد فراوان و با مرغوبیتی متوسط در سطح جهان عرضه می‌شده است. فرآورده‌های ژاپن اغلب از نقوش و فرمهای تقلیدی برخوردار بودند و گرچه از جهات تکنیکی در سطح عالی قرار داشتند ولی به لحاظ عدم ابتکار تولیدات نامحدود، محصولات چینی این کشور به لحاظ اهمیت در دوره دوم جهانی قرار دارد.

در چین سفرهای مارکوپلوو دیگران قطعاتی از چینی‌های ساخت وارد اروپا گردید. در آن زمان اروپائیان ظروفی خشن و ابتدائی تولید می‌کردند که پس از مشاهده قطعات چینی کوشش فراوانی در ساختن ظروف چینی بکار بردند. صنعتگران اروپائی با اضافه کردن گرد شیشه به خاکهای سفید رنگ سعی نمودند که محصولات چینی مشابه محصولات کشور چین را تولید نمایند ولی این کشف تا سال ۱۷۰۹ که مقارن با شروع تحولات صنعتی در اروپا می‌باشد، بوقوع نپیوست.

در آن زمان یعنی اواخر قرن ۱۸ میلادی سفالگران با تجربه پی می‌بردند که تمام رازها در ترکیب کائولن، سیلیس و فلدسپات نهفته است و گفته می‌شود که این کشف برای اولین بار توسط بانگر که شاگرد یک دوافروش آلمانی بود انجام گرفته است، ولی امروزه این کشف را به گرافونت شرینهاس نسبت می‌دهند. در برخی نوشته‌ها به چگونگی روش ساخت چینی و ورود آن بصورت مخفیانه به اروپا توسط میسیونرهای مذهبی اروپائی اشاره شده است. این کشف به سرعت در تمام اروپا اشاعه پیدا کرد و کارخانجات چینی سازی در سرتاسر این قاره احداث گردید.

در انگلستان خاک سفیدی که از منطقه کورنوال استخراج می‌شود پرسیلن ادت به معنی خاک چینی می‌نامند. در طی سالهای اخیر همراه با گسترش دانش و کشف خواص گوناگون کائولن، این ماده جایگاه خاصی در صنعت کسب کرده و امروزه بعنوان ماده اولیه اصلی یا جنبی و کاتالیزور در بسیاری از صنایع استفاده می‌گردد.

کائولن در ایران نیز از دیر باز مورد توجه بوده و آثار حفریات قدیمی از قبیل تونل و گودالهای متعدد، حکایت بر شناخت آن نزد پیشینیان ایران زمین دارد. تاریخ معدنکاری بر روی کائولن در ایران به درستی معلوم نیست. در قرن نهم این اشیاء در بین ایرانیان بسیار رایج بوده و سفالگران سلاجقه و صفویه سعی فراوان در بازسازی آنها کردند. در عصر صفویان تعدادی از صنعتگران چینی نیز جهت تعلیم و آموزش به ایران آمدند ولی از این آموزش نتایج مطلوبی حاصل نشد. بجز آنکه ایرانیان بشدت تحت تأثیر نقوش و رنگهای هنرمندان چینی قرار گرفتند. از آن به بعد بتدریج پی به اهمیت و خواص کائولن بردند و در صنایع مختلف از آن استفاده کردند.

مشخصات کائولن

کائولن یک اصطلاح اقتصادی است که برای کانسارهای رسی تقریباً سفید به کار می رود و از نظر صنعتی به رسی هایی که دارای مقدار قابل توجهی کائولینیت باشند،اطلاق می‌شود. این کانسارها اغلب شامل کانی کائولینیت و یا فرآورده های بدست آمده از آن می باشند. در گذشته اصطلاح خاک چینی به عنوان مترادف کائولن استفاده می شد. نام کائولن از کلمه کائولینگ چینی به معنای تپه سفید مشتق شده است که از آن خاک کائولن استخراج می شده است.

کائولن از مجموعه کانیهای رسی بوده و فرمول شیمیایی آن H۴Al۲Si۲O۹ می باشد.کانی های کائولن شامل کائولینیت، دیکیت، ناکریت و هالوزیت می باشد. فراوان ترین کانی این گروه کائولینیت می باشد. همه این کانی ها جزء کانی های آلومینو- سیلیکات می باشند که در سیستم مونوکلینیک و یا تری کلینیک متبلور می شوند. از مهم ترین خصوصیات کانی شناسی رس های کائولن نرمی و عدم سایندگی آنها می باشد. سختی کائولن در مقیاس موهر در حدود ۲-۵/۲ می باشد. این نرمی در کاربردهای صنعتی آن یک مزیت محسوب می شود.

رس های کائولن اکثراً از آلتراسیون کانی های آلومینیوم سیلیکات در نواحی گرم و مرطوب بوجود می آیند. فلدسپات ها از جمله کانی های عمومی منشاء پیدایش آنها می باشد. پلاژیوکلاز فلدسپارها (سدیم یا پتاسیم) معمولاً در ابتدا کائولینه می شوند. فلدسپارهای پتاسیک به کندی آلتره شده و تولید کائولن های مخلوط با سریسیت دانه ریز، ایلیت یا هیدروموسکویت می کند.

کائولن یا خاک چینی به رنگ سفید بیشترین کاربرد را در تولید چینی و سرامیک دارد.

به طور خلاصه خصوصیات مهم کائولن، که مصارف متعدد آن را سبب شده است می توان به صورت زیر نام برد:

  1. از نظر شیمیایی در گستره وسیعی از تغییرات PH بدون تغییر می ماند.
  2. داشتن رنگ سفید که آن را به صورت ماده رنگی قابل استفاده می سازد.
  3. دارا بودن خاصیت پوششی بسیار خوب
  4. نرمی و غیر سایشی بودن آن
  5. قابلیت اندک هدایت جریان الکتریسیته و گرما
  6. قیمت ارزان

کائولن از نظر صنعتی به رس‌هایی که دارای مقدار قابل توجهی کائولینیت باشند اطلاق می‌گردد. کائولینیت، یک کانی رسی صفحه ای به رنگ های سفید (در حالت خالص) و خاکستری متمایل به زرد بصورت خاک رس بسیار نرم و ظریفی است که در اثر فشردن بین انگشتان خرد شده و پودر می‌گردد. سختی آن یک (در مقیاس موس) و در حالت متبلور به ۵/۲- ۲ می‌رسد. وزن مخصوص آن ۳gr/cm2.6 و نقطه ذوب ۱۷۸۵ درجه سانتی گراد می‌باشد.

کائولن از نظر کانی شناسی جزء گروه کانی های سیلیکات آلومینیوم آبدار است. فرمول عمومی کائولن H۴Al۲Si۲O۹ می‌باشد که دارای ۵/۳۹درصدAl۲O۳ ۳،/۴۶درصدSiO۲و۱۴درصد آب است.

این کانی به سهولت در آب و عموماً‌ در مایعات پراکنده می‌شود، نفود ناپذیر بوده و در حالت خشک مقدار زیادی آب از دست می دهد اما منبسط نمی‌گردد. همین خاصیت کائولن را از گروه اسمکتیت متمایز می‌نماید. خمیر آن با آب، شکل پذیر بوده و با پختن، شکل و رنگ آن تغییر نمی کند. در اثر دمیدن بر روی آن بوی خاک می‌دهد. شکستگی و کلیواژ آن قاعده‌ای کامل دارد و جلای آن تیره (خاکی) تا مرواریدی تیره می‌باشد. دارای لمس چوب و صابونی است و مزه خاک رسی دارد. قابلیت هدایت جریان الکتریسته و گرمای آن اندک است. انقباض طولی آن در ۱۳۰۰ درجه سانتیگراد از ۶ درصد تا ۱۷ درصد متغیر می‌باشد و در شیشه‌سازی این مقدار حتی به ۲۰ درصد هم می‌رسد. هنگام پخت به شدت منقبض می‌شود و رفتار آن در برابر دما عموماً‌ مرتبط به آب موجود در آن، خصوصاً‌ آب بشکه‌ای، بسیار قابل توجه است. بی آب شدن کانه‌های رسی از جمله کائولینیت عموماً در برابر دما، دگرگونی هایی را در ساختمان این کانه پدید می‌آورد.

چسبندگی یکی دیگر از خواص مهم فیزیکی کائولن است زیرا این ویژگی با درجه خلوص آن نسبت مستقیم دارد، یعنی هرچه درجه و میزان چسبندگی در کائولن بیشتر باشد به همان نسبت درجه خلوص کائولن نیز افزایش می‌یابد. کائولن مرغوب کائولنی است که اگر یک تکه از آن را به زبان بزنیم روی زبان بچسبد و این خود یکی از بهترین و ساده‌ترین روشهای تشخیص کائولن است. کائولن از نظرکانی شناسی جزء کانی های سیلیکاته آلومینیوم آبدار است.

کانیهای این گروه عبارتند از : کائولینیت، دیکیت، ناکریت و هالوزیت و همچنین متاهالویزیت و خاک نسوز می‌باشد.

از جمله خصوصیات اقتصادی مهم کائولن اندازه ریز ذرات آن می باشد. اغلب دیگر موادی که به عنوان رنگدانه، پرکننده، پوشش دهنده و روان ساز استفاده می شوند، باید به وسیله عملیات هزینه بر خردایش و آسیا کردن، کاهش اندازه داده و به پودر تبدیل شوند. علاوه بر هزینه بری، تقلیل اندازه آنها نیز تصادفی بوده و به طور غیرمنظم شکسته می شوند. کائولن از مجموعه های سستی از بلورهای ریز که بیشتر شکل و اندازه ثابتی دارند، تشکیل شده است و نیز اندازه مورد استفاده در صنعت کمتر از دو میکرون بوده و این یک مزیت اقتصادی برای آن محسوب می شود. بنابراین در صنعت نیز اندازه ذرات کائولن را بر حسب درصد وزنی ذرات کوچک تر از دو میکرون بیان می کند.

از خصوصیات شیمیائی دیگر کائولینیت آن است که در گستره وسیعی از تغییرات PH تغییر نمی‌کند ولی در اسید سولفوریک غلیظ حل شده، ژل سیلیسی از خود بجا می‌گذارد. گداخته آن در اسید کلریدریک نیز حل می‌شود.

یکی از مهم ترین خصوصیات صنعتی کائولن ماهیت شیمیایی خنثی آن می باشد. کائولن تحت شرایط شیمیایی صنعتی و در محدوده PH بین ۳ تا ۹ پایدار می باشد. بنابراین می تواند به راحتی به عنوان رنگدانه، پوشش و پرکننده با سایر ترکیبات استفاده شود.

کائولینیت در دمای ۳۰۰-۲۵۳ درجه سانتیگراد بخش زیادی از آب خود را از دست می‌دهد و در دمای ۶۵۰ درجه سانتیگراد تمامی ملکولهای آب موجود در شبکه ساختمانی آن بخار می‌شود. در دمای ۸۰۰ درجه سانتیگراد این عمل پایان می‌یابد و یک کانی به شکل نیمه بلورین بنام متاکائولن پدید می‌آید. مجموعه واکنش های فوق تا پایان این مرحله از نوع حرارت‌گیر است. چنانچه دما از ۸۰۰ درجه سانتیگراد بالاتر رود، ساختمان لایه‌ای کانه شکسته شد و دیگر توان جذب آب دوباره را ندارد. در دمای ۹۲۵ درجه سانتیگراد واکنش حرارت زایی آن آغاز می‌شود و در این مرحله با خارج شدن سیلیس از متاکائولینیت مازاد، ترکیب بصورت یک فاز شبکه اسپینل (۲SiO3 ,۳O۲Al2) درمی‌آید. سیلیس آزاد شده بصورت بی‌شکل (آمورف) و یا نیمه بلورین پدیدار می‌شود. به گونه‌ای که شناسایی آن با آزمایش دیفراکسیون اشعه ایکس امکان‌پذیر نمی‌باشد. در دمای حدود ۱۱۰۰-۹۵۰ درجه سانتیگراد این فاز شبه اسپینل شروع به شکسته شدن کرده و بخش زیادتری از سیلیس خود را آزاد می‌کند.

فرآورده پایانی این مرحله مولیتی است که احتمالاً‌ مقدار سیلیسی آن از ترکیب طبیعی مولیت بیشتر و سیلیس پدید آمده بصورت کریستوبالیت می‌باشد که امکان شناسائی آن با اشعه ایکس وجود دارد.

کانی‌های بدست آمده بصورت کریستوبالیت می‌باشد که امکان شناسائی آن با اشعه ایکس وجود دارد.

کانی‌های بدست آمده از واکنش‌های یاد شده با بالا رفتن دما ناپایدار می‌شوند و در این راستا همواره بسوی نوعی ناپایداری بیشتر می‌روند. از این رو در دماهای بالاتر از ۱۳۰۰ درجه سانتیگراد یا بیشتر از این مسیر تعادلی کانی‌های کامل شده و به مرحله پایداری می‌رسند. در این مرحلکه کانی مولیت بدون سیلیس مازاد پدید می‌آید. بنابر این فاز پایانی این فرآیندهای حرارتی شیمیایی، مولیت و کریستوبالیت می‌باشد که مقدار کمی کوارتز و بندرت تریدیمیت آنها را همراهی می‌کنند.

سنگ کائولین برحسب نوع پیوندهایش به دو گروه پیوند نرم و سخت تقسیم می‌شوند:

۱- کائولن دارای پیوندهای نرم که عمدتاً در صنایع کاشی‌سازی و چینی‌سازی و سرامیک‌سازی و مجمسه‌سازی مورد استفاده قرار میگیرند. پیوند در این کائولن فقط با هیدرات میسر است.

۲- کائولن دارای پیوندهای سخت که عمدتاً در صنایع لاستیک‌سازی و کاغذ‌سازی مصرف دارند. پیوند در این نوع فقط با کلسیم امکان‌پذیر است و اصطلاحاً‌ در چنین حالتی شبکه پر می‌باشد.

روش های اکتشاف کائولن

اکتشاف کائولن همانند اکتشاف هرکانسار غیرفلزی دیگر، شامل سه مرحله نمونه‌برداری، تجزیه و اندازه‌گیری کمیت‌های موردنیاز و بالاخره تحلیل داده‌ها، بخصوص مطالعه تغییر‌پذیری کمیت‌های موردنیاز درکل نهشته (کانسار) می‌باشد. سپس با حذف مناطقی که کیفیت مناسب را دارا نمی‌باشند، باید به محاسبه و تعیین ذخیره و نهایتاً رسم منحنی‌های عیار ذخیره پرداخت. دراینجا بحث عیار کمی پیچیده‌تر از عیار درکانسارهای فلزی است، زیرا درکانسارهای غیرفلزی، بخصوص در کانه‌های رسی، ترکیب شیمیایی و خواصی که می‌تواند مفید یا مضر باشند از پیچیدگی بیشتری برخوردار هستند، بنابراین منظور از عیار در اینجا حدود قابل قبول خواص کائولن می‌باشد. حال در ذیل به هریک از مراحل فوق‌الذکر می‌پردازیم:

۱) نمونه‌برداری

شکی نیست که به منظور طراحی بهینه نمونه‌برداری از یک کانسار کائولن، می‌بایستی قبلاً اطلاعاتی درمورد موقعیت کانسار بدست آورد و به درک صحیحی از موقعیت زمین‌شناسی آن دست یافت. بنابراین بخش بزرگی ژنز کانسار ضروری است. این امر از آن جهت با اهمیت است که می‌تواند ما را در شناخت تغییر‌پذیرهای اولیه و کمیت‌های مهم یاری دهد. برای مثال دریک کانسار کائولن هیدروترمال (هیپوژن) که شدت فرآیند کائولینیتیزاسیون بشدت تابع عمق است، ممکن است مقدار سیلیس اضافی که همراه این نوع کانسارها دیده می‌شود، در زون سلیسیفیکاسیون، بشدت افزایش یابد. درهمین تیپ کانسارها، ممکن است بعلت تغییرپذیری شدت لیچینگ، مقدار عناصر قلیایی و قلیایی خاکی دربخشی از کانسار از مرغوبیت و کیفیت مطلوب برخوردار نباشد، و یا زونهای پیریتی که ممکن است با این تیپ کانسارها همراه نباشند، پس از اکسیداسیون موجب افزایش مقدار کانی‌های آهن‌دار شده و از مرغوبیت بخشی از کانسار بکاهد.

همچنین موقعیت فضائی کانسار (توسعه ابعاد کانسار در سه جهت) نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا در کانسارهای هیدروترمال با شیب تند، اغلب متغییرهای فوق در امتداد قائم منطقه‌بندی می‌شوند، درصورتی که در کانسارهای با شیب ملایم از این نوع، همین تغییرات، ممکن است با شیب ملایم نسبت به عمق دیده شود ولی تغییرات جانبی در تعداد شمالی- جنوبی و یا خاوری- باختری ممکن است بیشتر باشد.

درمورد کانسارهای برجای کائولن، درک صحیحی از پالئوژئوگرافی نیز می‌تواند درمحلی با انباشتگی زیاد و یا کم در اکتشاف کمک نماید و درمورد کانسارهای رسوبی که فاز حمل و نقل را نیز تحمل نموده‌اند، جهت جریان آبهای سطحی درجهت کشف بخش‌های ضخیم‌ نیز می‌تواند مفید واقع گردد. اطلاعات زیر در شناخت ژنز کانسار بسیار مهم بشمار می‌روند.

مشخصات سنگ‌شناسی، کانی‌شناسی و همچنین وضع ریزش‌های جوی و توپوگرافی ناحیه منشاء که با مستقیماً از طریق هوازدگی باعث تولید کانی‌های رسی از جمله کائولن گردیده و یا برای مثال تولید ماسه سنگ فلدسپاتی را سبب شده که خود می‌تواند در تحولات بعدی به کائولن تبدیل شود.

وضع تکتونیکی ناحیه منشاء، که خود بشدت روی سطوح پالئوتوپوگرافی اثر داشته و آن را کنترل می‌نماید. علاوه برآن عوامل تکتونیکی می‌تواند در تغییر دادن نسبت تخریب شیمیایی (تولید کائولن در ناحیه منشاء) به تخریب مکانیکی (تولید ماسه سنگ فلدسپاتی یا میکایی) مؤثر واقع گردد. درحالتی که نسبت تخریب مکانیکی به شیمیایی بالا باشد، ماسه سنگ فلدسپاتی پس از حمل و نقل و رسوبگذاری در محیط رسوبی، شانس تبدیل شدن به موادرسی از جمله کائولن را دارا می‌باشد.

مورفولوژی حوضه‌های رسوبی و همچنین توزیع انرژی در آنها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا در حوضه‌های رسوبی پرانرژی، مخلوط ماسه و رس کائولنی شانس بسیار زیادی برای جداکردن ایندو از یکدیگر داشته و درنتیجه باعث بالا رفتن عیار کائولن رسوبی خواهد شد.

الف‌ ـ طراحی نمونه‌برداری سطحی

به منظور طراحی نمونه‌برداری سطحی، لازم است تا اطلاعاتی که در فوق به آنها اشاره شد. در مورد ژنز کانسار، در اختیار قرار بگیرد و سپس براساس تغییرات لایه‌بندی و شناخت امتداد و حداکثر و حداقل تغییرپذیری‌های سطحی ممکن، اقدام به برداشت تعدادی نمونه در امتداد پروفیل که امکان تغییرپذیری بر روی آنها حداکثر است نمود. سپس براساس اطلاعات حاصل از آنالیز نمونه‌ها، در صورت نیاز به برداشت نمونه سطحی بیشتر اقدام نمود.

ب ـ نمونه‌گیری عمقی

جهت نمونه‌گیری عمقی، اقدام به حفاری مغزه‌گیری با استفاده از شبکه‌های حفاری می‌گردد برای حفاری با قطر زیاد موردنظر هستند، استفاده از گل حفاری بنتونیتی بدلیل امکان آلودگی ماده معدنی در حفاری کائولن محدود گردیده است. تعیین مناسب‌ترین مکانهای حفاری اوگری یا مغزه‌ای براساس اطلاعات بدست آمده از مطالعات سطحی امکان‌پذیر می‌باشد.

۲) تعیین تست‌های لازم

تعیین تست‌های لازم جهت اندازه‌گیری خواص مهم و ویژه‌ای که برحسب مورد مصرف تکنولوژیکی ماده معدنی تغییر خواهدکرد. بسیار با اهمیت است. دراین خصوص لیستی از متغیرهای مختلف در ذیل ذکر شده است، ولی لازم به توضیح است که در همه موارد نیازی به اندازه‌گیری همه این متغیرهای نخواهد بود. بلکه از بین آنها می‌توان با توجه به اهداف مصرفی ماده معدنی، تعدادی از آنها را که در ارزیابی ماده معدنی مفید واقع می‌شوند، انتخاب نمود.

الف ـ تعیین ترکیب شیمیایی:

شامل اکسیدهای اصلی: MgO_ CaO-FeO-Al۲O۳-SiO۲-Na۲O-K۲O

تعیین عناصر کمیاب نظیر: ارسنیک، آنتیموان، جیوه، بر

ب ـ تعیین ترکیب کانی‌شناسی:

از آنجا که ممکن است کائولن همراه کانی‌های رسی دیگر از خانواده اسمکیت (مونت موریونیت)، الیت، سریسیت باشد درنتیجه شناخت آنها ضروری است.

ج ـ تعیین دانه‌بندی

درمورد کائولن‌های نرم که معمولاً در کانسارهای رسوبی توسعه یافته، در آبهای شیرین تشکیل می‌شوند، ماکروکریستالهای کائولینیت، دانه درشت‌ترند، درصورتی که کائولن‌هائی که در حوضه‌های رسوبی آب شور تشکیل می‌شوند، معمولاً دانه ریزترند.

د ـ درجه سفیدی

این عامل تا حدودی تابع مقدار آهن و سایر اکسیدها و هیدروکسیدهای فلزی است.

ه ـ تعیین قدرت جذب و تعادل یونی

و ـ تعیین نقطه ذوب

ز ـ تعیین نقطه شیشه‌ای شدن

ح ـ تعیین وزن مخصوص

ت ـ تعیین وزن نسوزندگی

ی ـ تعیین رنگ پس از پخت

محاسبات آماری و تخمین تغییرپذیری خواص اندازه‌گیری شده

تعیین عیار

پس از بررسی‌های سطحی و آنالیز نمونه‌های عمقی، عیار ماده معدنی (ماده معدنی با کیفیت مناسب) و همچنین ضخامتی که در آن، عیار ثابت درنظر گرفته می‌شود. مشخص می‌گردد و سپس کل کانسار به بلوکهای متفاوتی از نظر کیفیت تقسیم می‌شود.

تهیه نقشه‌های موردنیاز زمین‌شناسی و توپوگرافی (محاسبه ذخیره هر بلوک که در سراسر آن خواص مفید یا مضر ماده معدنی ثابت فرض می‌شود).

رسم منحنی‌های کیفیت ذخیره براساس اطلاعات بدست آمده از کلیه بلوکها

ارزیابی اقتصادی کانسار

در ارزیابی یک ذخیره کائولن، پارامترهای تجاری مهم بوده، و درتمام مراحل اکتشاف باید مورد توجه قرار بگیرد. از جمله شفافیت، رنگ پخت، سفیدی، قطر اجزاء، خواص شکل‌پذیری و خواص حرارتی.

کاربرد روش ژئوفیزیکی در شناسایی زون های کائولن

یکی از روش های متداول و مؤثر در شناسایی و تعیین زون های غنی از کائولن استفاده از روشهای ژئوفیزیکی می‌باشد. در اکتشاف کائولن چنانچه تمایز خاک چینی و سنگهای دربرگیرنده قانع کننده نباشد، روشهای ژئوفیزیکی می‌تواند جهت تشخیص و تعیین کانسار و کاهش هزینه‌های حفاری مورد استفاده قرار بگیرد.

در این رابطه ابتدا برداشت پروفیل ژئوفیزیکی با روش IP و سپس مطالعه دقیق کانی‌شناختی و سنگ شناختی، برای تفکیک زونهای آلتره و تهیه نقشه دقیق گسترش ماده معدنی انجام می‌گیرد. در مرحله بعد درصورت مثبت بودن شواهد و دلایل کانی‌سازی، مطالعه ژئوفیزیکی دقیق با روشهای الکتریکی انجام می‌پذیرد.

کاربرد داده‌های ماهواره‌ای و ژئوفیزی هوایی در اکتشاف کائولن

عکسبرداری هوایی و استفاده از عکسهای هوایی در بررسیهای زمین‌شناسی سابقه طولانی دارد. در تکامل بررسی فوق، مطالعه منابع معدنی با استفاده از سنجش از دور ماهواره‌ای پا بر عرضه گذاشته است. استفاده از مشخصه‌هایی که مواد معدنی و کانسارهای مختلف در نگاره‌های هوایی نشان می‌دهد، به تحلیل و ارزیابی کانسار و سنگهای میزبان کمک می‌نماید. تغییرات رنگی تابع عوامل مختلف نظیر هوازدگی سنگ بستر، پوشش گیاهی و سایر عوارض طبیعی زمین است. اساس کار بدین صورت است که امواج الکترومغناطیس منعکس شده از اشیاء توسط دستگاه‌های حساس که در داخل ماهواره جای گرفته‌اند مثبت شده و بصورت نوار یا فیلم به زمین مخابره می‌شود.

اصولاً اکتشاف هر ماده معدنی، شامل دوقسمت می‌باشد. در این قسمت به نحوه اکتشاف در یک منطقه معدنی پرداخته می‌شود، یا بعبارت دیگر چه مراحلی باید طی شود تا یک معدن بطور دقیق و علمی شناسایی و تعیین ذخیره گردد.

پس از بررسی‌های نقشه‌های زمین‌شناسی با مقیاس کوچک، مناطق موردنظر تعیین و برای پیجویی مقدماتی اکیپ‌های پیجویی شروع بکار می‌نماید.

اکیپ‌های پیجویی که در واقع یا بندگان معدن می‌باشند با استفاده از نقشه‌های توپوگرافی و جغرافیا و همچنین عکس‌های هوایی شروع به تجسس می‌نمایند و پس از بررسی کامل منطقه از نظر زمین‌شناسی، چینه‌شناسی، رسوبگذاری، تکتونیک، برداشت نمونه از لایه‌های حاوی ماده معدنی اقدام به تهیه گزارش نموده و درصورتی که نتایج مطالعه صحرائی و نتایج آزمایشگاهی مثبت باشد منطقه قابل کار تشخیص داده می‌شود. در این حالت ممکن است نقشه‌های کوچک مقیاس نیز تهیه گردد و بدین ترتیب کار گروه پیجوئی خاتمه می‌یابد.

گروه اکتشافی از این مرحله به بعد وارد عمل می‌شود. هرگروه اکتشافی متشکل از قسمتهای زمین‌شناسی، حفاری و نقشه‌برداری است که زیرنظر سرپرست گروه کار می‌کنند.

روش‌های عمده استخراج کائولن

به روش‌های مختلف روباز استخراج می‌شود. انواع بیل‌ها، کج‌بیل‌ها، اسکراپر و… در استخراج کائولن بکار می‌رود. همچنین استخراج بوسیله لدرهای هیدرولیکی یا شیارکش‌ها صورت گرفته و انتقال آن به محل کارخانه با کامیون، تسمه‌نقاله، خطوط لوله و… انجام می‌پذیرد.

کائولن‌های نرم و شکننده با فشار آب که از دور توسط مونیتور کنترل می‌شود، برداشت می‌شود. معدنکاری به‌صورت انتخابی براساس داده‌های حفاری صورت می‌گیرد.

استخراج کائولن در دنیا عمدتاً بصورت روباز صورت می‌پذیرد. هر چند در استخراج این ماده معدنی، ماشین‌آلات و تجهیزات خاصی موردنیاز نمی‌باشد. اما وجود ماشین آلاتی از قبیل لودر، بولدوزر، کامیون، تانکر، پیکور، دیزل ژنراتور … با تعداد متفاوت برحسب ظرفیت استخراج اجتناب‌ناپذیر است. از آنجائی که باید سعی شود که دربرداشت ماده معدنی، ناخالصی‌ها و کانی‌های همراه کائولن به میزان حداقل ممکن باشد. لذا استخراج آن باید دقت کافی صورت پذیرد.

به منظور انتخاب یک روش استخراج مناسب باید اطلاعات زمین‌شناسی کانسار از قبیل وضعیت توده معدنی، شکل، شیب،

اندازه، عیار و توزیع کانی مورد توجه قرار گیرند. همچنین داده‌های زمین‌شناسی و معدنی کانسار از قبیل وضعیت سنگ معدنی و سنگ‌های درون‌گیر، گسل‌ها، درزه‌ها و عوامل تکتونیکی و نیز آبهای سطحی و فشارهای طبقات مدنظر قرار داده شوند.

روش های متداول فرآوری کائولن

کائولن ابتدا به‌صورت خشک فرآوری می‌شود که شامل خردکن، خشک‌کردن و نرم‌کردن است، که محصول آن کائولن با کاربری در سرامیک، رنگ و لاستیک است. فرآوری‌ تر، یا شستشو با آب کانی‌های غیرکائولن را از مایع رس‌دار جدا می‌کند، که در این مرحله کائولن با کاربری به عنوان پرکننده و پوشش حاصل می‌شود. در انواع سرندها، هیدروسیکلون‌ها و… مایع رسی را می‌توان تا حد ۳۰% جامد در مخزن ته‌نشینی غلیظ کرد و با سانتریفوژ کردن، ۷۵% ذرات با اندازه ۲ میکرومتری را از آن جدا کرد، ذرات درشت با اولترافلوتاسیون ریزشده و بعد مراحل تورق زدایی، غربال کردن، فیلترکردن و خشک کردن و گاهی تکلیس برروی آن انجام می‌شود.

در حالت دیگر مایع کائولن‌دار به دو دسته ریز و درشت با استفاده از سانتریفوژ، هیدروسیکلون یا جداسازی با آب بطور ممتد تقسیم شده و بعد ترکیبات آهن‌دار رنگ‌زا از آن شسته می شود. بعد از آبگیری با تبخیر، فیلتر مکش چرخان یا فشاری، کیک کائولنی را می‌توان خارج کرد و خشک نمود و یا به‌ صورت ماده با ۷۰% جامد برای دادوستد منتقل کرد.

درتورق‌زدایی، ذرات کائولن به صورت مکانیکی به ذرات روشن و نازکی جدا شده و در دما C °۵۰۰ تکلیس می‌شوند تا ساختار بلوری مجزایی در آن بوجود آید. این عمل سبب افزایش درخشندگی و کدری کائولن می شود.

حتی بهترین کائولن های دنیا هم در حدود ۲۰ % ناخالصی دارند. بنابراین بایستی آنها را تغلیظ کرد و مواد قلیایی آن را به کمتر از ۵/۱ % رساند.

کائولن مصرفی باید دارای مشخصات ذیل باشد :

۱-درصد Al۲O۳ باید از ۳۰ % بیشتر باشد.

۲-میزان اکسیدهای آهنFe۲O۳  نباید از ۱ درصد بیشتر شود.

۳-میزان اکسید تیتانیوم TiO۲ باید به ۲/۰ درصد کاهش یابد.

۴-اکسیدهای قلیایی نباید از ۲ درصد بیشتر شود.

۵-حداکثر میزان CaO، ۲/۰ درصد و MgO، ۳/۰ درصد باشد.

۶-افزایش میزان کائولینیت نسبت به سایر کانی های موجود باعث مرغوبیت کائولن می شود.

۷-دیر گدازی کائولن باید در حدود ۱۷۰۰ درجه سانتیگراد باشد.

۸-مدول گسیختگی آن باید بیش از ۱۰ کیلوگرم بر سانتی متر مربع باشد.

هدف از آرایش کائولن جدا کردن ناخالصیهای موجود در آن است. به طور کلی عمل جدا کردن ناخالصی‌هایی نظیر زاج، گچ، پیریت و فلدسپات‌ها تجزیه نشده از کائولن را کانه‌آرایی کائولن می‌گویند و اصطلاحاً به عمل جدا کردن عناصر مزاحم نظیر سدیم، پتاسیم و کلسیم توسط آب، کائولن‌شویی گفته می‌شود.

مبنای آرایش کائولن در بیشتر موارد طبقه بندی آن از نظر ابعاد است، زیرا با توجه به قابلیت خرد شدن بیشتر کائولن نسبت به ناخالصی‌های همراه آن مثل کوارتز، میکا و همچنین توجه به این نکته که کائولن دارای خاصیت جذب آب شدیدی می‌باشد و در وقت کم بصورت خمیری با شکل‌پذیری زیاد و نیز در وقت زیاد بصورت ذرات دانه ریز در آب معلق می‌شود، می‌توان آن را از ناخالصی های همراه جدا کرد. مراحل آرایش کائولن بسته به کیفیت ماده معدنی و مشخصات مورد نظر در محصول آراسته ممکن است بسیار ساده یا پیچیده باشد. در بسیاری از موارد بافت کانسنگ به نحوی است که در تماس با آب در ابعاد طبیعی یا پس از خرد شدن تنها در مرحله سنگ‌شکنی، ذرات کائولن از ناخالصی های همراه جدا شده بصورت دانه ریز در محیط پراکنده می‌شوند. بالطبع آرایش این نوع مواد ساده‌تر است، زیرا ناخالصی های همراه کائولن بصورت ذرات دانه درشت وجود دارند. برعکس در بعضی موارد دیگر، بافت ماده اولیه کائولن بسیار دانه ریز و متراکم است و تنها در تماس با آب ذرات کائولن نمی‌توانند از ناخالصی ها جدا شوند در این موارد گاهی لازم است که ماده معدنی تا ابعاد دانه ریزتری آسیا شود.

آسیا کردن ماده معدنی از یک طرف هزینه عملیات را بشدت افزایش می‌دهد و از طرف دیگر باعث خرد شدن بخشی از ناخالصی ها تا ابعاد میکرونی می‌شود. در نتیجه این قبیل ناخالصی ها نیز همراه محصول آراسته کائولن باقی مانده و کیفیت آن را کاهش خواهند داد.

ذکر این نکته ضروریست که در بسیاری از موارد ساختار کانسار وضیعت لایه‌ها و رگه‌ها به نحوی است که امکان استخراج انتخابی کائولن برای رسیدن به کیفیت بهتر وجود دارد، برای این منظور لازم است از کانسار بطور منظم نمونه برداری شود و مورد آزمایش قرار گیرد و بر مبنای نتایج حاصله روش استخراج انتخاب شود.

امروزه پیشرفت های زیادی که در زمینه فرآوری کائولن صرت گرفته، که به اقتضای خواص مورد نظر صنایع مصرف کننده بوده است. بخصوص صنعت کاغذ‌سازی که مصرف کننده عمده کائولن بعنوان پوشش دهنده می‌باشد.

پیشرفت های ویژه در این زمینه عبارتند از:

۱-استفاده از سانتریفوژ پیوسته جهت طبقه‌بندی مواد از ابعاد میکرونی

۲-کاربرد همزه‌های قوی و بزرگ جهت تفرق کائولن در کارگاه مستقر در معدن

۳-حمل و نقل کائولن بصورت پالپ

۴-جایگزینی فیلتر پرسهای صفحه‌ای و قابی با صافیهای خلاء‌استوانه‌ای،دوار و پیوسته.

۵-بکارگیری خشک کن‌های افشانگی

۶-نصب تکلیش کنند‌ه‌ها جهت تولید رنگدانه با درخشندگی زیاد

۷-گسترش تکنیکهای فلوتاسیون جهت حذف ناخالصیهای بسیار ریز آهن و تیتانیم.

۸-توسعه تکنیک های متورق سازی که صفحات انباشته شده ذرات را به صفحات مجزا و بزرگ با خواص پر کنندگی و پوششی خوب جدا کنند.

۹- توسعه جدا کننده‌های مغناطیسی با شدت زیاد.

روش فرآوری سنگ معدنی کائولن به نوع مصرف محصول بستگی دارد اساساً‌ دو فرآیند کلی متفاوت در صنایع تولید کائولن بکار می‌رود،‌فرآیند خشک و فرآیند تر.

الف) روش خشک

هر چند امروزه در اکثر معادن،‌روشه ای خشک بعلت بازدهی و دقت کمتر به تدریج جای خود را به روش های تر داده‌اند. با این وصف ممکن است بعلت کیفیت ماده اولیه، استفاده از روش های خشک امکان‌پذیر باشد و با کمبود آب در ناحیه معدنی و یا هزینه زیاد تهیه آب مورد نیاز، استفاده از روش های خشک را ضروری می‌سازد.

در صورت استفاده از روش های خشک رطوبت ماده اولیه بایستی کمتر از ۱ تا ۲ درصد باشد و در صورتی که بیشتر از این مقدار باشد خشک کردن آن در کوره (معمولاً‌ کوره‌های دوار) الزامیست. عملیات خشک کردن را می توان در حین آسیا کردن مواد‌، ‌با دمیدن هوای گرم به داخل آسیا انجام داد. تلاطم هوا و ذرات در داخل آسیا و توجه به این نکته که قسمت های سطحی قطعات ماده اولیه بلافاصله پس از خشک شدن بصورت ذرات ریز در هوا متفرق می‌شوند، باعث می‌شود که قسمت های میانی قطعات در تماس با هوای گرم قرار گیرد و با ایجاد سیستم تبادل حرارت بسیار خوب در محیط، عملیات خشک کردن تقریباً‌فوری انجام گیرد. خرد کردن کائولن به روش خشک را می‌توان با آسیاهای گلوله‌ای، چکشی و غلطکی انجام داد. طبقه‌بندی مواد خرد شده توسط کلاسیفایرهای هوایی انجام می‌شود.

کلاسیفایر مناسب برای کائولن با ترکیبی از جریان هوای رو به بالا و نیروی گریز از مرکز کار می‌کند و از دو مخروط، که یکی در داخل دیگری قرار گرفته است تشکیل شده است. جریان هوا بین این دو مخروط داخلی را یک و نتیلاتو تامین می‌کند. برای آنکه هوا بتواند در مسیری بسته جریان داشته باشد، برشی در جداره مخروط داخلی ایجاد شده است. مواد اولیه از طریق یک محور تونلی وارد کلاسیفایر می‌شود و به توسط یک صفحه گردان در داخل کلاسیفایر توزیع می‌شوند. اولین طبقه‌بندی در اثر جریان هوای رو به بالا و طبقه‌بندی دوم توسط پره‌های چرخان که در بالای کلاسیفایر نصب شده‌اند انجام می‌شود. ذرات دانه درشت در اثر نیروی گریز از مرکز به بدنه مخروطی داخلی بر می‌خورد و در امتداد آن به طرف پایین حرکت می‌کند و از دهانه مخروط خارج می‌شود مخروط خارجی نقش یک سیکلون گردگیر را ایفا می‌کند. ذرات کائولن در امتداد جدار مخروط خارجی به طرف پایین حرکت می‌کنند و هوای تمیز شده از طریق برش مخروط میانی به مسیر برگردانده می‌شود. حد جدایش این وسیله را می‌توان با تنظیم تعداد تیغه‌های و انتیلاتور و چرخان و سرعت گردش آن کنترل کرد.

محصول این روش عموماً‌ بعنوان پر کننده‌های ارزان در لاسیتک، پلاستیک و صنعت کاغذ (در جایگاه درخشندگی حساسیت زیادی ندارد) استفاده می‌شود.

ب) روش تر

در این روش کائولن با افزودن مواد شیمیایی متفرق سازی در یک همزن بالنجر به صورت یک پالپ در می‌آید. آنگاه پالپ مزبور توسط کلاسیفایرهای جامی یا سیکلونها از شن و ماسه عاری شده و سپس به دو بخش دانه درشت و دانه ریز با استفاده از سانتریفوژهای پیوسته، هیدروسیکلون ها، جداکننده‌های آبی یا سرندهای لرزان طبقه بندی می‌گردد.

بخش دانه ریز از این کلاسیفایرها در معرض جدا کننده‌های مغناطیسی با شدت زیاد جهت حذف اولیه آناتاز قرار داده می‌شود. و نیز بار حذف اکسید آهن مورد فروشوئی قرار می‌گیرد. اما وقتی یک رس درخشندگی کافی و خصوصیات پوششی خوبی دارد،‌ می‌تواند مستقیماً‌ به مرحله فروشوئی وارد شود، بدون اینکه تحت فرآیند جدایش مغناطیسی و یا متورق سازی قرار گیرد.

فرآیند فروشوئی با استفاده از محلول اسید سولفوریکو در حضور یک عامل احیا کننده نظیر هیدروسولفیت سدیم یا روی جهت حفظ انحلال آهن و جلوگیری از تشکیل هیدروکسید آهن سه ظرفیتی انجام می‌شود. زاج نیز جهت لخته شده رس به آن اضافه می‌شود تا به آبکشی کمک کند رس شسته شده با استفاده از سانتریفوژ با سرعت زیاد،‌صافی های خلاء دوار یا فیلتر پرس آبکشی می‌شود.

بدون استفاده از جدا کننده مغناطیسی محصول نهایی می‌توان درخشندگی در حدود ۸۵-۷۵ ISO داشته باشد. رس هائی با درخشندگی بالای ۹۰ISO از تلفیق جدا کننده مغناطیسی و فلوتاسیونو یا فلوکولاسیون انتخابی در خط تولید بدست می‌آیند. هر یک از این روش ها مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند و بنابراین ترکیبی از دو یا سه روش فوق در صنعت جهت رسیدن به بهترین کائولن از ماده خام متداول است.

روش های زیادی برای فرآوری کائولن در دنیا به کار می‌رود. یکی از روشهای قدیمی روش سنگ جوری دستی است که شامل انتخاب و جدا کردن قطعات نسبتاً‌درشت ناخالصی های کائولن (در حد بزرگتر از چند سانتیمتر) روی نوار نقاله توسط تعدادی کارگر است.

با توجه به قابلیت خرد شدن بیشتر کائولن نسبت به اکثر ناخالصی های همراه آن، درصورتی که ابعاد ناخالصی ها پس از آزاد شدن کائولن بزرگتر از چند میلیمتر باشد، می‌توان آن ها را توسط سرند از ناخالصی ها جدا کرد. سرند کردن ممکن است به طریقه خشک یا تر انجام شود.

روش کانال های طویل،روش قدیمی است که در آن از کانال طویلی با شیب کم استفاده می‌شود که در مسیر آن حفره‌هائی پیش‌بینی شده است. ناخالصی‌های موجود در کائولن با توجه به ابعاد بزرگتری که دارند و همچنین ناخالصیهایی که دارای جرم مخصوص بیشتری هستند عمدتاً‌در داخل حفره‌ها سقوط می‌کنند. کائولن آراسته پس از عبور از کانال خارج می‌شود. اشکال این روش طولانی بودن مسیر و زمان بیشتر مورد نیاز برای آرایش و همچنین احتیاج داشتن به تعداد زیادی کارگر است.

۲) فیلتراسیون

در این مرحله آبگیر، تجهیزات اصلی مورد استفاده عبارتند از: فیلت پرس ها، سانتریفوژهای با سرعت زیاد، فیلترها خلاء گردان و فیلترهای لوله‌ای، فیلتر پرس های صفحه‌ای پالپی را که درصد جامد کمی دارد، با اعمال فشار تغلیظ کرده به حدود ۷۰% جامد می‌رسانند. این عمل در فشاری درحدود ۸ تا ۹ باز انجام می‌شود. کیک فشرده شده در حالیکه هنوز بخاطر رطوبت خود چسبنده است باید بطور دستی از دستگاه پرس تخلیه شود.

با استفاده از فیلت استوانه‌ای گردان غلظت پالپ به ۶۵-۵۵ درصد جامد افزایش می‌یابد. یک فیلتر بزرگ (با حدود ۴ متر قطر و ۱۱ متر طول) می‌تواند ۱۲ تا ۱۵ تن بر سرعت رس از درجه پوشش و ۳۰ تن بر ساعت رس از درجه پر کننده تولید کند. یکی از وظایف مهم فرآیند فیلتراسیون حذف مواد شیمیایی از رس است. جهت تسهیل در این کار از دوش آب استفاده می‌شود.

قابل ذکر است که انتخب فیلتر تا اندازه زیادی به نوع خشک‌کن مورد استفاده در مرحله بعدی بستگی دارد. فیلترهای خلاء گردان می‌توانند ظرفیتهای تولید بالایی داشته باشند (و کاهش درهزینه کارگر)، اما کیکی را شامل ۳۵% رطوبت تولید می‌کنند. انواع جدید فیلتر پرس های با فشار زیاد می‌توانند محصولی شامل ۲۴% رطوبت و فیلترهای لوله‌ای نیز محصولی با ۱۸-۱۶% رطوبت می‌دهند. در مورد فیلترهای لوله‌ای،‌کیکی حاصل می‌شود که برای بیشتر مشتریان قابل قبول است (بخصوص برای پر کردن کاغذ) و بنابراین مرحله خشک کن حذف می‌گردد.

۳- عملیات خشک کردن و خشک کن‌ها

انواع تجهیزات متداول جهت خشک کردن کائولن عبارتند از : خشک کن‌های نواری (Converyer Dryers)، خشک کن‌های آپرون (Apron Dryers)،‌خشک کن‌های گردان،‌خشک کن‌های استوانه‌ای و خشک کن‌های با بستر معلق، ‌در سالهای ایر دو نوع جدید خشک کن‌های افشانگی و خشک کن‌های سریع بوئل محبوبیت فراوانی کسب کرده‌اند. خشک کن‌های گردان با حرارت غیر مستقیم بطور تیپیک ۲۳ متر طول و ۳ متر قطر دارد و، ظرفیت تبخیری آنها در حدود ۲ تن بر ساعت و ظرفیت تولیدی آن ها ۱۰ تن بر ساعت می‌باشد. مراحل اساسی کار عبارتند از : پخش کردن پالپ بصورت قطرات کوچک، ‌اختلاط قطرات با گازهای گرم، خشک کردن قطرات و بازیابی مواد جامد. پخش مواد جامد. برای پخش کردن پالپ می‌توان با هر یک از انواع این خشک کن‌، از افشانک دیسکی یا انژکتوری استفاده کرد. گفته می‌شود که خشک کردن بصورت افشانگی احتمال بوجود آمدن ذرات سختی که ضمن فرآیند خشک کردن شکل می‌گیرد را کاهش می‌دهد

در صنایع معدنی، عمده‌ترین کاربرد خشک‌کن‌های افشانکی در مورد کائولن است که معمولاً‌متشکل از ذراتی عمدتاً‌کوچکتر از ۲ میکرون است. کیک فیلتر با افزایش مقدار کمی پلی فسفات سدیم (بعنوان عامل متفرق کننده) بصورت پالپ درمی‌آید و توسط پمپ به خشک‌کن منتقل می‌شود خشک کن‌های افشانگی انعطاف پذیری سایر خشک‌کن‌ها را ندارند و برای خشک کردن مواد بصورت کیک فیلتر مناسب نیستند، بلکه باید مواد را به حالت پالپ به آنها منتقل کرد.

نوع دیگر تجهیزات خشک کردن که در صنعت استفاده می‌شود، خشک کن‌های «بابستر سیال» هستند که مخصوصاً برای خشک کردن محصول بصورت پلت مناسبند و نیز آسیای ساینده هربرتؤ که در آن ذرات رس بوسیله تیغه‌های گردان درون اتاقکی که چرخه هوای گرم در آن وجود دارد به پودر دانه‌ریزی تبدیل می‌شود.

اگر یک مشتری رس پودر شده لازم داشته باشد، محصول خشک کن می‌تواند به داخل آسیا که با هوای گرم جاروب می‌شود وارد گشته که در آنجا هم آسیا شده و هم رطوبت آن به ۱% تقلیل می‌یابد. محصولی با ۱% رطوبت کاملاً‌بصورت گرد و غبار قابل پراکنده شدن است و لذا باید بسته‌بندی شود. در مورد خشک کردن نکات زیر قابل اشاره است:

٭ رس خشک با کیک فشرده شده،‌جهت دستیابی به محصولی با ۲۵% رطوبت و یا با پالپ برای افزایش غلظت آن از ۶۵-۵۵% به ۸۰-۷۰% جهت کاربرد در صنعت کاغذ مخلوط می‌گردد.

٭ کیک فیلتر همچنین می‌تواند به شکل نودول بیرون داده شود، سپس خشک شده آن آسیا می‌گردد تا محصولی که رس اسیدی نامیده می‌شود بدست آید.

٭ اکثر کاخانجات بزرگ، بیشتر از یک روش خشک کردن در اختیار دارند و می‌توانند خط تولید را به تناسب نیاز مشتری به نوع خاصی از محصول تمام شده تنظیم کنند.

تجهیزات عمده مورد استفاده در فرآوری کائولن به روش تر

۱) کالاسیفایرهای جامی

۲) روشی که برای آرایش کائولن در غرب کارولینای شمالی، جورجیا و فلوریدا بیشتر بکار رفته است استفاده از کلاسیفایر جامی است. این کلاسیفایر از طرفی به شکل جام تشکیل شده است. کائولن به حالت پالپ از قسمت مرکزی جام وارد می‌شود و در این قسمت ذرات درشت ته‌نشین می‌شوند و کائولن آرایش یافته به آرامی از پیرامون جام سرازی می‌شود.

ابعاد جام بستگی به حجم پالپ اولیه و ابعاد کوچکترین ذراتی که باید ته‌نشین شوند دارد. ذرات ته‌نشین شده توسط تیغه‌هایی که به کمک تعدادی بازو به آرامی دوران می‌کنند. به طرف مرکز جام هدایت شده و از دریچه ته ریز خارج می‌شوند. سپس برای بازیابی کائولن باقیمانده در بین این ذرات،‌آن ها را با آب صافی شستشو می‌دهند و با عبور مواد از زیر تعدادی دوش آب عملیات شستشو را کامل می‌کنند، بدین ترتیب می‌توان به دو محصول قابل استفاده،‌یکی کائولن عاری از ماسه و دیگری ماسه عاری از کائولن دست یافت.

۲)هیدروسیکلون ها

چنانچه آزاد کردن کائولن از ناخالصی های همراه، مستلزم خرد کردن ماده اولیه تا ابعاد کوچکتر باشد، به منظور تسریع در جدا شدن ابعادی ذرات، از وسایلی استفاده می‌شود که براساس نیروی گریز از مرکز کار می‌کنند. رایج‌ترین وسیله از این نوع هیدروسیکلون است. این وسیله از ظرفی استوانه‌ای – مخروطی تشکیل شده است که مواد به حالت پالپ به طور مماسی از قسمت استوانه وارد آن می‌شوند و در نتیجه حرکت استوانه‌ای درشت‌ترین ذرات که معمولاً‌ ناخالصی های همراه کائولن هستند،‌ به جداره مخروطی شکل ظرف چسبیده و خروج آنها از دهانه زیرین ظرف که در رأس مخروط قرار گرفته است (ته ریز هیدروسیکلون) خارج می‌شوند. بسته به نوع ماده اولیه و مشخصات مورد نظر در محلول آراسته نهائی می‌توان سرریز هیدروسیکلون را برای بهتر کردن کیفیت آن طی یک یا چند مرحله دیگر توسط هیدروسیکلون آرایش داد و یا برای بازیابی کائولن باقیمانده در ته ریز هیدروسیکلون، این بخش را در هیدروسیکلون دیگر آرایش داد. کوچکترین حد جدایش قابل دستیابی در هیدروسیکلون‌ها در حدود ۵ میکرون است.

۳) دستگاه گریز از مرکز (سانتریفوژ)

دستگاههای گریز از مرکز به عکس هیدروسیکلون ها که دستگاه هایی ساکن هستند، از ظرفی به شکل جام، استوانه و یا مخلوط که با سرعتی زیاد (در حدود rpm 3500) حول محور خود گردش می‌کند. تشکیل شده‌اند. در دستگاه گریز از مرکز،‌ به علت نیروی گریز از مرکز شدیدی که بر ذرات وارد می‌شود، سرعت ته‌نشین شدن ذرات افزایش پیدا می‌کند و می‌توان ضمن صرفه‌جویی قابل توجه در فضا و دستمزد، کائولن را در ابعاد خیلی کوچک طبقه‌بندی کرد. رایج‌ترین نوع این وسیله از ظرفی لوله‌ای شکل تشکیل شده است که در داخل آن مارپیچی با سرعت کمی متفاوت با مخروط دوران می‌کند.

ماده اولیه به حالت پالپ از قسمت مرکزی وارد می‌شود. ذرات دانه درشت تحت نیروی گریز از مرکز به طرف جدار داخلی ظرف هدایت و توسط مارپیچ از قسمت رأس مخروط خارج می‌شوند ذرات دانه ریز هم که عمدتاً‌متشکل از کائولن هستند از قسمت قاعده مخروط بیرون می‌آیند. کوچکترین حد جدایش قابل دستیابی در دستگاه های گریز از مرکز در حدود چند میکرون است. این وسیله کم حجم و با ظرفیت زیاد است. انواع بزرگ آن که تنها سطحی معادل ۱۴ متر مربع را اشغال می‌کنند، می‌توانند ۱۰۰ تن ماده اولیه در ساعت آرایش دهند.

هدف از روش های فوق‌الذکر در حقیقت طبقه بندی مواد خصوصاً در دانه‌بندی خیلی کوچک است. با توجه به طبیعت کائولن و خاک های رسی که بسیار ریزدانه‌اند، می‌توان با جدا کردن ذرات درشت کیفیت کائولن را افزایش داد.

۴) جدا کننده مغناطیسی با شدت زیاد

ناخالصی‌های رنگی در کائولن نظیر آناتاز، روتیل، گوتیت،‌هماتیت، میکا و پیریت خاصیت مغناطیسی ضعیفی دارند، لذا این ناخالصی ها را باید توسط جدا کننده‌های مغناطیسی با شدت زیاد حذف کرد. جدا کننده‌ای که برای آرایش مواردی با ابعاد در حد میکرون (مشابه کائولن) قابل استفاده است،‌جدا کننده مغناطیسی با گرادیان زیاد است که فیلتر مغناطیسی نام گرفته است. در این جدا کننده در یک میدان مغناطیسی یکنواخت مقداری رشته‌های باریک فرو مغناطیسی که حدود ۵ تا ۱۰ درصد فضا را اشغال می‌کنند، قرار داده شده است.

رشته‌های مورد نظر در محفظه‌ای که بطور تیپیک ۲۱۱ سانتیمتر قطر و ۵۰ سانتیمتر عمق دارند تعبیه شده‌اند. در اطراف لبه‌های تیز این رشته‌‌های بسیار ظریف میدان مغناطیسی شدیدی در حدود یک کیلو گوس را می‌توان بدست آورد، محفظه مذکور توسط ۱۶ سیم پیچ‌های توخالی که هر یک شامل یک تن مس می‌باشند، احاطه شده است. و میدانی مغناطیسی باشدت ۱۵ تا ۲۰ کیلو گوس را ایجاد می‌نماید. توان الکتریکی مصرفی ۲۷۰ تا ۵۰۰ کیلو وات می‌باشد. واحدبزرگتر آن با قطر ۳۰۱ سانتیمتر قابلیت فرآوری ۱۳۰ تن بر ساعت کائولن را با ۳۰ ثانیه زمان توقف دارد و ۴۰۰ کیلو وات توان مصرفی آن است.

هنگام عبور ماده اولیه کائولن به حالت پالپ از فضای موجود در بین این رشته‌ها ذرات پارامغناطیسی فوق‌الذکر جذب آنها می‌شوند و محصول خارج شده عاری از آهن خواهد بود،‌کار این وسیله متناوب است،‌زیرا به تدریج سطح رشته‌ها از ذرات جذب شده پوشیده می‌شود، لذا بایستی پالپ ورودی و همچنین میدان مغناطیسی را قطع و با عبور آب صاف از داخل دستگاه،‌ ذرات پارامغناطیسی را خارج کرد. این عملیات طی یک سیکل تقریباً‌۲۰ دقیقه‌ای انجام می‌شود. تکنیک جدایش مغناطیسی پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در صنعت کائولن بوجود آورده و فرآوری کائولن هایی با عیارهای پایین‌تر را ممکن ساخته است. در نتیجه این عملیات ذخایر اقتصادی کائولن در جنوب شرقی ایالات متحده به بیش از دو برابر افزایش یافته است.

۵) فلوتاسیون

حذف ناخالصی های تیتانیم- آهن از رس بوسیله فرآیند فلوتاسیون معمولی کاری مشکل است. قطر این ناخالصی ها معمولاً کوچکتر از ۲ میکرون بوده و مقادیر کمی از آن ها در رس وجود دارند. در صنعت مدت زیادی است که دشوار فلوتاسیون ذرات کمتر از ۱۰-۵ میکرون توسط سلولهای فلوتاسیون مشخص شده است و یک دلیل ارائه شده برای این امر است که حباب های تولید شده در سلولهای فلوتاسیون معمولی برای جذب ذرات ریز، بسیار بزرگ هستند و بنابراین سرعت فلوتاسیون پایین است. غیرعادی نیست. هر آزمایش کامل فلوتاسیون در آزمایشگاه ۴۵ تا ۲۰۰ دقیقه جهت حذف ناخالصی های تیتانیم – آهن از رس طول طول بکشد، فرآیند فلوتاسیون حامل تکنیکی است که برای شناور کردن ذرات ریز آناتاز از رس با استفاده از یک سلول فلوتاسیون معمولی طراحی شده است، در این تکنیک ذرات حامل که قبلاً آماده شده‌اند، در اندازه‌های بهینه (نظیر کلسیت زیر ۳۲۵ مش) به خط فلوتاسیون اضافه می‌شوند و بدین ترتیب آنها می‌توانند ذرات آناتاز حامل بوسیله یک کلکتور مناسب نظیر اسیدهای چرب، روغن تال (Tail oil )آماده شده و در یک مخرن جداگانه با گل آب رس مخلوط میگردند. بدین ترتیب ذرات آناتاز آبران (هیدورفوب) طی یک مکانیزم جذب هیدروفوبیکی به ذرات کلسیت می‌چسبند و مزیت دیگر این فرآیند (بهبود سینیتیک فلوتاسیون) را نشان می‌دهد. به این دلیل است که درخشندگی کائولن مورد عمل را در بازیابی بالاتر بهبود می‌بخشد.

پترونات کلسیم نیز در این فرآیند استفاده می‌شود که نقش اول آن ممکن است فعال کردن آناتاز باشد این ماده شامل ۴۱% کمپلکس سولفونات کلسیم و ۵۹% نفت است و همچنین بعنوان یک امولسیون ساز برای کلکتور نفتی انجام وظیفه می‌کند. مقدار زیادی نیز سولفات آمونیوم (Kg/ton 27/2) بکار می‌رود اما نقش آن در این فرآیند مشخص نیست. اضافه کردن کفساز نیز لازم نیست زیرا هم اسید چرب و هم سولفونات نفت کف کافی را تولید می‌کنند.

آماده‌سازی حامل کلسیتی کلکتور بسیار ساده‌تر است. کانی کلسیت (۳۲۵ مش) با روغن تال (Kg/ton 8/1) در حضور سرد سوز آور (Kg/ton 113/0) آماده می‌شود. مقدار کانی حاصل مورد استفاده از۳۰ تا ۲۰۰ درصد وزنی رس متغیر است. قسمتی از این کانی حامل بازیابی شده دوباره وارد خط می‌شود. کانیهای دیگری مثل کوارتز. باریت، سیلیس، گوگرد، فلوریت و… نیز ممکن است بعنوان کانی حامل مورد استفاده قرار گیرند، اما کلسیت به علت ارزانتر بودن و وفور بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پالپ آماده شده وارد سلولهای فلوتاسیون اولیه می‌شود و بخش شناور شده طی سه مرحله دیگر شسته می‌شود که محصول شناور شده نهایی عمدتاً‌ آناتاز است. نمودار ساده نشده‌ای از فرایند فلوتاسیون کائولن با استفاده ازکلکتور کلسیتی در شکل آورده شده است.

فلوتاسیون حامل بطور موفقیت آمیزی بوسیله شرکت معدنی و شیمیایی « انگلهارد» از سال ۱۹۶۱ جهت تولید کائولن مورد استفاده در پوشش کاغذ با درخشندگی ۹۰ + بکار گرفته شده است. لیکن این فرآیند معایب زیر را نیز دارد:

۱- مصرف مواد زیادی برای آماده سازی کانی حامل مورد نیاز است.

۲-فرآیند فلوتاسیون در غلظت های پائینی از پالپ (کمتر از ۲۰% جامد) موثر است که طبعاً‌ هزینه آبکشی را افزایش می‌دهد.

۳- کانی حامل اضافه شده باید اساساً‌ از محصول رس حذف شده و جهت برگشتن به خط بازیابی گردد.

۴- حضور کانی حامل و مواد شیمیایی باقیمانده در رس اثرات زیان آوری روی محصول نهائی دارد.

جهت مطالعه مکانیزم فلوتاسیون حامل،‌پتانسیل های سطحی آناتاز، کائولینیت کلسیت در ۱/۱۰ = PH اندازه‌گیری شد. محققین دریافتند که آنها همه منفی و دارای مقادیر تقریباً مشابه هستند به همین دلیل امکان جاذبه الکتروستاتیکی بین آناتاز و کلسیت رد شد. نتیجه اینکه چسبندگی مزبور بوسیله واکنش هیدروفوبیک بین کانیهای موجود در کلکتور فراهم می‌شود. از آنجایی که کلکتور روی هر سه کانی جذب سطحی دارد، هیچ دلیل مشخصی برای فرآیند چسبندگی انتخابی بین آناتاز و کلسیت وجود ندارد. ولی محققین نشان داده‌اند که پتانسیل‌های سطحی کائولینیت پس از یک همزدن شدید کاهش می یابند. در حالیکه در مورد آناتاز تغییری در پتانسیل‌های سطحی صورت نمی‌گیرد. لذا پژوهشگران حدس زدند که جذب کلکتور بر روی کائولینیت در مقایسه با آناتاز ضعیف می‌باشد. همان گونه که عنوان شده است،‌همزدن شدید ممکن است نقش مهم دیگری در فلوتاسیون حامل داشته باشد. ممکن است که همزدن شدید توسط فلوکولاسیون برشی را برای ذراتی که توسط کلکتور پوشانده شده‌اند فراهم کند. این اثر اولین بار در سال ۱۹۷۵ توسط «وارن» مشاهده شد. بطور ساده فلوکولاسین مزبور موقعی رخ می‌دهد که انرژی همزدن شدید بر انرژی مانع چسبندگی غلبه کند.

«کاندی» (۱۹۶۹) فرآیندهای فلوتاسیونی را که گسترش داد که نیاز به کانی حامل ندارند. روال ساده این فرآیند دو قسمتی است، ابتدا گل آب کائولن توسط همزدنشدید با حداقل HP/ton 25 انرژی لازم آماده می‌شود، «کاندی» فهمید که این بهم ردنباعث از بین رفتن آلودگی سطحی که اختلاف اثر کلکتور بر روی ذرات متفاوت دو کانی را کاهش می‌دهد، موثر است. در بخش دوم خمیر رس درحضور فعال کننده‌ای که محلول در آب یک فلز قلیایی خاکی یا یک فلز سنگین است، آماده می‌شود.

«یانگ و دیگران» (۱۹۸۵)، فرآیند فلوتاسیونی را توسعه داده‌اند که برای پرعیار سازی رس در غلظت های بالا طراحی شده است. مزیت های این فرآیند عبارتند از: هزینه آبکشی کمتر و بازدهی بیشتر. اصول اصلی این فرآیند شبیه به فرآیند فعالسازی «کاندی» است،‌جز آنکه گل آب رسی قبل از آماده‌سازی در معرض یک رنگزدائی اکسیداسیون قرار می‌گیرند و یک پلی اکریلات محلول در آب قبل از فلوتاسیون بعنوان متفرق ساز به رس اضافه می‌شود.

فرآیند فلوتاسیون دیگری که باید در اینجا به آن اشاره شود فلوتاسیون روغنی است این فرآیند شبیه فلوتاسیون معمولی است فقط در یک موردتفاوت دارند و آن این است که در فلوتاسیون معمولی، بجای جمع‌آوری ناخالصیهای رنگی (آناتاژ) با استفاده از حباب هوا، از مایعات غیر محلول در آب استفاده می‌شود،‌بعد از آماده سازی و افزودن شیمیایی به رس مقداری نفتا یا مایعات غیرقابل حل در آب به پالپ افزوده می‌شود و با همزدن زیاد آن یک امولسیونی روغنی در آب بوجود می‌آید. وقتی همزدن متوقف می‌شود قطرات روغنهای آناتاز بر روی سطح می‌آیند که می‌توان آنها را جمع‌اوری نمود. در مرحله بعد مایع روغنی یا میع نامحلول در آب برای استفاده مجدد بازیابی می‌شود. نمودار ساده شده این فرآیند در شکل نمایش داده شده است. از فرآیند فلوتاسیون روغنی برای ذرات خیلی ریز رس که فلوتاسیون معمولی عملکرد خوبی روی آنها ندارند، استفاده می‌شود میزان درخشندگی ۹۲ تا ۹۳ شامل رسهایی است که ۹۵% آنها کمتر از ۲ میکرون هستند. مهمترین عیب فلوتاسیون روغنی کنترل دقیقی است که باید روی آن انجام شود تا بازیابی خوب محلول حفظ شود، در ضمن بایستی مایع غیر محلول بخوبی بازیابی شده بطور که به اقتصادی بودن پروژه لطمه نزند.

۷)کواگولاسیون ـ فلوکولاسیون انتخابی

اگر چه فرآیندهای فلوتاسیون مختلف در حذف ناخالصی تیتانیم- آهن از رس های نسبتاً درشت دانه موفق بوده‌اند،‌لیکن توفیق کمی در مورد رسهای دانه ریز داشته‌اند. بعنوان مثال فرآیندهای مختلف فلوتاسیون در مورد رس های نسبتاً‌ درشت دانه جورجیا مرکزی موفق و در مورد رس های بسیار دانه ریز جورجیای شرقی تقریباً ناموفق بوده‌اند. کائولن جورجیای شرقی معمولاً بطور تقریبی به میزان ۹۰% ازذرات کمتر از ۲ میکرون و در حدود ۵۰% کمتر از ۲۵/۰ میکرون در حالت خام تشکیل یافته است. فرآیندهایی از کواگولاسیون و فلوکولاسیون انتخابی وجود دارند، که از اواخر دهه ۶۰ گسترش یافته‌اند. شکرت «جی. ام. ام هابر» با استفاده از این روشها، رسی با درخشندگی ۹۰ + از ماده خام جورجیای شرقی از اوایل دهه ۷۰ تولید می‌کرده است.

با کنترل دقیقی محیط یونی در یک سوسپانسیون کائولن این مکان وجود دارد که کائولن را در حالت پراکنده نگهداشته و اجازه دهیم که ناخالصی های رنگی لخته شوند (فلوکولاسیون).

محیط مناسب یونی برای فلوکولاسیون آناتاز ممکن است از راههای مختلف مهیا شده باشد. شاید ساده‌ترین حالت، ایجاد تفرق بیش از حد ذرات کائولن باشد که این عمل توسط متفلق ساز‌های شیمیایی می‌تواند انجام شود از جمله این متفرق سازها می‌توان به پلی فسفات تتراسدیم و هگزامتافسفات سدیم اشاره کرد. وقتی مقدار مناسبی مواد شیمیایی وارد محلول شوند. ذرات ریز کائولن کاملاً متفرق شده و در این حالت ذرات آناتاز بهم چسبیده و لخته می‌شوند، ذرات لخته شده رش می‌کنند تا جائی که اندازه آن ها نسبت به ذرات کائولن قابل توجه می‌شود. در این حالت لخته‌های آناتاز در میان سوسپانسیون قابل تمیز است. لایه بالایی که کائولن خالص شده را در بر می‌گیرد و لایه پائینی که شامل آناتاز لخته شده است.

در فرآیندهای مختلفی که در بالا شرح داده شده، مقدار کمی از ناخالصیهای موجود در رس بطور انتخابی بهم چسبیده و لخته می‌شوند.

«مینارد» (۱۹۷۹) فرآیندی را گزارش کرد که در آن کائولینیت توسط یک پلیمر آنیونی با مولکول سنگین و پایدار، ‌لخته می‌شود و ناخالصی های آهن و تیتانیم در سوسپانسیون باقی می‌مانند. لیکن مقادیری از ناخالصی های در رس گیر کرده، به همراه آن ته‌نشین می‌شوند. لذا باید این لخته‌ها را با مخلوط‌کن قوی دوباره متفرق کرده، چند بار شست.

اگر چه فرآیندهای کواگولاسیون- فلوکولاسیون موفقیت خود را در حذف ناخالصی ها از رس های جورجیای شرقی که شامل ذرات بسیار ریز هستند ثابت کرده‌اند، ولی معایبی بشرح زیر از این روش گزارش شده است:

۱- عموماً‌برای این فرآیند نیاز است که غلظت پالپ کمتر از ۲۰% باشد، لذا مقادیر قابل ملاحظه‌ای آب باید جدا گردد.

۲- بازیابی محصول معمولاً بخاطر درگیر شدن رس در لخته‌های ته‌نشین شده، پایین است.

۳- پلیمر لخته ساز باقیمانده در محصول نهائی تاثیرات زیان آوری دارد.

۴- از آنجایی که رسها دارای منشاء‌های گوناگونی هستند، لذا باید آزمایشات زیادی برای ایجاد محیط یونی مناسب جهت فلوکولاسیون انتخابی انجام داد.

۷) روش های بیولوژیکی

میکرو ارگانیسم‌ها می‌توانند با تاثیر بیولوژیکی که منجر به ایجاد محیطی اکسید کننده یا احیا کننده می‌شود، مواد خالصی را به حالت محلول در آورند. لازم به تذکر است که در نتیجه عوامل بیولوژیکی، عملی عکس نیز ممکن است انجام شود، یعنی ممکن است عناصر محلول تبدیل به ترکیبات غیر محلول شده ته‌نشین شوند. کمتر ماده‌ای می‌تواند تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی قرار نگیرد. تاثیر این عوامل بر روی ذخایر ذغالسنگ، گوگرد و فسفات از دیر زمان شناخته شده است، در سالهای اخیر نیز بررسی های انجام شده نشان داده است که سیلیکات ها نیز تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی به حالت محلول در می‌آیند حتی کانیهایی که به عنوان غیر محلول شناخته شده بودند نمی‌توانند در مقابل این عوامل مقاومت کنند.

میکروارگانیسم‌های هتروتروپیک مختلفی قادر به انحلال آهن از کانیهای اکسیده آهن (لیمونیت،‌گوتیت و هماتیت) هستند. انحلال با تشکیل اسیدهای آلی و سایر متابولیت‌ها به صورت عوامل کمپلکس و همچنین احیای آهن به طریقه آنزیمی و غیر آنزیمی است.با پرورش نوعی قارچ در ۳۰ درجه سانتیگراد در محیطی مغذی حاوی ملاس چغندر به عنوان منبع کربن و انرژی و استفاده از آن می‌توان آهن موجود در کائولن را کاهش داد.

۸) الکترواسمز

یکی از روشهایی که در دهه دوم و سوم قرن حاضر در اروپای غربی بکار می‌رفت، روش الکترواسمز است. این روش با توجه به هزینه‌های زیادی که دارد (معادل Kwh 88 به ازای هر تن ماده اولیه)، تنها در صورت در اختیار داشتن انرژی ارزان قابل استفاده است.

در این روش از باردار شدن مواد جامد در آب و جذب آنها روی الکترودهایی با بار مخالف استفاده می‌شود. نخست تصور می‌شد که در شرایطی از محیط که ذرات کائولن با منفی دارند،‌ ناخالصی های همراه آن مثل کوارتز،‌ میکا و کانیهای آهن بار مثبت دارند، بنابراین ذرات کائولن روی کاتد جمع می‌شوند. حال آنکه چنین نیست بنابراین این روش می‌تواند برای فیلتراسیون الکتریکی ذرات خیلی دانه ریز بکار رود.

بر مبنای این روش، واحدهایی هنوز در انگلستان در حال کار هستند در این واحدها ماده اولیه کائولن، پس از به تعلیق در آمدن در آب، ابتدا از حوضچه‌هایی عبور داده می‌شود و بدین ترتیب ذرات دانه درشت آن جدا می‌شودن و بدین ترتیب ذرات دانه درشت آن جدا می شوند سپس به داخل کانالهای طویلی بطور ۱۶۰ متر، عرض ۳/۱ متر و عمق ۵/۰ متر هدایت می‌شود. در این کانال ها که مدت توقف مواد در آنها ۷۰ دقیقه است، بخشی از کائولن با غلظت وزنی ۳۱% ته‌نشین می‌شود که پس از خشک شدن به عنوان محصول درجه ۲ در صنایع کاغذسازی مصرف می‌شود. سرریز کانال ها که دارای محصول دانه ریز و با عیار بسیار زیاد است، به دستگاه الکترواسمز هدایت می‌شود. این وسیله تشکیل شده است از بدنه‌ای از جنس شبکه‌ای فلزی به شکل نیم استوانه در نقش کاتد و محوری گردان در داخل آن بطول ۵/۱ متر و قطر ۶/۰ متر در نقش آند.

این وسیله با جریانی یک سو بشدت ۷۰ آمپر و ولتاژ ۱۰ ولت تغذیه می‌شود. ذرات کائولن روی آند می‌چسبند و لایه‌ای به ضخامت ۳ میلیمتر تشکیل می‌دهند که از روی آند تراشیده می‌شود. در این روش تنها ۹% کائولن در آب خروجی باقی می‌ماند.

روش های افزایش درخشندگی کائولن

روش هایی جهت کمبود کیفیت نوری کائولن خصوصاً در دو دهه‌ گذشته برای افزایش درخشندگی کائولن گسترش یافته‌اند. نظر به این که روش های فوق (روش های افزایش درخشندگی خود نیز نوعی از متدهای فرآوری کائولن می‌باشد لذا می‌توان روش های افزایش درخشندگی را در زمره روش های فرآوری آورد). بطور طبیعی و بدون فرآوری،‌رسی با کیفیت خوب می‌تواند درخشندگی در دود ۷۵ تا ۸۵ ISO داشته باشد. مقادیر درخشندگی ۹۰ و بالاتر از آن با استفاده از چند تکنیک پر عیار سازی ویژه قابل دسترسی است. این تکنیک ها بقرار زیرند:

۱- آسانترین این روش ها رنگ زدایی است. فرایند شستشویی که در آن کانیهای آهن‌دار بوسیله افزودن یک ماده احیا کننده (معمولاً‌هیدروسولفیت سدیم) در PH پایین (که می‌توان با افزودن اسید سولفوریک و یا سولفات آمونیوم به آن رسید) حذف می‌شوند.

۲- از طریق توسعه اولترا فلوتاسیون، جداسازی کانی های فوق‌العاده ریز امکان پذیر شده است. در این روش، یک کانی حامل را برای حمل ذرات بسیار دانه ریز کانه‌های آهن و تیتانیم بکار می‌برند که با فلوته شدن آنها درخشندگی محصول به حدود ۹۰ می‌رسد.

۳- متورق سازی فرآیند دیگری است که طی آن ذرات بزرگ کائولن (که شامل توده‌هایی انباشته از صفحات شش گوش هستند) به ذرات نازک اما با صفحات مجزای عریض می‌شکنند. این ذرات با ایجاد صفحات جدید تمایل به سفیدی بیشتری نسبت به یک رس طبیعی پیدا می‌کنند. صفحات نازک بدست آمده از متورق سازی، یک پوشش عالی را برای کاغذ با وزن کمتر فراهم می‌کنند.

۴- تکلیس: اگر چه تکلیس کائولن‌های درشت و رس های کائولینیتی عمل متداول برای تولید شاموتها و کلوخه‌های نسوز (برای مثال بعنوان فرایندی جهت افزایش خواص نسوزندگی) می‌باشد، ولی این فرایند می‌تواند همچنین بر روی ذرات ریز و سفیدتر کائولن جهت بهبود و افزایش درخشندگی و نیز بهبود سختی، ماتی و… اعمال گردد. این کائولن جهت بهبود و افزایش درخشندگی و نیز بهبود سختی، ماتی و… اعمال گردد. این کائولنه ا بطور فزاینده‌ای در لاستیک، رنگ های کائوچویی و پلاستیک ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

دو نوع کائولن که اعمال حرارتی بر روی آنها انجام که است برای دستیابی به خواص پوشش ویژه گسترش یافته‌اند. این دو نع کائولن ا عبارتند از :

۱- کائولن هایی که بطور ناقص تکلیس شده‌اند.

۲- کائولن هایی که بطور کامل تکلیس شده‌اند.

دسته اول تا جایی حرارت داده می‌شوند که گروه‌های هیدروکسیلی که در ساختمان بلور کائولینیت وجود دارند، بصورت بخار آب خارج شوند. درجه حرارت مزبور عموماً در حدود ۶۵۰ تا ۷۰۰ درجه سیلیس (بسته به میزان ماده‌ای که مورد تکلیس قرار می‌گیرد) می‌باشد. این فرایند حرارتی رنگدانه را تولید می‌کند، که هنگام مخلوط شدن با پوشش دهنده‌ها وزن مخصوص موثر کمتری دارد. بعلاوه، قدرت پراکندگی نور این محصول نسبت به رس های پوششی عادی بیشتر است. هنگامیکه این کائولن بعنوان ماده‌ای افزودنی به پوشش دهنده، کاغذ بکار می‌روند تا کشسانی و ماتی را در برگه‌هایی که وزن اولیه کمی دارند افزایش دهند،‌حجیم بودن آنها یک مزیت بشمار می‌رود. این محصول گرانروی بالائی داشته و لذا نمی‌تواند به تنهایی بعنوان پوشش دهنده در ماشین‌های چاپ باعث سرعت بالا استفاده شود، ولی می‌تواند تا حد ۴۰% کل رنگدانه را در ترکیب با دیگر انواع کائولن‌ها تشکیل دهد. افزودن این کائولن های ناقص تکلیس شده به ترکیب پوشش دهنده سبب افزایش ضخامت پوشش، افزایش ماتی، کاهش عمده‌ای درافت درخشندگی و ماتی هنگام نورد کردن، بهبود پذیرش جوهر و یکنواخت‌تر شدن چاپ های چهار رنگ می‌شود. کائولن ها کاملاً‌ تکلیس شده، تا دمایی بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۵۰ درجه سانتیگراد حرارت دیده‌اند. تلفیق دانه‌بندی ریز و فرآوری های خاص به کاهش سایندگی آنها تا حدی قابل قبول کمک می‌کنند. اگر چه خواص فیزیکی محصول تکلیس شده ظاهراً‌تغییر عمده‌ای نمی‌کنند، اما تکلیس و فرآوری، درخشندگی و مشخصات پراکندگی نور را افزایش می‌دهند.
۵. فیلتراسیون مغناطیسی با نوع جدید جدا کننده‌های مغناطیسی، بحث های زیادی را در سالهای اخیر برانگیخته است و این فرآیند بخصوص در حذف ذرات ریز آهن، تیتانیم و میکا و… موثر است و می‌تواند هم برای تولید رس های فوق‌العاده سفید از ماده خام معمولی و هم برای افزایش عیار رس های حاشیه‌ای کم عیار معدنی استفاده شود. با این روش مقدار مواد شیمیایی بکار رفته جهت درخشان کردن محصور می‌تواند بطور عمده‌ای کاهش یابد.

  1. فرآیندهای آینده: پیش‌بینی در مورد فرآیندهایی که ممکن است امروز فقط در مرحله ترسیم بر روی کاغذ باشند، مشکل است. ولیکن جستجو و پژوهش برای یافتن فرآیندهای موثر جهت افزایش درخشندگی و دیگر مشخصات رس ادامه خواهد داشت. تکنیک های فعلی بهبودخواهند یافت (برای مثال فیلتراسیون مغناطیسی بعنوان یک فرآیند تجارتی هنوز در مرحله، رشد خود بسر می‌برد و برای توسعه فلوتاسیون نیز جای بیشتری وجود دارد). فرآیند درو مایعی در حال توسعه بوسیله (شرکت اقتصادی Ecc )یکی از فرآیندهای بالقوه است که می‌تواند در آینده بکار گرفته شود.

روش های کاهش هزینه انرژی در فرآوری کائولن

در روش های آماده سازی رس انرژی زیادی مصرف می‌شود، لذا در سال های اخیر تحقیقات قابل ملاحظه‌ای جهت یافتن روش هایی که هزینه‌های انرژی را کاهش دهد، انجام شده است. برخی از آنها به قرار زیرند:

  1. اولین و آسانترین روش، فروش رس بصورت پالپ می‌باشد که در نتیجه مرحله خشک کردن محصول ضروری نخواهد بود. این کار باید برای مشتریانی انجام گیرد که آمادگی پذیرش پالپ را دارند البته در این صورت اگر چه میزان هزینه به لحاظ عدم صرف انرژی جهت خشک کردن کاهش می‌یابد، ولیکن هزینه حمل آب اضافی را باید در قیمت تمام شده منظور کرد.

در اینجا مسیری که پالپ طی می‌کند شبیه مسیر خشک کردن است و شامل آسیا کردن نیز می‌باشد. مقدار کمی متفرق ساز به رس افزوده می‌شود که در ادامه کار در یک مخلوط‌کن با سرعت زیاد مخلوط می‌گردد. سپس کمی آب افزوده شده و نتیجتاً‌ پالپی با ۷۰ – ۶۵% جامد ساخته می‌شود. پالپ حاصل به محل مورد نظر خریدار از طریق جاده یا راه آهن با توسط کشتی حمل می‌گردد.

  1. روش دوم کاهش هزینه‌های خشک کردن استفاده از تکنیک های فشرده کردن با فشار بالا می‌باشد که در نتیجه نیازی به خشک کردن متداول نخواهد بود.

اساس کار فشرده کردن با فشار بالا شبیه پرس معمولی است با این تفاوت که فشار در حدود۷۰ باز است و توسط پرس های پیستونی سریع به اجرا در می‌آید. کیک ها سخت بوده به سهولت تخلیه می‌شوند و لذا سیستم می‌تواند خود کار عمل کند. رطوبت کیک ۲۵% (قابل مقایسه با ۳۵ – ۳۰%‌ برای پرس های با فشار معمولی) است و بنابراین می‌توان بعنوان خوراک مستقیماً‌ به خشک کن منتقل شود.

خط تولید بدون بار برگشتی ساده‌تر بوده و نیز گرد و غبار محصول داخل واحد خشک کننده را کاهش می‌دهند. یک مقایسه انرژی با مراحل فیلتراسیون، مخلوط کردن و خشک کردن معمولی نشان می‌دهد که سیستم فشار بالا در حدود ۵۳ درصد انرژی برای سیستم فشار پایین را بکار می‌برد.

  1. سومین پیشرفت در شرکت اقتصادی Ecc کاربرد پرس لوله‌ای است. همانطور که از نامش پیدا است این پرس شامل یک لوله بیرونی است که با یک لایه لاستیکی قابل انعطاف در سطح داخلی آن جفت شده است. لوله‌ای با قطر کوچکتر بصورت هم محور با لوله بیرونی سوار شده است. بر روی لوله اخیر روزنه‌هائی فیلتر دار تعبیه شده و توسط نگهدارنده‌ها و پارچه، فیلتر روی سطح خارجی ثابت شده است. لوله داخلی یا شمع قادر است درون لوله بیرونی بطور قائم حرکت کند.پالپ رس با حدود ۲۵ درصدجامد بداخل فضای حلقوی بین پارچه، فیلتر و جدار لاستیکی هدایت می‌شود. وقی چرخه پرس کردن تمام می‌شود یک انفجار هوا در پشت پارچه فیلتر رخ می‌دهد. کیک فیلتر که در حدود ۱۸ درصد رطوبت دارد و متورم شده بطرف خارج حرکت می‌کند، رس در اینحالت سخت، قابل حمل و عاری از گرد و غبار است زمان پرس کردن بسته به دانه‌بندی رس متفاوت است اما اگر فرایندتمام اتوماتیک باشد تغییرات مناسب در زمان چرخه به راحتی می‌تواند اعمال گردد.
  2. فکری نو در مورد فیلتراسیون با استفاده ازاصل الکتروفورزی (مهاجرت بارهای الکتریکی) در یک محیط الکتریکی ارائه شده است (چاپک و دیگران ۱۹۷۴) ذرات کائولینیت که در PH بالاتر از ۳ دارای بار منفی هستند توسط فضای یونی بارهای مخالف احاطه شده یک دو لایه‌ای اکتریکی تشکیل می‌شود. در یک محیط الکتریکی، ذرات رس بسمت آند حرکت می‌کنند در حالیکه یون های با بار مخالف در این فضای یونی بطرف کاتد می‌رود. وقتی ذرات به آند می‌رسند روی سطح جدار آند که برای محافظت از آند نصب شده یک کیک فیلتر شکل می‌گیرد. کیک آندی مزبور مجدداً بوسیله، فشار الکترواسمز آبکشی می‌شود این عمل طی مکانیزمی رخ می‌دهد که در آن آب اضافی از طریق لوله‌های موئین کیک با بار منفی به بیرون پمپاژ می‌شود. طبق نظر «بولینگر» فشار الکترواسمزی تولید شده در کیک فیلتر ممکن است بسیار بالا باشد، طوری که می‌تواند به فشار موثری در حدود ۷۰ بار برسد. اتاقک کاتد که با پارچه،‌فیلتر پوشیده شده جهت کمک به فیلتراسیون تحت خلاء قرار دارد.

ناخالصی های کائولن و ضرورت فرآوری آن

مرغوبترین کائولن، نوعی است که حداکثر دارای ۲۰ درصد ناخالصی باشد، به همین جهت باید به منظور استفاده در صنایع مصرف کننده، کائولن بطور معمول دارای ۴۸ درصد سیلیس و ۳۷ درصد آلومین و حدود ۴۶/۰ درصد اکسید آهن، ۰۶/۰ درصد اکسید کلسیم و ۵/۱ درصد اکسید سدیم و پتاسیم است. وجود لنزهای آهن دار و سنگ های ولکانیکی آندزیتی تا بازالتی فلدسپات تجزیه نشده سبب کاهش کیفیت کائولن می‌گردد.

از آنجایی که کائولن موارد مصرف متعددی دارد و صنایع مختلف برای تولید محصولات خود نیاز به کائولن‌هایی با مشخصات متفاوت دارند،‌لذا این کانه باید در طی مراحل مختلف و در جهت اهداف و تأمین خوراک مورد نیاز صنعت فرآوری گردد.

فرآوری یا کیفیت کائولن، ‌بستگی مستقیم به میزان درصد آلومین دارد. یعنی هر چه آلومین آن بالاتر باشد. کائولین مرغوبتر و برعکس هر اندازه سیلیس آن بیشتر باشد، از اهمیت کمتری برخوردار است. بطور کلی در تغلیظ کائولن توجه به نکات زیر حائز اهمیت است.

٭ ناخالصی‌هایی که مقادیر آنها نباید از حد معینی کمتر یا بیشتر باشد. بطور مثال حد قلیایی کائولن در حالت عمومی نباید بیشتر از ۵/۱ درصد باشد.

٭ ناخالصی هایی که مصرف آنها در بعضی از صنایع مضر و در صنایع دیگر چندان اهمیتی ندارند نظیر ناخالصی‌هایی رنگ و میکا که در مصارف نسوز اهمیت ندارند.

٭ اندازه ذرات و دانه‌بندی آن ها، شفافیت،‌مقدار انقباض، میزان نسوزی و مقاومت گسیختگی ویسکوزیته، مقاومت الکتریکی، میزان شکل‌پذیری، مقدار آلومینیوم، کوارتز، اکسید آهن و تیتان از موارد قابل توجه در مصرف کائولن در صنایع مختلف هستند.
بدیهی است میزان ناخالصی در معادن مختلف متفاوت می‌باشند، لذا نحوه فرآوری و حذف این ناخالصی‌ها نیز متفاوت خواهد بود.
تغلیظ کائولن عبارتست از جدا کردن ناخالصی‌ها از قبیل زاج، گچ، پیریت و فلدسپات های تخریب نشده و… که این ناخالصی را اصولاً‌به دو روش خشک و مرطوب می‌توان خارج نمود.

بعضی از عناصر مزاحم بصورت ناخالصی همراه کائولن برای صنایع مختلف بشرح زیر هستند:

٭ صنعت لاستیک‌سازی: زاج، ‌هوموس به عنوان ماده همراه

٭ صنعت کاغذسازی: هوموس و کوارتز، زاج به عنوان ماده همراه

٭ صنعت سرامیک و چینی سازی: زاج و اکسید آهن

٭ صنعت پلاستیک سازی: سایر اکسید آهن و دانه‌های کائولینی غیرفلسی

همچنین وجود پیریت اضافی در کائولن مضر بوده که از طریق اضافه کردن اسید سولفوریک PH محیط را به حدود ۳ رسانده و آن را جدا می‌کنند.

عمل جدا کردن مواد مزاحم (مثل سدیم، پتاسیم، آهک) را کائولن‌شوئی گویند. کائولنی که خوب شسته شده باشد تنها ۴۹/۰-۳۲/۰% = ۳Fe۲O۳ و ۰۸/۰-۰۵/۰% = Ti۲O دارد.

تغلیظ کائولن در جدا کردن ناخالصی هایی مانند زاج، آلونیت،‌گچ، ‌پیریت، فلدسپات های دگرسان نشده تجلی می‌یابد. کل ناخالصی‌ها را می‌توان به دو روش خشک و مرطوب از کائولن جدا کرد. در تصفیه کائولن همه ناخالصی‌ها از جمله ریگ و میکا باید حذف شوند. مگر در مواردی که کائولن برای مواد نسوز بکار می‌رود.

 کانی های کائولن

  • کائولینیت Kaolinit :

کائولن با نام کانی شناسی کائولینیت با فرمول شیمیایی H۴Al۲Si۲O۹در سیستم تری کلینیک و سختی حدود ۵/۲-۱، دارای ۵/۳۹ درصد Al۲O۳ ،۵/۴۶ درصد Si۲O و ۱۴ درصد آب بوده و وزن مخصوص ۶/۲ – ۱/۲ گرم بر سانتی مترمکعب و نقطه ذوب آن ۱۷۸۵ °C است. رنگ آن سفید مایل به زرد و گاهی هم کمی سبز یا آبی رنگ بوده وطعم خاک دارد و به صورت مرطوب، بوی شدید خاک می دهد. این کانی اغلب دارای پلاستیسیته بوده و عملاً در آب، اسیدهای سرد و رقیق، اسید کلریدریک و اسید سولفوریک گرم و غلیظ و ئیدروکسیدهای قلیایی نامحلول حل می شود.

اغلب ذخایر کائولینی در اثر هوازدگی و تجزیه سنگ های ولکانیکی حاوی سیلکات آلومینیوم بوجود می آیند. سنگ های گرانیتی، گنایس ها، کوارتز، پورفیری ها و همچنین رسوبات حاوی فلدسپات ها، میکا و زئولیت جهت ایجاد کائولینیت مناسب می باشند که در اثر هوازدگی و تجزیه شیمیائی مواد قلیائی و مقداری از SO۲ خارج شده و کوارتز و سایر کانی های همراه بصورت ترکیب باقی می مانند.

کائولن ممکن است نتیجه آلتراسیون هیدروترمال باشد. در این صورت، محلول هیدروترمال سردتر از ۳۰۰ درجه سانتی گراد در داخل سنگ های با فلدسپات بالا، سبب شستن یون های Ca++,K+, Na+ و سایر کاتیون ها و رسوب آنها با H+ بیشتر می شود. اغلب این گونه ذخایر در ارتباط با سیستم متئوریک هیدروترمال، که حرارت از سنگ های ولکانیکی مشتق می شود، می باشند.
ذخایر بزرگی از کائولینیت در منطقه CORNWALL انگلستان در خارجی ترین قسمت های سیستم هیدروترمالی، مرتبط با باتولیت های گرانیتی وجود دارند که به عمق چندین کیلومتر تشکیل شده اند.کائولینیت در مقایسه با ناکریت- دیکیت از نظم کمتری برخوردار است و به همین دلیل اندازه بلور و ذرات اندازه بلور و ذرات هالوزیت در مقایسه با بقیه کوچکتر است. کائولینیت در زون های هوازده و آلتراسیون سنگ های آذرین و دگرگونی به ویژه فلدسپارها تشکیل می شود.

  • رس توپی:

رس توپی یک نوع سنگ رسوبی است که حاوی کائولینیت و مقدار جزئی ایلیت، کلریت، کوارتز و مونتموریونیت است. ذرات کائولینیت در رس توپی در مقایسه با سایر منابع رس دار کوچکتر است. مقدار کائولینیت رس توپی ۲۰ تا ۹۵ درصد، کوارتز آن ۱۰ تا ۷۰ درصد و ایلیت و کلریت آن ۵ تا ۴۵ درصد است. مواد آلی، مونتموریونیت، ترکیبات اهن، اکسید تیتان و نمک های محلول از جمله ناخالصی های رس توپی هستند. رس توپی بیشتر همراه با لایه های زغال دار است و از آن جا که ذرات ریز کانی های رسی را به همراه دارد، خاصیت شکل پذیری آن بسیار خوب است. رنگ رس توپی قهوه ای مایل به سیاه است و مصارف آن عبارتند از : سرامیکهای بهداشتی، چینی های الکتریکی، انواع کاشی ها، ظروف غذاخوری، صنایع دستی و دیرگدازها.
هالوزیت:
هالوزیت نوعی کائولین است که به دو حالت آب دار و بدون آب یافت می شود و ترکیب نوع آب دار آن مشابه بقیه است و تنها دو مولکول اضافی آب دارد. تشخیص هالوزیت به کمک پراش اشعه ایکس امکان پذیر است. هالوزیت بیشتر در زون های آلتراسیون و بندرت در زون های هوازده ساپرولیت یافت می گردد. عمده مصارف آن در تهیه سیمان پورتلند و تهیه نسوزها و سرامیک است.

  • دیکیت:
    دیکیت نوعی کائولین است که در سیستم مونوکلینیک متبلور می شود و عمدتاً در زون های آلتراسیون تشکیل می شود.
  • ناکریت :

ناکریت نوعی کائولین است که در سیستم مونوکلینیک متبلور می شود. نحوه قرار گیری ورقه های کائولینیت در ناکریت منظم است و بر همین اساس بلورهای آنها بزرگترند و به سمت هالوزیت کاملاً بی نظم است (ناکریت- دیکیت- کائولینیت- هالوزیت). ناکریت کمیاب بوده و در زون های آلتراسیون تشکیل می شود.

  • خاک رس آتشخوار :

بیشتر خاک رس آتشخوار از کائولینیت تشکیل گردیده، کائولین در آن به خوبی متبلور می شد و نظم مطلوبی در شبکه آن وجود دارد. خاک رس آتشخوار، علاوه بر کائولین حاوی اکسید و هیدروکسیدهای آلومینیوم نیز هست. هر نوع خاکی که دمای بیش از ۱۵۰۰ درجه سانتی گراد را تحمل کند و میزان AL۲O۳ موجود در آن قابل توجه باشد، به خاک رس آتشخوار معروف است. خاک رس آتشخوار به انواع شکل پذیر، نیمه شکل پذیر و بی شکل تقسیم می گردد. خاک رس آتشخوار، بیشتر در افق های پایین لایه های زغال دار پیدا می شود. مصرف عمده این خاک در تهیه آجرهای آتشخوار است که به شاموت معروفند. دیگر مصارف آن در ساخت قطعات کوره ها، دیگهای گرمابی و کاشی های نسوز است

مصارف عمده کائولن معدن کاوان

مشخصات کیفی کائولن مورد مصرف هر صنعت به تبعیت از صفات مورد نظر محصول نهایی متغیر است. این تفاوت حتی در صنایع مشابه بعلت تغیرات شدید کیفی کائولن استخراجی و یا فرآوری شده معادن کاملاً‌مشهود است، ویژگی صنعت، محدوده تغییرات مورد قبول را تعیین می‌نماید و فرمول سازی مواد مصرفی یکی از رایج‌ترین راه حل‌ها در اینگونه صنایع است.

مرغوبترین کائولن‌ها تا حدود ۲۰ درصد ناخالصی را دارا می‌باشند که به منظور کاهش این ناخالصی‌ها بطرق مختلف فرآوری می‌گردد و در هر روش نوعی خاص از این ماده حاصل می‌شود و هر کدام مصرف ویژه خود را دارد که علاوه بر صفات خاص ژنتیکی، نوع فرآوری نیز محصول را از یکدیگر متمایز می‌نماید. کائولن کلسینه شده، کائولن شیته شده توسط آب، حرارت نخورده،‌پودر شده، دانه بندی شده و کائولن پر کننده و طبقه‌بندی‌های مختلف کائولن از نقطه نظر نوع فرآوری می‌باشند.

کائولن در صنایع مختلف به عنوان ماده اولیه اصلی و در برخی دیگر به عنوان ماده جنبی در کنار سایر مواد بکار می‌رود. قیمت مناسب و ویژگی‌های این ماده معدنی در هر صنعت جلوه‌های خاص خود را دارد.

دلیل کاربرد فراوان کائولن در صنعت، دارا بودن ویژگی های زیر است:

  • پرکننده و پوشش دهنده مناسب
  • از نظر شیمیایی در گستره وسیعی از تغییرات pH بدون تغییر باقی می ماند.
  • به عنوان جذب کننده مناسب مرکب و رنگ ها.
  • به عنوان سخت کننده در صنایع پتروشیمی.
  • داشتن رنگ سفید که آن را به صورت ماده رنگی قابل استفاده می سازد.
  • جلای خاص و قابلیت سفیدکنندگی.
  • خواص کاتالیزوری.
  • دارا بودن خاصیت پرکنندگی و پوششی بسیار خوب.
  • نرم کننده سطح و غیرسایشی بودن آن.
  • قابلیت اندک هدایت جریان الکتریسیته و گرما.
  • ارزانی قیمت آن.

بیشترین مصارف کائولن در پر کننده، پوشش دهنده با جلای خاص و سفید کننده، منبسط کننده، ایجاد کننده مقاومت در مقابل سایش، رقیق کننده، سخت کننده در صنایع پتروشیمی، نرم کننده سطح و به عنوان کاتالیزور در صنایع مختلف،کاغذسازی، سرامیک، مرکب و رنگ سازی، دیرگداز، پلاستیک، لاستیک، دارویی، فایبرگلاس، صنایع نسوز، مصالح ساختمانی، حشره کش، جذب کننده، مواد پاک کننده، مواد غذایی، تهیه داروها، صنایع کشاورزی و تهیه کودهای شیمیایی است.در ایران از این ماده معدنی در آجرهای شاموتی، پوشش داخلی کوره ها، دیگ های گرمایی و کاشی نیز استفاده می شود.حدود ۵۰ درصد از کائولن در کاغذسازی به عنوان پرکننده و روکش (پوشش دهنده سطح)،۲۰ درصد در صنایع سرامیک و دیرگداز، ۱۰ درصد در لاستیک سازی به عنوان پرکننده و ۲۰ درصد در رنگ سازی پلاستیک استفاده می شود.قدرت جذب مرکب و پوشش دهندگی خوب و پر کردن سطوح ناهموار کاغذ از خمیر سلولز و ایجاد شفافیت در کاغذاز مزایای استفاده از کائولن در صنعت کاغذسازی می‌باشد.

  • سنگ کائولن برحسب نوع پیوندهایش به دو گروه پیوند نرم و سخت طبقه بندی می شود:

مصارف سنگ کائولن با پیوند نرم عمدتاً در صنایع کاشی، چینی و سرامیک سازی است.

مصارف سنگ کائولن با پیوند سخت در صنایع لاستیک سازی و کاغذ سازی می باشد.

  1. کائولن معدن کاوان در رنگدانه:

کائولن که به عنوان رنگدانه مورد استفاده قرار می‌گیرد به نوع پرکننده و پوشش کاغذ تقسیم می‌شود که این تقسیم‌بندی براساس درخشندگی، اندازه ذرات و ویسکوزیته آن است. کائولن کانی پرکننده ارزان، سفید یا نزدیک به سفید است که در یک دامنه وسیع از PH خنثی است. غیر ساینده و اندازه ذرات کوچک ولی قابل کنترل، هدایت گرمایی و الکتریکی کم و درخشندگی خوب است، در کاغذ، پلاستیک، رنگ، لاستیک، چسب، بتونه و… کاربرد دارد.

ترکیب شیمیایی آن بحرانی نیست به جز اینکه در رنگ تاثیر می‌گذارد، همچنین جذب روغن یا نفت آن بویژه برای رنگ یا لاستیک مهم است. خواص فوق به همراه شکل دانه‌ها، ویسکوزیته و PH به آن اجازه می‌دهد تا به‌عنوان رنگدانه پوششی کاغذ بکار رود. درخشندگی، صافی و پذیرش جوهر در کاغذهای چاپ و نوشتاری، هنری و… از خواص آن است.

در پلاستیک، کائولن برای ایجاد سطح صاف، پایداری در جهات مختلف و مقاوت در برابر مواد شیمیایی مصرف می‌شود (PVC)، پلی‌استر ترموپلاستیک، نایلون و….

  1. کائولن معدن کاوان کاغذسازی:

استفاده از کائولن در کاغذسازی باعث نرمی کاغذ خواهد شد و جذب جوهر، درخشندگی، ارزانی و پوشش مناسب از دیگر مزیت های استفاده از کائولن در صنایع کاغذسازی است.کاغذ حتی اگر خلل وناهمواری های بین الیاف سلولزی آن بوسیله پر کننده معدنی پر شده باشد به منظور استفاده در فرآیندهای کارهای چاپی مدرن، تا زمانی که پوشش سطح را نداشته باشد مناسب نیست. استفاده از پر کننده در خمیر کاغذ بخشی از شکاف ها و درزهای بین الیاف سلولز را پر کرده، لذا بسیاری از نقاط ریز مرکب چاپ در این نقاط بدرستی قرار نگرفته و کیفیت کار چاپ کاهش می‌یابد. پوشش سطحی در روی کاغذ باعث نرمی، جلاء و قدرت جذب مرکب چاپ می‌شود. پوشش مناسب باعث افزایش کاربرد کاغذ می‌گردد.

کائولن به سرعت در آب (حتی در آب های سخت) پراکنده شده و به وسیله ماشین‌های مدرن پوشش دهنده، پوشش نازک به کاغذ داده می‌شود. کائولن پوششی مناسب برای کاغذهای پرجلا، کاغذهای سبک با پوشش LWC و کاغذهای مناسب گراور به روش غلتگی (افست) می‌باشد. در صنعت تولید کاغذ،کائولن مورد استفاده باید به سرعت در آب معلق گردد. اندازه ذرات و دانه‌بندی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. درجه روانی (ویسکوزیته) و درصد ذرات با ابعاد کمتر از ۲ میکرون دارای اهمیت بیشتر هستند.

کائولن پوششی درجه یک ۹۲ درصد ذرات آن کمتر از ۲ میکرون و درخشندگی آن حداقل ۸۷ درصد است. کائولن پوششی درجه دو ۸۰ درصد ذرات آن کمتر از ۲ میکرون ودرخشندگی آن حداقل ۵/۸۵ درصد می‌باشد.

بطور خلاصه می‌توان خواص زیر را برای کائولن جهت مصرف در صنایع کاغذسازی در نظر گرفت:

الف ـ شفافیت: حداقل شفافیت برای مصرف کائولن بعنوان پر کننده ۸۰ درصد و برای رس بعنوان پوشش ۸۵ درصداست که این عمل در مقایسه با استاندارد شفافیت مشخص می‌شود.

ب ـ اندازه ذرات: دقیق‌ترین روش برای تعیین اندازه ذرات و پراکندگی آنها به اصل استوک استوار است بعبارت دیگر از روی سرعت ته‌نشین شدن در سیال قطر ذرات کنترل می‌شود. تعیین اندازه ذرات از روی زمان نشست آنها انجام می‌گردد.

ج ـ ویسکوزیته: درجه روانی کائولن در پوشش اکغذ بسیار مهم است. در صنایع کائولن دو آزمایش ویسکوزیته انجام می‌گردد که عبارتند از HSV و LSV،‌که برای تعیین این دو مورد به ترتیب از ویسکازیمترهای هرکولس و فیلد براک استفاده می‌شود.

د ـ باقیمانده سرند: ۳۲۵ مش بعنوان مواد ساینده یا باقیمانده سرند مصطلح می‌باشد. طریقه عملی بدین صورت است که ۱۰۰ گرم نمونه را کوبیده و خوب مخلوط نموده توسط مواد شیمیایی پراکنده می نمایند. سپس وزین درصد مواد جامد را در مخلوط اندازه‌گیری نموده،‌ مجموع باقیمانده روی سرند را وزن کرده و درصد آن را محاسبه می‌نمایند.

۳.کائولن معدن کاوان در  رنگ سازی :

استفاده از کائولن در رنگ سازی پلاستیک سبب کنترل ویسکوزیته می شود. ۱۰ % کائولن در رنگ سازی مورد مصرف دارد و باعث بالا رفتن قدرت پوشش‌دهی، روان کنندگی و پخش‌کردن رنگ می‌شود. در رنگ سازی از کائولن مرغوب و خالص به صورت ماده رنگی و پرکننده بهره می گیرند. در رنگ‌هایی که با آب شسته می‌شِوند نیز انواع کائولن درشت‌دانه نوع مات و انواع کائولن ریزدانه نوع شیشه‌ای را ایجاد می‌کنند.

جایگاه صنعت رنگ سازی در مصرف کائولن، همچون صنعت لاستیک سازی در طی سالیان اخیر بوده است. افزایش رقابت بین کربنات کلسیم و کائولن، باعث کاهش سهم مصرف کائولن بعنوان پر کننده در صنعت رنگ سازی بوده است. بیشترین میزان رشد مصرف کائولن در صنعت رنگ سازی در کشورهای ایالات متحده امریکا و اروپا بوده که حدود دو درصد در سال برآورد گردیده است. پیش بینی می‌شود که بطور کلی و در آینده نزدیک میزان رشد مصرف کائولن در این صنعت، یک درصد باشد. البته در صورت وجود رشد اقتصادی در کشورهای آسیائی همچون گذشته، این رشد به ۵/۱ درصد خواهد رسید.

اصولاً‌ کائولن بعنوان یک بسط دهنده و ماده اصلی رنگ سفید بصورت جایگزین اکسید تیتانیوم در تولید رنگ مورد استفاده قرار می‌گیرد. کائولن کلسینه شده اصلی‌ترین کائولن بکار برده شده در صنایع رنگسازی است روشن بودن رنگ ضمن ناشفاف بودن، ‌از خصوصیات کائولن مصرفی در صنایع رنگ سازی است و مشابهت خاصی با کائولن مصرفی در صنایع کاغذ دارد. سطوح صاف کائولینیت، بویژه در صنایع رنگ سازی با آرایشی خاص بر روی یکدیگر قرار گرفته که موجب استقامت ورقه رنگ شده و به آن عمر طولانی می‌دهد. بزرگترین تقاضا برای کائولن در صنعت رنگ، ساخت رنگ های مات داخلی ساختمان است.

معمولاً‌ تا ۱۰ درصد وزنی رنگ های براق را می‌توان کائولن اضافه نمود. کائولنی که در رنگ سازی مصرف می‌گردد باید از نظر رنگ روشن و از حداقل ناخالصی برخوردار باشد. ضریب تعلیق بالایی در آب داشته و نمک های محلول آن پایین باشد. از نظر درخشندگی بین ۹۰-۸۰ درصد و ذرات آن ۸۰-۷۰ درصد زیر ۲ میکرون باشد.

  1. کائولن معدن کاوان در لاستیک سازی :

در صنعت لاستیک سازی نیز کائولن را به عنوان ماده پرکننده به کار می برند. کائولن مقاومت در برابر سایش و صلبیت آن را افزایش می‌دهد.از کائولن خالص و نرم در لاستیک های نرم نظیر کاشی های لاستیکی و کائولن ناخالص در تهیه در لاستیک های سخت نظیر پاشنه و کف در کفش ها و لاستیک خودرو ها استفاده می شود.

مصرف کائولن در صنایع لاستیک‌سازی در سال ۱۹۹۸ معادل ۰۸/۱ میلیون تن بوده است. در طی سالهای ۱۹۹۰ الی ۱۹۹۸ مصرف جهانی لاستیک از ۰۲/۵ میلیون تن در سال ۱۹۹۱ به ۶۱/۶ میلیون تن در سال ۱۹۹۸ رسید و این نشاندهنده رشد متوسط سالیانه ۹/۳ درصد در طی دهه ۹۰ میلادی بوده است. بر اساس گزارش راسکیل رشد سالیانه ۱ درصد برای آینده‌ای نه چندان دور جهت مصرف کائولن در این صنعت پیش‌بینی می‌شود. مصرف کائولن در صنایع پلاستیک‌سازی موجب کاهش قیمت لاستیک می‌گردد. چون کائولن از لاستیک طبیعی و یا الاستومر بسیار ارزانتر است. کائولن مصرفی در صنایع لاستیک از نوع کائولن مرغوب نمی‌باشد. در ایالات متحده امریکا، کائولن مصرفی در این صنعت از نوع تغلیظ شده بوسیله هوا می‌باشد. در صنایعی که ذرات درشت مزاحم است مانند صنایع لاستیک که بوسیله اکستروژن شکل داده می‌شوند. از کائولن کلسینه شده هم در صنایع لاستیک سازی بعنوان پوشش استفاده می‌گردد. از خصوصیات عمده کائولن مصرف در صنعت لاستیک سازی این است که ۵/۹۹ درصدذرات باید زیر ۴۴ میکرون باشند.

  1. کائولن معدن کاوان در سرامیک‌سازی:

۲۰ % کائولن به عنوان یکی از مواد اولیه و اساسی در صنایع کاشی، چینی و سرامیک‌سازی است. کائولن از انواع نسوزهای آلومینیایی است که میزان آلومینا در آن ها بسته به نوع آن ها متغیر است. انواع کم آلومینا کائولن تکلیس‌شده، فلینت (۴۵-۳۵%) و انواع پرآلومینا مانند آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت (۶۰-۴۰%). قدیمی‌ترین وشاید متداول ترین روش کاربرد کائولن در صنعت، استفاده از این کانه در ساخت انواع محصولات سرامیکی می‌باشد. گل چینی بیش از چهار هزار سال است که در ساخت سرامیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. درصنعت سرامیک سازی از مجموعه روش‌های فرمول سازی مواد،‌ شکل دادن و روش‌های حرارت دادن و پخت استفاده می‌شود.بنابراین دامنه تغییرات نوع کائولن مصرفی وسیع می‌باشد بعبارت دیگر نوع محصول و روش تولید نوع کائولن را تعیین می‌نماید.

کائولن بدلیل ترکیب خاص شیمیایی در صنعت سرامیک مورد استفاده قرار می‌گیرد در مقابل حرارت حالت شیشه‌ای آن تغییر نمی‌کند و درخشندگی و شفافیت خاصی در محصول ایجاد می‌نماید. در تهیه سرامیک مهمترین عامل نسبت اختلاط کائولن، سیلیس و کمک ذوب (Flux) در بدنه سرامیک‌ها می‌باشد. ویژگی کائولن مصرفی در صنعت سرامیک عموماً مربوط به ناخالصی‌های زیان‌آور موجود در آن است که باعث تغییر رنگ محصول بعد از پخت می‌گردد. مهمترین و مضرترین ناخالصی‌ها اکسید آهن می‌باشد. از دیگر عناصر مضر می‌توان از مس، کروم و منگنز نام برد. این مشکل زمانی نمود پیدا می‌شودکه این مواد بصورت ریزدانه در رس قرار گرفته باشند، در اینصورت بصورت بدنه محصول پس از پخت ظاهر گردیده و در پخت بیسکویت چنانچه مقدار اکسیژن کوره پایین بیاید. اطراف لکه حفره‌هایی بوجود می‌آید. مقدار اکسید آهن مجاز در سرامیک بین ۶/۰ تا ۷/۰ درصداست. اکسید آهن در کائولن جهت ساخت پرسلان باید کمتر از ۵/۰ درصد باشد زیرا تیتانیوم با آهن در بدنه سرامیک عکس‌العمل نشان می‌دهد و موجب کاهش شفافیت می‌گردد.درجه آلکالی بودن اثر خاصی بر روی شیشه‌ای بودن محصول دارد،‌زیرا بدنه سرامیک را متخلخل می‌نماید. کائولنی که در پرسلان بکار می‌رود پتاس آن باید کمتر از ۵/۱ درصد و مقدار تیتانیوم و سیلیس آن حداقل باشد.

وجود بعضی از کانی‌ها در کائولن مضر است،‌رس‌های طبیعی متورم کننده مانند مونت موریونیت که آب را در شبکه خود نگهداری می‌نمایند در روانی و شکل‌گیری قالب اثر می‌گذارد.در صنعت سرامیک کائولن ریز دانه ترجیح داده می‌شود. زیرا ریزدانه بودن موجب افزایش پلاستیسیته و افزایش مقاومت بدنه خام می‌گردد. انتخاب نوع دانه بندی بسیار مهم است، اگر چه ریز و نرمه بودن کائولن درجه ریخته‌گری را کاهش می‌دهد ولی در طول پخت موجب انقباض می‌گردد. به منظور استفاده کائولن در صنایع سرامیک سازی، آزمایشات مدول شکست، میزان شکل پذیری، رنگ پس از حرارت و انقباض در طول حرارت، میزان قالب پذیری و تعیین ویسکوزیته بر روی کائولن انجام می‌پذیرد.

۶.کائولن معدن کاوان  در نسوز:

کائولن کانی است که مصرف گسترده‌ای در صنایع نسوز دارد.این کانی حاوی ۲۰ تا ۹/۴۵ درصد آلومینا بوده و همین امر استفاده آن را در صنایع نسوز امکان‌پذیر می‌سازد. نسوزها موادی هستند که در مقابل حرارت مقاوم بوده و ترکیب شیمیایی، شکل ظاهری و خواص مکانیکی آنها تغییر نمی‌کند. کائولن و خاک های کائولن دار کاربردهای وسیعی بعنوان نسوز دارند و مهمترین بازار استفاده آن در صنایع آهن و فولاد است،‌ لیکن مصرف رس صنعتی بعنوان نسوز بعلت دسترسی آسان و قیمت مناسب نیز بسیار گسترده می‌باشد. میزان مصرف کائولن در صنایع نسوز در سال ۱۹۹۹ حدود ۴ میلیون تن بوده است. صنایع شیشه سازی نیز از دیگر صنایع مهم مصرف کننده کائولن بعنوان نسوز می‌باشد.

۷.کائولن معدن کاوان  در پلاستیک :

مصرف کائولن در صنایع پلاستیک‌ساز ی کاملاً شبیه مصرف در صنایع لاستیک است و نقش کائولن بعنوان پرکننده و بسط دهنده می‌باشد. کائولن در این صنعت با دیگر مواد خام به رقابت پرداخته است. با افزایش قیمت نفت در دهه ۱۹۷۰، بازار مصرف کائولن و سایر پر کننده‌ها گسترش چشمگیری یافت و با استفاده از پر کننده‌های ارزان قیمت نظیر کائولن، در مصرف رزین‌های گران قیمت صرفه‌جویی شد.

کائولن بعنوان بسط دهنده ارزان قیمت در صنعت ساخت( PVC پلی وینیک کلراید) نیز مصرف می‌گردد. کائولن همچنین در ساخت نایلون، پلی‌استر و سایر پلاستیک‌ها، تهیه رنگینه‌ها (بجای رنگی اکسید تیتانیوم) نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  1. کائولن معدن کاوان در کاربرد شیمیایی:

کائولن دارای آلومینا و سیلیکا است (افزودنی سیمان، تولید زئولیت و سولفات آلومینیوم، تولید فایبرگلاس، کاتالیزور و عمل کننده‌های کاتالیزور، ظروف دارویی، حشره‌کش‌ها، غذای حیوانات).

یکی از پرارزش‌ترین مصارف کائولن، ‌مصرف در صنایع شیمیایی و بویژه بعنوان کاتالیزور می‌باشد. در ایالات متحده امریکا حدود ۵ درصد کل مصرف کائولن در این زمینه صورت می‌پذیرد. خصوصیات کائولن مصرفی محدود به شرکت‌هایی می‌شود که از تکنولوژی خاص و پیشرفته برخوردار هستند و از مصارف عمده کائولن، استفاده بعنوان کاتالیزوز FCC در صنایع نفت و ساخت زئولیت مصنوعی است. ترکیبات آلومینیوم از جمله سولفات آلومینیوم که در صنعت کاغذ سازی و در تصفیه آب مصرف عمده دارند، از دیگر مصارف عمده کائولن در این بخش می‌باشد.

اصولاً مصرف کائولن در کاتالیست‌ها در ایالات متحده امریکا،‌کشورهای اروپای غربی و برخی از کشورهای آسیایی از قبیل ژاپن، کره جنوبی صورت می‌گیرد. میزان مصرف کائولن در کاتالیست‌ها در سال ۱۹۹۷ توسط ایالات متحده امریکا بالغ بر ۲۲۷ هزار تن بوده است که در سال ۱۹۹۸ با کمی کاهش به ۲۰۰ هزار تن رسیده است.

۹.کائولن معدن کاوان  در داروسازی :

کائولن در صنعت داروسازی با ترکیب سیلیکات آلومینیوم آبدار شناخته شده است. این کانی در تهیه داروهای ضداسهال کاربرد دارد که این داروها هر ۴ ساعت یک بار و به مقدار ۲ تا ۶ گرم مصرف می شود. از کائولن برای تهیه پمادهای مسکن درد، کاهش دردهای التهابی و معالجه بیماری های معده و روده استفاده می شود.

داروهای مرکب از کائولن عبارتست از : شربت کائولن پکتن، شربت کائولن کودکان، شربت کائولن و مرفین، شربت کائولن و پماد کائولن می باشد.داروهای حاوی کائولن ممکن است عوارض جانبی از قبیل : حساسیت مفرط با علائم سقوط فشار خون، کهیر، تب، درد مفاصل، تاول های سرخک مانند، ناراحتی های گوارشی، تهوع، سردرد داشته باشد و با قطع دارو از بین برود.

  1. کائولن معدن کاوان در مصالح ساختمانی :

کائولن در ساخت انواع مصالح ساختمانی بکار می‌رود. در برخی از این مصالح بعنوان ماده اصلی و در برخی بعنوان ماده کم اهمیت‌تر صرف می‌گردد. عموماً‌در این صنایع از کائولن نامرغوب استفاده می‌شود. از موارد مصرف کائولن در ساختمان سازی می‌توان از ساخت آجر، آجرنما، اتصالات لوله ساخته شده (از انواع رس‌ها) کاشی کف و دیواری، محصولات بهداشتی، پوشش سقف و استفاده در نمای ساختمانها نام برد. همچنین از کائولن در ساخت بعضی از آسفالت‌ها و موزائیک سقفی و نوعی کف پوش بنام لینولیوم، ساخت سیمان های سفید استفاده می‌گردد ولیکن در ساخت سیمان معمولی کاربردی ندارد.

کائولن بعنوان پر کننده و افزایش دهنده مقاومت مکانیکی در صنایع فیبر شیشه، پشم سنگ و سایر تولیدات عایق کننده بکار می‌رود. حجم کمی از کائولن نیز بعنوان پر کننده و تقویت کننده در صنایع دیوارهای پیش ساخته گچی و سایر تولیدات پیش یاخته بکار می‌رود.

استانداردها:

بهترین کائولن‌ها ۲۰ درصدناخالصی دارند. از این رو باید کائولن را تغلیظ کرد و مواد قلیائیK۲O,Na۲O,CaO آن را به کمتر از ۵/۱ درصد رسانید .وجود عدسی های آهن‌دار و سنگهای ولکانیک آندزیتی تا بازالتی و فلدسپات های دگرسان نشده باعث پائین آمدن کیفیت کائولن می‌شود. سولفات کلسیم (گچ) نقطه ذوب کائولن را پائین می‌آورد.

حداکثر انقباض کائولن ۱۲ درصد است و برای بالا بردن آن می‌توان به آن مونت موریونیت افزود. کائولن مصرفی در کاشی‌سازی، در روند گامه‌های گوناگون شکل دادن و گرم کردن، ‌شکل‌پذری و تحمل حرارت، نباید با از دست دادن آب نقصان حجم پیدا کند،‌در غیر اینصورت برای این گونه صنایع کار آمد نیست. این پدیده که بعنوان چروک خوردن همراه با ایجاد ترک (Sherinkage)  نام دارد، در صنایع کاشی‌سازی از اهمیتی ویژه برخوردار است.

کائولن مصرفی در صنعت باید دارای مشخصات عمومی زیر باشد :

۱- درصد آلومین آن بایستی از ۳۰ درصد به بالا باشد تا مرغوبیت پیدا کند.

۲- میزان اکسیدهای آهن نباید از ۱ درصد بیشتر باشد.

۳- میزان اکسید تیتانیوم باید به ۲/۰ درصد کاهش یابد.

۴- جمع اکسیدهای قلیایی نباید از ۲ درصد فراتر باشد.

۵- حداکثر میزان CaO، ۲/۰ درصد و MgO، ۳/۰ درصد باشد.

۶- افزایش میزان کائولینیت نسبت به سایر کانیهای موجود باعث مرغوبیت کائولن می‌شود. بطور معمول درصد این ماده خاکی باید از ۷۰ درصد بیشتر باشد.

۷- دیرگذاری کائولن باید در حدود ۱۷۰۰ درجه سانتیگراد باشد.

۸- مدل گسیختگی(Modulus of Rupture) آن می بایست بیش از Kg/m۲۱۰ باشد.

اگر کائولن آنقدر گرما بپذیرد تا پیوندش بشکند، ۳O۲Al،SiO۲  بدست خواهد آمد که به آن مولیت و شاموت گویند (فرآورده‌ای که در تولید آجر نسوز بکار می‌رود).

نقطه گداز بالا،‌ظرفیت کم آب و پایداری در برابر دمای بالا سبب می‌شود تا کائولن ماده‌ای مهم در بین خاک های رس نسوز بشمار آید. کائولن در صنایع چینی و سرامیک‌سازی به کنترل خواص شکل‌پذیری ماده خام کمک می‌کند و استحکام فرآورده را در برابر دما و گرما و خشکی بالا می‌برد و به صیقل‌پذیری سطح پوشیده شده کمک می‌کند.کائولن مطلوب برای پوشش کاغذ باید سفید باشد و در آب به سرعت معلق شود. درجه غلظت پائین داشته باشد و دارای دانه‌بندی ریزی باشد. مقدار کوارتز کائولن باید کم باشد تا فرسایش ماشین‌آلات را کاهش دهد. کائولن شسته شده مرغوب بیشتر خواص بالا را دارد. یک راه ارزشیابی کائولن مرغوب در پوشش کاغذ، شفافیت آن است.

کائولن در لاستیک‌سازی وقتی به اندازه کمتر از ۱۸ درصد حجم بکار گرفته شود قدرت کشش لاستیک را بالا می‌برد و درجه از هم پاشیدن آن را کم می‌کند. کیفیت مطلوب در کائولن مورد مصرف در صنعت سرامیک، درخشندگی خوب بعد از پخته شدن، مقاومت و شکل‌پذیری و درجه غلظت است.

رنگ سفید،خاصیت پوشش خوب، نرم بودن، نداشتن ویژگی سایندگی،‌ ضریب هدایت حرارتی و الکتریکی پایین و قیمت به نسبت ارزان محسنات کائولن است.

کائولن معدن کاوان  در صنعت کاغذ:

۵۰ % کائولن در صنعت کاغذ سازی استفاده می شود که در آن کائولن به اندازه ریز (۹۰% ذرات کوچکتر از ۲ میکرومتر) و درشت (۵۰% کوچکتر از ۲ میکرومتر) تقسیم شده و می‌بایست رس‌های با ویسکوزیته کم مورد استفاده قرار گیرند. در صنعت کاغذ سازی کائولن به عنوان ماده پرکننده و روکش استفاده می شود. درخشندگی بر اساس استاندارد متغیر است، محتوی باکتری و قارچ محلول آن می‌بایست به دقت کنترل شود.

کائولن معدن کاوان  با کاربری در پوشاننده‌ها:

کائولینیت ۱۰۰-۹۰%، Fe۲O۳  کم (۸/۱-۵/۰%)، تقریبا بدون کوارتز ساینده، درخشندگی ۸۵%، اندازه ذرات ۸۰ تا ۱۰۰% آنها کمتر از ۲ میکرومتر، ویسکوزیته بروک‌فیلد کمتر از cpe 7000، خواص رئولوژیکی نقش مهمی دارند، می‌بایست توانایی پخش در آب و تشکیل یک مایع آبکی با ویسکوزیته کم را داشته باشد.

کائولن معدن کاوان  با کاربری درسرامیک:

۸۵-۷۵% کائولینیت تولید شده در صنایع سرامیک به مصرف می رسد، چراکه دیگر کانی‌ها در رنگ، ویسکوزیته و سایندگی تاثیر می‌گذارند. کائولن مورد استفاده در چینی استخوانی می‌بایست درخشندگی ۹۱-۸۳% در دمای ۱۱۸۰C و کمتر از۹/۰% Fe۲O۳  داشته باشد. اندازه دانه در مقاومت و سختی موثر است، لذا انواع ریزتر برای چینی استخوانی، حدواسط برای ظروف سفالی و انواع درشت برای سرویس بهداشتی کاربرد دارد.

کائولن معدن کاوان  باکاربری نسوز:

انواع نسوز کائولینیت باید تا دمای ۱۵۰۰ C صلابت خود را حفظ کند، برپایه مناسب بودن و درجه آن به ۴ دسته تقسیم می‌شوند. آزمایشات مختلفی برای سنجش درجه نسوزی و مقاومت دربرابر حرارت، فرسایش و تخلخل آن انجام می‌شود. رس‌های مورد استفاده در نسوز ممکن است براساس مقدار  Al۲O۳تقسیم‌بندی شوند که نوع کم آهن و کم‌آلکالی ارجحیت دارد.

کائولن معدن کاوان  درفایبرگلاس:

به عنوان منشاء Al۲O۳ و SiO۲ شناخته می‌شود، در حالت معمول Al۲O۳ و SiO۲  با حداکثر یک درصد Fe۲O۳، دو درصد Na۲O و ۱% آب.

مواد آرایشی:

حداکثر ۲ ppm آرسنیک، ۲۰ ppm فلزات سنگین، ۲۵۰ ppm کلریدها، ۱۵% وزنی نقصان در اثرحرارت دادن،

PH 5/0 ± ۵/۷.

کائولن معدن کاوان در بازیافت:

بازیافت روزافزون کاغذ بیش از هرچیز در بازار خمیره کاغذ موثر است تا در بازار انواع کانی‌های پرکننده یا پوشاننده. بعلاوه بیشتر کاغذ بازیافت شده در چاپ روزنامه مصرف شده که هرچند کم به کائولن نیازمند است.

بعد از بازیافت کاغذ، هرکانی پرکننده آن یا رنگدانه پوششی به‌ صورت یک مایع مخلوط جداشده که درحال حاضر دفع می‌شود. بنابراین در حال حاضر چنین کاغذی وقتی بازیافت می‌شود برای کاربردهای مجدد به کائولن تازه محتاج است. فایبرگلاس به مقدار کمی بازیافت می‌شود. سفال‌های شکسته در موارد محدودی مصرف می‌شوند و نسوزها برای چند مرتبه بازیافت می‌شوند که در استفاده مجدد، ساخت نسوزهای رسی در نظر نیست.

جایگزینی‌ های کائولن در صنایع مختلف:

کائولن دارای خواصی چون دارا بودن خاصیت پوششی بسیار خوب، داشتن رنگ سفید، ثابت بودن خواص فیزیکی با تغییرات PH، کم بودن قابلیت هدایت گرمایی و الکتریکی، نرم بودن و ساینده بودن و ارزانی قیمت می‌باشد. این ویژگی ها باعث شده است که از نظر کانی و یا ترکیبات جایگزینی برای این ماده معدنی در صنعت دچار محدودیت شویم.

جایگزینی ترکیبات دیگر به جای کائولن نیاز به مطالعات وسیعی در زمینه‌های خواص کاربردی و شاخص‌های اقتصادی دارد. این مطالعات باید به صورت موردی در بخش‌های مختلف صنعت صورت پذیرد.

جایگزینی کائولن در رنگ سازی

کائولن اصولاً بعنوان یک رنگدانه،‌با رنگ سفید که به طور جزئی جایگزین دی‌اکسید تیتانیم می‌شود، در رنگ‌ها بکار می‌رود. کائولن همچنین پایداری رنگها را افزایش می‌دهد زیرا ذرات پهن کائولن تمایل به همپوشانی دارند و بدین ترتیب پوسته رنگ تقویت می‌شود. در این نقش کائولن با میکا، تالک و دیگر کانیهای سیلیکاتی رقابت می‌کند.

جایگزینی کائولن در ماده ضد بلوکه‌شدن:

دیاتومیت، سیلیس‌ته‌نشستی، تالک.

جایگزینی کائولن در جذب‌کننده، حمل کننده:

آتاپولگیت، بنتونیت، دیاتومیت، پیت، پومیس، پیروفیلیت، سپیولیت، تالک، ورمیکولیت، زئولیت.

جایگزینی کائولن در سرامیک:

فایبرگلاس، مشابه‌های پلاستیکی.

جایگزینی کائولن در پرکننده و پوشش دهنده

کائولن عموماً‌بعنوان بهترین کانی پرکننده و پوشش دهنده در دسترس برای کاغذ شناخته شده و در آینده نیز چنین پیش‌بینی می‌شود.کربنات کلسیم در صنعت کاغذسازی رقیب کائولن بوده و کانیهای گروه تالک نیز اگر مشخصات فنی لازم را داشته باشند، ممکن است جانشین کائولن گردند.

جایگزینی کائولن در تولید سموم دفع آفات

کائولن به عنوان یک حامل و پر کننده معدنی برای سم به کار گرفته می‌شود. به جز کائولن مناسبترین پرکنندگان معدنی که بعنوان حامل و رقیق کننده استفاده می‌شوند عبارتند از دولومیت، فولرزارت، تالک، ژیپس، آهک،‌پرلیت و پیروفیلیت.

جایگزینی کائولن در ریخته‌گری:

بوکسیت و آلومینا، کرومیت، الیوین، پرلیت، پیروفیلیت، ماسه‌سلیسی، ورمیکولیت، زیرکن.

جایگزینی کائولن در نسوز:

آندالوزیت، بوکسیت، کرومیت، کیانیت، دولومیت، گرافیت، منیزیت، الیوین، پیروفیلیت، سیلیس، سیلیمانیت، زیرکن.

جایگزینی کائولن در اصلاح خاک:

بنتونیت، دیاتومیت، ژیپس، پرلیت، ورمیکولیت، زئولیت.

جایگزینی کائولن در پلاستیک:

در پلاستیک ها کاربرد اصلی کائولن در پر کردن PVC،‌ نایلون ها و پلی‌استرهاست که رقبای عمده‌اش کربنات کلسیم و کانی های سیلیکاتی هستند.

جایگزینی کائولن در کاغذ:

از نظر مصرف کائولن، رتبه اول را کاغذسازی و بعد از آن سرامیک سازی، صنعت دیرگدازها و لاستیک‌سازی رتبه‌های دوم تا چهارم را در جهان به خود اختصاص داده اند.

بزرگترین صنعت مصرف کننده کائولن در این سال، صنعت کاغذسازی بوده است بطوری که ۴۵ درصد کائولن مصرفی، در این صنعت مورد استفاده قرار گرفته است. اصولاً بزرگترین مناطق تولید کننده کاغذ در جهان، عمده‌ترین مصرف کننده کائولن در جهان هستند (مناطق امریکای شمالی و اروپای غربی) در آسیا از دیرباز در صنایع سرامیک‌سازی مصرف شده است و این در حالیست که مصرف این کانه در صنعت کاغذسازی در این قاره با افزایش کارخانه‌های سازنده انواع کاغذ و تغییرات در تکنولوژی ساخت در حال افزایش می‌باشد. صنعت کاغذسازی، بزرگترین مصرف کننده این کانه در ایالات متحده آمریکا، ژاپن و آلمان بوده است، در حالیکه در کره جنوبی و تایوان صنعت سرامیک سازی، بعنوان بازار اصلی مصرف این کانه اعلام گردیده است.

جایگزینی کائولن در صنایع پلاستیک

کائولن جانشین پلی‌مرهای گران قیمت شده و موجب ارزانی محصول گردیده است. مصرف نهائی در این صنعت طی سال ۱۹۹۹ معادل ۵/۰ درصد مصرف جهانی و برابر با ۱۳۵ هزار تن بوده است. بعد از صنعت کاغذسازی و مصارف کاربردی کائولن بعنوان پرکننده، بزرگترین مصرف کننده کائولن صنایه ساختمانی می‌باشند. ۱۲ درصد کائولن مصرفی در سال ۱۹۹۹ بعنوان ماده اصلی دریک طیف گسترده صنایع ساختمانی بکار رفته است. این طیف شامل صنایع آجر،‌سیمان،‌فایبرگلاس، پوشش‌های سقف و دیوارهای گچی می‌باشد.

تالک را بیشتر بشناسیم

تالک یا سنگ صابون در قدیم توسط سرخ پوستان در جزایر سانتاکاتالینا در امریکا به منظور مصارف زینتی و ظروف مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این ماده در اواسط سال های ۱۸۰۰ به وسیله مهاجرین سفیدپوست در صنایع ساختمانی،سنگ های زینتی و روکش کوره ها مورد استفاده قرار می گرفت.

اکتشاف و استخراج کانسارهای تالک درایران قدمت چندانی ندارد و به سال ۱۳۴۵ شمسی بر می گردد.
نخستین معدن تالکی که شناسایی شده و برای آن گواهی کشف صادر گردیده، معدن تالک ده موسی می‌باشد. متعاقب آن اکتشافات دیگری در زمینه شناسایی تالک و بهده‌برداری از آنها صورت گرفت. ولی باوجود این تا پیش از سال ۱۳۶۴ بررسی زمین شناسی واکتشافی منظمی بر روی هیچ یک از معادن تالک کشور صورت نگرفت. در واقع به محض اکتشاف ذخیره قابل قبول، پس از دریافت گواهینامه کشف، عملیات اکتشافی تعطیل شده و شروع به بهره‌برداری واستخراج به صورت غیر اصولی می‌نمودند. بنابراین ارقام ذخیره چنین معادنی نمی‌تواند ذخیره قطعی یا احتمالی واقعی آن معادن را نشان دهد. از طرف دیگر وجود عناصر زیانبخش و ناخالص بودن درخور توجه تالک استخراجی و همچنین نبودن امکانات کانه آرایی و عرضه تالک مناسب با نیاز صنایع مصرف کننده، سبب شده که بهره‌برداری درتعدادی از این معادن در مقیاس کوچک و با وسایل و روشهای ابتدایی انجام و در شمار دیگری از آنها به توقف کشیده شود. تالک یک کانی سیلیکات منیزیم آبدار تالک کمتر در طبیعت بصورت خالص یافت می‌شود و غالباً دارای ناخالصی های آهن، A1۲O۳، CaO،کربن، کوارتز و اکسید منگنز می‌باشدو به دلیل خصوصیات منحصر به فرد فیزیکی و شیمیایی کاربرد بسیار زیادی در صنایع مختلف نظیر سرامیک سازی، کاغذسازی، لاستیک سازی، پلاستیک سازی، لوازم آرایشی، بهداشتی و دارویی، دیرگدازها، مواد پوشاننده سقف ها و دیگر صنایع دارد.

تالک از نظر نحوه تشکیل یک کانی ثانویه است که از دگرسانی سنگهای اولترامافیک و یا دگرگونی سنگهای رسوبی غنی از منیزیم نظیر دولومیتها، مارنها. آهکهای دولومیتی وشیل های غنی از منیزیم حاصل می‌شود. تالکی که در صنعت بکار می‌رود از نظر کانی شناسی علاوه بر کانی تالک، شامل طیف وسیعی از کانیها می‌شود نظیر: پیروفیلیت، سرپانتین، آنتوفیلیت، کلریت، ترمولیت و آکتینولیت، از طرف دیگر خود کانی تالک به توجه به ترکیب کانی شناسی، شکل ظاهری، درجه خلوص و کاربرد آن در صنعت، انواع متفاوتی دارد مانند: استئاتیت، سنگ صابون، پات استون، رنسلائریت، گچ خیاطی، لاوا، تالک مخلوط، تالک رشته‌ای و تالک نرم – ورقه‌ای.

زمین شناسی تالک

Chidesterچیستر(۱۹۶۴)  سه نوع اصلی از ذخایر تالک را به شرح زیر شناسایی نموده است:

  • ذخایر وابسته به سنگهای رسوبی
  • ذخایر وابسته به سنگهای اولترامافیک
  • ذخایر وابسته به سنگهای مافیک

ذخایر وابسته به سنگهای مافیک که مقدار کانی تالک موجود در آنها نسبتاً پایین است احتمالاٌ در نتیجه تجزیه گرمابی سنگهای گابرویی تشکیل شده اند ولی از آن جا که این گروه ذخایر، منبعی برای استخراج تالک محسوب نمی شوند، چندان مورد توجه قرار نمی گیرند. لیکن دو نوع اول به عنوان منابع تولید تالک دارای اهمیت می باشند.
تالک در سنگهای اولترامافیک بصورت عدسی شکل درطول گسل ها و زون های خرد شده بوجود می‌آید. تالک‌های حاصل از سنگهای اولترامافیک معمولاً در بردارنده کانی های میانجی چون سرپانتین هستند به عبارت دیگر تالک‌های با خلوص بیشتر، از سنگهای کربنات منیزیم رسوبی مشتق می‌شوند حال آنکه تالک‌های ناخالص‌تر از سنگهای آذرین اولترامافیک نتیجه شده‌اند.

ساده ترین روش برای تشکیل ذخایر تالک خالص یا نسبتاً خالص طی واکنش زیر که توسط Winkler در سال ۱۹۷۴ ارائه شده نمایش داده می شود.

کانسارهای تالک ضمن داشتن تفاوت هایی با یکدیگر، از نظر زمین شناسی شباهت هایی نیز با هم دارند. به طور خلاصه این شباهتهایی نیز با هم دارند. به طور خلاصه این شباهت ها این طور عنوان شده اند که :

  • تالک یک کانی ثانویه است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سنگهای اولیه به وجود آمده است.
  • ذخایری که از نظر اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردارند،تحت تأثیر شرایط دگرگونی ناحیه ای خفیف تشکیل شده اند.
  • شکل و حالت تالک تشکیل شده تابع شکل مواد اولیه آن است.
  • سن اکثر این کانسارها، پرکامبرین است.

دلیل این موضوع که چرا تقریباً بیشتر کانسارهای تالک هم از نظر موقعیت و هم از نظر زمانی به پرکامبرین وابسته اند، هنوز به طور کامل مشخص نشده است. این مسئله در مورد سنگهای اولترامافیک شاید ساده تر باشد چون در واقع فراوانی کانسارهای تالک در پرکامبرین بیشتر از سیستم های زمین شناسی جوانتر است. لیکن در مورد سنگهای دولومیتی این موضوع قدری مشکل می نماید چون دولومیت ها بیشتر در کامبرین و سیستم های جوانتر وجود دارند. این امر شاید به این دلیل باشد که شرایط مکرر متامورفیسم دینامیکی در ژرفاهای زیاد نهفتگی تنها در خلال پرکامبرین به وجود آمده باشد ولی احتمالاً در موارد دیگری که نهفتگی در ژرفاها بوده ولی شرایط متامورفیسم دینامیکی مسلماً وجود نداشته به اثبات نرسیده است. به طور کلی از نظر ژنز یا شیوه پیدایش، ذخایر و آثار تالک در سه گروه قرار می گیرند:

  • ذخایر تیپ دولومیتی:

ذخایری که از تالکیتیزاسیون دولومیت ها یا آهکهای دولومیتی بر اثر پدیده متاسوماتیزم و در جریان متامورفیسم و اغلب در امتداد شکستگی های سنگ میزبان تشکیل شده اند. کانی عمده همراه این تیپ ذخایر تالک، دولومیت است. به این دلیل این دسته را از ذخایر ” تیپ دولومیتی” می نامند. بهترین ذخایر تالک از نظر درجه خلوص، در این تیپ دیده می‌شوند. این نوع ذخایر معمولا دارای خصوصیات رگه‌ای هستند.

نمونه بارز تالک های تیپ دولومیتی در ایران معدن تالک مسعود آباد واقع در ۱۸ کیلومتری شمال غرب شهرستان ازنا است. در این تیپ ذخایر، محلول های دارای اکسیدسیلیسیم، در روند دگرگونی و در امتداد شکستگی های سنگ میزبان جریان یافته باعث تالکیتیزاسیون دولومیت ها می شوند. چگونگی تشکیل این تیپ تقریباً مشابه رابطه ارائه شده توسط Winkler در سال ۱۹۷۴ است.

  • ذخایر تیپ کلریتی یا تالک شیستی:

به ذخایری گفته می‌شود که بصورت تالک – کلریت شیست، براثر دگرگونی ناحیه‌ای در یک سیستم بسته سنگی اولیه و غنی از منیزیم تشکیل می‌گردند. به این تیپ به ذخایر تالک، ذخایر “تیپ کلریتی” یا تالک شیست گفته اند. در این تیپ ذخایر نیز رابطه ارائه شده توسط Winkler در مورد طرز تشکیل تالک قابل تعمیم است. با این تفاوت که واکنش انجام شده بین سیلیس، آب و دولومیت در یک سیستم بسته بر اثر افزایش دمای محیط یعنی دگرگونی و در یک لایه از سنگ نخستین با ترکیب شیمیایی مناسب انجام می گیرد. به عبارت دیگر یک لایه از سنگ آهک دولومیتی ناخالص (برای مثال ماسه سنگ دولومیتی رس دار) کلاً بر اثر دگرگونی و بدون تبادل یونی (متاسوماتیزم) یا بدون تغییر ترکیب شیمیایی، تغییر کانی شناختی پیدا کرده و تبدیل به تالک شده است.

ویژگیهای این نوع ذخایر این است که عمده کانی همراه تالک، کلریت می‌باشد و ذخایر تالک بصورت عدسی یا لایه‌ای هستند که غالبا بصورت هم شیب با سری سنگهای دربرگیرنده دیده می‌شوند.به طور کلی ذخایری که از نظر اقتصادی با ارزشند، تحت تأثیر شرایط دگرگونی ناحیه‌ای با درجه خفیف تشکیل شده‌اند. وجود رس به صورت ناخالص در سنگ نخستین باعث تشکیل کلریت به صورت کانی پاراژنز تالک نیز شده است، به همین دلیل ویژگی این تیپ ذخایر تالک که به صورت عدسی یا لایه دیده می شوند، هم شیبی آنها با سری سنگهای دربرگیرنده و وجود کلریت به عنوان عمده کانی همراه این تیپ ذخایر است. گرچه بر اثر متامورفیسم پدیده هایی مانند آماس، باریک شدگی و ریز چین خوردگی ( Microfolding) باعث شده که در بعضی نقاط هم شیبی این ذخایر با سنگ در برگیرنده بخوبی آشکار نباشد.
۳-ذخایر تیپ سرپانتینی

ذخایر وابسته به سنگ های هارزبورژیتی سرپانتینیزه که ذخایر ” تیپ سرپانتینی” نامیده می شوند. بعد از سرپانتینیزاسیون سنگ های هارزبوژیتی، ماده معدنی تالک تحت تأثیر متامورفیسم خفیف و با نفوذ محلول های دارای CO۲ و SiO۲، در بین شکاف های سنگ میزبان تشکیل می گردد.

این تیپ ذخایر تالک بدلیل پایین بودن ذخیره و اشکالات استخراجی بواسطه نیاز به سنگ جوری های ظریف و باطله برداری زیاد از نظر اقتصادی دارای اهمیت کمتری هستند و اگرچه ذخایری از این گروه در استانهای خراسان، زنجان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان شناسایی شده است اما تاکنون در ایران بهره برداری در خور توجهی از این دسته ذخایر نشده است.

فرمول شیوه تشکیل تالک در این مورد به شرح زیر است:

نواحی حاوی تالک در ایران عمدتاً در ارتباط با مناطقی هستند که از سنگهای اولترامافیک و یا سنگهای دگرگونی غنی از منیزیم تشکیل شده است. مهمترین ذخایر تالک ایران در نواحی افیولیتی مانند نواحی جندق انارک، تفتان، خوی و حوالی میناب و همچنین مناطق واقع در محدوده زون سنندج- سیرجان واقع شده است.

مشخصات عمومی و کلی تالک

کانی تالک دارای ترکیبات شیمیایی سیلیکات منیزیم آبدار به فرمول MgO.4SiO_2.H_۲ O۳  می‌باشد که در سیستم منوکلینیک متبلور شده است. این کانی کمتر در طبیعت بصورت خالص یافت شده و به طور کلی در سنگهای دگرگونی وجود دارد و در رده سیلیکات های ورقه ای قرار می‌گیرد.

ترکیب خالص این کانی دارای ۳۶/۶۳ درصد سیلیس و ۹۸/۳۱ درصد اکسید منیزیم و ۷۵/۴ درصد آب می‌باشد. رنگ آن معمولاً سفید، سفید نقره ای، سبز کمرنگ، خاکستری متمایل به سبز و سبز تیره می‌باشد( بسته به نوع ناخالصی ودرجه خلوص آن). رنگ تالک درحالت کلوخه ممکن است خاکستری یا سبز باشد ولی به حالت پودری و خالص دارای رنگ سفید درخشان می‌باشد.

تالک دارای جلای مرواریدی نیمه شفاف و لمس چرب دارد. وزن مخصوص نوع خالص آن بین ۷/۲ تا ۸/۲ متغیر است. در صورت خالص بودن، تالک دارای سختی یک می‌باشد ( نرمترین کانی در جدول موهس که با ناخن خط برمی‌دارد).

از لحاظ شکل ظاهری تالک بندرت دارای بلورهای مسطح می‌باشد. اغلب توده‌ای با ساختمان داخلی ورقه‌ای، همچنین توده‌ای دانه‌ای، فشرده و مخفی بلورین (کریپتوکریستالین) است. کلیواژ تالک کامل است. یعنی باعث صفحات نازک قابل انحناء ولی بدون خاصیت ارتجاعی می‌گردد.

تالکی که در صنعت بکار می‌رود از نظر کانی شناسی، فزون بر خود کانی تالک، طیف وسیعی از کانیها را شامل می‌شود که بهترین آنها عبارتند از:

تالک مورد استفاده در صنعت علاوه بر خود تالک طیف وسیعی از کانی ها را شامل می‌گردد که مهمترین آنها پیروفیلیت، سرپانتین، آنتوفیلیت، ترمولیت و آکتینولیت می‌باشند. این کانیها در طبیعت معمولاً با تالک همراه هستند.

تالک یک کانی خنثی، غیرساینده و نرم است که به راحتی پودر می‌شود و به عنوان پرکننده در رنگ، پلاستیک، کاغذ، لاستیک، چسب، داروسازی و گچ بکار می‌رود.

خصوصیات فیزیکی تالک به صورت تکمیلی

در برخی کاربردها، خواص فیزیکی تالک مد نظر است و طبیعت شیمیایی آن، نقش اندکی بازی می کند. معیار مهم استفاده از تالک در کاربردهای صنعتی، به صورت زیر می باشد:

ساختار کریستالی: کریستال تالک ممکن است به صورت فیبری شکل یا صفحه ای باشد. وقتی این ماده سایش می یابد، کریستال های تالک به حالت صفحه ای یا فلسی شکل و یا فیبری، تبدیل می شود. این مسئله، به ساختار این ماده وابسته می باشد.

سختی و نرمی سطحی: تالک نرم ترین ماده ی معدنی شناخته شده می باشد و سختی آن در مقیاس موهس، برابر با ۱ می باشد. نرمی آن به حدی است که موجب شده است این ماده حالت لیز یا صابونی داشته باشد. سنگ صابونی، به دلیل وجود ناخالصی، تا حدی سخت تر از تالک خالص است. از این رو، استفاده از سنگ صابون، در بیشتر کاربردها، ترجیح داده می شود.

رنگ و ویژگی های نوری: تالک در حالت خالص، دارای رنگ سفید تا سفید مایل به نقره ای می باشد. این ماده دارای درخشش مرواریدگونه ای است و ضریب شکست آن بین ۱.۵۴ تا ۱.۵۹ است و در برابر تابش فرابنفش نیز مقاوم است.

دانسیته: به دلیل نرمی، این ماده دارای دانسیته ی نسبتاً بالایی است و دانسیته ی بالک آن، برابر با ۲.۴ تن بر متر مکعب است. این مقدار سه برابر دانسیته ی بالک گرانیت است.

خواص مکانیکی: صفحات نازک از این ماده، حاوی کریستال های تالک است. این صفحات، اگر چه انعطاف پذیر می باشند ولی، الاستیسیته ی محدودی دارند. در نتیجه، تالک دارای استحکام مکانیکی بالایی است و به همین دلیل، ساختار این ماده دارای پایداری خوبی است.

خواص الکتریکی: این ماده رسانای ضعیف الکتریسیته است و دارای استحکام دی الکتریک بالایی است.
عدم پلاستیسیته: این ماده یک ماده ی جاذب رطوبت است و از این رو، در زمان مخلوط شدن با آب، توده ای پلاستیک، ایجاد نمی کند. طبیعت این ماده، به دلیل سطح لغزنده ی آن می باشد.

خواص شیمیایی: از لحاظ شیمیایی، تالک یک ماده ی خنثی (از لحاظ اسیدی یا بازی بودن) است و ترکیب شیمیایی ان MgO.4SiO_2.H_۲ O۳  می باشد. این ماده حاوی ۶۳.۵ % سیلیس، ۳۱.۷ % اکسید منیزیم و ۴.۸ % آب است.

جذب روغن: تالک آسیاب شده، دارای جذب روغن بالایی است و این ماده می تواند تا میزان ۳۵ % روغن به خود جذب، کند. این قابلیت به کشش سطحی، شکل ذرات، سطح ویژه و توزیع اندازه ی ذرات این ماده، وابسته می باشد. کشش سطحی بالاتر، بدین معناست که ذرات تمایل دارند تا به همدیگر نزدیک شوند و از این رو، فضای کمتری را اشغال می کنند. در این حالت، جذب روغن ماده، پایین تر می باشد. در حالی که کشش بین سطحی در تمام انواع تالک، مشابه است، در واقع این جذب روغن به سه فاکتور گفته شده در بالا، وابسته است. مساحت سطح کل مربوط به ذرات تالک، در مورد ذرات صفحه ای بزرگتر از ذرات فیبری است. از این رو، سطح ویژه و کشش سطحی در مورد صفحات نیز بیشتر از الیاف است. همچنین به دلیل اینکه اندازه ی ذرات یکنواخت تر، به معنای فضای تخلخل بزرگتر است، قابلیت جذب روغن در ذرات دارای این ویژگی، بالاتر است. در کل، ذرات تالک فیبری شکل و نوع آزبستی تالک، دارای بالاترین جذب روغن می باشد.

خواص گرمایی: از آنجایی که در تالک، هم فلز و هم آب، وجود دارد، از این رو، خواص گرمایی این ماده، می تواند مورد توجه باشد. مشابه فلزات این ماده سریعاً گرم می شود و سپس، مانند آب، حرارت برای مدت طولانی در آن، باقی می ماند. این رفتار غیر نرمال، به دلیل وجود گرمای ویژه ی بالا و رسانایی گرمایی ضعیف، در این ماده، ایجاد می شود. گرمای ویژه ی بالا، به معنای این است که برای یک افزایش دما، یک توده ی تالک، می تواند مقادیر بالایی از گرما را جذب کند در حالی که رسانایی گرمایی ضعیف، بدین معناست که جذب حرارت در این ماده آهسته نیست و به سرعت انجام می شود. رسانایی گرمایی حتی در زمانی که تالک، آتش می گیرد، کاهش بیشتری پیدا می کند.

خواص آتش گیری: تالک می تواند تا دمای ۱۳۰۰ درجه ی سانتیگراد، در برابر حرارت، مقاومت کند. در این دما، مولکول های به طور کامل از داخل ساختار این ماده خارج می شود و بخشی از سیلیس موجود در ساختار، به صورت سیلیس آزاد در می آید. این مسئله موجب می شود تا تالک، به کلینوانستئاتیت (clinoenstatite) تبدیل شود. این ماده سخت است و یک ماده ی زود ذوب است. در دمای ۱۵۵۷ درجه، این ماده به فورستریت و سیلیس، تبدیل می شود. این ماده دارای مقاومت الکتریکی، استحکام کششی، استحکام فشاری و استحکام ضربه ی بالا می باشد. میزان آب پایین، موجب می شود تا میزان شرینکیج تالک در حین حرارت دیدن، اندک باشد.

کاربردهای گسترده تالک معدن کاوان

تالک معدن کاوان در کشاورزی:

مصرف تالک در تهیه مواد شیمیایی از دیگر کاربردهای تالک است که در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کانی بویژه به علت بی‌اثر بودن از نظر شیمیایی و سازگاری با مواد سمی مختلف بسیار مفید می‌باشد. این کانی موجب تسهیل خواص فیزیکی و پاکندگی معرف‌ها گشته و اثرات آنها را افزایش می‌دهد. در مصارف کشاورزی کانی تالک بعنوان پرکننده مواد معدنی به منظور دفع ناقلین میکروب و رقیق کننده مواد در حشره‌ کش، از بین برنده علف‌ها و قارچ مورد استفاده قرار می‌گیرد. تالک مصرفی به صورت دانه ریز و پودرهای قابل خیس شدن در کشاورزی مصرف می شود. همچنین به مقدار بسیار کمی تالک بعنوان رقیق کننده در تولید کود بکار برده می‌شود و موجب پراکندگی مواد در خاک می‌شود.
صنایع سرامیک و کاشی سازی، رنگ سازی، کاغذ سازی، لاستیک و پلاستیک، بهداشتی و داروئی، آرایشی، روکش آسفالت جاده ها، پوشاننده سقف ها، تهیه مدادهای رنگی و شمعی، تهیه واکس، کشاورزی، تهیه مواد غبار زا، حشره کش ها،

تالک معدن کاوان در صنایع دیرگداز و نسوز:

در اروپا و ژاپن تالک به عنوان یک ماده اولیه بسیار مهم برای افزایش کدری Opacity، صنایع سرامیک و خواص چاپ در صنعت کاغذ سازی است. در آمریکا از تالک برای کنترل کردن Pitch ماده ای لزج با رنگ سیاه که از پس مانده های تقطیر زغال سنگ، زغال چوب، روغن استخوان و… به دست می آید و سایر ناخالصی هایOleo resinous  حاملی برای لاک الکل و رنگ هایی که شامل روغن های خشک کننده و رزین ها هستند ) در پالپ و فرآیند تولید کاغذ استفاده می شود.
خواص مهم در کاربرد این صنایع بیشتر شامل نرمی، روانی، رنگ، جلا، قابلیت لغزش، رطوبت در ترکیب، جذب روغن، بی اثر بودن از نظر شیمیایی و نیز رسانایی گرمایی و الکتریکی کم می باشد. به احتمال بسیار زیاد در آینده تغییرات صنعتی باعث جایگزینی قطعات سبک پلاستیکی با قطعات فلزی سنگین در ماشین آلات به منظور صرف جویی در مصرف انرژی خواهد شد. کاربرد تالک نه تنها به عنوان یک پرکننده مقرون به صرفه باعث افزایش و بهبود خواص مطلوب در پلاستیک می شود، بلکه به عنوان یک عامل تقویت کننده نیز باعث ایجاد تحکیم و مقاومت در ترکیبات حاصله می گردد. تالک مورد استفاده در صنایع، مسائل عمده ای در ارتباط با پنبه نسوز (Asbestos) دارد. ترمولیت یک کانی در کانه های تالک است که وجود آن در تعدادی از کاربردهای صنعتی تالک بسیار مطلوب می باشد. برای مثال وجود این کانی همراه با تالک به مقدار زیادی سبب بهبود ویژگی های سرامیک های حاصل از این ترکیبات می شود. این واقعیت که ترمولیت طبیعتاً بصورت الیاف و بنابراین شبیه آزبست است خاستگاه تمام مسائل می باشد و این امر که هیچ عامل مشخصه و وجه تمایزی بین کانی های توده ای- الیافی وجود ندارد، سبب نتیجه گیری غلط در یکی دانستن تالک با ترمولیت و آزبست شده است. این موضوع در حال حاضر با توجه به این که وسائل و تجهیزات ایمنی موثر در حفاظت کارگران در برابر ذرات چسبنده در دسترس است چندان خودنمایی نمی کند ولی قابل پیش بینی است که با افزایش نقاط بازیابی و آرایش ذخایر کم عیار نمودهای آن بیشتر جلب توجه نماید. فراوانی تالک اگر چه به اندازه دیگر رس ها نیست ولی در بسیاری از نقاط جهان یافت می شود.

ظرفیت بالای جذب روغن و گریس آن سبب شده تا از آن در پر کردن بیتومن، غذا، ماده ضد کیک شدن، کود، پیش‌ماده، حمل‌کننده حشره‌کش، پرکننده و پوشاننده کاغذ بکار می‌رود. حالت ورقه‌ای آن نیز سبب مقاومت ساختاری، کدری، مقاومت در برابر هوازدگی و خوردگی و ویسکوزیته آن می‌شود.

تالک معدن کاوان کاغذ سازی:

یکی از موارد استفاده تالک در صنعت ( ۴۲ % تالک) که در سالهای اخیر رشد سریع یافته، استفاده از تالک در پوشش و پرکردن کاغذ است. این کانی مانند دی‌اکسید تیتانیوم به عنوان پرکننده در صنایع کاغذ سازی مصرف می‌شود ولی از این جهت که موجب افزایش استحکام کاغذ می‌گردد، امتیاز بیشتری دارد. همچنین سبب تثبیت جلاء و درخشندگی می‌شود.

خواص مهم تالک در صنایع کاغذ سازی عبارتند از:

  • در واکنش شیمیایی حالت خنثی دارد.
  • کاهش مصرف دی‌اکسید تیتانیوم
  • قابلیت جذب مرکب به اندازه مناسب در کاغذ
  • عاری بودن از شن و سنگریزه، مواد آلی، باکتری و میکروب‌زا
  • -ایجاد شفافیت (کدری یا روشنی) درکاغذ (مقدار تالک مصرفی میزان شفافیت را تعیین می‌‌کند).
  • حفظ رشته‌های کاغذ تا میزان صد درصد
  • قدرت پودر شدن به اندازه‌های دلخواه تالک
  • داشتن قابلیت انتشار در آب
  • قابلیت پراکندگی پوشش دهنده کاغذهای مرغوب و اعلاء

از تالک معدن کاوان در ۳ مرحله از ساخت کاغذ می توان استفاده نمود :

الف پرکننده‌های کاغذ

بخش اعظم تالک معدن کاوان در صنایع کاغذ سازی به عنوان ماده پرکننده استفاده می شود.

مزایای استفاده از تالک معدن کاوان به جای کائولن به عنوان ماده پرکننده عبارتند از :بهبود حالت نرمی، تخلخل، ماتی، سایش و اندیس زردی.

کاغذ از شبکه سلولزی تشکیل شده که حفرات آن با ذرات کانی مانند تالک پرمی‌شوند تا استحکام، صافی و درخشندگی آن حفظ و تقویت گردد و همچنین خاصیت چاپ پذیری آن افزایش یابد.
کاغذ مرکب از بافت‌‌‌‌‌های سلولزی رشته‌ای تشکیل شده که به دلیل سطح ناهموار و ساختمان شفاف آن برای مقاصد چاپ و نوشتن نامناسب است. به همین جهت استفاده از تالک استفاده شده که موجب بهتر شدن همواری سطح و پذیرش مرکب چاپ می‌گردد. استفاده از تالک همچنین موجب کاهش مصرف خمیرگران کاغذ می‌شود.
مقدار پرکننده‌ای که به کاغذ افزوده می‌شود بستگی به نوع کاغذ دارد بطور مثال کاغذهای لفاف و بسته‌بندی اصولا دارای پرکننده نیستند. کاغذ روزنامه تا میز و مقوا تا ۱۰ درصد امکان داشتن پرکننده را دارند. مصرف پرکننده در مقوا منحصر به مقوای آستری سفید و مقوای روکش‌دار می‌باشد. بزرگترین بازار پرکننده‌ها در کاغذ چاپ و تحریر است که تا ۳۰ درصد را شامل می‌شود.

پرکننده کاغذ باید سفید، نرم، غیرسایشی و فاقد ناخالصی‌هایی نظیر شن باشد. تالک کائولن، کربنات کلسیم متداولترین پرکننده‌های کاغذ هستند و باریت، سیلیکات کلسیم، سولفات کلسیم، دیاتومیت، آزبست از پرکننده‌ هایی هستند که کمتر رواج دارند. جدول ۱۰ چهار خاصیت مهم تالک (انکسار نور، درخشندگی، اندازه و وزن مخصوص) و ۱۰ پرکننده دیگر کاغذ را با هم مقایسه می کند. همان طور که ملاحظه می‌شود تالک چندین مزیت بر دیگر پرکننده‌های کاغذ دارد که در سالهای اخیر مصرف تالک را در این صنعت افزون‌تر نموده است. از اهم مزیت‌های این کانی، سختی کم آن است که کم ساینده‌ترین پرکننده‌ها می‌باشد.

تالک پرکننده کاغذ باید مشخصات زیر را داشته باشد:

  • تالک پرکننده کاغذ بایستی بیش از ۲ تا ۵ درصد کربنات کلسیم یا کانی‌های مشابه که قابلیت انجام واکنش با آلومینیوم استفاده شده در ترکیب کاغذ را دارند، دربر داشته باشد.
  • باید ابعاد ذرات از ۵ میکرون تا کمتر از ۵/۰ میکرون باشد.
  • باید عدد سایندگی بین ۲ تا ۶ باشد

ب پوشش (روکش) کاغذ

از تالک معدن کاوان به دلیل شکل صفحه ای و شفافیت بسیار خوب به عنوان روکش کاغذ استفاده می شود. استفاده از تالک معدن کاوان به عنوان روکش موجب ویژگیهایی در کاغذ می شود که عبارتند از : گلاسه، نرمی، کاهش اصطکاک و افزایش کیفیت چاپ.

استفاده از تالک معدن کاوان و یا کائولن به عنوان روکش بستگی به قیمت این دو نوع ماده معدنی دارد.خاصیت منحصر به ‌فرد تالک به عنوان کانی چرب به دلیل حضور آب و مساحت رویه بالای آن است .کاغذ اغلب برای اهداف چاپ نامناسب است مگر اینکه پوشش شده باشد، تا شروع دهه ۱۹۸۰ عمدتا از دی‌اکسید تیتانیوم بعنوان پوشش کاغذ استفاده می‌شد، استفاده از تالک به جای دی‌اکسید تیتانیوم در پوشش کاغذ سبب کاهش وزن می‌شود. این عامل به تنهایی عامل اصلی افزایش مصرف تالک در صنعت کاغذ نمی‌باشد، بلکه ارزان بودن تالک در مقایسه با دی‌اکسید تیتانیوم از عمل مهم مصرف تالک در این صنعت می‌باشد. کائولن و کربنات کلسیم معدن کاوان در حال حاضر به مقدار بسیار زیادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. گرچه دی‌اکسید تیتانیوم در ماتی و درخشنگی پوشش کاغذ کمک زیادی می‌کند ولی گرانتر تمام می‌شود. با این حال در کاغذهای موم اندود مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا ماتی این ماده نسبت به سایر مواد بیشتر است.
ج کنترل پیچ (Pitch)

ویژگی مهم و ممتاز مواد چرب در حضور آب باعث شده که تالک به مقدار زیادی در کنترل استحکام کاغذ مؤثر باشد. حضور پیچ و دیگر ترکیبات الئورزینووس در خمیر کاغذ اگر تحت کنترل نباشد ممکن است باعث ایجاد مشکلات مهمی در تولید شود. تالک موجب جذب پیچ شده و عامل مؤثری در جلوگیری از انباشتگی روی غلطک، سیم و سایر قسمت‌های تجهیزات و ماشین‌ آلات تولید کاغذ برای حل مشکلات درجه پیچ از یکی از دو روش پراکنده سازی یا اتصاق و انقباض از طریق افزودن یک ماده معدنی نظیر تالک استفاده شود. در روش اتصاق و انقباض درمرحله ابتدایی عمل خمیرگیری کاغذ ماده معدنی (تالک) افزوده شده که موجب انقباض پیچ شده و این امر باعث می‌گردد پیچ توانایی خود در پیوستن (اتصال) با دیگر ذرات را از دست بدهد.

تالک معدن کاوان در پلاستیک سازی:

در پلاستیک سازی به دلیل شکل، اندازه، مقاومت حرارتی و شکل پذیری تالک معدن کاوان از آن به عنوان ماده پرکننده استفاده می شود. تالک به منظور افزایش مقاومت مکانیکی و بالا بردن کیفیت سطح ( کاهش خراشیدگی )، به پلی پروپیلن (PP)  افزوده می شود و مقاومت خزشی و گرمایی آن را بالا می‌برد. همچنین رئولوژی ذوب آن را تقویت کرده و انقباض قالب و زمان چرخه قالب را کاهش می‌دهد، که از این خاصیت در ساخت پلی‌پروپیلن و پلی‌اتیلن استفاده می‌شود (خانه‌سازی، مبلمان پلاستیکی، قطعات اتومبیل مانند داشبورد، سپر، مخزن سوخت، بومپر). از تالک معدن کاوان در ساخت پلاستیک های مخصوص با عنوان پلاستیک های حرارتی مهندسی (ETP) استفاده می شود. کاربرد دیگر تالک معدن کاوان در پلاستیک به منظور جلوگیری از گرفتگی و چسبندگی در پلاستیک است.

مصرف تالک در دهه اخیر در صنایع پلاستیک سازی رشد سریعی پیدا نموده است. تالک در پلاستیک یک ماده پرکننده مهم بشمار می‌رود. در شراطی که انواع ورقه‌ای تالک مورد استفاده قرار می‌گیرد، اثر چربی و لغزندگی قابل توجهی در قسمت‌های مختلف ماشین آلات قالب ریزی ایجاد می‌شود. همچنین مصرف تالک سبب کاهش هزینه تولید فرآورده‌های پلاستیکی می‌گردد. در ترکیبات پلی اولفین‌ها، مصرف تالک بعنوان پرکننده از ۱ تا ۵۰ درصد وزنی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مزایای مصرف تالک در پلاستیک‌ها بشرح زیر است:

  • بهبود خواص پایداری شیمیایی و حرارتی پلاستیک
  • بهبود خواص چسبندگی پلاستیک
  • افزایش پایداری فیزیکی پلاستیک
  • افزایش سختی پلاستیک
  • افزایش قابلیت انبساط و دمای خمش پلاستیک
  • کاهش قابلیت خزش در قسمت‌های ذوب شده
  • افزایش هدایت حرارتی والکتریکی
  • افزایش قابلیت پرداخت
  • افزایش سیکل‌های قالب ریزی
  • کنترل جریان گداخته

تالک‌های مصرفی در پلاستیک‌ها بسیار ریزدانه و نیز ورقه‌ای بسیار نازک مورد استفاده قرار می‌گیرند و بهمین جهت برخلاف دیگر پرکننده‌ها تالک پرکننده تقویتی است. این نوع تالک هم هزینه ترکیب را کاهش می‌دهد و هم صمغ را با حداقل افت در خواص فیزیکی توسعه می‌دهد. در پلاستیک‌ها پرکننده‌های زیادی مصرف می‌گردد.

پلیمرهای پرشده با تالک در مقایسه با پلیمرهایی که با پرکننده‌های دیگری مانند کربنات کلسیم پر شده‌اند نشان دهنده سختی و مقاومت قابل ملاحظه‌ای در مقابل خزش در دمای معمولی و دماهای بالاتر می‌باشند. جدول شماره ۲۰ وزن مخصوص تعدادی از صمغ‌ها و پرکننده‌های مهم در پلاستیک‌ها را نشان می‌دهد. همانطور که ملاحظه می‌گردد وزن مخصوص تالک مشابه میکا و کربنات کلسیم است ولی بطور قابل توجهی بیش از آزبست، کائولن و سیلیکات می‌باشد.
همانطور که اشاره شد تالک موجب کاهش وزن صمغ‌ها می‌گردد.

الف- خواص مهم تالک در پلاستیک‌های مختلف

– پلی پروپیلن(PP) : پلی پروپیلن مهمترین بازار تالک در صنعت پلاستیک است. پلی پروپیلن بین ۲۰ تا ۴۰ درصد توسط تالک پر می‌شود. مهمترین کاربردهای تالک در پلی پروپیلن افزایش سختی و مقاومت در مقابل خزش در دماهای بالا در صنایع اتومبیل سازی و ساخت قطعات است. مهمترین دلایل مصرف تالک عبارت است از:

بهبود کیفیت سطح قطعه‌های ساخته شده

کاهش حجم قالب‌گیری شده

استفاده از فرآیندهای ساده‌تر تولید

کاربردهای ویژه تالک در پروپیلن مصرفی در صنایع اتومبیل سازی شامل ساخت پروانه‌ ها، تجهیزات و راه‌های ارتباطی سیستم‌های گرم کننده، محافظ‌های گرمایی و قطعات پمپ‌ها می‌باشد.

شرکت آلمانی هوخست برای ساخت داشبورد و وسایل تزئینی اتومبیل از پلی پروپیلن پر شده با تالک استفاده می‌نماید. در سال‌های اخیر به منظور کاهش سوخت اتومبیل از طریق کاهش وزن اتومبیل با استفاده از پلی پروپیلن به جای فولاد موفقیت‌هایی حاصل شده است. شرکت گلف فولکس واگن بیشترین مصرف کننده پلی پروپیلن می‌باشد و برای ساخت بخش‌های مختلف محصول خود ۲۹ درصد پلاستیک مصرفی در این بخش را بخود اختصاص داده است. ساخت وسایل خانگی دومین بازار مصرف کننده پلی پروپیلن پر شده با تالک است. پلی پروپیلن موجب بالا رفتن مقاومت در مقابل دما و درخشندگی محصول می‌گردد. عمده‌ترین وسایل خانگی مصرف کننده پلی پروپیلن پر شده با تالک سشوارها، قهوه‌جوش‌ها و توسترها هستند. شرکت باسف تولید کننده پروپیلن پر شده با تالک است که تحت نام تجاری نوولن محصولات خود را برای قالب‌گیری وسایل آرایشی و ساخت نان سرخ‌کن عرضه می‌نماید. پلی پروپیلن‌های پر شده با تالک که به منظور قالب‌گیری مورد استفاده قرار می‌گیرند با پلاستیک‌های نوع پلی پروپیلن با وزن مخصوص بالا قابل مقایسه بوده و غالبا با هم رقابت می‌کند.

نایلون (NY)
نایلون‌هایی که با تالک تقویت می‌شوند برای بسیاری از قسمت‌های اتومبیل نظیر زیر کاپوت، گلگیر، بادگیر، چراغ‌های جلوبندی و جعبه‌های کوچک در داخل ماشین در قسمت داشبورد قابل مصرف هستند.

پلی اتیلن (PS)

بین ۳۰ تا ۴۰ درصد تالک بعنوان پرکننده در پلی استرین مصرف می‌گردد و موجب افزایش قدرت کشش و مقاومت آن می‌شود.

پلی استرین (PS)

بین ۳۰ تا ۴۰ درصد تالک بعنوان پرکننده در پلی استرین مصرف می‌گردد و موجب افزایش قدرت کشش و مقاومت آن می‌شود.
پلی استر پلی وینیل کلراید (PES) و (PVC)

ب- مشخصات فنی تالک‌های پرکننده مصرفی در پلاستیک‌ها

اندازه ذرات تالک‌های مصرفی که به عنوان پرکننده در صنایع پلاستیک سازی مصرف می‌گردد، معمولا ۵/۹۹ درصد کمتر از ۳۰۰ مش است و رنگ آن‌ها باید سفید باشد، میزان آهن بسیار کم است. اساسا خواص تالک‌های سوزنی شکل خواص بهتری از خود نشان می‌دهند، در حالی که تالک‌های صفحه‌ای مقاومت گرمایی بهتری دارند.

تالک معدن کاوان در صنایع رنگ سازی :

تالک باعث استحکام و بهبود پایداری سطح خارجی اجسام می‌شود و ویسکوزیته و جلای آن را کنترل می‌کند، همچنین از شکم‌دادن و ضعیف شدن ورقه رنگ جلوگیری کرده و از آن در پوشش سازه‌های فولادی و دریایی استفاده می‌شود.

خواص مهم تالک معدن کاوان در رنگ عبارت است از : نرمی، ضریب پخش خوب، خنثی بودن در مقابل محلول ها و وزن مخصوص کم.

ترکیب رنگ‌ها از پلیمرها، مواد رنگی، حلال‌ها و مواد افزودنی می‌باشد. پلیمرها شامل پلی استر، آکریلیک، اپوکسی، پلی اورتان، وینیل و انواع الکیدها هستند. مواد عمدتا از اکسیدهای مواد معدنی رنگی تشکیل شده‌اند. افزودنی‌ها   به منظور تسریع در خشک شدن رنگ و جلوگیری از قارچ به ترکیب رنگ افزوده می‌شوند. کانی تالک از مواد رنگی است که سبب استحکام در لایه‌های رنگی و منابع چکه کردن آن می‌شود و همچنین به منظور جلوگیری از ته‌نشینی ذرات جامد در رنگ بکار گرفته شود. این کانی مصرف دی‌اکسید تیتانیوم که گران می‌باشد را کاهش می‌دهد. ذرات تالک مخصوصا ذرات ریزتر ترمولیت موجب تقویت رنگ گردیده و ترک خوردگی را کاهش می‌دهند. تالک همچنین بعنوان یک عامل صافکاری عمل می‌کند. در زیر رنگ وجود تالک موجب مقاومت در برابر فرسودگی تدریجی و رطوبت در رنگ‌های روغنی را نشان می‌دهد.

الف- مشخصات تالک مصرفی در رنگ سازی

رنگ، نرمی، خاصیت جذب روغن، اثرات شیمیایی، ویسکوزیته مناسب، شکل ذرات، ریزی ذرات و شفافیت از مشخصات مهم تالک مصرفی در رنگ سازی هستند. چهار عامل رنگ و میزان خلوص تالک، شکل ذرات و خاصیت جذب روغن تالک را عنوان درخشندگی مورد سنجش قرار می‌دهند. در آمریکا و اروپا تالک‌های سفید را با کمی کربنات کلسیم در رنگ سازی مصرف می‌کنند.

حداکثر میزان نرمی تالک در رنگ با وسیله‌ای بنام همگن گیج اندازه‌گیری می‌شود. بدین طریق که یک قطره رنگ در انتهای عمیق‌تر کانال می‌ریزند و به طرف دیگر مالیده می‌شود. میزان نرمی مطابق با نقطه‌ای بر روی مقیاس مدرج که در آن ذرات تالک برآمده بالای سطح رنگ مشاهده می‌شوند، بیان می‌شود. تالک در صنایع رنگ سازی بعنوان یک روان ساز بی‌اثر یا پرکننده بکار می‌رود.

ب- مشخصات فیزیکی تالک در صنعت رنگ سازی

  • شفافیت که در تالک موجب درخشندگی رنگ می‌گردد.
  • سبب افزایش قدرت جذب روغن رنگ می‌شود.
  • باعث افزایش قدرت پرکنندگی مواد موجود در رنگ می‌شود.
  • موجب ایجاد غلظت دلخواه در رنگ می‌گردد.
  • موجب جلوگیری از شل شدگی لایه رنگی می‌شود
  • موجب یکنواختی رنگ و روان بودن رنگ می‌گردد.
  • باعث استحکام در لایه‌های رنگ و مانع از چکه کردن رنگ می‌شود.
  • باعث مصرف دی‌اکسید تانتانیوم می‌شود.
  • سبب یک دست کردن رنگ آمیزی می‌ گردد.

تالک معدن کاوان در سرامیک سازی:

از تالک به دلیل دارا بودن نقطه ذوب بالا و ضریب انبساط و انقباض ‌دمایی مناسب، ضریب پخش خوب، درجه حرارت پخت سرامیک کاهش می‌یابد و با توجه به هدایت گرمایی بالا، مقاومت دی‌الکتریک بالا و هدایت الکتریکی کم تالک و ارزانی قیمت از آن در تولید انواع مخصوص سرامیک و چینی الکتریکی استفاده می‌کنند. در بدنه سرامیک های سنتی از تالک معدن کاوان به میزان ۳۰ تا ۶۰ درصد استفاده می شود.

سرامیک های استاتیت که به عنوان عایق های الکتریکی استفاده می شوند، از تالک معدن کاوان، ۱۰ % کائولن و ۱۰ % کربنات باریم در دمای ۱۳۴۹- ۱۳۵۵ درجه سانتی گراد ( ۱۲- ۱۳ ساعت ) ساخته می شود.

سرامیک های کوردیریتی به دو روش ساخته می شوند: مخلوط ۴۴ % تالک خالص، ۴۱ % کائولن و ۱۵% اکسید آلومینیوم و یا ۵۰ % کائولن و ۵۰ % کلریت غنی از منیزیم. شبکه بلوری کانی‌های آبدار مانند تالک در هنگام پخت از بین می‌رود و پس از خروج آب ساختمانی، مواد باقیمانده، ممکن است با یکدیگر ترکیب شوند تا در فرآورده پایداری بوجود آورند و یا احتمالا با سایر مواد سازنده بدنه سرامیکی واکنش نمایند. نوع واکنش بستگی به دمای پخت و سایر عناصر موجود در بدنه دارد. هنگامی که دما به ۹۵۰ درجه سانتیگراد برسد، تالک با از دست دادن آب ساختمانی تبدیل به کلینوانستاتیت (Clinoenstatite) شده و دیگر جاذب رطوبت نمی‌باشد. مصرف تالک در بدنه‌های سرامیکی دارای نتایج زیر است:

  1. افزایش انبساط فرآورده پخته شده
  2. انبساط منظم و یکنواخت بدنه خام

در دمای ۱۱۰۰ تا ۱۱۵۰ درجه سانتیگراد، تالک با مواد سازنده بدنه سرامیکی واکنش نشان می‌دهد و همانند یک کمک ذوب با ضریب انبساط حرارتی پایین عمل می‌کند. درطول این واکنش شیمیایی سیلیس آزاد موجود در بدنه به مصرف ترکیب رسیده و باعث بهبود مقاومت بدنه در برابر شوک حرارتی می‌شود. علاوه بر این خاصیت روان سازی (Lubricity) تالک، کار قالب‌گیری و پرداخت فرآورده‌ها را تسهیل نموده و در مقابل میزان استهلاک ماشین آلات و تاسیسات را کاهش می‌دهد. افت گرمایی تالک در مقایسه با افت گرمایی کربنات‌ها بسیار پایین است. از خواص مهم تالک مصرفی درسرامیک‌ها مقاومت درمقابل خوردگی اسیدها و عایق برق می‌باشد.

تالک معدن کاوان در تولید مواد دارویی :

تالک تولیدی جهان در صنعت داروسازی استفاده می شود. پودر تالک معدن کاوان به صورت همگن، بسیار دانه ریز، به رنگ سفید یا سفید متمایل به خاکستری، بدون بو و لمس چرب به راحتی به پوست می چسبد. پودر تالک عملاً در آب، محلول های رقیق اسیدهای معدنی و محلول ئیدروکسیدهای قلیایی نامحلول است. پودر تالک خالص برای ماساژ، روی پوست پاشیده می شود که مانع حساسیت و زخم شدن پوست می گردد و برای این که قابلیت جذب رطوبت آن زیاد شود، معمولاً آن را با نشاسته و اکسید روی مخلوط می کنند. پودر تالک نباید روی زخم های باز و منافذ پوستی پاشیده شود زیرا با گلوله شدن، باعث تورم زخم و ضخیم شدن موضعی پوست می گردد.

از پودر تالک در ساختن قرص هایی برای بلع آسان استفاده می شود و همچنین از آن برای معالجه بیماری های پرده جنب و ضایعات ریوی نیز استفاده می گردد .تنفس پودر تالک باعث احساس سوزش در مجاری تنفسی می شود و اگر شخص مدت زیادی در هوای آلوده به تالک باقی بماند، ممکن است دچار بیماری های ریوی می شود.
پودر تالک باید کاملاً خالص و فاقد رشته های آزبستی باشد. وجود رشته های آزبستی در هرمیزانی در تالک ، ممکن است عوارض سرطانی به همراه داشته باشد. از مصرف گسترده پودر تالک برای محافظت پوست کودکان باید پرهیز نمود زیرا تالک معدن کاوان با بستن منافذ پوستی مانع شادابی و طراوت پوست می شود.به علاوه تنفس پودر تالک معدن کاوان برای کودکان مضر تشخیص داده شده است و در مواردی عامل تورم در ناف نوزادان گردیده است.

تالک معدن کاوان در تولید مواد آرایشی:

لمس چرب تالک و بوی خوش آن بسته به PH، در مواد ضد عرق، صابون، کرم و… بکار می‌رود. در مواد آرایشی که تالک ۸۰% ترکیب آن را شامل می‌شود، سبب پایداری بافت، چسبیدن به پوست، مقاومت در برابر آب و لغزش می‌شود.
در اغلب حالات، تالک با کاربری در مواد آرایشی فرآیندهایی مانند استرلیزه شدن در بخارآب C°۱۶۰، پرتوافکنی گاما و یا تصفیه با اتیلن‌اکسید را پشت ‌سر می‌گذارد.

مهمترین محصولات آرایشی برای مصرف تالک، پودرهای صورت و پودرهای بدن هستند. اخیرا پودرهای گونه نیز مصرف کننده تالک می‌باشند. دلایل اصلی استفاده از تالک درتولید پودرهای آرایشی و بهداشتی روانی، لغزندگی و چربی آن است. هر قدر ناخالصی‌‌‌‌‌‌های تالک افزایش یابد، از مرغوبیت آن در صنایع کاسته می‌شود. مقدار تالک مصرفی برای این محصولات بطور متوسط حدود۷۰ درصد از نظر وزنی است که سهم پودرهای بدن نسبت به پودرهای صورت بیشتر است. پودرهای آرایشی مصرف کننده تالک عبارتند از پودر بعد از اصلاح، پودر تالک، پودر بچه و محصولات ویژه دیگری نظیر پودر پا. معمولا درجه عالی آن ۵ تا ۱۰ درصد اسیدبوریک، حدود ۱ درصد عطر و مقادیر متنوعی مواد پوششی و جذب کننده دارند

.
وجود تالک علاوه بر خواص ذکر شده موجب شفافیت و پخش کردن درخشندگی نیز می‌گردند. به منظور داشتن خاصیت پخش کنندگی تالک، باید تالک بسیار نرم شود. ذرات تالک قدرت پوششی و بهتر رنگ شدن را افزایش می‌دهند. برای این بسیار از تالک‌ها در حالت طبیعی برای صنایع آرایشی مناسب نیستند. به همین جهت برای دستیابی به مشخصات قابل قبول درصنایع آرایشی باید کانه آرایی گردند. کانه آرایی تالک بیشتر شامل فلوتاسیون و یا اسیدشویی تا رسیدن به خلوص شیمیایی و رنگ مطلوب می‌باشد.

الف مشخصات مهم تالک آرایشی

  1. چگالی ظاهری

چگالی ظاهری تالک آرایشی فله تالک بر حسب پوند بر فوت مکعب است. چگالی ظاهری تالک متناسب با توزیع اندازه ذرات تالک است. به همین جهت کنترل اندازه ذرات در آسیا بسیار مهم هستند. بدین معنی ذرات نرم‌تر و توزیع بهتر انداز‌ه ذرات، چگالی ظاهری کمتری را موجب می‌شود، در نتیجه اندازه ذرات بسیار اهمیت دارند و از حد مجاز آن نمی‌تواند تجاوز کند، طبق استاندارد جهانی باید ۱۰۰ درصد از اندازه ذرات کمتر از ۱۰۰ مش و یا ۹۸ درصد زیر ۲۰۰ مش باشد

  1. ناخالصی‌ها
    امروزه مشخص گردیده که تالک آرایشی مرغوب باید دارای حداقل ۹۰ درصد سیلیکات منیزیم آبدار باشد و همچنین آزبست قابل مشاهد‌ه‌ای نداشته باشد، ناخالصی‌های دیگری نظیر منیزیم، کلسیت، دولومیت، کوارتز و آمفیبول‌ها هستند که برای اجتناب از سایندگی و به مخاطره انداختن سلامتی باید درحداقل ممکن نگهداشته شوند. مقدار ناخالصی‌ هایی نظیر سرب،ا و آهک به ترتیب کمتر ازpmm20-ppm2 و ۵/۱ درصد گزارش شده است. معمولا آهن به شکل‌های مانیتیت، سیدریت، پیریت در تالک یافت می‌شود. مشخصات کلی برای مقادیر آهن بین ۱/۰ درصد و ۵/۰ درصد اکسید آهن قابل حل در اسید است. تولید کنندگان تالک آلودگی آهن را از طریق جداسازی مغناطیسی به حداقل می‌رسانند.
  2. کنترل باکتری‌ها

هر قدر تکنولوژی و مقررات ایمنی و بهداشت افزایش یابد، نیاز به کنترل باکتری در تالک بیشتر مطرح می‌گردد. درحال حاضر هر قدر تولید کننده لوازم آرایشی مشخصات ویژه‌ای در مورد کنترل باکتری‌ها مانند شمارش آنها در صفحه مخصوص و از این قبیل رعایت می‌کند. برای مثال نباید بیش از ۱۰۰ واحد باکتری در هر گرم تالک وجود داشته باشد.

  1. حفظ بو

یک تالک آرایشی باید روغن‌های بودار را در خود نگه داشته و بدون تغییر به مرور پخش نماید. این معیار بیشتر از هر عامل دیگر در رد یا قبول یک تالک توسط تولید کنندگان لوازم آرایشی مورد نظر است. تنها راه ارزیابی این عامل، آزمایش تالک با مقدار معینی مواد روغنی بودار در دمای محیط و شرایط با دمای بیشتر است. بالا بردن دما به دلیل آزمایش پایداری بو در تالک است. گاهی روغن‌های بودار تماما توسط تالک، بو زدایی شده و فاقد هر گونه بویی می‌شوند.تالک مصرفی بایستی بی بو باشد تا با اضافه شدن بوهای معطر به آن در مصارف مختلف قابل استفاده باشد.
۵.لغزنگی تالک

معیار غیر کمی دیگری که در سنجش تالک به نام لغزندگی وجود دارد، یعنی احساس زبری و یا نرمی که انسان از لمس آن دارد، این معیار بسیار قوی و محکم است که هر تولید کننده مشخصات خاص خود را دارد. لغزندگی پودر تالک بستگی به اندازه و شکل ذرات تشکیل دهنده آن دارد، بزرگ بودن ورقه‌های تشکیل دهنده تالک، لغزندگی محصول را بهتر می‌یابد.

۶.رنگ تالک

این عامل نسبت به عوامل دیگر به دلیل تغییر رنگ در اثر آمیزش با روغن‌های رنگی و بودار دارای اهمیت بیشتری است ولی در هر صورت تالک مورد نیاز این صنعت باید هرچه بیشتر سفید باشد. در نتیجه این سفیدی درخشندگی تالک نیز زیاد می‌گردد که در مصرف این صنعت حائز اهمیت است.

ب – میزان مصرف تالک در لوازم آرایش

تقاضا برای تالک در لوازم آرایشی تحت تأثیر شیوه‌های کلی در صنعت لوازم آرایشی و تغییرات الگوی مصرفی محصولات آن است. تولید کنندگان عمده محصولات آرایشی کشورهای ایالات متحده آمریکا، ژاپن و اروپای غربی هستند. شرکتهای عمده آون۱، رولن۲، مکس فاکتور۳ (که اکنون متعلق به رولن است)، بوتس ۴و لادر۵ پنج شرکت تجاری تولید کننده لوازم آرایشی در انگلستان هستند که از تالک برای تولید محصولات خود استفاده می‌کنند. شرکتهای تولید کننده در آمریکا است. لادر، کاسمر۶، آنیلور۷، رولن و اون می‌باشند که ۷۰ درصد بازار محصولات آرایشی را در اختیار دارند. شرکت ژاپنی شیسیدوکاسمتیک۸ تولید کننده عمده در ژاپن و شرکت اورال در فرانسه بشمار می‌آیند.

بر اساس نتایج گردهمایی نهمین مجمع بین‌المللی کانی‌های صنعتی درسیدنی درسال ۱۹۹۰ بیش از ۱۵۰ هزار تن تالک در این صنعت بکار گرفته شده است. بزرگترین بازار مصرف تالک در لوازم آرایشی مربوط به ساخت پودرهای بدن است که حدود ۹۰ درصد مصرف را بخود اختصاص داده است.

تالک معدن کاوان در صنایع لعاب سازی

لعاب‌های سرامیک، روکش‌های شیشه‌ای بکار رفته در سرامیک‌ها هستند. تالک در لعاب‌ها بعنوان یک روان کننده و پس از ترکیب با کبالت یا منگنز بعنوان یک جسم رنگی مصرف می‌شود.در جریان پخت، هم در بدنه‌‌های سفالین و هم در بدنه‌های ذوب شیشه‌ای شده، لعاب‌ها تشکیل یک شیشه ایزوتوپ را می‌دهند که خواص آن بسته به ترکیب مورد استفاده در لعاب‌ها، متفاوت می‌باشد.به منظور ایجاد تغییرات لازم درشبکه بلوری شیشه از اکسیدهای دیگری نظیر اکسید منیزیم استفاده می‌گردد. اکسید منیزیم در ساخت لعاب بعنوان کمک ذوب عمل می‌کند و برای این منظور از تالک که شامل هر دو اکسید سلیسیوم و اکسید منیزیم بعنوان کمک ذوب است، استفاده می‌شود ولی شیشه‌های تولیدی به کمک اکسید منیزیم دارای ضریب انبساط کمتری هستند. تالک بعنوان یک فاکتور برای دخالت دادن منیزیم در واکنش دارای اهمیت خاصی می‌باشد. این اهمیت عمدتا بخاطر وجود دو اکسید سیلیسیوم و منیزیم در تالک است که به مراتب تأثیر بیشتری از منیزیت دارند.مقدار اکسید منیزیم مصرفی در لعاب محدود است زیرا افزایش بیش از اندازه آن سبب کاهش جلا و شفافیت لعاب می‌شود. تولید لعاب‌های نیمه مات و کدر با حصول نقطه اشباع امکان پذیر است. درچنین حالتی مقدار تالک در ترکیب بیش از ۱۰ درصد است. در مخلوط اولیه لعاب (کائولن، شاموت و تالک) از تالک نسبتا خالص با درصد آهن پایین باید استفاده شود..

تالک معدن کاوان صنایع سفال سازی

به علت تولید متنوع و الوان، سفالینه‌ها فرآورده‌های زیادی دارند. معمولا سفالینه‌ها طی فرآیند دو پخت تولید می‌گردند. ذوب لعاب در هنگام پخت دوم انجام می‌شود ولی دمای ذوب لعاب پایین‌تر از دمای پخت بدنه است. پخت لعاب در دمای بین ۹۵۰ تا ۱۰۵۰ درجه سانتیگراد صورت گرفته که در این طیف دما، رنگ‌های شاد و پر جلا پدیدار می‌گردند.
اساسا سفالینه‌ها دارای ۵۰ درصد رس‌های پلاستیکی، ۱۵۰ درصد روان کننده و ۳۵ درصد کوارتز هستند. فلدسپات‌ها ماده اصلی روان کننده‌ها می‌باشند. سایر روان کننده‌ها سیلیس، کربنات کلسیم و یا تالک می‌باشند. مخلوط این روان کننده‌ها مزیت محکم بودن را دارند. معمولا این مخلوط برای مصرف کنندگان به صورت سفارشی تهیه می‌شود.
مشخصات نوع تالک مصرفی با توجه به نوع مصرف در پخش‌های مختلف سرامیک سازی تعیین می‌گردد. بطور کلی خواص فیزیکی و شیمیایی یکسان از مشخصات مهم تالک مصرفی در صنایع سرامیک می‌باشد. تالک‌های قطعه‌ای در ساخت عایق‌های الکتریکی، تالک‌های نرم بعنوان روان کننده در سرویس‌های بهداشتی و سرامیک‌های شیشه‌ای و تالک‌های غیر ورقه‌ای در لعاب‌‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. مهمترین عناصر مزاحم در این صنایع، آهن و منگنز می‌باشد که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. برای جلوگیری از بد رنگ شدن در کوره هنگام پخت باید مقادیر اکسیدهای آهن، منگنز و جیوه در سفالینه‌ها، سرویس بهداشتی و سفال‌ها دقیقا کنترل گردد. حداکثر مقادیر مجاز به ترتیب ۱۵/۰ درصد، ۱/۰ درصد و ۰۱/۰ درصد می‌باشد.

مزایای مصرف تالک معدن کاوان در بدنه سفالینه‌ها بشرح زیر است:

  • موجب پیوند بسیار عالی بین لعاب و بدنه می‌گردد.
  • موجب پخت سریع در دماهای پایین می‌شود.
  • در لعاب هیچگونه بعدی ایجاد نمی‌شود.
  • انبساط بدنه در هنگام پخت یکنواخت است و مقدار آن در این بدنه‌ها بیشتر از سایر انواع بدنه‌ها می‌باشد
  • به دلیل پایین بودن دمای پخت، تناسب بهتری بین دمای پخت بدنه و دمای پخت لعاب برقرار می‌نماید.
  • میزان جذب آب پایین است.

تالک می‌تواند در دوغاب سفالینه‌های مختلط بعنوان جایگزین کوارتز و کربنات‌ها نیز بکار برده شود. در چنین مواردی تالک در ترکیب مواد اولیه نسبتی بین ۳ تا ۷ درصد را تشکیل می‌دهد.

تالک معدن کاوان در صنایع لاستیک سازی

صنعت لاستیک سازی برای تالک بازار کوچکی است. خصوصیات تالک مصرفی به شرح زیر است:

  • اصولاً تالک بعنوان یک عمل گردگیری، نرم سازی قالب‌ها و برای جلوگیری از چسبیدن سطوح به یکدیگر در صنعت لاستیک سازی بکار می‌رود
  • از مهمترین مزایای تالک در لاستیک‌ ها حفظ خاصیت لیزی خود در درجه حرارت‌‌ های بالا می‌باشد. این کانی همچنین می‌تواند بعنوان یک پرکننده مقدار الاستومرها (Elastomers) که گران قیمت می‌باشند را کاهش دهند.
  • اخیراً مصرف جدیدی از تالک پرکننده دراین صنعت به منظور استفاده در پوشش لاستیکی، کف‌‌پوشها و پارکت‌های ساختمانی انجام می‌گیرد.
  • عیار تالک مورد استفاده در لاستیک‌های پایین‌تر از عیار تالک‌های مصرفی در صنایع کاغذ، پلاستیک و لوازم آرایش است.
  • رنگ سفید تالک چندان اهمیت ندارد.
  • اندازه ذرات تالک مصرفی ۹۵ درصد کمتر از ۳۲۵ مش می‌باشد.
  • به منظور جلوگیری از پراکندگی ذرات و جلوگیری از مجاورت زیاد سطوح، اجزا تالک باید بیش از اندازه ظریف باشند.ناخالصی‌هایی نظیر آهن، منگنز و مس یا باید صفر و یا در حد ۵ppm باشد.

تالک معدن کاوان در مصارف دامداری

گاهی تالک بعنوان یک عامل ضد چسبندگی در خوراک حیوانات بکار می‌‌رود که غالبا به جای تالک از سنگ آهک به شکل دانه ریز یا پودری برای این منظور استفاده می‌گردد.

تالک معدن کاوان در صنایع تولید پوشش بام

تالک‌ های عیار کم هم بعنوان ماده قابل تسطیح و هم بعنوان پرکننده درتولید مواد پوشش بام بکار می‌روند. از تالک بعنوان پرکننده به منظور تثبیت آسفالت که عامل مهمی در افزایش دوام و پایداری در برابر شرایط جوی است، استفاده می‌گردد. همچنین درپوشش بام از بهم چسبیدن ذرات در طول مدت نگهداری در انبار و قبل از استفاده، جلوگیری می‌نماید. عمده مصرف تالک در محصولات قالبی آسفالت است. این کانی در زمانی روکش به ماسه‌های آسفالت، نمدهای بام و یا شفته کاری اضافه می‌گردد موجب افزایش آنها در برابر هوا می‌شود.

مشخصات تالک مصرفی در صنایع تولید پوشش بام عبارتست از:

  • اندازه ذرات تالک مورد استفاده برای تثبیت پوشش بام کلی ۱۰۰ درصد کمتر از ۸۰ مش و یا ۴۰ درصد کمتر از ۲۰۰ مش می‌باشد.
  • بطور کلی از تالک‌های ناخالصی و دارای رنگ نامناسب و عیار پایین دراین مورد استفاده می‌شود.
    حدود ۹۵۰۰۰ تن در سال تقاضا برای تالک در پوشش بام گزارش شده است. این صنعت ۹ درصد کل مصرف تالک را بخود اختصاص داده است. در کشورهای کانادا ۳۰ درصد کل مصرف تالک در این صنعت بکار گرفته می‌شود.
  • در اروپا جزییات تقاضا برای تالک کم عیار و ناخالص مورد مصرف در تسطیح، پرکردن و پوشش بام و همچنین پرکردن آسفالت پوشش بام به سرعت در حال افزایش است.
  • هنگامی که از تالک بعنوان پوشش دهنده سطح استفاده می‌شود، کیفیت رنگ محصولات مهم است و چنانچه از آن بعنوان پرکننده استفاده شود، اندازه ذرات، شکل آنها، خاصیت جذب کنندگی و مهمتر از همه هزینه پایین مهم است.

استفاده تالک معدن کاوان در سایر موارد

از دیگر مصارف می توان از صنایع نساجی، محصولات پرده‌ای، ساخت گریس، داروسازی، تهیه دینامیت‌ها و صنایع شیمیایی مواد منفجره، درزگیری و بتونه کاری نام برد.

در صنایع نساجی از تالک استفاده‌های ختلفی می‌شود، ترکیب آهار پارچه شامل الیاف و مواد پرکننده است که در بعضی از پارچه‌ها از تالک برای حالت دادن و سفتی موقتی و ارائه آن برای فروش استفاده می‌شود. در این رابطه میزان سفیدی معمولا خیلی مهم است. استفاده از مواد مختلف تالک بعنوان ارزان‌تر بودن، از سایر مواد مشابه مناسب‌تر می‌باشد.
پوشش محصولات پرده‌ای درصنعت نساجی نیز مقادیر در خور توجهی کانی‌های پرکننده را نیاز دارد. پرکننده‌های اصلی در این نوع محصولات رس، تالک، پیروفیلیت و کربنات کلسیم می‌باشند. تالک به دلیل داشتن رنگ سفید از مواد اولیه مطلوب در این صنایع است.خاصیت چربی از خواص عمده است که در تالک وجود دارد و در دیگر کانی‌ها بندرت مشاهده می‌شود. از دیر زمان از تالک بعنوان یکی از اجزا سازنده گریس‌ها استفاده می‌گردید. وجود تالک در این ترکیبات از وا رفتن و از دست دادن خاصیت چربی گریس در دماهای بالا جلوگیری می‌کند.

در داروسازی به منظور تسهیل جریان دانه‌های قرص در قیف‌ها، جدا کردن تکه‌های فشرده از یکدیگر و به آسانی جدا شدن دانه‌ها از داخل جعبه‌ها، از تالک استفاده می‌شود.در صنایع شیمیایی، در بخش مواد منفجره درمرحله جدا سازی تتروگلیسیرین از اسید در جریان تهیه نیتروگلیسیرین از ۲ تا ۵ درصد تالک استفاده می‌شود.در تهیه دینامیت‌ها به منظور حفظ پایداری شیمیایی و همچنین جلوگیری از تشکیل مواد اسیدی در ترکیب از تالک، اکسیدروی، کربنات کلسیم و ذرات گچ یا آهک استفاده می‌شود.

کشورهای اسکاندیناوی از خاصیت جوهرزایی تالک برای استفاده دوباره کاغذهای مصرف شده استفاده می‌نمایند.درصنعت شیشه سازی، تالک بعنوان یک عامل گردگیری در حین تولید مصرف می‌شود. از تالک برای صیقل کاری اتومبیل‌ها، پوشش‌های کف و کفش نیز استفاده می‌شود.

بازار جدید دیگر تالک، مصرف آن در لاستیک لاتکس اسفنجی است که در پشت قالی، پارکت و موکت مصرف می شود. در این مورد ناخالصی‌های مزاحم از قبیل ترکیبات کلسیم، منیزیم، آهن و منگنز که با لاتکس شلاته می‌شود، نامطلوبند. مقدار مصرف آن به ازای هر ۱۰۰ قسمت لاتکس حدود ۷۵ تا ۱۰۰ قسمت تالک است.استفاده از تالک در موارد پودری آتش خاموش‌کن تحت پاتنت در آمده است، که بین ۱۰ تا ۱۵ قسمت محصول را تشکیل می‌دهد. دیگر موارد استفاده تالک عبارتند از:

  • صیقل دهی ذرات برنج و جو
  • عوامل رنگ‌زدا یا رنگ‌بر
  • ماده جاذب بو از غذاها
  • فیلتر و تصفیه آب
  • جذب روغن و عمل آوری چرم
  • حشره‌کش‌ها
  • واکس‌های کفش
  • پوشش‌ های الکترودهای جوشکاری
  • جوهر چاپ
  • پرکردن کپسول‌های ویژه برای آزمایش شتاب موشک‌ها تا ۵۰ کیلومتر
  • پوشش گندله‌های سنگ آهن برای احیا مستقیم
  • تامین کننده منیزیم در کودهای گیاهی

استانداردهای تالک معدن کاوان

کانی‌های تالک فرآوری شده، معمولاً بر اساس موارد استفاده و کاربردهای خاص آنها، مانند انواع آرایشی، سرامیک و قابل استفاده در صنایع رنگ طبقه‌بندی می‌شوند. بطورکلی واژه‌های تجاری استفاده شده، مشخصات آنها را توصیف می‌نمایند. توافق‌های انجام شده بین تولیدکنندگان و خریداران بر روی خواص فیزیکی، شیمیایی،کانی‌شناسی و یا مشخصات دیگر که برای خریدار مهم است، نوع تالک را مشخص می‌کند. انواع تالک‌های تجاری در ترکیب بسیار متفاوت بوده و از تالک حقیقی که به صورت تئوری خالص است گرفته تا کلریت‌های خالص را شامل می شود. ترکیب شیمیایی انواع تجاری تالک عمدتا در مقدارSiO۲ و MgO متفاوت هستند و این تفاوت برای CaO و  Al۲O۳ و ترکیبات آهن کمتر می‌باشد.تالک‌های آرایشی و دارویی حاوی ۹۰ درصد یا بیشتر تالک و کمتر از ۸ درصد کلریت می‌باشد. این نوع تالک‌ها باید رنگ سفید خوبی داشته باشند. درجه درخشنگی آنها ۸۴ تا ۹۰ درصد انعکاس در مقیاس جنرال الکتریک می‌باشد. کلریت کانی مناسبی در این ترکیب نیست زیرا از تالک سخت‌تر (۵/۲ – ۲ موهوس) است و دارای ساختمانی ناهمگن می باشد.

جایگزین‌های تالک

موادی که در صنایع مختلف می‌توانند جایگزین تالک شوند متفاوت هستند. در صنایع سرامیک به جای تالک و پیروفیلیت می‌توان از کربنات کلسیم، دیاتومیت و کائولن استفاده کرد.

در صنایع رنگ می‌توان از میکا به جای تالک استفاده کرد. در صنایع کاغذ سازی کائولن و کربنات کلسیم قابل استفاده است. در صنایع پلاستیک رس‌ها، فلدسپات، میکا و لاستونیت و بالاخره در صنایع لاستیک سازی کربنات کلسیم، کائولن و سیلیس قابل جایگزین هستند.
غذای حیوانات: رس (بنتونیت و سپیولیت) دولومیت، گچ، ید، اکسید آهن، آهک، منیزیت، منگنز، پرلیت، فسفات، نمک، گوگرد، ورمیکولیت، زئولیت.

ماده ضد بلوکه‌شدن:کائولن تکلیس شده، دیاتومیت، سیلیس ته‌نشستی.

مواد آرایشی و دارویی:بنتونیت، کربنات کلسیم، سولفات کلسیم، کائولن، منیزیم، نشاسته، دی‌اکسید تیتانیم، زئولیت.

حمل کننده:آتاپولگیت، سپیولیت، بنتونیت، دیاتومیت، کائولن، پومیس، پیروفیلیت، ورمیکولیت، زئولیت
پرکننده:تری‌هیدرات آلومینیم، باریت، کربنات کلسیم، دیاتومیت، فلدسپار، کائولن، میکا، نفلین سینیت، پرلیت، سیلیس میکروکریستالین، سیلیس شسته شو، پودر سیلیس و ولاستونیت.

روان کننده:گرافیت، لیتیم، میکا، دی‌سولفید مولیبدن

کنترل قیر:بنتونیت، مواد شیمیایی

جمع بندی مطالب تالک معدن کاوان

نقش تالک در صنایع مختلف به ویژه درصنایع الکتریکی که درسالهای اخیر تحقیقات وسیعی بر روی آن در حال انجام است، موجب شناخت بهتر این ماده معدنی گردیده است. تالک به صورتهای مختلف در صنایع رنگسازی،کاغذ سازی، پلاستیک سازی، لاستیک سازی، نسوزها، سرامیکهای عایق، لوازم آرایشی، مصارف بهداشتی، دارویی و کشاورزی بطور وسیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در شرایط فعلی که دسترسی به مواد اولیه بسیار مشکل بوده و اکثر صنایع تالک مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین می‌نمایند، تلاش درتامین آن از منابع داخلی سبب خروج ارز از کشور خواهد شد.
وضعیت تولید و مصرف تالک در داخل کشور بگونه‌ای است که در حال حاضر امکان صدور این ماده معدنی به خارج وجود ندارد. برمبنای اطلاعات موجود در صورت کشف ذخایر جدید و نیز توسعه معادن فعلی در کشور فقط می‌توان نسبت به تامین نیاز داخلی کشور مبادرت ورزید و در صورت احداث واحدهای فرآوری و تولید نوع مرغوب این کانه امکان صدور آن به خارج از کشور در جهت کسب درآمد و استحصال ارز وجود خواهد داشت. البتع با توجه به هزینه‌های حمل ونقل که قیمت عمده‌ای از قیمت تمام شده این کانه را تشکیل می‌دهند، مستلزم مطالعات اقتصادی و بازاریابی صدور تالک به کشورهای منطقه می‌باشد.

روند روبه رشد مصرف تالک در کشور و کمبود تولید، امکان صدور این ماده معدنی را تا سالها دور از انتظار نموده است. آنچه مهم است بدان توجه شود جلوگیری از افزایش واردات است.تنظیم سیاست وارداتی مناسب با وضعیت معادن از یک طرف و افزایش تولید از طریق اکتشاف ذخایر جدید، بهبود روشهای استخراج و انجام فرآوری مناسب بر روی تالک‌های تولیدی، بسیار ضروری است. در غیر این صورت مجبور خواهیم بود که به منظور تامین نیاز داخلی میزان واردات را همچنان افزایش دهیم. بنابراین برنامه‌ریزی مشترک بین وزارت صنایع و معادن، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان جهت رفع کمبود تالک از اعم فعالیت های معدنی- صنعتی این بخش می‌باشد.با توجه به اینکه بعضی صنایع داخلی کشور از جایگزینی‌های تالک بجای این ماده معدنی استفاده می‌کنند با این حال وضعیت فعلی ذخایر جوابگوی نیاز کشور در آینده می‌تواند باشد، لذا پیشنهاد می‌گردد که نسبت به اکتشاف تفصیلی معادن ده‌حاجی، مسعودآباد گوشه، دره پهن و سیراکرج اقدام لازم به عمل آید. ناحیه خودرو بیابانک و بویژه تا شعاع ۵۰ کیلومتری معادن تالک جندق مورد اکتشاف مقدماتی و تفصیلی قرار گیرد. کلیه اندیس‌های موجود در استان لرستان، مناطق تالک‌دار تفتان، قشلاق در آذربایجان غربی تحت عملیات اکتشاف مقدماتی قرار گیرند. سایر اندیس‌های تالک کشور مورد شناسایی کامل قرار گیرند وسپس مناسب‌ترین آنها از نظر کمی و کیفی جهت انجام اکتشافات مقدماتی برگزیده شوند.

تالک‌های مرغوب استخراجی به هیچ وجه در صنایعی که می‌توانند تالک شیست و سایر انواع تالک‌های ناخالص را مصرف نمایند بکار برده نشوند.نسبت به احداث واحدهای فرآوری در جوار معادن مسعودآباد، ده‌حاجی، تیدار در استان لرستان و رگلان،‌دره پهن و فریمان متناسب با کیفیت و کمیت ذخایر آنها اقدام لازم بعمل آید.چنانچه ذکر شده انجام اکتشافات سیستماتیک و اصولی در معادن فعال،‌معادن متروکه و اندیس‌های شناخته شده امری ضروری است. این کار می‌تواند توسط معدن داران در معادن فعال و با استفاده از اعتبارات عمومی در معادن متروکه و اندیس‌های موجود انجام شود واین امر در قالب اعتبارات ملی و استانی امکان پذیر است. گرچه بخش خصوصی نیز درصورت شناخت کافی تمایل به این کار خواهد داشت. وزارت معادن و فلزات می‌تواند با اعمال سیاست‌های حمایتی – تشویقی و ایجاد تسهلات کاری، مشوق خوبی درانجام آن باشد.در رابطه با بهره‌برداری نیز اعمال سیاست های یادشده و تشویق معدنکاران به استخراج مکانیزه و انجام فرآوری و یا احداث واحدهای مستقل فرآوری تالک تاثیرزیادی در بهبود تولید تالک در کشور خواهد داشت. فرآوری تالک می‌تواند توسط مصرف کنندگان عمده نیز صورت پذیرد ولی به هر حال ایجاد تسهلات و بکارگیری سیاست‌های حمایتی و نیز تنظیم سیاست واردات با توجه به نکات یاد شده تاثیر مستقیمی بر این مهم خواهد داشت.

باریت را بیشتر بشناسیم

ترکیب طبیعی سولفات باریم به فرمول BaSO۴ ، که به نام Heavy Spar نیزشناخته می‌شود. جزو گروه سولفاتها می‌باشد. نام باریت از واژه یونانی barys به معنای سنگین و به دلیل سنگینی ویژه و بالای آن گرفته شده است. سیستم تبلور آن ارتورومیک می‌باشد. مهمترین کانیهای باریم‌دار عبارتند از : (BaSO۴) و ویتریت(BaCO۳). میزان فراوانی باریت بیشتر از ویتریت است. باریت در طبیعت به صورت رگه‌ای ، لایه‌ای و بر جای مانده یافت می‌شود.

تاریخچه باریت:

باریت یکی از کانیهای عادی رگه‌ها است و معمولا همراه کوارتزو کلسیتظاهر می‌شود. همچنین در سنگهای آهکی و ماسه سنگ نیز دیده می‌شود و در بعضی کنکرسیونها مقدار آن زیاد است ولی در هر صورت به عنوان کانی اولیه سنگ ها نادر است. صفت مشخصه مهم باریت این است که در مقایسه با سایر مواد غیرفلزی بسیار سنگین می‌باشد.

این کانی یک کانی صنعتی بوده و استفاده‌های زیادی در صنعت دارد. ولی به خاطر سنگینی زیاد آن معمولا حمل و نقل آن برای مسافت زیادی چه توسط کامیون و چه توسط قطار به صرفه نبوده و همچنین به دلیل پراکندگی وسیع این ماده معمولا استخراج آن بیشتر از شرایط زمین شناسی تابع شرایط محیط است.

مشخصات باریت

باریت در حالت معمولی سفید رنگ تا خاکستری روشن است ولی ممکن است به رنگ های متمایل به آبی ، قهوه‌ای یا سیاه نیز دیده شود. باریت یک کانی اوپک (Opeque) تیره بوده و دارای جلای صدفی تا شیشه‌ای می‌باشد. نمونه‌های تیپ یک آن به صورت بلورهای ارترومبیک کشیده دیده می‌شود. اما باریت تجارتی به صورت دانه‌دانه، توده‌های بلورین و یا قلوه‌ای تهیه می‌شود. وزن مخصوص این کانی زیاد می‌باشد و در حدود ۴.۳ تا ۴.۶ می‌باشد. این مشخصه باریت کمک زیادی به شناسایی آن می‌کند. سختی باریت دارای دامنه تغییرات قابل ملاحظه‌ای است و از ۲.۵ تا ۳.۵ متغیر می‌باشد که معمولا نواحی مختلف باریت با سختی متفاوتی را تولید می‌نمایند.

نحوه تشکیل باریت

باریت یک کانی رایج با گسترش زیاد است. بطور معمول به عنوان یکی کانی باطله در رگه‌های گرمایی همراه با کانسنگ های نقره، سرب، مس، کبالت، منگنز، آنتیموان و همچنین در رگه‌های موجود در سنگ آهکی با کلسیت به صورت توده‌های باز مانده در رس های پوشاننده سنگ آهک ها و نیز در ماسه سنگ ها با کانسنگ های مس یافت می‌شود در بعضی مناطق به عنوان سیمان ماسه سنگ ها عمل می‌کند. گاهی نیز از چشمه‌های آب گرم رسوب می‌کند. مکان های مهم رخداد بلورهای باریت عبارتند از دستمورلند و کامبریا انگلستان ، فلسوبانیا و دیگر مناطق رومانی و ساکسونی آلمان عمدتا به صورت رگه‌ای ، آشیانه‌ای و توده‌های نامنظم در سنگ آهکها و یا دولومیت متحده در جورجیا ، تشی ، میسوری و آرکانزاس استخراج شده است.

اشکال پیدایش باریت

نوع رگه‌ای

محلولهای گرمایی و ماگمایی که ترکیبات شیمیایی خاصی دارند در گسل‌ها ، شکستگیها و فضای خالی بین ذرات و قطعات سنگ به تشکیل باریت منجر می‌شوند. همراه بعضی از کانسارهای گرمایی نقره ، سرب، روی و فلوریت باریت نیز دیده می‌شود.

نوع رسوبی آتشفشانی

کانسارهای باریت نوع لایه‌ای بیشتر با ذخایر ماسیوسولفاید و ذخایر استراتی باند استراتی فرم رسوبی در ارتباط هستند. در ماسیوسولفیدهای نوع کروکوباریت در قسمت فوقانی و اطراف ذخیره ماسیوسولفید یافت می‌شود. در بعضی از کانسارهای استراتی باند استراتی فرم رسوبی ، لایه‌های باریت‌دار گزارش شده است. باریت به صورت لایه‌ای و گاهی به صورت سیمان سنگ دیده می‌شود. لایه‌های باریت‌دار بیشتر به رنگ خاکستری هستند که از بالا و اطراف به چرت و شیل های سیلیسیختم می‌شوند. میزان باریت بین ۵۰ تا ۹۵ درصد متغیر است.

کانسارهای باریت بر جای مانده

این کانسارها بدین طریق تشکیل می‌شوند که سنگ و یا رگه حاوی باریت در سطح زمین هوازده شده ، باریت به دلیل وزن مخصوص زیاد و مقاومت شیمیایی در محل باقی می‌ماند و تشکیل کانسار باریت بر جای مانده را می‌دهد.

کاربرد و موارد مصرف باریت

۱-حفاریهای نفت و گاز

در حفاریهای عمیق برای نفت و گاز در طریقه روتاری و در مناطقی که فشار گاز یا مایع از پایین زیاد می‌باشد برای سونداژ نیاز به یک محصول سنگینی می‌باشد که ضمن چرخش از خروج مواد و جلوگیری و فشار آن را کنترل کند. به خاطر شرایط مناسب باریت در این مورد از آن استفاده می‌گردد. در این حالت پودر باریت به محلول معمولی آب و گل رس اضافه می‌شود. به خاطر خواص مفید این مخلوط مانند سنگینی خنثی بودن از نظر ترکیب شیمیایی ، تمیز بودن و قیمت نسبتا ارزان آن بسیار مورد پسند می‌باشد.

معمولا ۴/۳ باریت تولید شده سالیانه در این زمینه جذب و مصرف می‌شود. باریت کانیی حیاتی در صنعت حفاری نفت و گاز محسوب می‌گردد. طبق آمار سال ۱۹۸۰ ، حدود ۹۰ درصد از باریت تولیدی رینا در گل حفاری به مصرف رسیده است. باریت به دلیل وزن مخصوص بالا ، سادگی مصرف در حین کار ، خنثی بودن از نظر شیمیایی ، نرمی و مناسب بودن از نظر قیمت ، در گل حفاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. میزان باریت مصرفی در هر کیلومتر حفاری حدود ۴۲۹ تن گزارش شده است.

۲-تهیه مواد شیمیایی باریم دار

دومین مورد مصرف مهم باریت به عنوان منبع تهیه مواد شیمیایی باریم‌دار است که مصارف متعدد آن در صنایع مختلف گسترده می‌باشد. سولفات باریم رسوب شده به عنوان سیل کننده رنگ ، پوشش در صنعت کاغذ سازی ، لاستیک سازی و مواد لینولئوم بکار می‌رود کلرور باریم در صنعت چرم سازی ، پارچه بافی و کربنات باریم به عنوان لعاب و پرداخت سرامیک بکار می‌رود. از اکسیدهای باریم در صنعت شیشه سازی ، کوره‌های الکتریکی و متالوژی استفاده می‌گردد. هیدروکسید باریم معمولا در تصفیه و تهیه شکر از ملاس و نیترات آن یکی از اجزا گلوله‌های منور و چاشنیهای انفجاری است. باریت همچنین در موارد متعددی به صورت فرعی در ترکیبات شیمیایی بکار گرفته می‌شود. ۱۰% از کل باریت تولید شده برای مصرف در تهیه مواد شیمیایی باریم‌دار استفاده می‌شود.

۳-مصارف باریت خرد شده

باریت به صورت خرد شده مستقیما به عنوان روکش و پوشش لاستیک سازی و سیال کننده رنگ بکار می‌رود. همچنین اگر اندازه دانه‌های باریت خرد شده به اندازه ماسه درشت باشد می‌توان از آن در صنعت شیشه سازی استفاده کرده در این حالت باریت به عنوان کمک ذوب تسهیل کننده کار روی شیشه و ایجاد کننده شفافیت بکار گرفته می‌شود. باریت خرد شده به عنوان پوشش سیمان لوله‌های زیر آب در نقل و انتقال نفت و گاز مصرف می‌شود. علت استفاده از باریت در این حالت به خاطر سنگینی و خنثی بودن آن می‌باشد.

۴-کاربرد باریت در سرامیک

در شیشه سازی به عنوان همگن کننده ماده مذاب ، کاهش حباب و در درخشندگی و شفافیت محصول کاربرد دارد. شیشه‌های حاوی باریم شفافتر و درخشنده تر از شیشه‌های سربی و یا CaO هستند. سرامیکهای پیشرفته حاوی باریم در صنایع الکترونیک )کندانسور ، گوشی ، بلندگوو تلفن و مغناطیس دائم(کاربرد دارند.

۵-کاربرد باریت در پرکننده‌ها

باریت در صنایع رنگ سازی ، پلاستیک ، کاغذ و لاستیک به عنوان ماده پرکننده به مصرف می‌رسد. همچنین به دلیل وزن مخصوص بالا و خاصیت جذب اشعه رادیواکتیو ، در ساخت بلوکهای سیمانی کاربرد دارد. مخلوط لاستیک ، آنفالت و ۱۰ درصد باریت را در ساختن ایستگاهها و باند فرودگاه بکار می‌برند. همچنین در صنایع داروسازی ، مواد منفجره ، آلیاژ ، حفاظت اشعه و … کاربرد دارد.

فلدسپات را بیشتر بشناسیم

نام فلدسپات یا فلدسپار Feldspar از واژه آلمانی (Feldspar)معادل واژه انگلیسی(Field Stone) گرفته شده است. “Spar” به معنی کانی با رنگ روشن نام این گروه از کانیها از دو کلمه feld  به معنی صحرا و spar به معنی لکه گرفته شده است. دلیل نامگذاری این گروه از کانیها به فلدسپار (فلدسپات) ایجاد نقاط سفید رنگ توسط این کانیه ا در مناطق مسطح و بیابانی، پس از رها شدن این کانیها از متن سنگهاست (در اثر عوامل هوازدگی ). فلدسپات ها بر اساس ترکیب شیمیایی به دو گروه فلدسپات های آلکالن (قلیایی) و فلدسپاتهای پلاژیوکلاز تقسیم می شوند . فلدسپاتها اکثر اً دارای رنگ سفید بوده ولی به رنگهای خاکستری، شیری، قرمز جگری و سبز روشن نیز دیده می شوند.

و دارای محصولات هوازدگی بسیار نرم است. به عبارت دیگر به دلیل این که در نواحی ای که این کانی رخنمون داشته آثار دگرسانی و کائولینی شدن گسترش داشته به نام فلدسپار نام گذاری شده است. فلدسپات ها یک گروه از آلومینوسیلیکات های قلیایی خاکی هستند که فراوان ترین گروه کانی های موجود در پوسته زمین ( حدود ۶۰ %) تشکیل می دهند.

 تاریخچه فلدسپات

نام فلدسپات از کلمه آلمانی Feldspar اخذ شده که معادل کلمه Field Stone در انگلیسی است. “Spar” به معنی کانی با رنگ روشن و دارای محصولات هوازدگی بسیار نرم است. به عبارت دیگر به دلیل این که در نواحی ای که این کانی رخنمون داشته آثار دگرسانی و کائولینی شدن گسترش داشته به نام فلدسپار نام گذاری شده است.

میکروکلین از دو واژه یونانی به معنی کم و شیبدار به دلیل انحراف ناچیز زاویه رخ ها از ۹۰ درجه، گرفته شده است.

نام ارتوکلاز از رخ های با زاویه قائمه این کانی گرفته شده است.

سانیدین از دو واژه یونانی، سانیس به معنی صفحه ای و ایدوس به معنی ظاهر، به دلیل حالت صفحه ای مشخص بلورهای آن گرفته شده است.

آلبیت از واژه یونانی آلبوس به معنی سفید، به دلیل رنگ سفید کانی گرفته شده است.

نـــام الیگوکلاز از دو واژه یونانی به معنی کم و شکستگی، گرفته شده است، به دلیل اینکه گمان می شد که رخ آن ناقص تر از آلبیت است.

نام آندزین از رشته کوه های آند گرفته شده است به دلیل اینکه آندزین فلدسپات عمده گدازه های آندزیتی است.

نام لابرادوریت از ساحل لابرادور گرفته شده، به دلیل اینکه در آن جا این کانی به صورت توده های بزرگ رخ پذیر وجود دارد.

نام بیتونیت از بیتون کانادا (درحال حاضر شهر اُتاوا) گرفته شده است.

نام آنورتیت از واژه ای یونانی به معنی کج، به دلیل سیستم تبلور تری کلینیک کانی گرفته شده است.

نام پلاژیو کلاز از واژه ای یونانی به معنی کج، به علت زاویه مایل میان رخ های آن گرفته شده است.

استفاده از محصولات هوازدگی فلدسپات ها یعنی کائولن سابقه بسیار طولانی داشته و اسنادی دراین مورد از قرن ششم قبل از میلاد مسیح وجود دارد.

همراه با کائولن، فلدسپات های هوازده و به تدریج خود فلدسپات نیز در صنایع سفال و سرامیک و شیشه رایج گردیدند. اما استفاده صنعتی از فلدسپات به سال ۱۸۰ میلادی برمی گردد.

صنعتگران ایرانی نیز با کاربرد فلدسپات و محصولات تجزیه آن به خوبی آشنا بوده و از آنها درتولید سفال، سرامیک، لعاب و شیشه استفاده کرده اند. این صنعت که تاریخ کهنی در ایران دارد، عمدتاً درمناطقی که فلدسپات رخنمون داشته گسترش یافته و در حفاری های انجام شده از شهرهای هگمتانه و توس سفال ها و سرامیک هایی به دست آمده است که قطعاً مواد اولیه آن از نواحی مجاور تأمین شده است که این امر مؤید آشنایی کامل صنعتگران ایرانی با این ماده معدنی بوده است.

مشخصات بلورشناسی فلدسپار

کانی های گروه فلدسپات درتقسیم بندی کلی کانی های سیلیکاته جزء تکتوسیلیکاتها قرار می گیرند و درساختمان آنها به فرمول عمومی AT۴O8 که در موقعیت T عناصر Si,Al در موقعیت A عناصر Na,K,Ca,Ba قراردارند و چهار وجهی های AlO۴ و SiO۴ به صورت اشتراک در گوشه ها شبکه سه بعدی را به وجود می آورند. اساس ساختمان فلدسپات ها را می توان سرچشمه گرفته از ساختمان کانیهای SiO۲ دانست با این تفاوت که Al در شبکه چهاروجهی ها وارد شده و در پی آن Na+ یا K+ یا Ca۲+حفره های موجود در ساختمان را اشغال کرده اند. هنگامی که Al۳+ جایگزین فقط یک Si4+درواحد فرمولی فلدسپات. شود، ساختمان فلدسپات با ورود یک یون K+ یا یک Na+ بی اثر می شود ولی درصورتی که Al3+ جانشین دو Si۴+ (درواحد فرمولی فلدسپات) شود، بار الکترواستاتیکی شبکه به یک کاتیون دو ظرفیتی مثل Ca۲+ موازنه می شود (کانی شناسی سیلیکاته۱۳۷۵)

.

کانی های گروه فلدسپات، دارای دو سیستم تبلور منوکلینیک یا تری کلینیک بوده ولی شکل بلوری آنها تفاوت چندانی نداشته و اغلب آنها دارای فرم منشوری هستند.

مشخصات شیمیایی فلدسپار

فرمول عمومی فلدسپار به صورت WZ۴O۸ می باشد که در آن W می تواند کاتیونهای دو ظرفیتی نظیر کلسیم و باریم در فلدسپاتهای قلیایی خاکی و سدیم و پتاسیم برای سری فلدسپاتهای آلکالن و عناصری نظیر Pb, Eu, La, Rb, Cs, Sr نیز می توانند در ساختار کانیهای گروه فلدسپات مشارکت داشته باشند.

Z می تواند Al, Si باشد، نسبت Si:Al بین ۳:۱ تا ۱:۱ متغیر است و همچنین Mg , B, G, Ge, Fe۲+, Fe۳+ نیز می توانند بخشــی را به خــود اختصــاص دهنــد و مقادیر جزئی از P، Ti نیز درنمونه های طبیعی گزارش شده است.

ترکیب شیمیایی بیشتر کانیهای گروه فلدسپات را می توان در سیستم ارتورکلاز(Or )، آلبیت (Ab) و آنورتیت (An) مطالعه کرد. دراین سیستم، عضوهای سری که ترکیبی بین آرتوز و آلبیت را دارند جزء فلدسپاتهای آلکالن (فلدسپاتهای قلیایی) و عضوهای سری بین آلبیت و آنورتیت جزء فلدسپاتهای پلاژیوکلاز قرار می گیرند.

انواع مختلف فلدسپار در ساختمان شبکه های سه بعدی یا تکتوسیلیکاته (داربستی) متبلور شده اند.در این ساختمان هر چهار وجهی SiO۴، تمام گوشه های خود را با سایر چهاروجهی ها به اشتراک گذاشته است و نسبت Si :O، ۱:۲ است. در این ساختمان، اتم سیلیسیوم چهار ظرفیتی توسط ۲ اتم اکسیژن دو ظرفیتی متعادل شده است. در این نوع سیلیکاتها بخشی از اتم های سیلیسیوم توسط آلومینیوم جایگزین شده است و به صورت (Si,Al)O۲ در می آید. از آن جائی که تمام فلدسپارها حداقل دارای مقداری Al می باشند، فرمول عمومی آنها را می توان به شکل دقیق تر WAl(Al,Si)Si۲O۸ دانست که در آن مقادیر متغیر (Al,Si) را می توان از طریق تغییر در نسبت کاتیون های یک ظرفیتی و دو ظرفیتی متعادل کرد. جایگزینی Al۳+ به جای Si۴+ حضور یون های مثبت بیشتری را ایجاب می نماید تا ساختمان از نظر بار الکتریکی همچنان خنثی بماند. ساختمان فلدسپارها شبکه سه بعدی ممتدی از چهار وجهی های SiO۴ و AlO۴ است که در آن یونهای مثبت سدیم، پتاسیم، کلسیم و باریم در خلل و فرج این شبکه دارای بار منفی قرار گرفته اند. شبکه چهار وجهی های AlO۴, SiO۴ تا حدودی الاستیک بوده و می تواند وضعیت خود را نسبت به اندازه های متفاوت کاتیونها تنظیم نمود.

بدین ترتیب که وقتی کاتیون ها نسبتاً بزرگ است (K,Ba) تقارن مونوکلینیک یا مونوکلینیک کاذب می شود و اگر کاتیون ها کوچک باشند (Na, Ca) ساختمان کمی بهم ریخته و تقارن تری کلینیک می شود.

فلدسپات ها از نظر شیمیایی آلومینوسیلیکات هایپتاسیم، سدیم و کلسیم با ترکیب شیمیایی Na[AlSi۳O۸]، K[AlSi۳O۸] و Ca[Al۲Si۲O۸] هستند و گاهی نیز آلومینو سیلیکاتباریمترکیب شیمیایی Ba[Al۲Si۲O۸] نیز طبیعت یافت می شود. در مواردیروبیدیم، لیتیمو سدیمبه مقدار کم به صورت ناخالصی ایزومرفیبه جای عناصر قلیایی و استرنسیم به جای کلسیم در شبکه بلورین فلدسپات ها جایگزین می شوند.

نام فلدسپات اورتوکلاز آلبیت آنورتیت سلزیان
فرمول مینرالی ۶SiO2.Al2O3.K2O ۶SiO2.Al2O3.Na2O ۲SiO2.Al2O3.CaO ۲SiO2.Al2O3.BaO
         

یکی از خصوصیات ویژه کانی های این گروه تشکیل محلول جامد به صورت زیر است:

Na[AlSi ۳ O۸]-Ca[Al ۲  Si ۲ O۸]

Na[AlSi ۳ O۸]-K[AlSi ۳O۸]

K[AlSi۳O۸]-Ba[Al۲Si۲O۸]

فلدسپات ها در سیستم منوکلینیکو تری کلینیکمتبلور می شوند و در شکل ظاهری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. بررسی فلدسپات ها به وسیله پرتوایکس شباهت های زیادی در ساختار بلوری آن ها نشان داده است. فلدسپات ها در خصوصیات فیزیکی نیز شباهت های زیادی نشان می دهند. شکست نور در آن ها نسبتا کم است، سختی ۶ تا ۶.۵ دارند و رخ (کلیواژ) کامل در دو جهت با زاویه نزدیک به ۹۰ درجه نشان می دهند، چگالی در آن ها نسبتا پایین است و ۲.۵ تا ۲.۷ گرم بر سانتی متر مکعب است. بر مبنای ویژگی های فوق می توان فلدسپات ها را از کانی های مشابه تشخیص داد.

فلدسپات ها مشهورترین گدازآور در صنعت سرامیک هستند. اگر چه به طور کلی گدازآورها خاصیت پلاستیسیتهندارند ولی در موارد بسیار خاصی بعضی از فلدسپات ها از خود خاصیت پلاستیسیته ضعیفی بروز داده و در مقابل روان کننده عکس العمل نشان می دهند. قلیایی های موجود در فلدسپات ها به طور معمول در آب محلول نیستند. ولی چنانچه فلدسپات ها به نحوی خرد شوند که ابعاد ذرات، بسیار ریز شود ممکن است مقداری از قلیایی های آن ها در آب حل شود. به همین دلیل در بعضی موارد فلدسپات ها به صورت خشک خرد و پودر می شوند.

فلدسپات ها کانی های آذرین هستند و به طور معمول در سنگ های اولیه یا آذرین یافت می شوند. به همین دلیل معمولا دارای ناخالصی های {{میکا}} و به خصوص کوارتز هستند. اکسید آهن نیز به صورت ناخالصی در فلدسپات ها یافت می ‏شود. وجود ناخالصی کوارتز در رنگ فرآورده ها تاثیری نداشته بلکه عمدتا در رفتار ذوب فلدسپات ها موثر است. ولی وجود اکسید آهن و میکا به خصوص در فرآورده های سفید بسیار مضر است. به طور کلی مقدار آهن موجود در فلدسپات ها جهت مصرف در بدنه های سفید نباید از حدود ۰.۲ درصد بیشتر باشد. فلدسپات ها به طور طبیعی عمدتا مخلوطی از ایزومورفی از فلدسپات های سدیم، پتاسیم و کلسیم دار بوده و در مواردی فلدسپات های لیتیم دار، باریم دار و منیزیمدار نیز در مخلوط یافت می شود. با این همه فلدسپات های سدیم و پتاسیم دار در طبیعت فراوانترند در حالی که فلدسات های کلسیم دار به نسبت کمتر یافت می شوند.

ترکیب ایده آل کانیهای اصلی گروه فلدسپات(راسکیل،۱۹۹۹)

یکی از خصوصیات شیمیایی مهم سری فلدسپاتهای آلکالن و فلدسپاتهای پلاژیوکلاز، آن است که هرکدام از این سری ها در دماهای بالا محلول جامد کاملی را تشکیل می دهند ولی در دماهای پایین، این حالت از بین می رود. برای مثال، در سری فلدسپات های آلکالن، اعضاء سری سانیدین- آلبیت دما بالا، در دماهای زیاد پایدار هستند ولی با کم شدن دما به دو فاز جدا از هم، به صورت آلبیت دما پایین ومیکروکلین تبدیل می شوند. متداول ترین حالت جدایش این دو فاز،‌ هنگامی است که لایه های نازک آلبیت در یک بلور میزبان فلدسپات پتاسیم قرار گیرد. این حالت که درنتیجه عدم آمیزش (اکسولوشن) ایجاد می شود، به پرتیت معروف است. در برخی از موارد، مشاهده شده که کانی میزبان یک پلاژیوکلاز و تیغه ها از جنس KAlSi۳O۸ باشد، این حالت از درهم رشدی، آنتی پرتیت نامیده می شود.

بین KAlSi۳O۸ و CaAl۲Si۲O۸ یک محلول جامد به صورت فوق العاده محدود وجود دارد که به علت نــزدیک نبودن شعاع های یــونی پتاسیم) ۳۳/۱(AO و کلسیم ۰)/۹۹ (AO است.

بنابراین نمی توانند دریک ساختمان بلوری جایگزین یکدیگر شوند، فقط درصورتی که دما بالا باشد به صورت محدود بین ارتوکلاز و آنورتیت محلول جامد دیده می شود و با کاهش دما بین آن ها اکسولوشن رخ می دهد. برخی از مشخصات شیمیایی این کانی ها، موجب شناسایی آن ها، از سایر کانی های دیگر می شود. برای مثال کانی های سری پلاژیوکلاز، دربرابر شعله فوتک دردرجه ۴ تا ۵/۴ گدازپذیر بوده و شیشه بی رنگی را به وجود می آورند.

آلبیت در HCl نامحلول بوده اما آنورتیت در آن متلاشی می شود. بین این دو محدوده هرچه عضوی میزان کلسیم بیشتری داشته باشد حلالیت بیشتری نشان می دهد. عضوهای سرشار از سدیم شعله را زرد رنگ شاخص Na  می کنند.

ارتوکلاز که یکی از فلدسپاتهای پتاسیم دار است در برابر فوتک به سختی گدازپذیر است و در اسیدها نامحلول می باشد.

نتایج تجزیه شیمیایی نمونه های طبیعی کانیهای گروه فلدسپات  در این جدول ارائه شده است.

نتایج تجزیه شیمیایی نمونه های طبیعی کانیهای گروه فلدسپات

 

مشخصات فیزیکی و مکانیکی فلدسپار

نام فلدسپات یا فلدسپار Feldspar از واژه آلمانی (Feldspar)معادل واژه انگلیسی(Field Stone) گرفته شده است. “Spar” به معنی کانی با رنگ روشن و دارای محصولات هوازدگی بسیار نرم است. به عبارت دیگر به دلیل این که در نواحی ای که این کانی رخنمون داشته آثار دگرسانی و کائولینی شدن گسترش داشته به نام فلدسپار نام گذاری شده است. فلدسپات ها یک گروه از آلومینوسیلیکات های قلیایی خاکی هستند که فراوان ترین گروه کانی های موجود در پوسته زمین ( حدود ۶۰ %) تشکیل می دهند. فلدسپارها، اکثراً بی رنگ یا دارای رنگ روشن بوده و دوجهت رخ با زاویه ۹۰ درجه یا نزدیک به آن دارند. سختی این کانیها حدود ۶ بوده و وزن مخصوص آنها از ۵۵/۲ تا ۷۶/۲ (بجز فلدسپاتهای باریم دار) تغییر می کند.

فلدسپارها از نظر شکل و خواص فیزیکی رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند ولیکن می توان آنها را به ۳ گروه تقسیم نمود که عبارتند از:

کلسیت،

پتاسیک

و سدیک.

فلدسپارهای باریم کمیاب بوده و دارای تقارن مونوکلینیک می باشد و اهمیتی به عنوان کانی های سنگ ساز ندارند..

فلدسپارهای پتاسیم دار تقارن مونوکلینیک می باشد. کانی های فلدسپار پتاسیم به چندین شکل مشخص تشکیل می شوند و دارای خواص فیزیکی و نوری متفاوت اما پیوسته می باشند.

فلدسپارهای سدیم و کلسیم دار (پلاژیوکلازها) که دارای تقارن تری کلینیک می باشد.

فلدسپار آمونیم (بودینگ تونیت) با تقارن مونوکلینیک نیز در سال ۱۹۶۴ از رسوب یکی از چشمه های آب گرم در کالیفرنیا معرفی شده است.

در بررسی ها معمولاً‌ از عنوان”کانی های گروه فلدسپات” استفاده می شود. این گروه شامل کانی های آلومینو سیلیکاته با کلاس تکتوسیلیکات ها هستند که حاوی پتاسیم، سدیم و یا کلسیم و به ندرت باریم هستند.

با درنظر گرفتن نوع کاتیون، نحوه تشکیل (حرارت و محیط تشکیل)، منشاء و سنگ مادر در طبیعت می توان آن ها را به شرح زیر تفکیک کرد: فلدسپات های آلکالن یا اُرتوکلازها (میکروکلین، ارتوز، سانیدین، آنورتوز) که از آنها درمنابع مختلف به نام های پتاسیم فلدسپات و آلکالن فلدسپات نیز نام برده می شود.

پلاژیوکلازها (ایزومورف های سری آلبیت، آنورتیت)

فلدسپاتهای سنگین (سلسیان – هیالوفان) که نادر بوده و فاقد ارزش اقتصادی هستند.

ازنظر تجاری کانیهای گروه فلدسپات، نفلین سینیت و آپلیت های غنی از فلدسپات همگی در صنایع سرامیک و شیشه مورداستفاده قرار می گیرند.

نفلین سینیت نیز یک سنگ آذرین درونی است و به دلیل اینکه ۸۰% تا ۹۵% آن از کانیهای فلدسپاتیک تشکیل شده از نظر تجاری همراه با فلدسپات ها مورد بررسی قرار می گیرد. فلدسپات ها و نفلین سینیت به عنوان منابع آلومینا و کمک ذوب های قلیایی درصنایع شیشه و سرامیک کاربرد گسترده ای دارند.

فلدسپاتهای پتاسیم دار، شامل سه کانی:

  • ارتوکلاز
  • میکروکلین
  • سانیدین هستند

ارتوکلاز، دارای رخ کامل در راستای (۰۰۱)، یک جهت رخ خوب موازی با (۰۱۰) و رخ ناقصی در راستای (۱۱۰) دارد. بی رنگ، سفید، خاکستری، قرمز گوشتی و به ندرت زرد یا سبز بوده و رنگ خاکه آن سفید است.

میکروکلین، رخ کاملی در راستای (۰۰۱) و رخ خوبی در جهت (۰۱۰) با زاویه ۸۹o 30’ دارد و به رنگهای سفید تا زرد روشن و به ندرت قرمز تا سبز دیده می شود. میکروکلینهای سبز به سنگ آمازون معروف هستند. این کانی نیمه شفاف تا شفاف است.

سانیدین، رخ کاملی درجهت (۰۰۱) و رخ خوبی در راستای (۰۱۰) دارد. بی رنگ و معمولاً شفاف است و رنگ خاکه آن سفید است. بطور کلی سری فلدسپاتهای پلاژیوکلاز، دارای رخ کاملی در راستای (۰۰۱) و رخ خوبی در جهت (۰۱۰) هستند. معمولاً‌ بی رنگ، سفید و خاکستری بوده و به ندرت به رنگهای سبز، زرد و قرمز گوشتی دیده می شوند. جلای آنها شیشه ای تا مرواریدی است و کانیهای شفاف تا نیمه شفاف هستند.

مشخصات فیزیکی ،مکانیکی و کانی شناسی-کانیهای اصلی فلدسپات

فلدسپارهای سدیم و کلسیم دار (پلاژیوکلازها):

  • آنورتیت Anortite :

آنورتیت به فرمول شیمیایی (CaAl2Si2O8) فلدسپات نوع کلسیت است.

  • بیتونیت
  • لابرادور
  • آندزین
  • الیگوکلاز
  • آلبیت Albite :

آلبیت به فرمول شیمیایی (NaAlSi3O8) فلدسپات نوع سدیک است. آنورتیت و آلبیت به دلیل آن که می توانند جانشین شوند، در ساختمان کانی پلاژیوکلاز شرکت می کنند.

فلدسپاتهای پتاسیم دار :

چند ریختی های فلدسپات پتاسیم عبارتند از :

سانیدین، ارتوکلاز، میکروکلین و آدولاریا.

  • میکروکلین

نوع دمای پایین فلدسپات های پتاسیم دار، میکروکلین است. میکروکلین به فرمول شیمیایی (KAlSi3O8) فلدسپات نوع پتاسیک آن است. میکروکلین در سیستم تری کلینیک متبلور شده و در طیف وسیعی از سنگ های آذرین و دگرگونی در دماهای متوسط تا پائین می باشد.

این کانی از نظر ترکیب مشابه سانیدین و ارتوز است اما از آنجایی که درسیستم تری کلینیک متبلور می شود فرم تقارن آن مانند سانیدین نبوده و بنابراین مشابه آلبیت است.میکروکلین یک عضو سازنده مهم سنگهای آذرین مانند گرانیت ها و سینیت ها است که در عمق نسبتاً زیاد به آرامی سرد شده اند. این کانی فلدسپات پتاسیم دار متداول در پگماتیت ها است. در پگماتیت ها ممکن است میکروکلین و کوارتز با هم رشد کنند و دراین حالت بافت گرافیک را بوجود می آورند. این کانی در ایران، بیشتر در سنگهای آذرین درونی اسیدی مانند گرانیت ها و سینیت ها وجود دارد.

  • ارتوز (ارتو کلاز)

پتاسیم فلدسپات به فرمول شیمیایی (KAlSi3O8) فلدسپات نوع پتاسیک آن است. ارتوکلاز معمولی یکی از انواع مونوکلینیک در طیف وسیع سنگ های آذرین و دگرگونی در دماهای متوسط تا پائین می باشد.

میان سدیم فلدسپات (آلبیت) و پتاسیم فلدسپات، جانشینی محدودی وجود دارد و فلدسپات های این سری به انواع آلکالی فلدسپات ها شهرت دارند.

ارتوکلاز یکی از کانی های سازنده مهم گرانیت ها، گرانودیوریت ها و سینیت هایی است که در عمق متوسط و به صورت بسیار سریع رشد کرده اند. در ایران بیشتر در سنگهای آذرین درونی اسیدی از جمله در پگماتیت های ارتوکلازدار مشهد دیده می شود.

  • سانیدین

سانیدین که پلی مورف دمای بالا و مونوکلینیک بوده و در سنگ های آتشفشانی رخ می دهد. سانیدین درسنگهای آذرین خروجی اسیدی، مانند ریولیت ها و تراکیت ها و توف های اسیدی دیده می شود. این کانی در سنگهایی دیده می شود که از سرد شدن سریع مواد مذاب آتشفشانی با دمای اولیه بالا به وجود آمده اند. در ایران، این کانی در تراکیت های شیشه ای زئولیت دار علی آباد قم یافت می شود (کانی شناسی سیلیکاتها، ۱۳۷۵)

  • آدولاریا

آدولاریا که می تواند در سیستم مونوکلینیک یا تری کلینیک متبلور شود، فلدسپاری است که دارای شکل بلوری خاصی بوده و در رگه های هیدروترمال دمای پائین می باشد.

میکروکلین و سانیدین پلی مورف هایی با ارتباط نظم- بی نظم بوده و اتم های Al, Si به صورت تصادفی در مواضع شبکه ای خود در سانیدین توزیع شده اند اما در میکروکلین این توزیع دارای نظم می باشد.

شکل بی نظم،پلی مورف پایدارتر در دماهای بالاتر از ۷۰۰ درجه سانتگراد است و میکروکلین را می توان در این دما به صورت هیدروترمال تبدیل به سانیدین کرد.عکس این تبدیل تا کنون در آزمایشگاه انجام نپذیرفته است که علت امر نیز ظاهراً انرژی اکتیواسیون بالایی است که برای نظم بخشیدن به اتم های Al, Si لازم است.

ارتوکلاز و آدولاریا از نظر ساختمانی حدواسط بین سانیدین و میکروکلین می باشد.

احتمالا ًبیشتر ارتوکلازها در آغاز به صورت سانیدین متبلور شده اند. آدولاریا ظاهراً شکل نیمه پایداری است که تحت شرایط تبلور سریع در حوزه پایداری میکروکلین تشکیل می شود، بدین ترتیب که تبلور سریع مانع از ایجاد یک آرایش منظم Al,Si می گردد. در دماهای بالا محلول جامد کامل بین KALSi3O8 و NaAlSi3O8 وجود دارد. اعضای پتاسیم دارتر این سری دارای تقارن مونوکلینیک بوده و ارتوکلاز سدیم دار نامیده می شوند که پتاسیم در آنها بیش از سدیم است.

آنورتوکلاز:

اعضای سدیم دارتر این سری بیش از ۶۳% آلبیت دارند، دارای تقارن تری کلینیک بوده و آنورتوکلاز نامیده می شوند.

در دماهای کمتر محلول های جامد بینابینی موجود در بین ارتوکلاز و آلبیت نیمه پایدار بوده و در شرایط سرد شدن تدریجی شکسته شده و به صورت رشد درهمی از تیغه های نیمه موازی جهت دار در می آیند که ترکیب آنها به طور متناوب سدیم دار و پتاسیم دار می باشد. چنین رشد درهمی را پرتیت یا آنتی پرتیت می نامند. در پرتیت ها، پلاژیوکلاز به صورت لایه هایی دارای جهت یکنواخت، رگه ها یا قطعات پراکنده ای در ارتوکلاز یا میکروکلین دیده می شود. در آنتی پرتیت ها این رابطه برعکس می باشد.

چهارچوب چهار وجهی های متصل به هم AlO۴, SiO۴ در ساختارهای مونوکلینیک و تری کلینیک به شکل پیوسته و یک دست است. در دماهای بالا، یون های Na, K به صورت تصادفی در این چهارچوب ساختمانی توزیع شده و بلوری همگن را بوجود آورده اند.

در دماهای پائین تر بر اثر تشکیل لایه های غنی در پتاسیم و لایه های غنی در سدیم نظم به وجود آمده و صفحات متناوبی با تقارن مونوکلینیک یا رشته های مونوکلینیک و تری کلینیک بوجود می آید.

طبقه بندی سنگهای آذرین، به میزان زیادی براساس نوع و مقدار فلدسپات موجود است. به عنوان یک اصل، هرچه درسنگی درصد SiO۲ بالاترباشد،مقدارکانیهای تیره آن کمتر فلدسپاتهای پتاسیم دار بیشتر و پلاژیوکلازهای آن سدیم دارتر خواهند بود و برعکس کاهش درص SiO۲،موجب افزایش کانی های تیره و کلسیم دارتر شدن پلاژیوکلازها می شود.

تقسیم بندی فلدسپار ها براساس نوع کاتیون:

فلدسپارها را بسته به نوع کاتیون، نحوه تشکیل(حرارت و محیط تشکیل)، فشار و سنگ مادر می توان تقسیم بندی نمود :

  • فلدسپارهای آلکالن یا ارتوکلازها ( میکروکلین، ارتوز، سانیدین و آنورتوز
  • پلاژیوکلازها ( ایزومورف های سری آلبیت – آنورتیت )
  • فلدسپارهای سنگین ( سلسیان – هیالوفان ) که نادر بوده و فاقد ارزش اقتصادی است.
  • شرایط تشکیل و ژنز فلدسپار:

منابع عمده فلدسپارها عبارتند از:

پگماتیت ها، سنگ های گرانیتی، آپلیت ها، ماسه های فلدسپاتی و کوارتزیت فلدسپاتی.

کانی های گروه فلدسپات فراوانترین کانی ها در پوسته زمین هستند و حدود ۶۰% پوسته زمین را تشکیل می دهند. این کانی ها در ترکیب سنگ های آذرین، دگرگونی و رسوبی شرکت داشته و از نظر شرایط تشکیل بسیار متنوع هستند. مهمترین منبع تأمین کننده فلدسپات ها در پگماتیت ها، آپلیت ها و توده های نفوذی گرانیتی فاقد کانیهای تیره هستند. علاوه بر آن نفلین سینیت ها نیز به عنوان منبع فلدسپات مورداستفاده قرار گرفته اند.

زمین شناسی و پراکندگی فلدسپار در ایران

ذخایر عمده فلدسپات مربوط به توده های گرانیتی و محصولات هوازدگی فیزیکی آنها هستند. بنابراین جهت پی بردن به پراکندگی آن باید ادوار و محل هایی که توده های گرانیتی در پوسته ایران جایگزین شده اند، مورد بررسی قرار گیرند. براساس نتایج مطالعات و بررسیهای موجود، سن و موقعیت جغرافیایی سنگهای نفوذی عمده ایران به شرح زیر است (پورحسینی، ۱۹۸۳):

 توده های نفوذی پرتروزوئیک پسین‌

سنگهای نفوذی این دوره عمدتاً‌ در سنگهای دگرگونی منتسب به پروتروزوئیک بالایی تزریق شده اند و از نظر ترکیب شیمیائی سنگ به سه گروه تقسیم می شوند.

گرانیت ها و دیوریت های ذوب بخشی و میگماتیت ها که در ناحیه چاپدونی رخنمون دارند (حقی پور، ۱۹۷۸)ـ سنگ های نفوذی کالک آلکالن که در نواحی پشت بادام، موته، کلمرد و حسن رباط رخنمون دارند.

– سنگ های نفوذی آلکالن که در نواحی زنجان (گرانیت دوران)،‌برنورد، موته، زریگان، ناریگان و چادرملو رخنمون دارند. توده های نفوذی مزوزوئیک

بررســی گسترش و پــراکندگی توده های نفوذی مزوزوئیک نشان می دهد که این سنگها عمدتاً در لبه فعال قاره ای مزوزوئیک در جنوب غرب ایران مرکزی گسترش داشته و منشاء آنها مرتبط با فرآیندهای همراه با فرورانش در طول مزوزوئیک است. فعالیتهای ماگمایی در طی مزوزوئیک به صورت متناوب صورت گرفته که بیشترین فعالیت ها مربوط به تریاس میانی، ژوراسیک پسین و کرتاسه پسین بوده است. مهمترین فعالیت ماگمایی تریاس میانی در نواحی سیرجان و اسفندقه (بخش جنوبی زون سنندج – سیرجان) مشاهده می شود و علاوه برآن در امتداد زون سنندج- سیرجان، البرزغربی، کپه داغ و مشهد- آق دربند، کوههای تالش و لاهیجان نیزتوده های نفوذی تریاس گزارش شده است. فعالیت های ماگمایی در ژوراسیک پسین در بخشهای شمال غربی زون سنندج – سیرجان گسترش داشته و علاوه بر آن توده های نفوذی در آذربایجان، ماسوله، اسماعیل آباد، شیرکوه و کلاه قاضی، گلپایکان، شاه کوه، ده بید و بروجرد گزارش شده است.

 توده های نفوذی ائوسن پسین الیگوسن

در ائوسن حجم عظیمی از گدازه و توف در البرز و ایران مرکزی تشکیل شده است که در ائوسن پسین و الیگوسن توسط سنگهای نفوذی قطع شده اند. سنگهای نفوذی با اهمیت این دوره در جنوب شرقی ایران و نزدیکی زاهدان رخنمون دارند.

 توده های الیگوسن میوسن

آخرین فعالیت عمده ماگماتیسم در این زمان صورت گرفته که در قسمت های مرکزی و جنوب شرقی جبال بارز گسترش دارند. همچنین در شرق البرز توده های اکاپل و نوشا نیز مربوط به این دوره هستند.

 توده های نفوذی پلیوسن

لوکوگرانیت علم کوه و کوارتز پورفیری بانه و گرانیت قهرود کاشان احتمالاً مربوط به فعالیتهای این دوره هستند. معادن فلدسپات شناخته شده ایران در ارتباط با توده های نفوذی اسیدی بوده و از نظر موقعیت زمین شناسی در مناطق زیر گسترش دارند :

  • کانسارهای فلدسپات در زون سنندج – سیرجان واقع در استانهای همدان و لرستان
  • کانسارهای فلدسپات در زونهای البرز و البرز – آذربایجان واقع در استانهای آذربایجان، زنجان، تهران و گیلان
  • کانسارهای فلدسپات زون ایران مرکزی واقع در استانهای خراسان و یزد.
  • کانسارهای فلدسپات زونهای بینالود و منطقه لوت (بلوک لوت) واقع در استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان.

باتوجه به گسترش فعالیتهای ماگمایی اسیدی در ادوار مختلف زمین شناسی و رخنمونهای متعددی از توده های نفوذی اسیدی پتانسیل معدنی کشور قابل توجه بوده ولی متأسفانه مطالعات سیستماتیک و دقیقی برروی آن انجام نگرفته است. بیشتر معادن موجود از نوع معادن کوچک بوده و در اثر پی جویی افراد محلی کشف و به صورت سنتی مورد بهره برداری قرار می گیرند.

انواع کانسارهای فلدسپار

انواع کانسارهای فلدسپات به ترتیب اهمیت عبارتند از :

  • پگماتیت ها

سنگهای تمام بلورین هستند که حداقل برخی از بلورهای آن بسیار درشت بوده و همین درشتی بلورها معیار تشخیص آنها نسبت به سنگهای درونی است. پگماتیتها محصول باقیمانده تبلور بخشی مذابها هستند که از نظر سیلیس، آلومین، قلیائیها، آب، مواد فرار و عناصر فرعی و جزئی که به هر دلیل در مراحل قبلی نتوانسته اند وارد ساختمان بلورین کانیها شوند، غنی شده اند (میسون دمور،‌۱۹۸۲).

به دلیل وجود مواد فرار و آب، گرانروی مذاب پگماتیتی بسیار کم بوده و فشار مواد فرار نیز به توان آن برای تزریق شدن در داخل سطوح ضعف و شکستگیها می افزاید.

پگماتیت ها اکثراً همراه گرانیت ها بوده و عمدتاً‌ شامل کوارتز، فلدسپات، موسکوویت و در مواردی بیوتیت (ترکیبی مشابه گرانیت) است. مهمترین تفاوت در اندازه بلورها و تفاوت های بافتی است. پگماتیت ها براساس ساخت به دو گروه پگماتیت های ساده و پگماتیت های پیچیده تقسیم می شوند (گیلبرت و پارک، ۱۹۸۶).

در پگماتیت های ساده مهمترین کانیهای اقتصادی، کوارتز و فلدسپات هستند. درصورتی که اهمیت پگماتیت های پیچیده به دلیل حضور عناصر و کانی های نادر است.

پگماتیت های ذوب بخشی زیر در مناطق دارای دگرگونی شدت زیاد تشکیل می شوند. منشاء تشکیل این پگماتیت ها اولین محصول ذوب بخشی محسوب می شود. به طور کلی دمای تشکیل پگماتیت ها ۷۰۰ – ۵۰۰ درجه سانتیگراد است.

  • آپلیت ها (تعبیر تجارتی)

سنگ های گرانیتی ریز بلور را که عمدتاً‌ از فــلدسپات و کـوارتز تشکــیل شده اند، آپلیت می گویند. این تعبیر برای توصیف دایکهای ریز بلور گرانیتی و یا رخساره حاشیه سرد شده سنگهای درونی گرانیتی که دارای ضریب رنگینی پائین و بافت مشخص که اصطلاحاً آن را “دانه قندی” یا “آپلیتی ” گویند، استفاده شده است (میدلموست، ۱۹۸۵).

از دیدگاه علمی آپلیت ها می توانند از نظر شیمیایی در محدوده گرانیت و گرانودیوریت ها باشند اما عبارت آپلیت عموماً ‌برای سنگهای ریز بلور با ترکیب گرانیت های آلکالن لوکوکرات یا گرانیت ها مورد استفاده قرار می گیرد. نسبت کوارتز و فلدسپات در آپلیت ها بسیار متغیر بوده و برخی از آنها ممکن است به رگه های کوارتزی ختم شوند. به طور کلی آپلیت ها و پگماتیت ها عمدتاً‌ در زون های حاشیه ای توده های گرانیتی مشاهده می شود.

  • نفلین سینیت

نفلین سینیت یک سنگ متوسط تا درشت دانه است که اساساً‌ از نفلین، میکروکلین، آلبیــت تشکــیل شــده اند.

ترکیب شیمیایی نفلین (Na, K) AlSiO۴ بوده که ترکیب ایده آل آنNaAl SiO۴ است اما در طبیعت همواره در آن مقدار پتاسیم وجود دارد. سنگ های دارای نفلین در سراسر جهان پراکنده اند اما مقدار محدودی دارای ترکیب شیمیایی مناسب برای بهره برداری اقتصادی هستند.

فلدسپاتوئیدها گروهی از کانیهای آلومینو سیلیکاته هستند که دارای پتاسیم و سدیم و کلسیم بوده و ترکیب آنها مشابه فلدسپاتها است اما مقدار سیلیکای آنها کمتر است. این کانی ها از ماگماهای تحت اشباع (فقیر از سیلیس) متبلور شده و شواهد موجود نشان می دهد که یک ماگمای مادر اولیه مسئول تشکیل سنگهای تحت اشباع نیست (میدلموست، ۱۹۸۵). تئوری هایی که مورد تشکیل این خانواده از سنگها وجود دارد شامل:

  • تشکیل ماگمای اولیه آلکالن
  • متاسوماتیسم در گوشته بالایی یا پوسته تحتانی
  • اختلاط ماگمایی در گوشته بالایی یا پوسته تحتانی

از نظر بهره برداری تنها نفلین سینیت هایی که دارای ۲۵-۲۰ درصد نفلین، ۵۴-۴۸ درصد آلبیت و ۲۳-۱۸ درصد میکروکلین باشند، مناسب هستند.

محصولات هوازدگی فیزیکی سنگهای فوق الذکر : کلیه سنگهای فوق الذکر در صورتیکه تحت تأثیر هوازدگی عمدتاً ‌فیزیکی قرار گیرند می توانند به عنوان ماده اولیه در تولید فلدسپات مورداستفاده قرار گیرند.

  • آلاسکیت (تعبیر تجارتی)
  • گرانیتها
  • ماسه های فلدسپات
  • کوارتزیت های فلدسپاتی

تاثیرات زیست محیطی

آژانس بین المللی سلامت جهانی سیلیس متبلور را به عنوان ماده سرطان زا معرفی کرده است. برای مثال مواد شیمیایی و معدنی که ۱/۰% یا بیشتر سیلیس متبلور داشته باشند، براساس استاندارد مؤسسه سلامت و بهداشت جمعیت برای مقابله با خطرات ناشی از ارتباط با محیط آلوده (Occupational Safety & Health Administration s`Hazard Communication Standard)  در آمریکا تحت نظارت قانون قرار گرفته اند، به طوریکه به صورت قانون کار، آموزش کارگران و برچسب زدن بر چنین محصولاتی مطابق روش های اعلام شده برای مواد سرطان زا (Material Safety Data Sheet, MSDS) می بایست انجام گیرد.

بنابراین تا زمانی که طی فرآوری، درصد سیلیس متبلور در فلدسپار کمتر از ۱% شود، فلدسپار تحت قانون فوق قرار می گیرد.

مصارف عمده فلدسپار

به طور کلی صنایع عمده مصرف کننده کانیهای گروه فلدسپات شامل : صنایع شیشه (جام، ظروف شیشه ای، فایبرگلاس)، صنایع سرامیک (بدنه سرامیک، کاشی، چینی بهداشتی،….) لعاب، پر کننده ها، ساینده ها و ا لکترودهای جوشکاری می‌باشد. از فلدسپات فرآوری نشده در تولید الومینا از نفلین سینیت، قطعات سنگی سخت قابل مصرف در راه سازی، اطفاء شعله در صنایع کبریت سازی و …. استفاده می‌شود.

تفکیک تجاری کانیهای گروه فلدسپات شامل فلدسپاتهای پتاسیم دار با حداقل K2O=0/010 و فلدسپاتهای سدیم دار با حداقلNa2o=0/07  می‌شود. مجموع درصد دو اکسید قلیایی k2O,Na2o تعیین کننده میزان مصرف آن در صنایع شیشه است.

قسمت اعظم کانی های گروه فلدسپات در صنایع سرامیک و شیشه مورداستفاده قرار می گیرد. میزان مصرف فلدسپات و نفلین سینیت در جهان در سال ۱۹۹۸ نشان می دهد.

میزان مصرف فلدسپات و نفلین سینیت در جهان در سال ۱۹۹۸

همان طور که دراین جدول مشاهده می شود، در سال ۱۹۹۸، حدود ۸۵ درصد از تولیدات جهانی کانی های فلدسپات در شیشه سازی و سرامیک سازی مصرف شده است.

یکی از اجزاء تشکیل دهنده فلدسپات ها، اکسیدهای عناصر آلکالن هستند که حضورشان به عنوان کمک ذوب در ساخت شیشه و سرامیک الزامی است و در واقع همین اکسیدها دلیل اصلی مصرف زیاد کانی های فلدسپات دراین دو صنعت است. تولید آلومینا از نفلـین سینــیت در سال ۱۹۹۸، حدود ۷% از کل مصرف را تشکیل می دهد.

سایر مصارف فلدسپات و نفلین سینیت در سال ۱۹۹۸ بالغ بر ۱۲۵۰ هزارتن بوده که در تولید ظروف شیشه ای، سرامیکهای خانگی، فیبر شیشه ای و لعاب، ترکیبات شیمیایی، پرکننده ها و آگرگات ها به کار می رود.

استفاده از فلدسپات سدیک معدن کاوان در تهیه لعاب و شیشه:

از فلدسپات سدیک به سبب دمای ذوب پایین(C1150^ ) چسبندگی کم و سایر موارد در تهیه انواع لعاب ها و شیشه استفاده می کنند،

استفاده از فلدسپات پتاسیک معدن کاوان به عنوان کمک ذوب:

حال آنکه فلدسپات پتاسیک در اکثر موارد به عنوان کمک ذوب و ماده اصلی سازنده ساخته های سرامیکی کاربرد دارد.

  • از آنجا که میزان مصرف فلدسپات پتاسیک در سطح بالاتری قرار دارد، ارزش اقتصادی آن نیز از فلدسپات سدیک بیشتر است.

آلکالی فلدسپاتها مصارف صنعتی فراوانی دارند ولی کاربرد صنعتی پلاژیوکلاز ها اندک است. مهمترین منبع آلکالی فلدسپات ها، پگماتیت ها و به ویژه نوع پگماتیت های بسیار عمیق آن است. بیش از ۵۰ درصد آلکالی فلدسپات ها در تهیه شیشه به مصرف می رسند. نقش فلدسپات ها در شیشه، بالا بودن مقاومت آن در مقابل خمش و جلوگیری از تبلور است.

کاربرد فلدسپات  معدن کاوان در چینی و سرامیک:

۳۰ درصد از الکالی فلدسپارها در صنایع سرامیک کاربرد دارند. در ساخت انواع محصولات سرامیکی از آلکالی فلدسپات بهره می برند.سرامیک های سیلیسی از رس، کوارتز، فلدسپار، نفلین سینیت و دیگر افزودنی ها مانند تالک، کربنات کلسیم و ولاستونیت ساخته می شوند.این آمیزه به همراه ۳۰ تا ۳۵% آب و مواد ضد فلوکه شدن مانند سیلیکات سدیم بالاتر از ۸۰۰ درجه سانتیگراد حرارت داده می شوند.

با انجام فرآیندهای لازم از آن می توان در تهیه چینی شفاف و نیمه شفاف، سرامیک کف و دیوار، سرویس بهداشتی، چینی الکتریکی، لعاب، کالاهای سفید و مینا استفاده کرد. میزان فلدسپار در سرامیک ۵۵-۱۰%، سرویس های سفید چینی شیمیایی و چینی هتل ۳۰-۱۵%، ۳۵-۲۵% در سرویس بهداشتی و ۵۰-۳۰% در چینی الکتریکی است.

فلدسپار سدیم نیز در چینی ها مورد استفاده قرار می گیرد چرا که ارزان تر بوده و خاصیت سیلان بیشتری دارد ولی نوع پتاسیم، هدایت الکتریکی کمتر، خاصیت نسوزی بیشتر و قویتر دارد که در چینی های عایق ولتاژ بالا کاربرد دارد.

استفاده از فلدسپات معدن کاوان به عنوان کمک ذوب:

فلدسپات ها به عنوان کمک ذوب در بدنه سرامیک ها استفاده می شود. صنعت سرامیک سازی حدوداً‌ ۶/۶ میلیون تن در سال، کمک ذوب مصرف می کند که قسمت عمده آن را فلدسپات ها تشکیل می دهند. به نظر می رسد که بیش از ۴۰% تقاضا برای فلدسپات و نفلین سینیت، یعنی حدود ۵/۵ میلیون تن در سال، در این صنعت مصرف می شود (راسکیل، ۱۹۹۹) محصولات عمده این صنعت شامل ظروف سفالی، ظروف چینی، ظروف سرامیکی، سفال سخت، کاشی دیوار و کف، سرامیک ساختمانی، سرامیک های تزئینی، چینی بهداشتی، چینی استخوانی، چینی بدل، چینی هنری، چینی صنعتی و مانند چینی الکتریکی است. گروه دیگری از سرامیک ها به نام سرامیک های ظریف وجود دارند که مصرف فلدسپات در آنها کم است.

مواد فلدسپاتی که در تولید سرامیک به کار می رود شامل فلدسپات، نفلین سینیت، آپلیت، پگماتیت های فلدسپاتی کرنیش ستون و ریولیت دانه ریز است.

فرمولاسیون سرامیک ها به دو بخش تقسیم می شود:

  • شامل مواد سازنده نرم و خمیری و مواد سازنده سخت است. اجزاء‌تشکیل دهنده نرم،‌ رس ها و پرکننده های خنثی هستند که باعث تبدیل مواد به شکل دلخواه می شوند .
  • اجزاء تشکیل دهنده سخت که اساساً ‌شامل کمک ذوب ها هستند این امکان را فراهم می کنند که شکل موردنظر، با کاهش حرارت مذاب تغییر نکرده و به همان حالت اولیه باقی بماند.

پودر فلدسپات دراین صنعت به علت وجود اکسیدهای آلکالن در حرارت نسبتاً‌ پائین ذوب شده و بــه صورت شـیشـه بقیه مواد را در برمی گیرد و علاوه برآن، سیلیس را به بدنه سرامیکی اضافه می کند و همچنین موجب افزایش مقاومت و ویسکوزیته لعاب های شیشه ای به کار رفته دراین صنعت می شود.

فلدسپات های سدیم دار و فلدسپات های پتاسیم دار هردو در این صنعت مصرف می شود ولی فلدسپات های پتاسیک کاربرد بیشتری دراین صنعت دارند. استفاده از نفلین سینیت ها دراین صنعت به جای فلدسپات های پتاسیم دار موجب صرفه جویی در مصرف انرژی می شود زیرا در درجه حرارت های کمتری ذوب می شود.

خواص فلدسپات ها به عنوان کمک ذوب به میزان سیلیس آزاد، درصد اکسیدهای آلکالن، نسبت سدیم و پتاسیم و ترکیب بدنه سرامیکی موردنظر بستگی دارد.

شیشه:

در حدود ۶۵ درصدازآلکالی فلدسپات ها در صنایع شیشه سازی استفاده می شود.در صنایع شیشه سازی از فلدسپات برای تأمین آلومینیوم و سدیم مورد نیاز شیشه استفاده می شود. فلدسپار به عنوان منبع Na۲O, Al۲O۳ K۲O, و سیلیس در تولید انواع شیشه (تخت، ظروف، فایبرگلاس، شیشه بوروسیلیکات و تلویزیون)بکار می رود. درصد فلدسپار شیشه از ۵/۰-۰% در شیشه تخت و الیاف فایبرگلاس، ۸ % در ظروف شیشه و ۱۱% در برخی شیشه های خاص ۱۸% در فایبرگلاس های عایق. آلومینا باعث افزایش امکان کارکردن با شیشه مذاب شده و مقاومت آن را در برابر مواد شیمیایی و خوردگی زیاد می کند. آلکالی ها نقش روان کننده داشته و با حمله به دیگر کانی های مخلوط مانند سیلیس انحلال و ذوب آن را آسانتر می کنند.

صنایع شیشه سازی یکی از مهمترین مصرف کنندگان فلدسپات و نفلیت سینیت است که تقریباً‌ نیمی از تقاضا برای آنها را پوشش می دهد. دراین صنعت مواد اولیه به سه منظور مورداستفاده قرار می گیرند. برخی از این مواد سازنده های شیشه هستند، گروهی به عنوان پایدارکننده و برخی دیگر به عنوان کمک ذوب مصرف می شوند.

درساخت شیشه بیش از ۷۰ کانی برای حصول خصوصیات مورد نظر به کار می رود که مهمترین آنها سیلیس، کربنات کلسیم و بی کربنات سدیم هستند. کانی اصلی تشکیل دهنده شیشه، سیلیس است که استفاده از آن، باعث پایداری بالای شیشه در درجه حرارت معمولی و درصورت داشتن ساختمان بی نظم موجب پایداری شیشه در درجه حرارتهای بسیار بالاتر می شو MgO،CaO و Al۲O۳ به عنوان پایدارکننده در شیشه به کار می روند. در شیشه سازی فلدسپات به عنوان ماده اولیه برای افزودن آلومینا (Al۲O۳) به شیشه به کار می رود که یکی از اجزاء بسیار مهم شیشه است. شیشه معمولی یک تا دو درصد آلومینا دارد. گرچه درصد قابل توجهی آلومینا در اغلب شیشه ها وجود ندارد ولی این اکسید باعث می شود که کارکردن با شیشه آسان شده و همچنین باعث افزایش مقاومت شیشه در برابر خوردگی شیمیایی، افزایش سختی و دوام شیشه شده و امکان تبلور شیشه را کاهش می دهد. هنگامی که مقداری از مواد نسوز کوره در شیشه حل می شود آلومینا هم وارد شیشه می شود. بسیاری از مواد اولیه به کار رفته در شیشه، آلومینا را به صورت ناخالصی به همراه دارند ولی بهترین روش اضافه کردن آلومینا به شیشه، استفاده از فلدسپات به عنوان ماده اولیه است. K۲O،Na۲OوB2O۳ به عنوان کمک ذوب در صنایع شیشه مورداستفاده قرار می گیرند و مصرف آنها باعث پائین آوردن نقطه ذوب و آمیختن سایر مواد خام با یکدیگر می شود. کانیهای گروه فلدسپات تأمین کننده اکسیدهای قلیایی (Na۲O, K۲O) دراین صنعت است.

شیشه ها انواع گوناگون دارند که برحسب نیاز بازار میزان تقاضا برای آنها متفاوت است و مهمترین انواع آنها، ظروف شیشه ای، شیشه جام و فایبرگلاس است. ظروف شیشه ای برای بسته بندی مواد به کار می رود و در فرآیندهای ممتـد با به کـار بردن قالبــهای گونـاگون بـه شکل دلخواه ساخته می شود. این گروه بیشترین مصرف شیشه را به خود اختصاص می دهد و در اکثر کشورهای جهان بیش از ظروف آلومینیومی، استیل و پلاستیکی، برای بسته بندی مواد به کار می رود. نوع دیگر شیشه که مصارف زیادی دارد. شیشه جام یا تخت است. در این شیشه هر دو رویه تخت بوده و نور را از خود عبور می دهد. از این نوع شیشه در ساخت پنجره، شیشه اتومبیل، آئینه، صفحات خورشیدی و … استفاده می شود. عمده ترین روش تولید این نوع شیشه، فرآیند شناورسازی است که توسط پیلکینگتون در سال ۱۹۹۵ ابداع شد. دراین فرآیند شیشه مذاب بر روی یک لایه مذاب نازک شناور شده و باعث می شود که یک سطح کاملاً‌یکنواخت در شیشه به وجود بیاید.

یکی دیگر از محصولات مهم صنایع شیشه سازی، فایبرگلاس ها هستند. کاربرد عمده این محصول برای عایقها استحکام و فیبرهای نوری است. بازار اصلی فلدسپات و نفلین سینیت در فایبرگلاس در تولید عایقها است. به طوری که بیش از ۱۸% مواد اولیه را در اینگونه محصولات تشکیل می دهد. فایبرگلاس معمولاً‌دراثر کشیده شدن یک تکه از شیشه مذاب و تغییر شکل آن به صورت یک رشته، با استفاده از رقیق کردن یا چرخش سریع مذاب، ساخته می شود.

ساخت فریت های لعاب و لعاب شیشه ای :

به طور کلی لعاب ها بـرای پوشــاندن سطح فلزات به کار می روند. کاربرد لعاب های شیشه ای نیز با عملکردی مشابه با سایر لعاب ها برای پوشش سطح بدنه های سرامیکی است. علت اصلی استفاده از لعاب ها، افزایش مقاومت محصولات در برابر واکنشهای شیمیایی، ‌افزایش مقاومت حرارتی و بهبود بخشیدن به ظاهر این گونه محصولات است.

مهمترین جزء سازنده لعاب ها و لعاب های شیشه ای، فریت ها هستند. مواد خام اصلی تشکیل دهنده فریت ها شامل کوارتز، فلدسپات و بوراکس است که از گداختن این گونه مواد، نوعی مذاب شیشه ای حاصل می شود که آن را بر روی غلطک های سرد شده یا داخل آب ریخته و سریع سرد می کنند. ماده بدست آمده نوعی شیشه شکننده بوده که فریت نامیده می شود. به دلیل فرآیند سردشدن سریع فریتها چه درحالت خشک و چه درحالت مرطوب به آسانی به پودر تبدیل می شوند.

استفاده از فلدسپات معدن کاوان در ساینده ها‌ :

مقدار کمی فلدسپات ها درساخت ساینده ها به کار می رود. ساینده ها موادی هستند که برای آسیاب کردن، صیقل دادن، خراشیدن، پرداخت کردن و پاک کردن به کار می روند. علت استفاده فلدسپات ها در ساخت این گونه مواد، شکستگی زاویه دار و سختی متوسط آنها است. این کانی ها دارای دو سیستم رخ عمود برهم هستند که همین امر باعث ایجاد لبه های تیز،‌ ذرات جدا از هم برای سایش و تجمع سطحی سست در آنها است.

ساینده هایی که از فلدسپات هایی مانند آنورتوزیت ساخته می شوند برای پاک کردن گرد و غبار موجود در سطح اشیاء نسبت به سایر ساینده ها برتری دارند. آنها جانشین خوبی برای ساینده هایی از جنس ماسه سنگها هستند زیرا سختی کمتری داشته و بنابراین به میزان کمتری سطوح شیشه یا لعاب ها را خراش می دهند.

استفاده از فلدسپات معدن کاوان در الکترودهای جوشکاری :

فلدسپات و نفلین سینیت به عنوان کمک ذوب درساخت پوشش الکترودهای جوشکاری به کار می رود. اگر چه وجود مواد فلدسپاتی نقش مهمی را به عنوان کمک ذوب در فرآیند جوشکاری ایفا می کند ولی تقاضا برای این مواد در ساخت الکترودهای جوشکاری اندک است.

مخلوط فلدسپات و نفلین سینیت به عنوان تشکیل دهنده روباره در کمک ذوب های بین ۵ تا ۱۰ درصد مواد اولیه خشک را در مخلوط شامل می شوند. مصارف جوشکاری عمدتاً‌ در کشتی سازی، ساخت وسایل نقلیه، ساخت سازنده های فلزی ساختمان سازی و ساخت دیگ های بخار است.

آینده مصرف فلدسپات در الکترودهای جوشکاری ارتباط مستقیمی با صنعت فولاد دارد. تولید فولاد به شدت متأثر از اوضاع اقتصادی در جهان است. برای مثال، میزان تولید آن در اوایل دهه ۷۰، ۸۰، ۹۰ به دلیل رکورد اقتصادی، کاهش نشان می دهد. میزان تقاضا برای فولاد در میزان تقاضا برای ساخت الکترودهای جوشکاری و درنتیجه برمیزان مصرف فلدسپات در ساخت آنها اثر می گذارد.

دیگر کاربردهای فلدسپات معدن کاوان:

براساس خواصی مانند سختی، درخشندگی، ضریب شکست، خنثی بودن و… باعث شده فلدسپار و نفلین سینیت به عنوان یک پرکننده در صنایع پلاستیک، لاستیک، چسب، عایق، در مواردی تمیز کننده و همچنین صابون مفید شناخته شود ولی میزان مصرف آنها در این گونه صنایع بسیار اندک ( ۵ % ) است.

برای مثال کاربرد مواد فلدسپاتی به عنوان پرکننده و توسعه دهنده بسیار کم بوده و تقریباً مقدار به کار رفته درتولید رنگ است که سبب مقاومت در برابر سایش می شود.

میزان مصرف مواد فلدسپاتی در تولید پلاستیک حدود ۳۰۰۰۰ تن درهرسال است (راسکیل، ۱۹۹۹). یکی از مشکلات استفاده از فلدسپات به عنوان پرکننده،‌مقدار سیلیس موجود در آن است. زیرا استنشاق آنها مخصوصاً‌ در مواقعی که اندازه ذرات پودر شده بسیار ریز باشد موجب عارضه سیلیکوز در انسان می شود. این عارضه سینه دردی است که در اثر تنفس پودر سیلیس به وجود می آید. این امر سبب شده که در بسیاری از کشورها میزان سیلیس پودر شده در پودر فلدسپات را تا حد قابل قبولی کاهش دهند. اثرات زیان آور پودر سیلیس در سلامت انسان، موجب شده که تقاضا برای نفلین سینیت به عنوان پرکننده در بازار نسبت به فلدسپات ها افزایش یابد.

 کاربردهای فلدسپات فرآوری نشده:

کاربرد فلدسپات در تولید آلومینا:

یکی از کاربردهای این گونه فلدسپات ها در تولید آلومینا است. در کشورهای مشترک المنافع عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق (CIS) آلومینا از نفلین سینیت تولید می شود و سپس در ساخت فلز آلومینیوم به کار می رود. در این کشورها میزان آلومینای تولید شده از نفلین سینیت بیشتر از بوکسیت است چون روسیه از نظر ذخایر بوکسیت فقیر است.

کاربرد فلدسپات در ساخت

سایر مصارف فلدسپات های فرآوری نشده در ساخــت قطعات سنگی قابل مصرف در راه سازی، اطفاء شعله در صنایع کبریت سازی، مخلوط تشکیل دهنده بدنه آجر، پوشش دانه ای سقف، سنگ ریزه های موردمصرف در مرغداری و به عنوان بالادست خط آهن است.

تفکیک تجاری کانیهای گروه فلدسپار شامل فلدسپارهای پتاسیم دار با حداقل۱۰%K۲O= و فلدسپارهای سدیم دار با حداقل ۷%Na۲O= می شود.

مجموع درصد دو اکسید قلیایی(K۲OوNa۲O) تعیین کننده میزا ن مصرف آن در صنایع شیشه است. درصنایع گوناگون بیشتر از نفلین سینیت به عنوان پرکننده استفاده می شود. کاربرد اصلی فلدسپات و نفلین سینیت به عنوان پرکننده در صنایع رنگسازی است که تقریباً‌ حدود ۳۰۰ هزارتن در هر سال، معادل ۹۰-۸۵ درصد مصرف پرکننده ها دراین صنعت است (راسکیل، ۱۹۹۹)،

تقاضا برای فلدسپات و نفلین سینیت در صنعت رنگ سازی با ابداع تکنولوژی جدید تولید آسترها افزایش پیدا کرده است. آسترهای دربردارنده آب مهمترین نوع آستر بوده و حلال اصلی آن آب است. ماده پرکننده اصلی به کار رفته در این گونه آسترها نفلین سینیت و ولاستونیت است چون آسترهای دربردارنده آب باید PH بازی داشته باشند و کانی ذکر شده، PH این آسترها را تا حدود ۱۰ بالا می برد. مزیت دیگر استفاده از این کانی ها، سهولت پراکندگی آنها در آب است.

توسعه تکنولوژی در صنایع تولید آستر، منجر به تولید آستر پودری شده است. پرکننده اصلی به کار رفته در اینگونه آسترها باریت و ولاستونیت است ولی استفاده از نفلین سینیت در ساخت آنها به سرعت رو به افزایش است. نفلین سینیت موجب افزایش مقاومت سایش در آسترها شده و ظرفیت گرمایی ویژه بالای آن، جریان مذاب را در تولید این گونه آسترها بهبود می بخشد.

مطالعات بسیار زیادی برروی کمیت و کیفیت کانی های گروه فلدسپات در صنایع انجام گرفته و بسته به نوع محصول تولیدی، روش تولید و کیفیت آن، مقادیر متفاوتی از این کانه در صنایع گوناگون مصـرف می شود. در صنایع سرامیک، میزان مصرف کانیهای گروه فلدسپات در ظروف سرامیکی ۲۰-۱۷ درصد، کاشی دیوار ۱۱-۰ درصد و چینیهای الکتریکی ۳۵-۲۵ درصد است.

درصنایع شیشه، میزان مصرف این کانی در ظروف شیشه ای ۸ درصد، عایقها تولیدشده از فایبرگلاس ۱۸% و شیشه های مخصوص ۱۱۱ درصد است (۱۹۹۸،Industrial Minerals.) کیفیت کانیهای گروه فلدسپات براساس ترکیب شیمیایی آنها تعیین شده که برهمین اساس نیز مورد مصرف آن درصنایع مختلف تعیین می شود. علاوه برآن یکنواختی دانه بندی نیز دارای اهمیت است.

تفکیک تجارتی کانیهای گروه فلدسپات شامل فلدسپات های پتاسیم دار با حداقل ۱۰%=K۲O، فلدسپات های سدیم دار، باحداقل ۷%=Na2O می شود. مجموع درصد اکسیدهای قلیایی (K۲O, Na۲O) تعیین کننده میزان مصرف آن در صنایع شیشه است.

فلدسپات های مناسب برای صنعت شیشه باید حدود ۱۹%،Al۲O۳ داشته باشد درصورتی که نفلین سینیت مورد مصرف در صنایع شیشه باید دارای ۲۳%، Al۲O۳ باشد.

درانواع فلدسپات های مختلف تجارتی مقدار آهن یکی از عوامل تعیین کننده کیفیت آن است. برای تولید شیشه های با کیفیت بالا مقدار آهن نباید از ۰۵/۰ درصد تجاوز کند. حد عمومی اکسید آهن (Fe۲O۳) در فلدسپات های مورد مصرف در صنایع شیشه ۰۸/۰ درصد است. در مورد نفلین سینیت نیز برای انواع فقیر از آهن ۱/۰ درصد و غنی از آهن ۳۵/۰ درصد است. در صنایع سرامیک حد مجاز آهن به صورت Fe۲O۳ حدود ۰۷/۰ درصد است. گرچه دربعضی از محصولات در تولید بدنه می توان این حد را کمی بالاتر برد. درمورد نفلین سینیت مصرفی در صنایع سرامیک نیز حد مجاز آهن حدود ۰۷/۰ درصد تعیین شده است (راسکیل ۱۹۹۹) فلدسپات به کار رفته در ساخت الکترودهای جوشکاری وساینده به ترتیب می تواند دارای ۵/۱% و۲/۱% آهن باشد (راسکیل، ۱۹۹۹) علاوه برتفاوت در مقدار آهن به کار رفته در صنایع گوناگون، اندازه ذرات فلدسپات نیز، در هریک از صنایــع مصرف کننده متفاوت است. اندازه ذرات فلدسپات های موردمصرف درصنایع شیشه بین ۴۰-۲۰ مش بوده و این اندازه برای نفلین سینیت ۳۰ مش است. اندازه ذرات فلدسپات ها و نفلین سینیت های موردمصرف در صنایع سرامیک کمتر از ۲۰۰ مش است.

تعداد زیادی از نهشته های فلدسپات با مشخصات تجاری متفاوت در اکثر نقاط جهان بهره برداری می شود. بنابراین مشخصات کمی و کیفی آن در صنایع مصرف کننده در اکثر کشورهای جهان به طور دقیق مشابه یکدیگر نیست.

مشخصات فلدسپات تجاری موردمصرف در صنایع شیشه و ظروف سفالی

مقادیر اکسیدهای آلکالن و آلومین در انواع مختلف شیشه( درصد)

ترکیب شیمیایی فلدسپات هایی که به طور متداول در ساخت بدنه ظروف چینی در کشورهای عمده تولید کننده این ظروف به کار می رود

ترکیب شیمیایی تپییک نمونه های فلدسپات در ایران

مشخصات فلدسپاتهای به کار رفته به عنوان پرکننده

موادی که به عنوان پرکننده به کار می روند باید به صورت پودر، عاری از سنگ ریزه، خنثی و نامحلول بوده وضریب شکست بالا و وزن مخصوص پائینی داشته باشند. بایداندازه ذرات ریز بوده و دانه بندی آنها متناسب با نوع کاربردشان باشد. استفاده ازمواد فلدسپاتی درمقایسه با سایرپرکننده ها از برخی جهات دارای برتری است. آنها دارای شفافیت خشک خوب، پراکندگی خوب، PH ثابت بوده و خنثی هستند، اینگونه پرکننده ها در برابر اسیدها مقاوم بوده و میزان جذب روغن در آنها پائین است.

اندازه ذرات نفلین سینیت به کار رفته در رنگ به عنوان یک پرکننده باید حدود ۱۰ تا ۴۴ میکرون، جذب روغن آن بین ۲۰ تا ۳۵ (g/100g)،‌وزن مخصوص ۶۱/۲، ضریب شکست حدود ۷۰/۲ و شکل ذرات آن باید گرد باشد (۱۹۹۸) ( Industrial Minerals).

اندازه ذرات فلدسپات به کار رفته در کمک ذوب موردمصرف در ساخت پوشش الکترودهای جوشکاری، نباید متجاوز از ۲۵۰ میکرون باشد چون ممکن است باعث ایجاد خصوصیات جوش خوردگی غیرقابل پیش بینی شود. استاندارد اندازه ذرات در آنها به طور مشخص حدود ۷۵ میکرون است. این کمک ذوب ها باید نسبتاً‌ خنثی باشند. اندازه ذرات فلدسپات به کار رفته در ساینده ها، حدود ۱۰۰ میکرون است در مورد پودرهای صنعتی پرداخت کننده، اندازه ذرات درشتر از ۱۰۰ میکرون و در برخی از موارد برای ترکیبات صیقل دهنده کمتر از ۲ میکرون است. اندازه ذرات به کار رفته در ساینده ها باید به دقت مشخص شود، به طوری که نه آنقدر درشت باشد که باعث خراشیدن سطوح شود و نه آنقدر ریز باشد که هیچگونه عمل سایشی را انجام ندهد.

 استانداردها:

  • در شیشه نوع سدیم

و در

  • سرامیک نوع پتاسیم

ارجحیت دارند.

فلدسپار با درجه بندی شیشه:

۶-۴% K2O،۷-۵% Na2O،۱۹% Al2O3 و حداکثر ۰۸/۰% Fe2O3 و اندازه ۴۰-۲۰ مش.

استاندارد فلدسپار در سرامیک یا سفال:

۵-۱۴% K۲O، حداکثر ۰۷/۰% Fe۲O۳ و ۲۰۰ مش.

باتوجه به وجود پدیده انحلال جامد در بین کانی های گروه فلدسپات تعیین استاندارد از دیدگاه کانی شناسی مشکل بوده و معیار آن ترکیب شیمیایی محصول تولیدی است.

علاوه برآن اندازه ذرات به عنوان معیار دیگری برای محصول تولیدشده درصنایع مختلف موردتوجه قرار می گیرد. تجزیه شیمیایی تیپیک فلدسپات های تجارتی را نشان می دهد(هندی بوک کانی های صنعتی، ‌۱۹۹۸ و لوفوند، ۱۹۸۳)

تجزیه شیمیایی تپیک فلدسپات های تجارتی

کاربرد فلدسپات در بازیافت:

بازیافت ظروف شیشه ای در حال افزایش است، نرخ بازیافت آن در آمریکا ۳۵% و دربعضی کشورهای اروپایی تا ۹۰% است. کاربری دیگر ظروف بازیافتی، پیش ماده فایبرگلاس است (تا۴۰%) بازیافت بعد از مصرف شیشه تخت، فایبرگلاس و انواع خاص شیشه بسیار نادر است.
کاربرد فلدسپات در جایگزین ها:

 کاربرد فلدسپات درساینده:

بوکسیت وآلومینا(آلومینای ذوب شده)،کروندم، الماس، دیاتومیت، گارنت، منیتیت، نفلین سینیت، الیوین، پرلیت، پومیس، ماسه سیلیسی، استارولیت، تریپلی، کاربید سیلیسیوم، ایلمنیت.

کاربرد فلدسپات بعنوان پرکننده :

تری هیدرات آلومینیوم، باریت، کربنات کلسیم، کائولن، میکا، نفلین سینیت، پرلیت، پیروفیلیت، تالک، سیلیس میکروکریستالین، سیلیس سنتز شده(پودر شده)، سیلیس مصنوعی وولاستونیت.

کاربرد فلدسپات در تهیه شیشه:

آلومینای کلسیم دار شده یا کلسیته یا هیدرات آلومینا (شیشه های مخصوص)،آپلیت، سرباره فولاد، خرده شیشه، کائولن،کولت (فایبرگلاسهای مصرف شده در نساجی)، نفلین سینیت (ظروف شیشه ای و فایبرگلاس های مصرف شده در ساخت عایق) و روباره در صنایع فولاد بوده که پس از جدایش آهن به روشــهای مناطیسی به عنوان منبع آلومینا و کمــک ذوب در صنـایع شیشه مورد استفـاده قرار می گیرد.

میزان مصرف ظاهری فلدسپات در جهان

در طی این دوره ( ۱۹۹۷ – ۲۰۰۱) با نرخ رشد ۵/۷%، از ۱۱۰۳۰ هزار تن در سال ۱۹۹۷ به ۱۲۱۴۹ هزار تن در سال ۱۹۹۹ و ۱۴۶۴۹ هزار تن در سال ۱۹۹۸ افزایش یافته است.

مصرف جهانی فلدسپات در سالهای (۲۰۰۱-۱۹۹۷ )

میزان مصرف جهانی فلدسپات در فاصله سال های( ۲۰۰۱-۱۹۹۷)

روش های فراوری فلدسپار

فلدسپات ها در ابتدا به صورت بلورهای درشت از پگماتیت ها مورد بهره برداری قرار گرفته اند و به همین دلیل از نظر خلوص نیازی به فرآوری نداشته اند. با افزایش تقاضا، روش های فرآوری به منظور استحصال فلدسپات ها از سنگهای متفاوت مدنظر قرار گرفت و هم اکنون بسیاری از واحدهای بزرگ تولیدی جهان محصولات خود را پس از فرآوری به بازار جهانی عرضه می کنند.

بعد از خردکردن اولیه فلدسپار در خردکننده ثقلی تا اندازه ۲۵ میلیمتر خرد می شود و سپس توسط آسیاب میله ای تا ۲۰-۴۰ مش ریز می شود. در ادامه کانه در هیدروسیکلون آهک زدایی شده و در طی شناورسازی میکاهای همراه بوسیله یک آمین جمع آوری می گردد. توسط یک جمع کننده آنیونی کانه های آهن (بیشتر گارنت و ایلمنیت) نیز از مجموعه حذف می گردد و سرانجام یک آمین دیگر فلدسپار را برداشت کرده و کوارتز را باقی می گذارد. فلدسپار برداشت شده، فیلتر شده، خشک شده و ممکن است با یک آهنربای با شدت بالا تمیز شود و سرانجام آسیاب شده ودر فضای بسته توسط هوا طبقه بندی می شود.

آلکالی فلدسپات ها همراه با گرانیت ها، آپلیت ها، آلاسکیت ها و رگه های کوارتز فلدسپات پیدا می شوند. آلکالی فلدسپات ها از پگماتیت ها به روش سنگ جوری جدا می شوند. در حالی که تهیه آنها از گرانیت ها، آپلیت ها، آلاسکیت ها به روش فلوتاسیون انجام می گیرد. میکاها و تورمالین از جمله کانی های مزاحم آنها به حساب می آیند.

درتولید فلدسپات های تجارتی تکنیکهای متفاوت کانه آرایی مورداستفاده قرار می گیرد. این مراحل به صورت عمومی شامل خردایش، پودر کردن، جدایش مغناطیسی، فلوتاسیون، فیلتراسیون و خشک کردن هستند. درمورد کانسنگ های پگماتیتی نیز تنها خردایش و پودر کردن به صورت خشک انجام می گیرد.

فلوتاسیون یکی از روشهای متداول درتولید فلدسپات ها است که در دهه ۴۰ در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت و اولین واحد فوتاسیون فلدسپات در اروپا درسال ۱۹۶۵ فعال گردید. شکل (۲) فلوشیت کارخانه فلوتاسیون ”اسن اگزاسیباسی” ترکیه را که دارای ظرفیت ۶۵۰ هزارتن در سال است را نشان می دهد.

فلوشیت کارخانه فلوتاسیون اسن اگزاسپباسی ترکیه (راسکیل ،۱۹۹۹)

درکارخانه های فلوتاسیون آمریکا عموماً‌ از سه مرحله فلوتاسیون به منظور جدایش میکا، گارنت های آهن دار و کوارتز استفاده می شود. درصورتی که خوراک اولیه از ماسه های فلدسپاتی که معمولاً‌ فاقد میکا هستند تأمین شود، مرحله فلوتاسیون میکا حذف خواهد شد. از مهمترین کانسنگ های فلدسپات آلاسکیت را می توان نام برد که در سه واحد فرآوری در آمریکا مورداستفاده قرار می گیرد.

همان گونه که قبلاً ‌ذکر شد تنها دو کارخانه فرآوری نفلین سینیت در جهان مورد بهره برداری قرار گرفته که یکی در انتاریوی کانادا و دیگری در آلتافیورد نروژ واقع شده است. دراین فرآیند سه مرحله خردایش وجود دارد و سپس به کمک جداکننده مغناطیسی با شدت بالا، درصد اکسید آهن به ۱/۰ درصد رسانیده می شود. محصول تولیدی این فرآیند در دو رده تولید برای صنایع شیشه و سرامیک مــورد استفاده قـرار می گیرد.

جدول مراحل فرآوری فلدسپار

.

فلوشیت فرآوری نفلین سینیت در نروژ(راسکیل،۱۹۹۹)

ناخالصیهای فلدسپار و ضرورت فرآوری آن

علاوه برکانیهای اصلی همراه با کانسنگ فلدسپات، فلدسپات پتاسیم دار، فلدسپات سدیم دار،‌کوارتز و مسکوویت، کانیهای فرعی و جزئی نظیر لپیدولیت، زیرکن، گارنت، تورمالین، ‌توپاز، اپیدوت، آپاتیت، آلانیت،‌ بریل، فلوریت،‌ ولفرامیت،‌کاسیتریت نیز به مقادیر متفاوت ممکن است حضور داشته باشند.

معمولاً ‌کانی های اصلی از نظر ابعاد درشت هستند اما کانیهای فرعی و جزئی ریزتر بوده و جهت جدایش آن ها نیاز به خردایش و انجام مراحل مختلف کانه آرایی است.

درکشورهای اروپایی تعداد زیادی از معادن کوچک و بزرگ وجود دارد که بخش اعظم آنها معادن روباز کوچک هستند، به همین دلیل معدنکاری درمقیاس بزرگتر و ایجاد کارخانه های فرآوری به منظور تولید محصول با کیفیت مناسب و همگن به صورت اقتصادی ضرورت یافته است. به دلیل اهمیت اقتصادی کانیهای همراه با فلدسپات ها معمولاً‌درطی فرآیند فرآوری محصولات جانبی نیز تولید خواهد شد که بسته به ترکیب کانی شناسی کانسنگ دارد.

روش های استخراج فلدسپار

آلکالی فلدسپاتها مصارف صنعتی فراوان دارند، ولی کاربرد صنعتی پلاژیوکلازها اندک است. آلکالی فلدسپاتها همراه با گرانیت ها، آپلیت ها، آلاسکیت ها و رگه های کوارتز فلدسپات پیدا می شوند، آلکالی فلدسپات ها از پگماتیت ها به روش سنگ جوری جدا می شوند در حالی که تهیه آنها از گرانیت ها، آپلیت ها و آلاسکیت ها به روش فلوتاسیون انجام می گیرد. میکاها و تورمالین از جمله کانیهای مزاحم آنها به حساب می آیند.

سنگ های سخت فلدسپار با روش های روباز، طی مراحل حفاری، انفجار، شکست ثانویه خردشده با بیل جمع آوری می شود. سنگ های درونی هوازده با اسکراپر یا لودر به کامیون ها یا تسمه نقاله منتقل می شود.

ذخایر و پتانسیل های عمده فلدسپار در ایران

با توجه به اینکه معادن فلدسپات شناخته شده ایران در ارتباط با توده های نفوذی بوده و محل استقرار توده های نفوذی نیز اکثراً در زونهای گسله و تکتونیکی است، می‌توان گفت به دلیل اینکه ایران، یک سرزمین فعال از نظر بالطبع ذخایر فلدسپات در آن بسیار فراوان است.

معادن فلدسپات شناخته شده ایران عمدتاً مرتبط با توده های نفوذی اسیدی مانند گرانیت ها و گرانیتوئیدها و بوده و از نظر موقعیت مکانی در مناطق زیر قرار دارند:

٭ کانسارها و توده های فلدسپات دار استان خراسان که درزون های ساختمانی- رسوبی بینالود، ناحیه لوت و ایران مرکزی واقع شده اند.

٭ کانسارها و توده های فلدسپات دار استانهای زنجان، آذربایجان، گیلان و تهران که در زورن ساختمانی البرز- آذربایجان واقع شده اند.

٭ کانسار و توده های فلدسپات دار واقع در استانهای همدان و لرستان که در زون سنندج – سیرجان واقع شده اند.

٭ کانسار و توده های فلدسپات دار واقع در استان یزد که در زون ایران مرکزی واقع شده اند.

٭ توده های فلدسپات دار در استان سیستان و بلوچستان که در ناحیه لوت واقع شده اند.

ذخایر عمده فلدسپار در جهان

مقادیر ذخیره پایه و اقتصادی فلدسپات در سال ۲۰۰۴ در دسترس نیست. ذخایر شناخته شده فلدسپات بیش از مقدار مورد تقاضا در سطح جهان است. ذخایر اقتصادی فلدسپات در ۷۰ کشور جهان شناخته شده است و درحال حاضر ۵۰ کشور در زمینه تولید فلدسپات فعالیت دارند.

بر اساس داده هامجموع ذخایر کشورهای آمریکا، آرژانتین، ایتالیا، برزیل، کره جنوبی، اسپانیا و ترکیه بالغ بر ۴/۹۰۴ میلیون تن گزارش شده است. در جدول میزان ذخایر منتشره در این کشورها آورده شده است.

میزان ذخایر فلدسپات در برخی از کشورهای جهان در سال ۱۹۹۸ (میلیون تن)

میزان ذخایر فلدسپات در برخی از کشورهای جهان در سال ۱۹۹۸

میزان واردرات  فلدسپار

میزان واردات فلدسپار در ایران در این دوره ( ۱۳۷۶-۱۳۸۰) با نرخ متوسط ۳/۵۳%، از ۵/۳۰ هزارتن در سال ۱۳۷۶ به ۶۲ هزارتن در سال ۱۳۷۸ و ۸/۴۳ هزارتن درسال ۱۳۸۰ افزایش نشان می دهد.

میزان واردات فلدسپار ایران در سال های ۱۳۸۰-۱۳۷۶(هزار تن)

میزان واردات ایران در سالهای ۱۳۸۰-۱۳۷۶ (تن)

واردات کانیهای گروه فلدسپات به ایران در بین سالهای ۷۲-۶۹ مقدار ناچیزی بوده است. اما از سال ۷۶-۷۳ میزان قابل توجهی افزایش یافته و در حال حاضر ذخایر موجود نیاز داخل کشور را کاملاً تأمین کرده و عمده واردات به صورت نفلین سینیت می باشد. مهمترین کشورهای صادرکننده به ایران عبارتند از : امارات متحده عربی، ترکیه، و اوکراین متوسط نرخ رشد واردات دراین دوره ۳۵% بوده است.

واردات کانیهای گروه فلدسپات به ایران در بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ تقریباً‌ وجود نداشت یا مقدار ناچیزی بوده اما از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۶ به میزان قابل توجهی افزایش یافت. درحال حاضر ذخایر موجود، نیاز داخل کشور را کاملاً‌ تأمین کرده و نیازی به واردات در کشور وجود ندارد. در سالهای اخیر ایران تنها، صادرکننده کانیهای گروه فلدسپات است.

میزان واردات فلدسپات در ایران طی سال های ۶۹_۷۹(بر حسب تن)

میزان واردات فلدسپار در جهان

میزان واردات جهانی فلدسپار در این دوره ( ۱۹۹۷-۲۰۰۱) با نرخ رشد ۶/۱۲%، از ۲۵۱۴ هزارتن در سال ۱۹۹۷ به ۸/۳۲۶۹ هزارتن در سال ۱۹۹۹ و ۶/۴۰۳۹ هزارتن در سال ۲۰۰۱ افزایش نشان می دهد بخش اعظم واردات جهانی فلدسپار توسط کشورهای ایتالیا، تایوان، مالزی، اندونزی و آلمان صورت می پذیرد

میزان واردات کشورهای عمده در سال های ۲۰۰۱-۱۹۹۷

واردات جهانی فلدسپات در سال های ۲۰۰۱-۱۹۹۷

کشورهای ایتالیا و تایوان دارای بیشترین حجم واردات فلدسپات می باشند. واردات ایتالیا با متوسط نرخ رشد ۹/۲۷% از ۷۱۴ هزار تن در ۱۹۹۷ به ۱۸۶۵ هزار تن در ۲۰۰۱ افزایش یافته است. کشورهای اندونزی و مالزی نیز با متوسط نرخ رشد ۲۰% افزایش واردات داشته اند. با این حال واردات تایوان با نرخی معادل ۷/۱۰ کاهش یافته و از ۷۵۵ هزار تن در ۱۹۹۷ به ۴۷۳ هزار تن در ۲۰۰۱ رسیده است.

صنایع مصرف کننده کانیهای گروه فلدسپات عمدتاً در کشورهای عمده تولید کننده واقع هستند. در مواردی نیز به علت گستردگی صنایع مصرف کننده با وجود تولید انبوه نیاز به واردات وجود دارد. تایوان و مالزی از واردکنندگان عمده ای هستند که علت میزان بالای واردات، نبود منابع مناسب در محدوده جغرافیایی این کشورها است. ایتالیا نیز علیرغم تولید قابل به علت گسترش صنایع سرامیک جهت تأمین مواد اولیه مورد نیاز جزء وارد کنندگان عمده می باشند.

مهمترین واردکنندگان فلدسپات درجهان شامل ایتالیا، تایوان، مالزی، و اندونزی بوده و هنگ کنگ نیز به عنوان صادرکننده مجدد دارای واردات کانیهای گروه فلدسپات از سایر کشورها است

میزان واردات فلدسپات توسط کشورهای اصلی واردکننده

مشخصات کشورهای عمده واردکننده فلدسپات به ترتیب اهمیت آورده شده است:

 ایتالیا :

ایتالیا بزرگترین تولیدکننده کانیهای گروه فلدسپات در جهان است اما میزان واردات آن به نحو گسترده ای افزایش یافته به نحوی که از حدود ۱۶۰۰۰۰ تن در سال ۱۹۹۱ به حدود یک میلیون تن در سال ۱۹۹۸ رسیده است. علت این امر رشد صنایع سرامیک و کاشی در ایتالیا بوده به نحوی که معادن و صنایع معدنی داخلی امکان تولید کافی را نداشته اند.

مهمترین تأمین کننده کانیهای گروه فلدسپات ایتالیا، کشور ترکیه است. ایتالیا نفلین سینیت مصرفی خود را از کانادا (۳۵۰۰۰ تن) و نروژ (۱۸۴۰۰ تن) تأمین می کند.

تایوان :

تایوان از واردکنندگان اصلی فلدسپات و نفلین سینیت در جهان بوده، به نحوی که فاقد هرگونه تولید داخلی بوده و کلیه نیاز خود را از طریق واردات تأمین می کند. درسال ۱۹۹۸، تایوان بالغ بر ۷۸۲۰۰۰ تن واردات کانیهای گروه فلدسپات را داشته است. این میزان از واردات، کمتر از واردات سال ۱۹۹۳ و مخصوصاً‌ ۱۹۹۴ است که میزان آن تقریباً‌۲/۱ میلیون تن بوده است. عمده ترین کشور صادرکننده فلدسپات به تایوان، کشور چین است که حدود ۶۰۰۰۰۰ تن از واردات تایوان را در سال ۱۹۹۸ به خود اختصاص می دهد که البته بخشی از آن به صورت غیرمستقیم از هنگ کنگ به تایوان وارد می شود.

مالزی :

این کشور نیز از واردکنندگان عمده فلدسپات درجهان محسوب می شود. دراین کشور سنگهای آذرین دارای مقادیر فراوانی از فلدسپات است ولی تا کنون نهشته ای که دارای کیفیت و اندازه مناسبی باشد یافت نشده است و تمام نیاز داخلی این کشور از طریق واردات تأمین می گردد. میزان واردات این کشور در طی دهه ۹۰ افزایش قابل ملاحظه ای را نشان می دهد به طوری که از حدود ۱۰۰۰۰۰ تن در سال ۱۹۹۱ به ۳۴۰۵۰۰ تن در سال ۱۹۹۸ رسیده است. مهمترین کشور صادرکننده فلدسپات به مالزی، کشور تایلند است. صادرات تایلند به مالزی از ۶۰۹۰۰ تن در سال ۱۹۹۱ به ۱۵۰۰۰۰ تن در سال ۱۹۹۸ افزایش پیدا کرده است. آمارها نشان می دهد که صادرات استرالیا به این کشور به طور قابل توجه به شروع بهره برداری تجاری از کانی ها در سال ۱۹۹۴ افزایش پیدا کرده است.

اندونزی :

با وجود اینکه اندونزی یکی از تولیدکنندگان عمده فلدسپات در سالهای اخیر است، میزان واردات آن نیز نسبتاً‌زیاد است. این کشور یکی از واردکنندگان عمده فلدسپات از چین هم بطور مستقیم و هم از طریق هنگ کنگ بوده و میزان واردات آن از این کشور، در سال ۱۹۹۸ بالغ بر ۲۱۰۰۰ تن بوده است. سایر منابع صدور فلدسپات به این کشور، هند، مالزی،‌تایلند و ترکیه است. صادرات استرالیا به این کشور نیز از ۱۶۰۰ تن در سال ۱۹۹۶ به حدود ۹۵۰۰ تن در سال ۱۹۹۷ رسیده است. کل واردات فلدسپات به این کشور در سال ۱۹۹۷ بالغ بر ۸۰۵۱۴ تن بوده است که نسبت به سال ۱۹۹۶ کاهش نشان می دهد.

میزان صادرات فلدسپار در ایران

میزان صادرات فلدسپار در ایران در این دوره ( ۱۳۷۶-۱۳۸۰) با نرخ متوسط ۲/۴۲۱% ، از ۱/۱ هزارتن در سال ۱۳۷۶ به ۹/۲ هزارتن در سال ۱۳۷۸ و ۵/۹۲ هزارتن درسال ۱۳۸۰ افزایش نشان می دهد.

میزان صادرات فلدسپار ایران در سال های ۱۳۸۰-۱۳۷۶

میزان صادرات فلدسپار ایران در سال های ۱۳۸۰-۱۳۷۶

میزان تولید فلدسپات در ایران، در سالهای پس از جنگ میان ایران و عراق، رشد قابل توجهی داشته و به همان نسبت نیز میزان صادرات افزایش یافته است. با توجه به ذخایر فراوان این کانه در ایران، انتظار می رود که این روند رو به رشد در سالهای آینده نیز ادامه داشته باشد. افزایش میزان صادرات و عدم واردات فلدسپات به ایران در سالهای اخیر، نشان می دهد که میزان تولید آن جوابگوی نیازهای داخلی بوده و کشور قادر است که مازاد آن را صادر کند. بدیهی است که افزایش میزان تولید در داخل کشور منجر به افزایش میزان صادرات خواهد شد. ایران در سال ۱۳۷۹ بیشترین میزان صادرات را درطی ده سال اخیر داشته است، به نحوی که صادرات فلدسپات نسبت به سال ۱۳۷۸، حدود ۱۵ برابر افزایش یافته است. بیشترین میزان صادرات در سال ۱۳۷۹ به کشور اُکراین بوده که این میزان بیش از ۲۰۰۰۰ تن است. پس از اُکراین بیشترین میزان صادرات ایران در سال ۱۳۷۹ به کشور امارات متحده عربی بوده که حدود ۱۳۵۰۰ تن است.

میزان صادرات فلدسپات در ایران بین سال های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹

میزان صادرات فلدسپار در جهان

میزان صادرات جهانی فلدسپار در این دوره ( ۱۹۹۷-۲۰۰۱) با نرخ رشد ۴/۷%، از ۲۶۶۶ هزارتن در سال ۱۹۹۷ به ۸/۳۶۲۰ هزارتن در سال ۱۹۹۹ و ۳۳۹۱ هزارتن در سال ۲۰۰۱ افزایش نشان می دهد.

بخش اعظم صادرات جهانی فلدسپار توسط کشورهای ترکیه، چین، فرانسه، تایلند، هند، نروژ، ایتالیا، آلمان و جهموری چک صورت می پذیرد.

صادرات جهانی فلدسپات در سالهای ۲۰۰۱-۱۹۹۷

صادرات جهانی فلدسپات در سالهای ۲۰۰۱-۱۹۹۷

با توجه به نمودارملاحظه می‌شود که کشورهای ترکیه، چین و تایلند بزرگترین صادر کنندگان فلدسپات در فاصله سال های ۲۰۰۱-۱۹۹۷ بوده اند. صادرات ترکیه از ۹۵۰ هزار تن در ۱۹۹۷ با متوسط نرخ رشد ۵/۱۲ درصد به ۱۲۰۸ هزار تن در ۲۰۰۱ افزایش یافته است. با این حال کشورهای فرانسه و هند بالاترین نرخ رشد صادرات و چین کمترین نرخ رشد دراین مدت رادارا بوده اند.

میزان صادرات کانی های گروه فلدسپات براساس اطلاعات موجود در گزارش راسکیل ۱۹۹۹، درسال ۱۹۹۸ حدود ۳۵/۱ میلیون تن بوده که مقادیر صادر شده توسط ترکیه و تایلند نیز در آن برآورد شده است که با احتساب تخمینی آنها این مقدار به ۵۴/۲ میلیون تن خواهد رسید. کشورهای اصلی صادرکننده ترکیه، تایلند، فرانسه، نروژ، ایتالیا، هند، آلمان، چین و جمهوری چک هستند.

به دلیل مصرف کانیهای گروه فلدسپات درنزدیکی معادن، میزان واردات کشورها به نسبت تولید محدود بوده و به غیراز تایوان و مالزی که فاقد ذخایر این کانیها بوده و واردکننده محض هستند، سایر کشورها علاوه براستفاده از منابع داخلی واردات داشته اند.

در ۲۱ کشور دنیا صادراتی بالغ بر ۵۴/۲ میلیون تن از کانیهای گروه فلدسپات انجام می گیرد که دراین میان ترکیه، تایلند، نروژ، ایتالیا، هند، آلمان، فرانسه،‌جمهوری چک و چین از مهمترین صادرکنندگان (صادرات بیش از ۵۰ هزارتن درسال) محسوب می شوند. کشورهای صادرکننده و محل صدور به همراه مقادیر آنها آورده شده است.

کشورهای عمده صادرکننده جهان (صادرات بیش از ۱۰۰۰۰۰ تن درسال) شامل چین، فرانسه، تایلند، و ترکیه هستند.

کشورهای صادرکننده و میزان صادرات آنها طی سال های ۱۹۹۵تا ۱۹۹۹
دراین بخش مشخصات کشورهای عمده صادرکننده فلدسپات به ترتیب اهمیت آورده شده است.

 ترکیه :

صادرات فلدسپات از این کشور در سالهای اخیر رشد قابل توجهی را نشان می دهد به طوریکه از ۴۸۰۰۰ تن در سال ۱۹۸۸ به حدود ۲/۱ میلیون تن در سال ۱۹۹۸ می رسد. دلیل اصلی رشد سریع صادرات در ترکیه، افزایش صادرات فلدسپات به کشور ایتالیا، به دلیل افزایش تقاضا برای این کانه در صنایع سرامیک سازی این کشور است. صادرات ترکیه به ایتالیا در سال ۱۹۹۷ بالغ بر ۶۳۴۰۰۰ تن بود. صادرات ترکیه به اسپانیا نیز یک روند صعودی را نشان می دهد به طوریکه از ۶۳۰۰ تن در سال ۱۹۹۱ به ۱۳۴۳۰۰ تن در سال ۱۹۹۷ می رسد.

چین :

صادرات فلدسپات از این کشور در سال ۱۹۹۸ بیش از ۶۵۰۰۰۰ تن بود. واردکننده اصلی فلدسپات از چین، کشور تایوان است که حدود ۳۸۳۶۰۰ تن از صادرات چین را در سال ۱۹۹۸ به خود اختصاص می دهد. دومین کشور واردکننده فلدسپات از چین، هنگ کنگ است. میزان واردات این کشور از چین در سال ۱۹۹۸ بالغ بر ۱۸۲۲۰۰ تن بود. صادرات فلدسپات از چین به کشور تایوان در سالهای اخیر کاهش قابل توجهی را نشان می دهد به طوری که از ۷۹۷۰۰۰ تن در سال ۱۹۹۴ به حدود نصف این میزان در سال ۱۹۹۸ کاهش پیدا می کند. دلیل این کاهش، افزایش صادرات مجدد کشور هنگ کنگ به تایوان است. در سال ۱۹۹۸، هنگ کنگ تقریباً‌۱۳۵۰۰۰ تن فلدسپات وارد شده به این کشور را صادر کرد که از این میزان حدود ۱۲۵۰۰۰ تن به کشور تایوان صادر شده است.

تایلند‌ :

واردکننده اصلی فلدسپات از این کشور، تایوان است که بیش از ۱۸۰۰۰۰ تن فلدسپات در سال ۱۹۹۵ از تایلند به این کشور صادر شده است. دومین کشور واردکننده فلدسپات از تایلند، کشور مالزی است. این دو کشور تقریباً‌۲۲۰۰۰۰ تن از کل صادرات این کشور را در سال ۱۹۹۷ که حدود ۲۴۱۰۰۰ تن است به خود اختصاص می دهند. آمارهای واردات منتشر شده در دو کشور مالزی و تایوان نشان می دهد که واردات تایلند به این دو کشور تا حدود ۲۶۰۰۰۰ تن در سال ۱۹۹۸ افزایش یافته است.

فرانسه :

فرانسه یکی از صادرکنندگان مهم فلدسپات به اروپای غربی، مخصوصاً‌ اسپانیا است. صادرات فلدسپات به اسپانیا در سال ۱۹۹۷ بالغ بر ۶۸۰۰۰ تن است که تقریباً‌نیمی از کل صادرات فرانسه را به خود اختصاص می دهد. سایر کشورهای واردکننده فلدسپات از این کشور، شامل بلژیک و لوکزامبورگ، آلمان و پرتغال است.